عکس نوشته سرمست بودن + شعر

گالری کامل عکس نوشته های سرمست بودن را به همراه شعر های زیبا ، تک خطی و کوتاه در این مطلب از توپ تاپ شاهد هستید ، آلبومک تصاویر جذاب و دیدنی که در طراحی های متنوع و مناسب برای پروفایل تزیین شده اند ، تکست ها و جملات ناب عاشقانه با موضوع سرمست بودن را در ادامه شاهد باشید...


عکس نوشته مستی راستی

دورم از اهل ریا وصلتشان دورم باد
من و همراهی این قافله معذورم باد
خرقه ی زهد و تبِ تاج و سریر شاهی
بی نیاز از همه تزویر و زر و زورم
گرچه مامور شد اندیشه به آبادی ما
لیک این شور و نشاط از دل معمورم باد
عقل اگر رام نشد در ره بیداری ما
دل شوریده چنین تابع دستورم باد
شوره زار است امیدم چو ببندم بر کس
دانه کی سبز در این کشتگه شورم باد
مشعل سبز درایت نه ز سرمستی ماست
ارمغانیست که از دولت منصورم باد
پرتو مهر تو یارب نشود مستورم
زان سبب دفتر اخلاص که مسطورم باد
عاکف از رنج قناعت برسی بر در گنج
رو مینداز به هر سفله که منفورم باد

عکس عاشقانه
عکس نوشته طعنه زدن مستی

سرمی دهم آوازی درکسوت سرمستی
سوزان و غزل خوانان با صحبت سرمستی
می سوزم و می سازم در حسرت دیدارش
از شعله پیچانی در محنت سرمستی
یک دست به زلفش چنگ وان دست دگردربند
یک لحظه به شوق اندر با رخصت سرمستی
هان مهر و مه و اختر، وی پهنه ی خنیاگر
هشیار نخواهم شد زین نشئت سرمستی
جانا قدحی پرکن زان لعل لب گلگون
فرما که غزل خوانم از فطرت سرمستی
افتاده به خاک اندر جان و تن این مهتر
رفتست به پای و سر درخدمت سرمستی
نوریست دراین محفل تابیده به صدها دل
زان چهره گلگونش از کثرت سرمستی
ای ساغر نوشین لب مستانه پریشان کن
افشان سرگیسو را از لذت سرمستی
نومید مشو جانا از لطف سرانگشتش
مستور نخواهد مانداین شوکت سرمستی

عکس عاشقانه
شعر نوشته های مستی و شراب

چرا دیگر نمی پرسی سراغ قلب بیمارم
به یادت جمعه شب ها را تمام وقت بیدارم
تو آسوده در آغوشش به بزم عشق بیداری
منِ مجنونِ تنها را در آن دم در نظر داری؟
به یاد آور زمانی را که گفتی عاشقت هستم
همان لحظات زیبایی که گفتی از لبت مستم
چرا از خاطرت رفتم؟ چرا کردی فراموشم؟
مگر آن دم نمی گفتی که از بوی تو مدهوشم؟
تو سرمستی ز بوی او تو فرهادی و او شیرین
و من اینجا چه تنهایم اسیر یک غم دیرین..

عکس عاشقانه
عکس نوشته های سر مستی

از بیم و امید عشق رنجورم
آرامش جاودانه می خواهم
بر حسرت دل دگر نیفزایم
آسایش بیکرانه می خواهم
پا بر سر دل نهاده می گویم
بگذاشتن از آن ستیزه جو خوشتر
یک بوسه ز جام زهر بگرفتن
از بوسه آتشین خوشتر
پنداشت اگر شبی به سرمستی
در بستر عشق او سحر کردم
شبهای دگر که رفته از عمرم
در دامن دیگران به سر کردم
دیگر نکنم ز روی نادانی
قربانی عشق او غرورم را
شاید که چو بگذرم از او یابم
آن گمشده شادی و سرورم را
آنکس که مرا نشاط و مستی داد
آنکس که مرا امید و شادی بود
هر جا که نشست بی تامل گفت
او یک +زن ساده لوح عادی بود
می سوزم از این دو رویی و نیرنگ
یکرنگی کودکانه می خواهم
ای مرگ از آن لبان خاموشت
یک بوسه جاودانه می خواهم
رو پیش زنی ببر غرورت را

عکس عاشقانه
عکس نوشته سر مستی

هیچ و باد است جهان
گفتی و باور کردی
کاش یک روز به اندازه هیچ
غم بیهوده نمی خوردی
کاش یک لحظه به سرمستی باد
شاد و آزاد به سر می بردی

عکس عاشقانه
عکس نوشته های سر مستی

امید مرا از غم آزاد بینی
اگر غم فرستی دلم شاد بینی
چه کوشی به ویرانی ام ای ستمگر
که مارا به ویرانه آباد بینی
چه سرمستی ای
خواجه در خاکبازی
چو مرگت رسد جمله بر باد بینی
در آفاق و افس به عبرت نظر کن
که هرگوشه لطف خداداد بینی
نبینی به رخسار دنیا پرستان
صفایی که در روی اوتاد بینی
ز مردن چه ترسی که گر پام رفتی
شب مرگ را صبح میلاد بینی
معاد آید و روز دیدار ایزد
همه بندگان را به میعاد بینی
به معشوق سرمد رسی وندر آن بزم
نه شیرین شناسی نه فرهاد بینی
در آن روز حسرت سیه نامگان را
همه ز ندامت به فریاد بینی
کسانی که نانی به مسکین نبخشند
در آن ورطه بی توشه و زاد بینی
به فردوس اعلا در آغوش نعمت
گروهی دل آسوده ی شاد
بینی تو را بر سریر بلورین نشانند
به گیردت گروهی پریزاد بینی
غزالان زود آشنا را به گلگشت
شتابان به دنبال صیاد بینی
چه زیبا جهانیست اقلیم جنت
که نه خدعه یابی نه بیداد بینی

عکس عاشقانه
عکس سر مستی + شعر

به چشم سبز تو نازم که موج خواب در اوست
چو برگ تازه که سرمستی لعاب در اوست
ز پشت پلک تو تصویر مردمک پیداست
خوش این حباب ،‌ که نقش چراغ خواب در اوست
زبان تست که چون جان ،‌رسیده بر لب من
به کام باد !‌ کهش یرینی شراب در اوست
مرا به موی پریشان خویش پنهان کن
که روزگار ،‌ سیاه است و انقلاب در اوست
مراد من ز چه پرسی به عشوه های کلام
سوال چشم تو گویاست ،‌ چون جواب در اوست
تنم به سوختن خویش در تو خرسند است
ترا درنگ چه سودی دهد ؟ شتاب در اوست
تنت برهنگی ماه را به یاد آرد
که چشمه سار درخشان ماهتاب در اوست
فروغ آتش خونت ز پوست می تابد
سپیده بین که شکرخند آفتاب در اوست
هزار بوس نهم بر متیبه ی بدنت
که نکته های دل انگیز صد کتاب در اوست
بدین سپاس که آغوش روشنت دریاست
پناه ده صدفی را که شوق آب در اوست
ز گیر و دار جهان در تن تو روی ‌آرم
که یک تن است و جهانی ز پیچ و تاب در اوست

عکس عاشقانه
عکس نوشته های سر مستی 2019

گردآورنده: توپ تاپ

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...