تعبير خواب خوابيدن در مسجد
خواب دیدم فصل زمستان هست و برف بسیار شدیدی در حال باریدن بود ، مجبور شدم تا در مسجدی که در آن نزدیک بود بخوابم ، خادم مسجد پیرمردی مهربان بود و به من گفت اگر دلت بخواهد می توانی تا صبح را در این مسجد بمانی و اگر کرسنه هستی برایت غذا بیاورم ، با شنیدن این حرفش خیلی خوشحال شدم ، چون میدانستم اگر برم بیرون تلف میشم ، لطفا تعبیرش را بهم بگید ، بنا به اعتقاد استاد طباطبایی چنان چه شخصی خواب دیده باشد از روی عمد و بدون دلیل خاصی در مسجد دراز می کشد یا می خوابد ، تعبیر آن آمرزش گناهان ، توبه کردن ، شروع شدن زندگی جدید همراه با بعضی از تغییرات مفید و همچنین دور ماندن از برخی از آسیب های دنیوی ست ، در واقع می توان گفت حتی در عالم رویا شخصی که به چنین مکانی پناه می برد دارای صفات حسنه ی زیادی است و فقط بخاطر پاره از مشکلات و یا دلتنگی ها امیدش را از دست داده است و ممکن است خدای ناکرده در مسیر گمراهی نیز قرار بگیرد ، پس یکی دیگر از معانی اش احتیاط است .
حضرت صادق ( ع) فرموده اند : اگر مردی خواب دیده باشد برای استراحت کردن یا از روی ناچاری داخل مسجد خوابیده به این علامت است که در زندگی او خیر و برکت های زیادتری وارد می شود همچنین ممکن است او در مدت زمان کوتاهی بتواند با همت و تلاش خود به مقامی دست پیدا کند که باورش برای خودش هم سخت باشد ! و چنان چه زنی یا دختری این رویا را تجربه کرده باشد به این علامت است که از جانب عیال و یا مرد خود نیکی و محبت می بیند ، عزت و احترام در زندگی اش رو به افرایش است ، چنان چه دیده باشی فرد مرده ای در مسجد خوابیده است خوش است و بیان میدارد که از طرف مردی بزرگ و صاحب اخلاق و منش و کردار نیک ، منفعت های بسیار خواهی دید و به همین سبب تغییرات قابل توجه در تقدیرش دیده ظهور خواهد کرد ! اگر ببینی یکی از اعضای خانواده ات مثل برادر یا خواهر درون مسجد خفته است به این نشان باشد که همان شخص آینده ی سالم و روشنی خواهد داشت حتی اگر در حال حاضر زندگی او شرایط یا اوضاع بد و نابسامانی داشته باشد ! اگر ببینی پدر یا مادرت در مسجد خواب هستند به این معناست که در زندگی به سمت سعادت ، کمال ، پختگی و روشنی در حرکت خواهی بود و از جانب دشمنان ، حسودان و یا بدخواهان هیچ گزنی به شما نخواهد رسید و بطور کلی میتوان گفت تعبیر این مورد رضایت و خوشبختی زیاد در آینده است !
این مکان برای تمام مردمان مسلمان بسیار قابل احترام است و بارها دیده اید که خادمین مساجد مختلف با چه شور و ذوقی اقدام به خدمت کردن در آن میکنند ، و طبیعتا فردی که در خواب ، خود را در چنین محیطی می بیند باید منتظر نتایج شیرین و لذت بخش آن در بیداری نیز باشد ، یک معبر خارجی گفته است ، چنان چه دیده باشی نوزادان ، کودکان و یا بچه های خودت و دیگران در مسجد خواب هستند به این علامت است که همان اطفال صاحب عمری طولانی و با برکت خواند شد و سلامتی و نشایط در زندگی شان بطور چشمگیری جریان پیدا خواهد کرد
پرسش : با سلام ، بنده نزدیک ساعت 4 صبح بود که خواب دیدم داخل یک بیابان خیلی بزرگ و بی انتها گیر افتادم و هر چقدر راه می رفتم به آبادی نمی رسیدم خیلی وحشت کرده بودم ، چون هوا در حال تاریک شدن بود و میدانستم اگر جایی را برای ماندن پیدا نکنم خوارک حیوانات درنده می شوم ، امیدم را از دست ندادم و دوباره شروع به حرکت کردم و از دور چشمم به مسجد زیبایی خورد که دیوار هایش خراب شده بود اما داخلش سالم بود ، سریع خودم را به اونجا رسوندم و تا صبح خوابیدم . لطفا تعبیرش را بهم بگید؟
پاسخ : کاملا واضح است که بواسطه ی عقل درایت و همچنین عنایتی که پرودگار نسبت به شما دارد از مسیرهای باطل دوری می جویید و قادر هستید تا حق را از باطل متمایز کنید و این خودش سبب عاقبت بخیری و نجات از گمراهی در زندگی تان خواهد شد.
تهیه کننده : توپ تاپ
سلام. خواب دیدم مسافرم و میخوام بین راه تو یک مسجد نماز بخوانم، بهم گفتن تو این مسجد یهودی ها الان مراسم دارن البته میتونی بری داخل و نماز بخونی ، بعد دیدم تعداد زیادی جوان یهودی دختر و پسر در حالی که پوششهایشان تا حد زیادی شبیه پوششهای ما بود( مثلا دخترها حجاب داشتند) و لباس های قشنگی به تن داشتند دور تا دور حلقه زده و به یک مراسم گروهی با حرکات هماهنگ پرداختند. بعد من اون گوشه ایستاده بودم و یک پیرمرد یهودی که احتمالا خادم بود گفت چرا شرکت نمیکنی گفتم من میخوام نماز بخوانم فهمید من مسلمانم و چیزی نگفت. تو این مراسم تعداد دخترها و پسرها زیاد شد، لباسهایشان رنگارنگ شد و اکثرا خوش چهره بودند. در حاشیه مراسم سه عروس جوان را دیدم (ظاهرا از فامیل بودند اما من در واقعیت نمیشناسم) که دو نفرشان همزمان ازدواج کرده و باهم بچهدار شدند.عروس سوم هنوز مراسم ازدواج نگرفته و این سه با هم میگفتند و میخندیدند. من در خوابم یهودی زیاد تکرار شده، چند شب پیش هم خواب یهودیان مشهد رو دیدم. تعبیر این خواب و تعبیر خواب یهودی بهصورت کلی چیه؟
درود ، آرامش و منفعت به دست خواهید آورد.
سلام و خسته نباشید من خواب سه تا مسجد را دیدم که درشون بسته بود ازش یکی پرسیدم چرا در مسجد بستس گفتن ما فقط موقع نماز در مسجد راباز میکنیم گفتم بابا در مسجد را باز کنید مردم بدن عبادت کنن بعد خواب دیدم یکی از رفیقام که باهاش قهرم پیامم داده و مبگه بیا جایب که همیشه قرار میزاستیم بعدبعد قرار بوددیکی حمله کنه و من فرمانده جنگ بودم
این خواب نشان دهنده ی مسائل جدیدی است که برای رشد و پیشرفت در آن ها لازم است برخی مهارت های اساسی و ارزشمند را کسب کنید. پیگیری این خواسته ها و اهداف می تواند به گسترش منافع شخصی شما در زندگی بیداری کمک کند.
