مجموعه شعرهای زیبا درباره ی مرگ خواهر
شعر درباره مرگ خواهر یکی از انواع اشعار غم انگیز که در قالب های شعری مختلف از جمله شعر نو سروده شده است. احساسات شاعرانه در ارتباط با توصیف رابطه ی خواهری بسیار عمیق می باشد از این رو شاعران بسیاری در فراق دوری از خواهر اشعار پر معنا و غم انگیزی سروده اند.
شعر در سوگ خواهر
سفر بی بازگشت
پرندهای پرید از لانهی وجود
به سوی آسمانِ بیکرانِ هستی
پر از غم و اندوه، من ماندم تنها
با بغضی در گلو، با چشمانی پُر از اشک
ای کاش میشد پر بگیرم و با او بروم
به آن دنیایِ آرام و بیغم و غصّه
اما دریغ و صد افسوس که نمیتوانم
تنها ماندهام در این دنیایِ پر از درد و رنج
یاد و خاطره
هنوز صدایِ خندههایِ تو در گوشم میپیچد
هنوز گرمایِ آغوشِ تو را حس میکنم
هنوز طعمِ شیرینِ با هم بودنمان را به یاد دارم
اما افسوس که دیگر هیچکدام از اینها را نمیتوانم لمس کنم
تنها یاد و خاطرهیِ توست که برایم باقی مانده
یاد و خاطرهیِ روزهایِ شاد و پر از خنده
یاد و خاطرهیِ لحظاتِ غم و اندوه
یاد و خاطرهیِ تمامِ لحظاتِ با هم بودنمان
غم و اندوه
دلم از غمِ تو پر است، ای خواهرِ عزیز
اشکهایم بیوقفه سرازیر میشوند
قلبم از دردِ تو شکسته است
دنیا بدونِ تو تاریک و غمانگیز است
ای کاش میشد برگردی، ای کاش میشد دوباره ببینمت
ای کاش میشد دوباره با تو حرف بزنم
ای کاش میشد دوباره با تو بخندم
اما افسوس که دیگر هیچکدام از اینها امکانپذیر نیست
امید به دیدار
هرچند که از تو دور شدهام، ای خواهرِ عزیز
اما در قلبم همیشه با من هستی
یاد و خاطرهیِ تو را همیشه گرامی خواهم داشت
تا روزی که دوباره تو را ببینم
شعر درباره مرگ خواهر
دلم بی تاب شده باز توی سینه
یه بغضی تو گلوم باز مهمونه
دوباره جای خالی تو خواهر
وجودم رو کم کم می شکونه
صدای خنده های تو تو گوشم
صدای گریه ها مو در میاره
دلم تنگه دیگه دست خودم نیست
چشام بی اختیار داره میباره
تو نیستی قلب من هم غصه داره
چشام بی خواب شده باز بی قراره
بهشت هم که بشه دنیا واسه من
بی تو دنیا دیگه معنا نداره
بی تو دنیا دیگه معنا نداره
هزار بار خاطرات و دوره کردم
هنوزم مرگ تو باور نکردم
تو نیستی خونه بی تو سوت و کوره
الهی خواهرم دورت بگردم
الهی خواهرم دورت بگردم
چه رسمی داره این رسم زمونه
می چینه هر گلی که مهربونه
دیگه دیدارمون رفت به قیامت
بی تو خواهر می شم من یه دیوونه
بی تو خواهر می شم من یه دیوونه
مجموعه اشعاری که در ارتباط با مرگ خواهر سروده شده است آمیخته ای از حزن و اندوه شاعر با قریحه شاعری می باشد. در این زمینه اشعار کوتاه و بلند پر معنایی سروده شده است. شعر نو و اشعاری با مضمون مرگ خواهر می توانند احساسات هر خواننده ای را برانگیزند.
شعر درباره مرگ خواهر
خبر آمد، خبری از درد
با ناله گفت، با غرش رعد
گفت... و گفت... از غم از هوای سرد
چشمانش باران، جگرش پاره
گفت...روزگار لگد بر بختم زد
او می گفت و من در حسرت سوختم
گر گرفتم و مانند بوته بیابان سوختم
شعر درباره مرگ خواهر از احساسات پاک خانوادگی و محبتی بی بدیل برآمده است که گاهی از دوست داشتن زیاد به عشق نزدیک می شود.
شعر درباره مرگ خواهر
پر پرواز تو خون کرد همه دل ها را
رفتنت برد هم آرامش منزل ها را
آفتاب بدی و خنده مستانه تو
شادی مجلس و زیبنده محفل ها را
روشنای دل ما بود نگاهت و چه زود
رفتی ای روشنی دیده و هم دل ها را
ماجرای غمت امروز بسی جانفرساست
قصه تلخ تو بر هم زده ساحل ها را
آسمان بدی و چاره هجرانت نیست
جز به صبری که بود مامن مشکل ها را
شعر درباره مرگ خواهر در ادبیات ما جایگاه ویژه ای دارد. بسیاری از شاعران احساسات درونی خود را در ارتباط با عشق به خواهر در قالب اشعار نو بیان کرده اند.
