مینوsays:

سلام من دیدم که خانه مان در شهر است و در یک مدرسه من از خانه بیرون آمده ام و وارد خیابان میشوم نه راه پس بلدم و نه راه پیش به ناچار ادامه میدهم و در راه به یکی از دوستانم میرسم و با او همراه میشوم که وقتی از خیابان بزرگی رد میشویم با دوست دیگری همراه میشوم که واقعا دشمن است به خاطر تخلف رانندگی میخوان بگیرنش و میگن که بین المقدس رو قبلا منفجر کرده ولی فرار میکنه من سوار یه ماشین قرمز روباز هستم فکر کنم لباس عروسی هم تنم بود یا عروس کس دیگه ای بود راننده یه گوشه وایساد اون گوشه حدود ۱۰ نفر عروس کچل اونجا بودن راننده گفت ما برای یه عده عروس کچل جانداریم و رییس شونم گفت کی گفته ما عروسیم(سرباز اسراییلی بودن )به هم لبخند زدن این رمز بینشون برای پیدا کردن همدیگه بود و میخواستن عملیات تروریستی توی فلسطین انجام بدن ببخشید زیاد شد و ممنونم

foadhsays:

درود، من خواب دیدم که در شهر های مختلف دنیا میرفتم و کلیسا و مسجد و عبادتگاه اونجارو خراب میکردم و می ایستادم برای سخنرانی کردن برای مردم ، و میگفتم که راه اصلی انسانیت هست و دین مهم نیست و خیلی ها استقبال میکردن. ایم تعبیرش چی میشه؟؟؟

ماریلیاsays:

سلام لطفا این خواب رو سریع برام تعبیر کنید خیلی مهمه من دیدم که روی پشت بام یه مورچه که من ازش واقعا میترسیدم می خواست اذان بگه که من زدمش و یه نفر اومد گفت چرا میزنیش خدا مکافاتت می کنه ولی نکشته بودمش رفتم توی مسجد محله مون که البته در خواب خیلی زیباتر شده بود پلکانهای سفید مرمر و زیبا بالا کلی کفش زنونه بود که مشخص بود اونجا مراسم بوده ولی مردم کفش هاشونو جا گذاشتن وقتی وارد شدیم اونجا خیلی کثیف بود و یه بچه گربه و یه ملخ و خلاصه پر از آت و آشغال بود من رفتم و دو نفر دیگه هم باما بودن گفتم هاااااا اینجا چقدر کثیفه و خواستم که تمیزش کنم ولی برای دیدن یکی از دوستام که دبیر قرآن همون مسجده رفتم بیرون پیشش اون منتظر سرویس دانشگاه بود با حجاب اسلامی کامل چادر و قد بلندتر از من که در واقعیت من از اون بلندترم واقعا زیبا شده بود و بعدش با سرویس رفت و.منم داشتم می رفتم خونه ای که شبیه خونه مادربزرگم بود ولی از اونجا به یه مکان دیگه ای راه داشت پله پر از مرد بود حدود چهل ساله و با حسرت منو نگاه می کردن منم زل زدم تو چشم یکیشون اونم خندید گفتم چرا نامحرمتو نگاه می کنی خجالت نمی کشه (زنشم اونجا بود )زنش خواست جوابمو بده که دید حرفم منطقیه چیزی نگفت منم درو بستم و رفتم وقتی از پشت در اونا رو دیدم همشون به اون مرد می خندیدند چون خوب از رو برده بودمش

حدیثsays:

سلام خواب دیدم کنار یا دیوار خیلی بزرگ در حال ساختن وایسادم هرکاری میکنم نمیشه ازش بگذرم بعد اخر به زور از یه گوشه اش میگذرم وقتی میگذرم میبینم این دیواری کا اره ساخته میشه کنار دیوار مسجده امون لحظه دیوار مسجد و خرا ب میکنن و این دیوار جدید رو قراره بسازن واسه مسجد وقتی از مسجد میرم بیرون یه عالمه عقرب زرد و سبز تو راهمن وقتی بهشون نزدیک میشم سعی میکنن بهم حمله کنن ولی من زود فرار کردم و بعد بیدار شدم