سلام وقت بخیر.من خواب دیدم که به عیادت همسایمون رفتم که مریض بوده و الان فوت شده ولی هنوز چهلمش نشده، جایی که رفتم عیادتش مسجد بود درواقع همه اومده بودن اونجا دیدنش انگار مسجد خونش باشه،لباس مشکی هم اماده پوشیده بودن حتی من ،خودشم اطلاع داشت که فقط چندروز زنده میمونه و اینکه اون مسجد برای من اشنا بود کاملا مسجدی بود که اکثرا تو ایام خاص خانوادگی میریم. بعد من تصمیم گرفتم که شب کنارهمه توی مسجد بخوابم و خوابیدم و یک بچه ی زیردوسال هم از اقوامشون اونجا بود که توجه منو توی خواب جلب کرده بود.این چه تعبیری میتونه داشته باشه؟؟ این نکته رو هم بگم که من یه آزمون خاصی درپیش دارم میتونه به اون مربوط باشه؟
نشانة آن است که افراد بیگانه با رفتاری چاپلوسانه شما را آزاد خواهند داد.
سلام دیشب شب سوم ماه رمضان خواب دیدم که به مراسم روضه دعوت شدم خونه یکی از دوستامون که خونه خیلی بزرگی هم بود منتظر مامانم بود که توی راه بود اما مراسم توی خونه انجام نشد همه که جمع شده بودیم سوار چند تا ماشین شدیم و جایی رفتیم از دور شبیه مسجد کوفه بود و هرچی نزدیک تر می شدم این توی ذهنم بود که مسجد به نام امام حسن مجتبی است مسجد آینه کاری های خیلی زیبایی داشت و خیلی بزرگ بود داخل صحن و حیاط مسجد حوض بزرگی بود که در دو طرف طولی حوض لک لک و کبوتر بود در حال پایین اومدن و داخل حوض رفتن به سمت آسمون که نگه کردم اسمون آبی نیلی رنگ با رنگین کمون بود رنگین کمونی که بیشتر طیف رنگی آبی و بنفش داشت توی حیاط مسجد بابام هم کنارم بود در طول خواب و داخل مسجد هم اسم خانم ام البنین جلوی چشمم میومد.لطفا تعبیرش رو برام بگید مرسی
باسلام تعبیر خوابتان به معنای حل شدن مشکلات و افزایش خیر و برکت در زندگیتان است.
با سلام و سپاس از تعابیر شما من خواب دیدم در یک محله قدیمی و خیلی دلباز حضور دارم. کلی درخت و فضای سبز وجودداشت.یکی از دوستام با پدرش بدنبال من اومدند ولی من از موتور میترسم و سوار نشدم و اونجا تنها موندم. خیلی تو محله میترسیدم دیدم دوتا سگ هم از کوچه اومد بیرون پا به فرارگذاشتم.وارد مسجدی شدم مادرم اونجا بود.دیدم همه درجهت شمال نماز میخونن. به من گفتن بیانمازجماعت من گفتم نمازم خوندم.حالم گرفته بود تومسجد دراز کشیدم ی خانومی اومد بالاسرم پاهام را میمالید و میگفت نگران نباش احتمالا سرماخوردی.همونجاخوابم برد.
باسلام تعبیر خوابتان به معنای بدست آوردن چیزهای دوست داشتنی در زندگیتان و تغیرات جدید است.
سلام. من خواب دیدم من و مادرم در مجد هستیم و مادرم روی پای من خواب است و مسجد تاریک است زن عمویم از پل مسجد بالا می اید و به من گفت شب قدر مسجد جای خوابیدن است؟ تعبیرش چیست؟
سلام ارتباط خود را باخداوند قوی تر کنید
با سلام من خواب دیدم خواستگارم از پله های یه مسجد به سرعت پایین می آمد و یه سری حلقه های پلاستیکی رو دوشش بود ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید
سلام بیانگر روزهای خوش است
سلام خواب دیدم به همراه چند نفر از اعضای خانوادم در مسجد بودیم یه اخوند رو منبر داشت سخنرانی میکرد بعدش خادمین مسجد با میوه و شیرینی از ما پذیرایی کردن چیزایی که حتی تو بیداری هم ظاهر و طعمش رو ندیده بودم مثلا صدف هایی که داخلش شیرینی گذاشته بودن خیلی خوشمزه بودن
باسلام تعبیر خوابتان نشانه انجام کارهای درست است
سلام من خواب دیدم که تو خواب خادم یه مسجدم و برای نماز صبح داشتم وضو میگرفتم که جمعیت داشتن میومدن تو یهو یکی از دوستام را دیدم که باهاش قهرم داشت نگام میکرد منم نگاش میکردم
باسلام تعبیر خوابتان نشانه انجام کارهای پسندیده است
سلام در بعد از ظهر خوتب دیدم که رفتم مسجد و اونجا داشتم تسبیح میخوندم که زن داییم اومد گفت اینجایی ؟ بعد پرسید کی اوردتت منم گفتم خودم گفت برگشتنه خودم میبرمت بعد شب احیا بود موقع قران سر گذاشتنم گذشت زن داییم که کنارم بود گفت بریم؟منم موندم چی بگم یه ثانیه بعدش مامان زن داییم گفتم بریم؟ منم گفتم اره گفت پس جلو شو منم جلوتر رفتم چون چراغای مسجد کم بودن کنار خواهر زن داییم نشستم تا بیان
تعبیر خوابتان نشانه انجام کارهای درست است
خاب دیدم رفتم تو مسجد ولی قبل اذان دراز کشیدم و موقع اذان رفتم صف های اول و بغل دستی های من هی موقع نماز حرف میزدن ولی من مصم بودم و نمازمو قطع نمیکردم یک لحظه قنوت رو اشتباه خوندم ولی درستش کردم تعبیر داره؟
تعبیر خوابتان نشانه انجام کارهای درست است
سلام ،پدرم خواب دیده که درمسجدرفته وآنجاچند نفر او را کتک میزنند ..تعبیرش چیه ممنون میشم
تعبیر خوابشان نشانه انجام کارهای درست است
سلام من خواب ديدم كه در داخل مسجد يك اتاقي خريديم كه درش از داخل مسجد بود و يك طرفشم به طرف صحن مسجد باز مي شد و هرچي سعي مي كردم خوابم از سر و صداي مسجد خوابم نمي برد آخه اون روز جشن بود تو مسجد
سلام بیانگر به وجود امدن ارامش در زندگی است
با سلام و خسته نباشید. دیشب یه ساعت مونده به اذان صبح خواب دیدم که انگار تو یه مدرسه که پنج شیش طبقه داشت اونجا محبوس بود البته سه چهار طبقه ی بالا نیمه کاره بود انگار چندتا از دختر عمه هام و یه دونه دیگه از پسرعمه هام مراقبم بودن و نمیزاشتن من فرار کنم بالاخره هرطور شد از دست شون فرار کردم و از بالای پله های یه طبقه می پریدم پله های طبقه ی پایین تر که اونا نرسن منو بگیرن خودم باورم نمی شدم که چطور از پله ها انقدر ارتفاع می تونم بپرم خودم رسوندم حیاط مدرسه و از در حیاط هم موفق شدم فرار کنم و برم بیرون و اونام دنبالم بودن من به سمت محل خودمون سوار ماشین شدم و اونا منو گم کردن اومدم داخل محل ترس اینو داشتم که هر لحظه بیان و منو پیدا کنن و رفتم داخل مسجد محل مون خودم پنهان کردم و از خواب بیدار شدم. سپاس از الطافتون
سلام ممنون ممکن است در زندگیتان دچار استرس و اضطراب شوید و بیانگر رسیدن به خواسته هایتان نیز است
سلام خواب دیدم یه مار بزرگ به رنگ آبی محکم تو هم پیچیده بعد دیدم از یه مسجد کوچک که دیوارههاش رسی بود و گنبد فیروزهای داشت بالا رفتم بعد یهو به خودم میام که میبینم راه پایین اومدنی ندارم. تنها راهش این هست که جلوی همون مار پیچیده شده بپرم و از این میترسیدم.تعبیرش چیه؟
سلام نشان دهنده راه پر پیچ و خم و پر دردسر برای شما در راه رسیدن به رستگاری است به خداوند توکل کنید