بی تو هستی تباه است خوبم
روزگارم سیاه است، خوبم
من که از عشق تو زنده بودم
من که پیش تو شرمنده بودم
حیف باشد مرا واگذاری
در شب غصه تنها گذاری
تار، نجوا کند عاشقانه
بغض دل وا کند، عاشقانه
شاعر لحظه های کبودم
گریه شد هر چه از تو سرودم
گریه کردم که شاید بمانی
گر ز دستت برآید بمانی
لیک بار سفر بسته بودی
دیگر از زندگی خسته بودی
رفتی آرام، ماوا بگیری
در دل آسمان جا بگیری
شاید آنجا خدا را بیابی
شاید آنجا دلت شاد گردد
از غم و ماتم آزاد گردد
من چه باید کنم با غم خویش؟
با دل ناشکیبای درویش؟
من چه باید کنم با تباهی؟
بعد از این با غم بی پناهی؟
چون زمینی پناهم تو بودی
بهترین تکیه گاهم تو بودی
رفتی و من ز تو روسیاهم
گرچه بخشیده بودی گناهم
بسیاری از شاعران در اشعار زیبای خود مرگ را به زیبایی توصیف کرده اند. شعر زیبای زیر دل بیقرار بازماندگان را که خواهر خود را از دست داده اند آرام می کند.
شعر نو درباره مرگ خواهر
چرا از مرگ میترسید
چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه میدانید
مپندارید بوم نا امیدی باز
به بام خاطر من میکند پرواز
مپندارید جام جانم از اندوه لبریز است
مگویید این سخن تلخ و غم انگیز است...
بهشت جاودان آن جاست
جهان آنجا و جان آنجاست
نه فریادی نه آهنگی نه آوایی
نه دیروزی نه امروزی نه فردایی
جهان آرام و جان آرام
زمان در خواب بی فرجام
خوش آن خوابی که بیداری نمیبیند
سر از بالین اندوه گران خویش بردارید
در این دوران که آزادگی نام و نشانی نیست
در این دوران که هر جا هر که را زر در ترازو، زور در بازوست
جهان را دست این نامردم صدرنگ بسپارید
که کام از یکدیگر گیرند و خون یکدیگر ریزند
همه بر آستان مرگ راحت سر فرود آرید
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه میدانید
چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید
چرا از مرگ میترسید!
از زیباترین اشعاری که می تواند مغموم ترین احساسات را در قالب کلامی دلنشین و غم انگیز به خواننده منتقل کند شعر درباره مرگ خواهر می باشد.
من مات و ساکنم
یک جمعیت روان
اینجا چه محشریست؟
هر کس ز سو دوان
باور نمی کنم، این اتفاق را
بانگی برآمده، بگشاید راه را
می آورند تخت، با جسم بی نفس
یک لحظه می رود، این سینه در قفس
بر روی دیده ام آبی روان شده
آیا که مردنت در باوردم شده؟
انا الیه را خواندند بهر تو؟
آیا شده کفن اینبار رخت تو؟
دیروز بودی و امروز نیستی
آخر بگو چرا این سان گریستی؟
نزدیک می شدم، آنجا مزار بود
نجوای گریه و گه زار زار بود
رفتی به زیر خاک اما محال بود
ای کاش این همه خواب و خیال بود
مجموعه اشعاری که در ارتباط با مرگ خواهر سروده شده است، غم از دست دادن یگانه گوهری را توصیف می کند که نبودن او در زندگی هر فردی احساس می شود. از این رو قریحه شاعری به همراه احساس غم و اندوه موجب سروده شدن شعری دلنشین و زیبا می گردد.
تا که رفتی پای دل افتاده ام
یاد آخر، خاک و گل افتاده ام
رفتی و یادت مرا درمانده کرد
عشق را گم کرده ام افسرده کرد
با دعا سجاده را بگشوده ام
حمد و سوره خوانده ام آسوده ام
رفتنت شه بال پروازم شکست
کوک نا موزون دل بر غم نشست
با مرور خاطره یادت کنم
حنجرم بسته است فریادت کنم
خاک قبرت طوطیای چشم من
اشک ها آرامش است بر خشم من
حک شده نامت همیشه در دلم
دوریت تنهاترین مشکلم
مثل آنروزها یادم می کنی؟
با نسیم صبح شادم می کنی؟
می نویسم شعر خود در نامه ای
پنج سال بگذشت هنوز در دانه ای
نویسنده : توپ تاپ
مطلب پیشنهادی :
متن سالگرد فوت خواهر + عکس نوشته