Shakilsays:

سلام من خواب دیدم که در بالکن خانه ای نشسته ایم و در روبه رو خانه یک مسجد در خیابان اصلی قرار دارد هیکس نبود انگار آن خیابان خالی بود همانطور که ما نشسته بودیم ناگهان قسمت به قسمت های مسجد اول مناره ها و همه جای مسجد فرو ریخت جلوی چشمان ما تعبیر این خواب چیست

سيد محمد امين هاشميsays:

خواب ديدم من و برادرم و برادر زاده ام و يك خانوم جوان كه نميشناسمش، در روستاي مادري خودم هستم و نزديك خونه خالم هستم و دقيقا خونه خالم، تبديل شده به مسجد ابي رنگ، ناگهان يه هواپيما از دور اومد و به بالاي مسجد كه رسيد، بمبي انداخت روي مسجدي كه دقيقا جاي خونه خالم بنا شده بود و گنبد مسجد ويران شد، و ما نظاره گر تخريب بوديم، ناگهان منو اين چند نفري كه ذكر كردم، به پايين نگاه كرديم و مردي از داخل زمين، در اهني رو باز كرد و اومد بالا و چاقو رو از غلافش در اورد و به سمت ما حمله كرد، و ما هم از ترس فرار كرديم، چند قدمي كه فرار كرديم، به يه دو راهي رسيديم، يكي مسير مستقيم و يكي مسير به سمت راست، برادر و برادر زادم و اون خانوم جوان به سمت راست رفتند و منم ميخواستم برم سمت راست، اما دير شد و اگه تغيير جهت ميدادم بهم ميرسيد اون مرد، واسه همين من مسقيم رفتم، يك لحظه به پشت سرم نگاه كردم، ديدم اون مرد به من رسيد و چاقو رو زد به پشت كمرم و از خواب بيدار شدم. تعبير ويران شدن مسجدي كه روي خونه خالم بود، و چاقو خوردن به پشت كمرم چيست؟

س.بsays:

سلام خواب ديدم در يه جايي نشتم مثل مسجد ولي كامل از مسجد بودنش مطمئن نيستم ولي مي دونم كه خانه نيست، جمعيت. يادي هم هست اونجا و اين فضا دو بخش داره كه تو يه كيش من نشستم و به ديوار تكيه دادم و بخش دوم پشت همين ديواري هست كه من بهش تكيه دادم يهو و بدون اينكه دليلي داشته باشه پا مي شم و يه چيزي كه از سقف اين ديوار آويزون بوده رو مي كشم و يهو كل ديوار پايين مياد ولي من مي تونم ازونجا فرار كنم بعدش كه با جمعيت ميام بيرون متوجه مي شم كه خيليا زير آوار موندن و يهو يادم ميوفته كه تو بخش دوم اون فضا خونوادم نشته بودن كه من با كمك بعضي از دوستام دنبالشون مي گردم مخصوصا دنبال مامانم و فكر كنم كه پيدا مي كنم و توي اون جمعيت بابام رو هم مي بينم كه فوت شدن و بعدش يه سري چيزهاي در هم برهم مي بينم كه چيز مهمي ازشون يادم نمياد

شادمهر امینیsays:

سلام خدمت مدیر محترم سایت.خیلی سالها میشه من خواب نمیبینم شنبه شب خوابیدم فرداش رحلت پیامبر (ص) بود . تو هیچ فکر خاصی هم نبودم. تو خواب دیدم تو مسجد نشستم یهو زلزله اومد و سقف مسجد یکی در میون فرو میریخت و من از این طرف به اون طرف میدویدم که سقف رو سرم خراب نشه . یهو رفتم سمت خونه دیدم سقف خونه ما یه حالتی فرو ریخته که تا حالا ندیده بودن . به این صورت که سقف ریخته بود ولی آویزون رو هوا ولی رو زمین نیفتاده بود . و من رفتم بقیه خونه ها رو دیدم . فقط خونه من اینجوری شده بود و به همسرم گفتم مگر خونه ما ضد زلزله نیست . چرا فقط واسه ما خراب شده بقیه خونه ها سالم هستن .ممنون میشم تعبیرشو بگین خیلی فکرمو درگیر کرده .سپاس