سلام خواب دیدم بالای پشت بام هستم که میبینم پشت خونمون یه مسجد خیلی عظیم با گنبد سبز هست که یهو بمبارانش میکنن من باعجله میام پایین و به همگی اطلاع میدم اما کسی زیاد حرفمو باور نمیکنه بعد مامانم بهم گفت بریم مسجد غذا بگیریم رفتیم مسجد دیدیم یه عالمه جمعیت تو مسجد نشستن دارن بهشون گوشت مرغ میدن مسجدم حالت خرابه و ویرانه داشت نگاهم میفته به در ورودی که یه مقدار خراب شده ولی بالاش مجسمه سفالی پر عقابه که دوباره یه بمب میزنن به همون پر عقاب که پر عقاب مییفته من با خودم میگم ای وای حالا میفته روسر مردم که دیدم پر عقاب رو هوا معلق موند وچند تیکه خشت دیگه از تو اسمون امدن وشکل یه گنبد شد جمعیت کمی اومدن وشروع کردن به سینه زنی ونوحه خونی برا امام حسین وهمه شوکه بودیم از این معجزه وگریه میکردیم من و ابجیمم رفتیم یه پرچم بزرگ مشکی رو گرفتیم که دیدیم همون گنبد سفالی که تو هوا معلقه تبدیل شده به یه درشکه ودوتا خانم که انگار از کاموا درست شدن داخل درشکه هستن خیلی عجیب بودن یکیشون کاملا سفید ونورانی بود اما اون یکی رنگی رنگی درشکه همینجور تو هوا داشت میرفت تو خرابه ها که منو ابجیمم رفتیم دنبالش ولی من بین راه ترسیدم وشک کردم و ایستادم اما ابجیم داشت میرفت دنبالشون که اون خانمی که رنگی رنگی بود از تو درشکه پرید روی ابجیم وباهاش گلاویز شد منم داشتم غش میکردم ونمی تونستم به ابجیم کمک کنم
خوابتان میتواند نشان از انجام کارهای خیر و نیک باشد که جنبه مثبتی روی زندگیتان دارند
عرض سلام دارم خدمت شماامشب تو خوابم درمسجدبودم داشتم وضوميگرفتم وضوم روگرفتم امادونكته دروضوگرفتنم بوديكي اينكه جورابهام رودرنياورده بودم ودوم اينكه ميترسيدم به نمازنرسم اما روم روبرگردوندم ديدم هنوزنمازشروع نشده خيالم راحت شدورضوم روگرفتم وديگه ازخواب بيدارشدم ازشمامتشكرم
بیانگر آن است که باید، اعتماد به نفس بیشترى در انجام کارها داشته باشید.
سلام وقت بخیر. من بعد از اذان صبح که هنوز هوا تاریک بود. خواب ديديم با خواهرم داریم یک. در و دیوار و حیاط یک مسجد که حیاط خیلی بزرگی دارد را با آب می شوریم. بعد یک دفعه آفتاب طلوع کرد و زمین مسجد خشک و زیبا شد. مردی که خادم مسجد بود گفت امروز 600 تا غذا نذری می دهیم و اول از همه به من دو تا غذا با کیک داد که یکی از آن ها را به خواهرم بدهم که رفته بود دست هایش را تمیز کند. وقتی از مسند اومدم بیرون دیدن خواهرم غذا گرفته و منتظر من است. منم اون غذای اضافی را برای مادرم بردم.ممنون می شوم خواب بنده را تعبیر بفرمائید.
خوابتان نشانه آمرزش گناهان و توبه کردن است
سلام. خواب دیدم به مسجدی با یکی از اقوام رفتم و در ان جا مشغول درست کردن برنج و غذا شدم
خوابتان نشانه انجام کارهای خیر است
سلام خواب دیدم تو مسجد مراسم هست و من با عجله چادر رنگ مغز پسته ای گلدار که دارمو سر کردم و با عجله میرم مسجد ولی اونجا باید لباس مشکی میپوشیدم که فک کردم تو مسجده عوضش میکنم اما نبود و وقتی رسیدم داشتن نذری میدادن که یه قابلمه آش رشته ریخت رو فرش مسجد
سلام بیانگر بندگی و اطاعت از خداوند است
سلام،من خواب دیدم توی مسجد نشستم،که برادرم از طرف مادرم زنگ زد که برگردم خونه اما اصلا انتن نمی داد،برای بار دوم خودم تماس گرفتم با مادرم صحبت کنم گفت برگرد،منم تا نگاه دور وبرم کردم دیدم چراغ های مسجد را خاموش کردند ودرم قفله وخیلی دیر موقع شده.
خوابتان بیانگر توبه و آمرزش گناهان است
سلام و درود فراوان..من خواب دیدم ک با دختردایی تو ی مسجد بودیم ک پله های زیادی داشت و بالا بود بعد یهو اومدیم پایین توی راه پله ها مادرمو دیدم ک انگار پولی به من داد و گفت برو اینو بنداز مسجد صاحب الزمان بعد ما بدو بدو از پله ها اومدیم پایین ک تنه ما به یه خانوم زد اون خانوم انگار بدنش دو نصف بود..ما هم از ترس سرعت دویدن رو بیشتر کردیم تو خیابون هوا تاریک بود شدیدا و من فقط میدودیم ک به مسجد صالحب الزمان برسم..تو یه کوچه تاریک یه مرد انگار به من دس درازی کرد باز من با سرعت ادامه دادم دویدنو..دخترداییم جا موند اونجا..تا بالاخره من رسیدم دم در مسجد صالحب الزمان ک مردم زیادی اونجا جمع بودن..زنگ زدم دخترداییم گفت من برگشتم خونه..منم انگار دم در منتظر بودم ک برم تو مسجد..ممنون از تعبیرتون
سلام میتواند بر شروع زندگی جدیدی با تغییراتی مفید در زندگی همراه باشد
سلام وقت بخیر خواب دیدم داخل مسجد قسمت زنانه نشستم اول چیزی سرم نبود قسمت مردا هم شلوغ بود بعد کمکم یه شال و یه چادرنماز که دربیداری متعلق به خودم میپوشم مسجد نذری میدادن اونم زیاد من چنتا شیرینی خوردم مثل زولبیا بودن ولی سبز رنگ بعد برای برادرمم شیرینی برداشتم میخواستن ناهارم بدن ولی من داشتم آماده میشدم برم وسر راه از نذری ها میخوردم حلوا هم خوردم ! ممنون از وقتتون
سلاام بیانگر شروع زندگی جدیدی و رها شدن از ناپاکی هاست
سلام من دوسال واندی هست توی کارم گره انداختن ، صبح در حالت رویا دیدم وارد مسجد قدیمی شدم درگاه ( قسمتهای از مسجد به صورت درگاه میسازند )ارتفاع کم بود و با سرم برخورد میکرد رفتم جلوتر و وارد فضای مسجد شدم اسم مسجد سهله رو بردم یا شنیدم آقایی با لباس بادیه بلند طوسی روشن وشال سبز رو ی سر در حال نماز خواندن بود و من نزدیک ایشان رفتم خیلی نزدیک و پشت سرشان ایستادم برای نماز گویا اقتدا کردم که بیدار شدم خیلی تعجب کردم اصلا اسم مسجد سهله تو ذهنم نبود قبلا . ممنون از تعبیر شما
سلام بر شروع زندگی جدیدی همراه با تغییرات مفید در زندگیتان تعبیر میشود
سلام خواب یه مسجدی رو دیدم که پله نداشت و من به سختی وارد مسجد شدم نماز جماعت هم شروع شده بود.میخواستم وضو بگیرم که از خدام اونجا سوال کردم گفتن اینجا برای خانمها نه دسشویی داره نه وضو خونه.. کلا برای خانمها آب نیست بعد گفتم کاش میشد یکی برام آب بیاره که وضو بگیرم یه آقا که همکلاسی دانشگاهم بود توی بطری آب معدنی برام از مغازه روبرو آب اورد و بعد یه خانم که انگار از دوستان قدیمم بود توی لیوان آب اورد من آب پسر همکلاسی رو گرفتم و از هردو کلی تشکر کردم و خواهرم لیوانی که دوستم اورده بود رو برداشت. بعد میخواستیم وضو بگیریم که متوجه شدم پسر همکلاسیم داره ازمون فیلم میگیره و فهمیدیم که نقشه ای داره و من باهاش بحث کردم.. و معرفیش کردم به انتظامات اونجا. و از لیوانی که دوستم اورد وضو گرفتیم.
