عکس نوشته پا به پای تو غمو دادم رفت
عکس نوشته پا به پای تو غمو دادم رفت، یعنی اینکه با آمدن تو در زندگی ام ، بتدریج تمام مشکلات و ناراحتی هایم مرتفع شد ، و این یک حس خوب عاشقانه ست ، در ادامه ی این مطلب از توپ تاپ آلبوم تصاویر متن دار و زیبای پا به پای تو غمو دادم رفت را در یک مجموعه ی کامل و شیک شاهد هستید...
من باشم و فکرت یه خیابون و دل دلتنگ و نم بارون و
تا جنون میرم لحظه ی دوری همه میشنسن منو اینجوری
هرجا لبخندم سرد و بی جون هرجا تو حرفام غم بارون
حنده های تو مرحمم میشه خندهات آب روی آتیش
پا به پای تو غم و دادم رفت بد دنیا رو با تو یادم رفت
تو رو یادم هست از شبای سرد گرمی دستات منو خوابم کرد
پا به پای تو غم و دادم رفت بد دنیا رو با تو یادم رفت
تو رو یادم هست از شبای سرد گرمی دستات منو خوابم کرد
پا به پای تو رامو رامو گم کردم گم شدم اما بر نمیگردم
بی تو لبخندم سرد و سنگینه ما کنار هم آرزوم اینه
که چشات هر شب مال من باشه صبح پاشم و چشمات رو به من واشه
هرچقدر نیستی از خودم سیرم بی تو دلتنگم بی تو میمیرم
پا به پای تو غم و دادم رفت بد دنیا رو با تو یادم رفت
تو رو یادم هست از شبای سرد گرمی دستات منو خوابم کرد
پا به پای تو غم و دادم رفت بد دنیا رو با تو یادم رفت
تو رو یادم هست از شبای سرد گرمی دستات منو خوابم کرد
پا به پای کودکی هایم بیا!
کفش هایم را به پا کن تابه تا!
قاه قاه خنده ات را ساز کن
بازهم باخنده ات اعجاز کن
پا بکوبو لج بکن راضی مشو
با کسی جز دوست همبازی مشو
بچه های کوچه راهم کن خبر
عاقلی را باری از یادت ببر
خاله بازی کن به رسم کودکی
باهمان چادر نماز پولکی
طعم چایو قوری گلدارمان
لحظه های نابو بی تکرارمان
قصه های هرشبه مادربزرگ
ماجرای بزبز قندیو گرگ
غصه هرگز فرصته جولان نداشت
خنده های کودکی پایان نداشت
هرکسی قدره خودش بی شیله بود
ثروت هر بچه قدری تیله بود
ای شریک نانو گردو و پنیر
همکلاسی جان بازهم دستم بگیر
رنگ دنیایت هنوزم آبیست
آسمان باورت مهتابیست
هرکجایی شعربازباران بخوان
ساده باشو بازهم کودک بمان
باز باران باترانه گریه کن
کودکی تو کودکانه گریه کن
ای رفیق روزهای گرمو سرد
سادگی هایم به سویم بازگرد
من به تو مبتلا شدم
درد مرا دوا بده
عشق مرا حساب کن
کی به آن بها بده
پای تو ایستاده ام
به عهد خود وفا بده
دست به دست من ولی
به خاطر خدا بده
درهمی از صفای خود
بهر من گدا بده
مرا بکش فقط کمی
ناز کن و ادا بده
بوسه زگونه های خود
هر طرفی جدا بده
قناری وجود ما
به دست خود رها بده
باد ...
زیر گوشم طعنه می زند نبودنت را
سایه ها هر چند تا هم که باشند
توان آن را ندارند ...
که جای خالی تو را پر کنند
به خاک و خون افتاده ام اما ...
به پای تو ایستاده ام ؛
پس از آخرین قطاری که بی تو برگردد
اگر تنها یک شب ؛
تنها یک شب زیر پلک های من ...
خواب تو باشد ؛
من یعنی مردی ...
که هیچ گاه از خواب بیدار نمیشود ...
تهیه کننده: توپ تاپ