خوابتان نشانه سعادتمندی در دنیاست
سلام وقت بخیر.خواب دیدم وارد مسجدی شدم قسمت رفتم پیش پدرم تعدادی از فامیلا هم بودن خواستم برم پیش خانمها درش باز بود چندتا از خانمای فامیل اونجا بودن دست دادم مادرمو هم دیدم لباسمو دراوردم چادرملی ام رو سر کردم وبرگشتم پیش پدرم.مراسم امام حسین بود وقرار بود شامشو ما بدیم عذاداری کردن و گفتن دعا بخونیم دستامونو بردیم بالا دعا میخوندیم( یادم نیس کدام دعابود)من به کسق علاقه مندمومهمانهای داخل مسجد مردهای محله ی اون شخص مورد علاقه من بودند.من هنگام دعا دربین مهمانها دنبال عشقم میگشتم ک همون لحظه بیدار شدم.(بااون شخص رابطه ندارم)
سلام بر دور شدن از بلایا و دور شدن از گناهان تعبیر میشود
با سلام و درود بر شما من ساعت6صبح خواب دیدم که با مادرشوهرم وارد مکانی شدیم قدیمی و کوچک و فرسوده اما به نوعی مسجد تو راهی!که قرار شد به همراه خانوم های زیادی که اونجا میخوابیدن ما هم بخوابیم البته مسجد مورد نظر کوچک و تقریبا کثیف بود!در اونجا مادرشوهرم گفت دلم برای پسرخالم که سرطان گرفته تنگ شده یا به نوعی نگراشم! ممنون میشم تعبیر خواب رو بهم بگید
سلام نشان دهنده امرزش گناهان و به دست اورن تندرستی است
سلام، من خواب ديدم يك مرد من رو داشت با حرف زدن سرگرم ميكرد (حالت گول زدن، انگار برنامه داشتن) و دو نفر هم چاقو به دست (يا قمه) از پشت داشتن من رو تعقيب ميكردن. نزديك مسجد كه رسيديم من متوجه شدم اين افراد ميخواهن من وارد مسجد بشم و اونجا بهم آسيب بزنن. فكر كنم نوك چاقوشون خوني بود يا براثر اصابت به من خوني شد (دقيق معلوم نبود). در آستانه درب مسجد بودم جايي كه پرده آويزان است يك دفعه من متوجه شدم و از دستشون فرار كردم. تعبير اين خواب چيست. ممنون
سلام بر امرزش گناهان و توبه و اغاز کردن زندگی جدیدی در اینده برایتان خواهدبود
سلام توپ تاپ وقت بخیر و نیکی از مسیرهایی رد کردم از شلوغی ها از آرامش ها وارد مسجدی شدم اسمش مسجد طالقانی بود مردم داشتند از مسجد خارج می شدند و فقط تک و توک کنار و گوشه یی نشسته بودند وسط صحن مسجد یک چک پول صد هزار تومانی بود رنگش قرمز بود میان قفسه های مسجد دنبال مهر بودم همه ی مهرها مستطیل شکل بودند یکی از آنها را گذاشتم روی چک پول تا باد نبره و بازم دنبال مهر گرد و دایره یی گشتم تا بزارم روی چک پول و نماز بخوانم چنین خوابی تعبیر داره ؟؟ با تشکر و احترام
در موقعیت هایی قرار میگیرید که به سود و نفع شماست
سلام استاد من خواب دیدم با یکی از دوستان نزدیکم به اعتکاف رفتیم داخل مسجد بودیم و من به دوستم یادآوری کردم که باید روزه بگیریم همون لحظه یکی از خانما اومد و برای سحری صدامون کرد و من از خواب پریدم میشه بگید تعبیر این خواب چیه؟
در موقعیت هایی قرار میگیرید که برایتان آرامش و آسایش به ارمغان می آورد و موجب لذت شمامیشود
اگه میشه تعبیر خوابمو بگید.... خوابهای قبلیم رو حذف کردید و جواب ندادید ........ دیشب خواب دیدم یه مسجد بالای یه کوهه به همراه چند رن و دختر دیگه واردش شدیم و مسجد بزرگ بود و سالم ولی انگار مدتها کسی ازون استفاده نکرده بود ... درب مسجد یه تانکر اب مونده بود و من نمیدونستم ازون اب به خاطر رفع تشنگی خوردم و بعد فهمیدم اون آب مونده است و مره ی تلخی میداد.... و بعد یه تابلوی شکیل و زیبا توی دستم دیدم که دو ایه ی اول سوره ی بقره به خط زیبا نوشته شده بود و خواهرم بهم گفت که اون دو آیه ی که تو خواب قبلیت در گوشت خوندن تو این قاب برات نوشته شده ....(من قبلا خواب دیدم از بلندگوی مسجد دو ایه ی اول سوره ی بقره با صوت حزین پخش شد و شما در تعبیر گفتید حاجت روایی است)
شروع شدن زندگی جدید همراه با بعضی از تغییرات مفید و همچنین دور ماندن از افت ها و بدی ها وبرخی از آسیب های دنیوی ست
سلام و درود بر استاد بزرگوار من خواب دیدم در مسجد هستیم یک عالم بزرگ فوت کرده برایش ایستاده اند نماز میت میخوانند من در نماز شرکت نکرده ام اما صورت عالم رو میبینم،ممنون از وقتی که میذارید
سلام بر امرزش گناهان و عاقبت بخیری تعبیر میشود
باسلام .من خواب دیدم وارد مکانی شدم که بسیار بزرگ وزیبابود ساختمانی بسیار تمیز وروشن.دقیقا شبیه یک مسجدولی من انگارتوی خواب نمیدونستم اینجا مسجدهست ساختمانی که سقفی بسیاربلند داشت فرشهای سبز رنگ یشمی بسیارزیبا توی اون پهن بود فرشها دقیقا مثل سجاده نماز بود ودورتا دور اونجا رحل های قران که بنظرم خیلی شکیل یعنی دارای نقش منبت بود وجود داشت ولی روی اونها قران نبود اونجا چند تابخاری روشن با شعله های ابی درچهارسمت روشن بود ودرب ورودی شیشه های شفاف برقی بود من ازاونجا خارج میشدم وگفتم آخه این بخاریها روشنه در باز باشه گرما کم میشه لطف کنین بگین تعبیرش چیه ممنون
سلام نشان دهنده امرزش گناهان و سعادتمندی در زندگیتان است که باعث گرمتر شدن کانون خانواده تان نیز خواهدشد
سلام روزتون بخیر بابام تو خواب دیده با مامانم رفته یکی از مساجد اطرف شهرمون مامان لباس کهنه تنش بوده
سلام. وقت بخیر. از فردی که دور است و یا مدت ها او را ندیده اید خبری به شما می رسد.
سلام وقت بخیر خواب دیدم که در مسجد نماز جماعت میخوانیم منم کتاب های زیادی کنار بود و کوله پشتی گفتم وسایل رو جمع کنم ۵شنبه و جمعه نمیام مسجد همه رفتند من و خواهرم ودوستم که خوابدخوابیده بود یکی مرد نا آشنا اومد مسجد منم ترسیدم دوستمو بیدار کردم که بریم و خیلی پوتین زیبای داشتم و هوا پاییز خوبوسردبود
سلام. وقت بخیر. دست های یاری که به سمت شما دراز شده است را بی جواب رد نکنید.
سلام خسته نباشید.خواب دیدن مسجد با پنجره های سبز رنگ چه تعبیری دارد.
سلام میتواندبر شروع زندگی جدید برای شما همراه باشد
سلام من خواب دیدم که من و چند نفر دیگه تو مسجدیم و من یه سری از وسایلم اونجاست و پدر و مادرمم انگار مسافرت بودن ولی نمیدونم من چرا مسجد بودم یکی از همسایه هامونم که زن خرابیه اونجا بود من باخودم گفتم حتما توبه کرده و خوشحال بودم براش بعد رفتم بیرون که یادم نیست دقیقا چی بود وقتی برگشتم دیدم همه زنا رو حالت سجده و اول فکر کردم دارن نماز میخونن اما وقتی دقت کردم دیدم دارن خود ارضايي میکنن و ترسیدم و دویدم و رفتم سمت یه ساختمون که در واقع ساختمان چسبیده به خونه ی قبلیمون بود تو واقعیت و رفتم پیش یه زن که مثا ککل اینکه میشناختش و جریانو بهش گفتم و میخواستم یه جوری برم کلید و چمدونم از تو مسجد بیارم با کمک اون میشه بگین تعبیرش چیه
سلام این رویا میتواند نشان دهنده رهایی از گناهان و توبه از انان و به دست اوردن شادکامی در زندگیتان باشد
سلام و وقت بخیر من حدودا ساعت 5 بعدازظهر دقیقا وقت اذان خواب دیدم رفتم مسجد سر مزار شهدا،توی خواب خیلی توی دلم غم داشتم(البته در بیداری هم یک ماهه که غمو گرفتاری برام پیش اومده)وارد مسجد که شدم احساس سبکی کردم و حسو حال خوبی به من دست داد،انگار اون لحظه فارغ شدم از غمهای دنیا بیدار که شدم صدای الله اکبر اذان رو از مسجد شنیدم
سلام این رویا میتواند بیانگر رهایی از مشکلات و گرفتاری ها در زندگیتان باشد
سلام خواب دیدم رفتیم داخل مسجدشب بود توحیاتش دعا میخوندیم.بعد یه پیرمردو به پیرزن ازبیرون باسازونقاره آوردن داخل خیلی مورد احترام بودن اوردنشون داخل مسجد وماهم امدیم داخل همه باهم نماز میخوندیم مردم میرفتن دستبوسیشون.وبعدش مانتوهای مختلف همه رنگی اورده بودن پخش میکردن منم یکیش برداشتم
سلام این رویا بیانگر دوری از افت ها و رهایی از ظلم و ستم است که برای ان برنامه داارید
سلام، من چند روز پیش خواب دیدم کسی که عاشق هم بودیم و نشد ازدواج کنیم و الان جفتمون دلتنگیم،با پدر و مادرش اومدن خواستگاری و پدرش میگه من راضیم ولی مادرش میگه من ناراضیم،من شروع میکنم داد زدن سر عشقم و قبل از اینکه اونا از خونمون برن یه سویشرت می پوشم و کلاهشو سرم میذارم و میرم مسجد با چشمای گریون،و به محض رسیدن رفتم طبقه بالا که مردونه بود ولی کسی داخلش نبود،همون موقع صلوات خاصه امام رضا پخش شد و من از هوش رفتم،وقتی به هوش اومدم یه صدای مردونه بهم گفت برو خونه دیروقته ما حاجتتو دادیم، دیدم دوباره برگشتم مسجد اما ایندفعه مسجد شده بود حرم امام رضا،بعد دیدم پدر و مادر عشقم داشتن از مهر هایی ک نماز خوندن رو بذارن سر جاش و از حرم برن بیرون،یهو باباش منو تو حالت سجده دید و به زنش گفت بفرما خانوم اینهمه پشت سر این دختر حرف زدی و قضاوت کردی ما تمام نمازامونو پشت سر این دختر خوندیم بعدم مامانش اینا باهام خوب شدن،میشه تعبیرشو بگید؟
ان شاءالله مشکلتون حل میشه
سلام وقت بخیر خواب دیدم که مسجد پشت سرم هست نمی خواستم برم داخل مسجد لذا کوچه و پس کوچه ها رو دور زدم از کوچه ی باریکی عبور کردم دیدم همان مسجد جلوی روی منه پابرهنه بودم و بسیار پریشان وارد مسجد شدم واعظ مسجد داشت سخنرانی می کرد گوشه یی نشستم شنیدم واعظ از نیمه ی شب شعبان و تولد امام زمان حرف میزد که نزدیک بود از غم هایم از آشفتگی هایم و ... سرم رو میان دست هایم گرفتم و خیلی خیلی گریه کردم در ادامه ی خواب دیدم که برای چند سانتی متر پارچه به هر پارچه فروشی رفتم بهم ندادند وقتی ناامید شدم با صدای بلند رو به صاحب آخرین مغازه یی که بهم چند سانتی متر پارچه نداد کردم و با صدایی بلند و بغض آلود فریاد زدم که خدا کنه خدای بالاسر چیزی بهمون بده نه شما بنده هاش اون که ناامید نمی کنه و می بخشه شما آدم ها که هیچی نیستید دست های زیادی برای زده شد که برای حرفم تشویقم کردند بعد دیدم در گوشه یی از شهر مردان اسب سوار دنبال مردی هستند اسب ها برای گرفتن مرد می تاختند تو شهر من وارد کوچه یی باریک شدم که بن بست بود و اونجا پناه گرفتم مرسی توپ تاپ
سلام پریشانی ها و آشفتگی هایی دارین که فکر می کنید کسی نمی تواند مشکلتان را حل کند اما بای روبه سوی خدا بیارید و ازش کمک بخواین تا وضعیت شما رو تغییر بده چرا که سرنوشت خوبی بعد از این داد خواهی برای شما خواهد بود
سلام من خواب دیدم که تولدم یکی ازدوستام داخل مسجد بود واونجا دعوتمون کرده بود کلی هم داخل مسجد رو تزئین کرده بودن پر بادکنک وتور بودوقتی که رفتیم داخل دوستم خیلی وقت بود که منو ندیده بود وبهم میگفت که نامزد کردی منم بهش گفتم نه نامزد نکردم ولی اون میگفت شبیه دخترایی هستی که نامزد کردن ماازمسجد دراومدیم بیرون وهیچ بزن وبرقصی داخل مسجد نبود تازه من یه کفشی هم موشیده بودم بیرون از مسجد که اصن اونو ندارم یه کفش پاشنه بلند سرمه ای که روش یکم خاکی بود.(البته تولد من نزدیکه مجردم هستم وشرایط خوبی هم ندارم)
سلام این رویا میتواند بر امرزش گناهان و توبه از گناهان و دوری از افت ها دلالت داشته باشد
سلام من خواب دیدم چادر سرمه دارم از داخل مسجد رد میشم به سرازیری میرفت یه پیزه مرده که لباس نظامی پوشیده بود داشت گاز اشک اور میزد و نحوه زدن اون رو به سپاهیا یاد میداد یهو من ترسیدم بینی م بسوزه دماغمو گرفتم با روسریم بعد یهو دید که گرفتم زود اومد سمتم هی گاز اشک اور میزد صورتم میگف چرا دماغتو گرفتی منم همونطوری محکم روسریمو گرفته بودم بعد یهو مسجد خالی شد من بودمو اون میخواستم برم هر کاری میکردم نمیذاشت میگف دوست دارم بمون پیشم منم هی فرار میکردم اما بدنم توان نداشت انگار نمیتونستم از سربالایی بالا برم یهو که حواسش نبود فرار کردم اما از یه پنجره که اخرین مرحله بود بدنم نمیکشید برم بالا
سلام این رویا نشان دهنده رفع گرفتاری ها و برطرف شدن الودگی ها در زندگیتان است
باسلام مامان من قبل از اذان صبح فکر کنم بوده که خواب دیدن تو یه مسجد ناشناخته ای دستاشونو بالاکردن ودارن دعا میکنن یه دفعه یه خانم چادری میان درگوش مامانم میگن دخترتونو شوهر میدین(من مجرد هستم)مامانمم میپرسن پسرتون شغلش چیه خانمم میگه طلا فروشه وقبلا شاگرد بوده الان خودش مغازه طلافروشی زده مامانمم میگن بله خانمه میگ بقیه شرایطش مهم نیست مامانمم میگن چرا مهمه بعد خانمه میگ پس ادرس خونتونو بدین مامانمم میگن نه اول باهم برن بیرون بعداگه خواستن بیاین خونه تعبیرش میکنید ممنون
سلام این رویا نشان دهنده رهایی از الودگی ها و افت ها در زندگیتان است و بر تندرستی دلالت دارد
سلام من خواب دیدم توی واتساپ گروهی زدن و منو هم ادد کردن اسم گروه هم گردشگری بود بعد من خودمو توی سفر دیدم ی جای خیلی قدیمی بود و حالت اسرار امیز داشت همینطور که داشتیم راه رفتیم سرپرست گروهمون اومد دست منو گرفت ی کلید بهم داد و گفت اینطوری در رو باهاش باز میکنی ؛ در رو برام باز کرد منو فرستاد داخل و از بقیه جدا کرد (ارتفاع در و دیوار قبل و بعد از ان نیم متر بود و اصلا نیاز به باز کردن در نبود قشنگ میشد رد بشی و من همه رو مییدیم)بعد بهم گفت برات نامه گذاشتم برو پیدا کن و بخون ؛ بین من و بقیه افراد فقط ی دیوار نیم متری بود من سمت راست و بقیه افراد سمت چپ بودن ! همینطور که داشتم میرفتم جلو زیر پام قبر هایی میدیدم ولی نمیتونستم متنای روش رو درست بخونم به خودم گفت ا ایدا یادته چند شب پیش خواب قبر دیدی حالا اومدی اینجا بعد ی مرد هیکلی که ریش نسبتا بلندی داشت دیدم جیغ زدم بعد دوباره سرپرست گروهمون اومد گفت ازش نترس هر کی هم مزاحمت شد بگو من از طرف این اغا اومدم! بعد من رفتم از مرده پرسیرم اسمت چیه گفت برا چی میخای بدونی گفتم سرپرست گروهمون گفته ! گفت اسم من شادی هست! با اینکه طرف مرد بود!!! وقتی که اسمشو گفت و چهرشو نگاه کردم دیدم چهره ی قشنگی داره و نامه ای که سرپرست گروهمون برام گذاشته بود رو نتونستم پیدا کنم ... مسیر منو بقیه یکی شد دوستم اومد پیشم بهش گفتم بیا بریم دسشویی ی مسجدی اونجا بود که کفش موکت و فرش بود و باید با دمپایی وارد میشدی تا بری دسشویی ی دمپایی بیشتر نبود گفتم اول دوستم بره در همین حین توی مسجد ی سینی بزرگ پر از شیرینی بود کسی نمیخورد منتظر زمان خاصی بودن تا اونموقع شیرینیارو بخورن خلاصه زمان که رسید من رفتم چهار تا برداشتم 2 تا واسه خودم 2 تا واسه دوستم دیگه دوستم اومد دمپاییشو بهم داد و رفتم
سلام به نصایح دیگران توجه نمیکنین
سلام خسته نباشید خواب دیدم رفتم به یه خونه ای گویا مسجد بود ومن خیلی ناراحت بودم میرم رو حیاط مسجد میشینم پشت یه میز زنداییم و یه تعداد افراد درست یادم نیست برام انواع میوه میارن نارنگی انگور خرما و خیلی چیزهای دیگه اونقد که میز پر میشه منم خوشحال شدم که هوامو دارن فکر میکردم توخواب انگار تو بهشتم بعد یه تعداد بچه اومدن و من هرچی بهم داده بودن رو بهشون دادم و خوشحالشون کردم بعد نمیدونم لباسم خوب نبود موهام پیدا بود جایی نبود که برم درست کنم یه پسر جوون که تو مسجد کار میکرد بهم گفت بیا بریم تو زیر زمین مسجد اونجا درست کن منم میرم بعد درو میبنده تا من راحت باشم بعد یه قومی میان که من رو میخوان اذیت کنن اولش میترسم ولی من اون مرد که قد کوتاهی داشت رو. بلند میکنم میندازم رو زمین بقیشو یادم نیست. فکر میکنم از اون زیر زمین اومدم بیرون ممنون میشم تعبیرشو بگید 🙏🙏
سلام و سپاس اتفاق خیلی خوبی براتون می افته
سلام استاد عزیز بنده مجرد هستم چند سال پیش من و یک دختری شدیدا عاشق هم بودیم بنا به دلایلی این رابطه از سمت دختر و خانوادش بهم خورد تهمت بدی به من زدند،خواب دیدم از آبادی رد میشدم اون دختر را در مسجد دیدم نشسته بود جلوی در مسجد و به من نگاه میکرد چند بار نگاهم را برداشتم دوباره نگاه کردم دیدم همش منو نگاه میکنه لطف کنید تعبیر این خواب را بیان کنید سپاس🙏
سلام خواب شما نشانه خوبی دارد
سلام و درود. خواهرم در خواب دیدند که من او را با خودم به یک مسجد برده ام. بعد من یک پودر سفید با دانه های سیاه برداشتم و در مسجد دراز کشیدم و مشغول ذکر گفتن شدم. بعد آقایی که خادم مسجد بوده، آمده به من گفته هر چقدر هم ذکر بگویی فایده ندارد...
سلام این رویا نشان دهنده رهایی از افت ها و گناهان است
باسلام و احترام دیشب خواب دیدم دنبال یه مسجد میگشتم که یه شب توش از شب تاصبح بمونم آخه مراسم عزاداری یه امامزاده حسن بود (البته فقط اسم این امامزاده را شنیدم و تاحالا زیارتشون نرفتم)..آخرش یه مسجد پیدا کردم چون همه جا بسته بود(البته همه جا تاریک بود) و یه آقایی اسممو نوشت و اجازه داد یه شب برم اونجا بمونم. میشه لطفا تعبیرشو بفرمایید. باسپاس فراوان
سلام راه نجات و سعادت خواهید داشت
باسلام و احترام دیشب خواب دیدم دنبال یه مسجد میگشتم که یه شب توش از شب تاصبح بمونم آخه مراسم عزاداری یه امامزاده حسن بود (البته فقط اسم این امامزاده را شنیدم و تاحالا زیارتشون نرفتم)..آخرش یه مسجد پیدا کردم چون همه جا بسته بود(البته همه جا تاریک بود) و یه آقایی اسممو نوشت و اجازه داد یه شب برم اونجا بمونم. میشه لطفا تعبیرشو بفرمایید. باسپاس فراوان
سلام این رویا نشان دهنده سعادتمندی و دوری از گناهان در زندگی است
سلام در خواب دیدم در شهرسانی از شهرستان های اطراف شهرمان بودم در انجا یک ساختمان نیمه کاره بود که میگفتند مسجد است ساختمان کامل ساخته شده بود فقط نمای آن هنوز مانند مسجد نبود و مثل خانه بود به داخل رفتم یکی از دوستان مسجدی ام را دیدم که درباره این مسجد حرف های خوبی نمیزد انگار دلیلی بود که ان مسجد خالی و بدون تکمیل کردن مانده بود من داخل تر رفتم کمدی دیدم و ان را باز کردم طبقه پایین کمد چند پتو نوزاد آبی رنگ دیدم بقیه لوازم ها هم یادم نمیاید ولی باز مربوط به بچه میشدن
سلام به خدا پناه ببرین و ازش کمک بخواین تغییراتی در زندگیتان ایجاد می شود
سلام مادر بزرگ من در خواب دیده که رفته مسجد ولی سر جای خود ننشسته و جای یک زن نشسته و بعدا میره جای خودش می شینه و بعدش نماز میخونه و جای مرتفع هست مثل یک صندل تعبیرش چیه؟
سلام من خواب دیدم دیروز تو مدرسه دوستای قدیمیو دیدم وبعد وقتی از مدرسه برمیگشتیم دیدم مسجدی که بغل خونه قدیمیمون بود بازه کلی هم آدم توش هستن اونا رفتن به منم گفتن بیا اما نرفتم و خونه رفتم
سلام. خواب دیدم با عده ای در مسجدی قدیمی معتکف هستیم و در قسمت مرتفع مسجد، جایی نزدیک گنبد من آرام خوابیده بودم. در چند قدمی من یک بمب کهنه دفن شده بود که عده ای با احتیاط آنرا بیرون آوردند و بردند ولی من در تمام آن مدت بدون ترس در حالی که پتویی روی خود کشیده بودم خواب بودم. اطرافیان من هم خونسرد و آرام و شاد بودند.
سلام. من خواب دیدم در مسجدی خوابیدم و معشوقه سابق من ک ب تازگی ازدواج کرده با همسر خود وارد مسجد شدند و من زیر پتر رفتم تا مرا نبینندبعد از مدتی از زیر پتو بیرون امدم و معشوق سابقم ب من سلام کرد و لبخند زد و باهم حرف زدیم.در خواب انگار من از همه طرد شده بودم و ب مسجد پناه اورده بودم.تعبیرش چیست؟
سلام من خواب دیدم که در بیابانی عازم سفری هستم بعد دو تا مسجد دیدم یکی این سمت بیابان و دیگری سمت دیگر بعد اصلا هیچ آب و برق در آن بیابان نبود ولی این دو مسجد برق و آب داشتن و اسم یکی از آن ها هم بود مسجد امیرالمومنین و من هم تصمیم گرفتم که آنجا نماز بخونم . ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید .
با سلام خاب دیدم در مکانی مثل مسجد یا زیارتگاه هستم مردی اونجا بود ک با قران ی حالتی مثل فال میگرفت من هم دو تومن پول داشتم بهش دادم تا فال منم بگ از من پرسید ک میخای جوابت و خدا بده یا امام هادی من هم گفتم خدا ی متنی رو برام خوند که اصلا یادم نمیاد فقط میدونم متن خوبی بود بعد من نزدیک خانوادم شدم و ب اونها گفتم مادرم اصرار داشت چرا نگفتی امام هادی و پدرم هم میگفت خوب بود ک خدا رو گفتی نمیشه برام تعبیر کتید
سلام چند روز متوالی خواب می بینم که خیلی خستم و خوابم میاد و تو روستامون هستیم و منم میرم تو قسمت زنانه مسجد می خوابم.تعبیرش چیه؟🙏🙏🙏
باسلام و خسته نباشید خدمت شما . من در خواب دیدم با دوستم رفتیم مسجد داشتن اذان میگفتن ما هم رفتیم تو صف نماز که نماز بخونیم که یکدفعه یادم اومد وضو نگرفتیم و اذان هم داشت تموم میشد به دوستم گفتم ما که وضو نداریم گفت وقت تنگه تیمم میکنیم که از خواب بیدار شدم ممنون میشم تعبیرشو بگید
باعرض سلام و وقت بخیر من خواب دیدم درمسجد خوابم برده ونماز جماعت شروع شده بطوری مسجد پر بود که برای من جا نبود نتونستم در نماز شرکت کنم ممنون میشم که خوابم رو تعبیرکنید
سلام من دیشب خواب دیدم با مادر زنم و زنم در مورد مهریه دعوا کردم حتیکتکشان زدم گفتم مهر نمیدم اونا هم نتوانستن بگیرنش بعد رفتم گفتم ببینم چکار میکنن وقتی رفتم دیم تو مسجد خوابیدن سر به سمت قبله
سلام.من یه خواستگار دارم که بخاطر یه سری چیزا به مشکل بر خوردیم ومن خواب دیدم که باهمون خواستگارم بیرونم تو یه ماشین خارجی و بزرگ که تو واقعیت هم همون ماشینشه که تو خواب دیدم منو در یه مسجد پیاده میکنه میگه مادرم منتظرته.و من میرم داخل مسجد و مادرو خواهرش با خوشرویی از من استقبال میکن .و مادرش زمانی که وارد شدم داشت قرآن میخوند و تا منودید بهم لبخند زدو گفت بیا کنارم بشین و من اونجا یه حال و هوای خوب و آرامش بخشی داشتم ودر کنار اونا طوری که دلم نمیومد از اونجا برم خواستم بدونم تعبیرش چیه ممنونم
سلام و دعای خیر خواب دیدم بالای مسجد خودمان (که خودم دران میخوابم)خوابیده ام لطفا تعبییر بفرمایید با تشکر
سلام من دوهفته پیش پدرم رو از دست دادم امروز صبح خواب دیدم بابرادرم در مسجدیم و پدرم درمسجد خوابیده وزنده است . لطفا تعبیر کنید .ممنون.
سلام.خواب دیدم که پدرم بر پشت باممسجد خوابیده بود ینی دراز کشیده بود و حال نداشت و ناله میکرد.میشه تعبیرشو بگید؟
سلام وخسته نباشید من هرخوابی میبینم نتیجه اش چندروز بعد اتفاق میفته. نزدیک اذان صبح بود خواب دیدم کسی مرده مردم جنازه شو بردن تو خونش تاروزبعددفن کنن خونه ایشان کنارمسجد بود ...بفکر اون بنده خدا بودم که مرده بود هرلحظه فکرمیکردم تااینکه توی خواب ازخواب بیدارشدم دیدم تومسجدم تک وتنها هستم احساس میکردم مردم دوست داشتم برم به اقوام بگم من زنده ام
سلام من خواب دیدم در صحن مسجد هستم و با جمعی وارد مسجد شدم دقیق یادم نیست چی بود اما انگار یه سفره ی بزرگی پهن بود و منم غذا خوردم اما دقیق یادم نیست چی بود بعد با یه مردی حرف زدم که موهای بلندی داشت مرد جوونی بود اما بعدش با یه دختری وارد مسجد شدم و غذا خوردم انگار چون مسجد شلوغ بود و ادمای زیادی بودن
من خواب دیدم شب در مسجد میخوابم و از پنجره ی مسجد که به آسمان نگاه میکنم ، میبینم که ابر های سفید شروع به پایین آمدن میکنن زیر آب دریا فرود می آیند. آب دریا هم صاف و زلال هستش . اگه ممکنه خوابم رو تعبیر کنید. سپاس فراوان
سلام من خواب دیدم که از خواب بیدار شدم و داخل مسجد خیلی زیبایی هستم که می گفتن مسجد اما معلی که ناگهان پریشان شدم واز مسجد خارج شدم خیلی گریه میکردم چون حائض بودم که مردی جلو آمد از او پرسیدم آیا من نمی دانستم باز هم گناه کارم او گفت نه وبعد به دنبال جایی برای غسل کردن گشتم که از خواب بیدار شدم ممنون اگه تعبیر خوابم رو بگید
سلام خواب دیدم با دوتا از دوستام وارد یه مسجدی شدیم که تو قسمت مردونه سه تا پسر نوجوان داشتن قران میخوندن و یه معلم داشتن ،،، تو قسمت زنانه هم کسی نبود من و دوتا از دوستلم با کتونی رفتیم رو فرش مسجد اما من تو دلم گفتم وای من مثل این دوتا نیستم نباید با کتونی وارد میشدم اومدم بیرون و برگشتم به اون سه تا پسر گفتم برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان هم صلوات بفرستید
با سلام و خداقوت من امروز صبح خواب دیدم تو ی روستاییمکه دارم رد میشم بعد ی مسجده خیلی بزرگ و خیلی کاشی سرامیک شده ی آنچنانی میبینم نمیدونم کجا رفتم ولی برگشتنی از ی آقای آدرس در ورودیه مسجد رو گرفتم مسجد وسط روستا بود دورتا دورش هم جاده بود بعد خونه های گِلی داشت خلاصه هر چی دنبال در مسجد چرخیدم پیدا نکردم آخرشماز خواب برا نماز صبح پاشدم میشه خواهش کنم لطفا تعبیرشو بگین ؟
سلام من خواب ديدم يكي بهم ميگه اگر مي خواي مشكلت حل شه برو فلان تكيه بخواب. گفتم مي ترسم بهم گفت با خواهرم برو بخواب خواهرش ناقص العقله باهاش رفتم خوابيدم شب عاشورا بود صبح بيدارشدم ديدم اون دختري كه باهام بود مرده خيلي غصه خوردم كه الان چه جوري به خانوادش بگم يه وقت فكر نكنن من كشتمش خلاصه با كلي بدبختي به مادرش گفتم و حتي كجا خاكش كردن رو هم تو خواب ديدم معنيش چيه بايد برم اون تكيه بخوابم يانه؟ مشكلم هنوز حل نشده
باسلام من خواب دیدم تو یکی از مسجدهای مکه خوابیدم رفته بودم مکه ولی فقط مسجدو میدیدم ک یه مسجد دلباز بود یکی از مسجدهای مکه بود ولی نمیدونم کدوم آروم و خلوت بود فقط یه چندنفری بودن از اهالی اونجا مردو زن ک اونا هم خوابیده بودن نور خورشید افتاده بود تو مسجد خیلی روشن شده بود
سلام.وقت بخیر من خواب دیدم که تو حیاط مسجد محلمون خوابیدم و شخصی که دوستش دارم خندان از جلو مسجد رد میشه میشه بگین تعبیرش چی هست🙏🏼
ببخشید ولی فقط چرا مرد چرا مرد باید این تعبیر خوب گیرش بی افته من خدا نیستم که بدونم الله اعلم
با سلام مادر شوهرم خواب دیده که من توی مسجد خوابیدم و پسرم هم در حال بازی با بچه هاست مادر شوهرم میاد منو بیدار میکنه ولی من میگم خیلی خوابم میاد و دوباره میخوابم لباس های اضافه ی پسرم هم میدم ببره خونه تا گم نشه توی خواب نزدیک عید نوروز بوده میشه لطفا تعبیر کنید ممنون میشم
با سلام مادر شوهرم خواب دیده که من توی مسجد خوابیدم و پسرم هم در حال بازی با بچه هاست مادر شوهرم میاد منو بیدار میکنه ولی من میگم خیلی خوابم میاد و دوباره میخوابم لباس های اضافه ی پسرم هم میدم ببره خونه تا گم نشه توی خواب نزدیک عید نوروز بوده میشه لطفا تعبیر کنید ممنون میشم
سلام دوستم خواب دیده رفتیم شاه چراغ من توی حیاط که فرش میندازن از خستگی خوابم برده و خادم های حرم برامون چایی خرما و شیره آوردن و به دوستم به زور خوراندن ولی من چون خواب بودم دوستم نتونسته من رو بیدار کنه چون از خستگی با چادر خوابم برده بود و انگار قرار بوده بریم رستوران شاه چراغ میشه تعبیرش رو بگید
سلام دوستم خواب دیده رفتیم شاه چراغ من توی حیاط که فرش میندازن از خستگی خوابم برده و خادم های حرم برامون چایی خرما و شیره آوردن و به دوستم به زور خوراندن ولی من چون خواب بودم دوستم نتونسته من رو بیدار کنه چون از خستگی با چادر خوابم برده بود و انگار قرار بوده بریم رستوران شاه چراغ میشه تعبیرش رو بگید
من خواب دیدم که هوا نسبتا غروبه و من دنبال مسجد می گردم برای نماز خواندن . از منطقه که رر میشم ناآشناست و میپرسم که مسجد کجاست به من یه جایی رو نشون میدن که شبیه یه کارخانه بزرگه متروکه است و هر چند قدم از مردم می پرسم که مسجد کجاست به من میگن بالا برو داخل همون محوطه کارخانه طبقه چارم میرم . اون فضا و اون راه پله ها کاملا کهنه متروکه و سوخته است . مردمش هم همین طور سیاه هست مثل اینکه در میکانیکی کار میکنن. و بعدش طبقه چارم که میرسم میرم داخل فضا شو حوب میبینم فرش قرمز داخلش هست آباده و من اونجا شروع میکنم به نماز خواندن که یکی میاد بهم میگه اینجا قبلا کلیسا بوده بعدا تبدیل شده به مسجد . و من بعدش نمازم رو میخونم