اکبرsays:

سلام خواب دیدم که دیوار مسجد محلمون خراب شده به نظرم رسید که دزدی هم شده

حبوsays:

سلام خواب دیدم مسجد همسایموه ک طبقی زیر زمینش ی خانواده زندگی می کنن خراب شده هی دادو بیداد فریاد ولی کسی صدا نمیشنید

s.ksays:

سلام . من خواب دیدم از یه مکانی رد میشم که چند تا مغازه به هم راه داشت و انگاری داشتن بننایی میکردن که اخر اون مسیر ختم میشد به جایی که جمعیتی داشتن نماز میخوندن از اون قسمتی که بنایی شروع میشد ناگهان سقف شروع به ریختن کرد ، من با یکی از دوستام بلافاصله فرار کردیم واز بین نماز گزارها رد شدیم و هیچ اسیبی هم ندیدیم ولی اون نماز گزارهایی هم که سقف رو سرشون ریخت وقتی پرس و جوکردیم به هیچ کدوم اسیبی نرسیده بود ! با تشکر 🌹

Mintysays:

سلام!...من خواب دیدم که ما تو مسجد نشسته بودم که یهو مسجد شروع به خراب شدن و آتیش گرفتن میکنه ماهم همرو از مسجد میکنیم بیرون تا قبل اینکه مسجد کاملا خراب بشه هنوز بعضیا مونده بودن تو مسجد که من رفتم کمکشون که از اونجا خارجشون کنم مامانمم اونجا بود داشتیم فرار میکردیم ولی نمیدونم چیشد راستش بعدشو یادم نمیاد میشه بگید تعبیرش چیه؟

زهرا کرمیsays:

سلام راستش من امروز صبح ساعت تقریبا ۸ بود که خواب دیدم با دختر کوچولوی خودم ودختر خالم و یکی از دخترای فامیل داریم یه جایی مثل مکان عمومی که نمیدونم حسینیه بود یا مسجد رفتیم من اومدم که نماز بخونم دنبال قبله گشتم اما جایی نشان از قبله نبود خودم جنوب رو پیدا کردم یعنی قبله رو پیدا کردم و همین که خواستم نماز بخونم دونفر که معلوم بود از آدمای مهم مملکت بودن اومدن تو و نگاه هرزه ای داشتن که من اصلا نتوستم جلوشون نماز بخونم بیخیال شدم .ما چند نفر رفتیم تو یکی از اتاق ها که تو اون جمع نباشیم چون خیلی جمعشونو دوست نداشتم موذب بودیم.نشسته بودیم که یه هو احساس کردیم زیرمون داره میلرزه از پنجره بیرونو نگاه کردیم دیدیم که یه بولدوزور داره کل اونجا رو خراب میکنه ما هم فرار کردیم اما دخترم رو هرچی میگشتم پیداش نمیکردم خیلی نگران بودم بالاخره وسیله هامو و دخترمو که یه خرده آوار افتاده بود روش رو پیدا کردم و از اونجا فرار کردیم.

فرزاد پارساsays:

خواب دیدم به تنهایی در مسجدی با دل گرفته نشته بودم بعد چند نفر بالودر شروع به تخریب مسجد کردن من لاترس و دادوبیداد بقیه از انجا درامدم که زیر اوار نمانم تعبیر چیست

ارتینsays:

در خواب دیدم باران شدیدی میبارید من در بانک بودم که پشتش مسجد بود همه موبایل ها از کار افتاده بودن یکدفعه کل مسجد در اثر بارش شدید باران فرو ریفت و در زمین فرو رفت

محمدsays:

خواب دیدیدم بر. اثر باران شدید ابگرفتگی وجودداشت و کارگران مشغول تخلیه اب ها از سطح زمین بودن و حجم عظیمی از اب به سمت مسجد بود عده ای در مغازه ای جمع بودن .حجم اب کارگران را بلعید و پس داد بعد دیواره های مسجد شروع به ترک خوردن و ریزش کرد. و یکباره به زمین ریخت و همه جا خشک شد .و دوستان و اشنایانم در حال افسوس از خرابی مسجد بودن

علی مالمیرsays:

درود.من دو شب خواب مسجد رو دیدم پشت هم بار اول خواب دیدم فرشهای مسجد رو دزدیدن و چند نفر گوسفنداشون رو انداختن تو شبستان دارن میگردن.شب دوم دیدن موش بود و مردمی که درب مسجد ایستاده بودن وتکه تکه مسجد خراب میشد و از خانه امام جماعت سگ بزرگی بیرون اومد ویه زن با همون سگ با طناب بسته شده بود

King kordsays:

سلام دوستان من خواب دیدم که در روستای ما مسجد را تخریب کردند و من می خواستم از این کار جلوگیری کنم ولی از خواب پردیم

احلام حیاریsays:

سلام خسته نباشید من چند‌روز پیش خواب دیدم که رو پشت بوم ایستادم ولی خونه های قدیمی وبلند توی خواب جوری بود که ساختمون های اطرافم هم قدیمی بودن ومسجد هم بود که دیدم یهو یکی پشت سر یکی درحال منفجر شدنن که خیلی ازاین بابت ترسیدم ومطمئن بودم که الان اون ساختمونی که من الان روشم منفجر میشه وخودمو کشوندم یه گوشه که دیدم یه عالمه آدم اومدن دورمو گرفتن مث حصار یا سپر که موقع انفجار آسیبی بهم نرسه میخوام بدونم تعبیر خوابم چیه

کنیز حضرت مادرsays:

سلام وقت بخیر خواهر من روز تولد امام حسن مجتبی یعنی ۱۵ ماه مبارک رمضان بعد از طلوع آفتاب خواب دیدن که خودش، من و یکی از دوستان ما که دختر مومنه ای هست توی مسجدی هستیم که ناگهان دیوار مسجد کامل فرو میزه روی تمام مردمی که اونجا بودن بجز ما .... و میگه توی خوای انگار قیامت شده بود و هر کسی به سمتی میدوید و هر کسی دنبال چیزی بود ... و ما ۳ نفر هم همدیگرو گم کردیم .. میخوام تعبیرش رو بدونم

آرش اسماعیلیsays:

سلام خسته نباشید خواهشن جواب تعبیر منو بدید من پدرم خواب دیده که تویه مسجدی بوده و ناگهان مناره های اون مسجد خراب میشن و پدرم بعد خرابی یه تکه سنگ بزرگی رو میزنه کناره بعد یکدفعه میبینه که یه خمره طلا زیر تکه سنگ بوده تا میره اونارو دست بزنه خاکستر میشه و میبینه یه جن اونجا ایستاده سنگ میگیره و جن رو دنبال میکنه میگه تو طلا هارو خاکستر کردی اونم فرار میکنه. این تعبیرش چی میشه لطفا بگید

حسن عیوضیsays:

سلام خواب دیدم دیوار مسجدی را خراب میکردند و منم کمک می کردم ولی جهت بروز کردن یاساختن مسجدجدید انجام میشد.لطفاتعبیرش رو بفرمائید باتشکر

حسن عامریsays:

باسلام دوست من خواب دیده که من در مسجد پشت به قبله در حال نماز بودم که مسجد هم در حال خراب شدن بود، میگه که انگار خونه من بغل مسجد بود و در حالیکه نماز میخوندی بهت گفتم که مسجد در حال خراب شدنه و بیا بریم خونم ولی تو در حالیکه نماز میخوندی به اشاره گفتی که نمیام.. حقیقتش خیلی الآن مضطربم و نگرانم چونکه در تعبیرها خوندم به دین اسلام پشت میکنم

حسن عامریsays:

باسلام دوست من خواب دیده که من در مسجد پشت به قبله در حال نماز بودم که مسجد هم در حال خراب شدن بود، میگه که انگار خونه من بغل مسجد بود و در حالیکه نماز میخوندی بهت گفتم که مسجد در حال خراب شدنه و بیا بریم خونم ولی تو در حالیکه نماز میخوندی به اشاره گفتی که نمیام.. حقیقتش خیلی الآن مضطربم و نگرانم چونکه در تعبیرها خوندم به دین اسلام پشت میکنم

هدیهsays:

سلام وقتتون بخیر میشه لطفا اینو تعبیرکنین🌹 من خواب دیدم توی یک ساختمونیم و از پنجره میشه مسجدی رو دید که بالاش یک‌ماه بزرگ بنفش رنگه خواستم عکس بگیرم ازاین‌منظره ی قشنگ که حس کردم‌مسجد داره به ساختمون ما نزدیک میشه ترسیده داد میزدم‌مسجد داره به ساختمون نزدیک‌میشه الان برخورد میکنن هیچکس بهم محل نمیداد، یهو مسجد سابیده شد با ساختمونمون و نصف بیشتر مسجد خراب شد و ساختمون‌ماهم درحال ریزش بود داد میزدم فرار کنین‌کسی‌گوش نمیداد که یهو ساختمون هم کاملا ریزش کرد و من تونستم فرار کنم و بقیه زخمی شدن.... ممنون میشم تعبیرش رو بگین🥺❤

زهره رستمیsays:

سلام من خواب دیدم که یک ساختمان بلندی بود که از آجر بود چند نفر از مردم جمع شده بودن که اونجا رو خراب کنن من تو خواب فکر میکردم اونجا مسجده من رفتم و به اونا گفتم این کارو نکنید اینجا مسجده اونا کارشون رو متوقف کردن و ادامه ندادن من فرار کردم ولی اونا میخواستن و دنبال من بودن که بمن صدمه بزنن

مهدی جعفری ندوشنsays:

با سلام خواب می دیدمدر یک مسجد بزرگ و مستحکم بودم در مسجد جشنی برگزار شده بود و از اجرای سرود و صدای طبل مسجد به لرزه افتاده بود نگران شدم و دیدم مثل زلزله این صدا به مسجد افتاده و صدای وحشتناک لرزش و تشدید را می دیدم با سرعت از آن جا فرار می کردم و می دیدم مسجد به ان محکم و با آن گنبد در حال فرو ریختن است و از ترس خراب شدن خانه های مجاور فرار می کردم و شاهد خراب شدن، فروریختن و گرد و غبار از آن که شدت خرابی به خانه های مجاور نیز اثر داشت بودم.

غلام (محمدی)says:

خواب دیدم که دیوار های مسجد ما درز وترک کرده وهم دیوار بالای دروازه نشست کرده وبالای دروازه محکم شده که دروازه باز وبسته نمی شود پ. ممنون تان می شم اگر تعبیر رو بگید.

نرجسsays:

سلام من خواب دیدم که دیوار های مسجد جمکران به یکباره در حال ریزش شد، انگار کسی دیوار های به اون عظمت رو فرو میریخت و همزمان با اون اطراف مسجد غلغله شد و آشوب به پا شد، ماشین ها بی دلیل با هم تصادف میکردن یا چپ میکردن یا آتش میگرفتن و انسان ها از درون میجوشیدند و پودر میشدند و به هوا میرفتند، توی اون بهبهه از کسی پرسیدم که علت چیست؟ گفت آخر الزمان شده چون فروریختن دیوار یکی از نشانه های آخر الزمان است وقتی سوال پرسیدم انگار درون من هم شروع شد به جوشیدن ولی دهانم و چشم هایم را بستم و دعا کردم که اگر آخرالزمان شده و قرار است بمیرم، خدا مرا ببخشد و گناهانم آمرزیده شود، ولی اتفاقی برایم نیوفتاد و پس از چند لحظه که تعداد زیادی از مردم از بین رفته بودند همه چیز به حالت اول برگشت تعبیر این خواب چیست؟ چون دیوار مسجد مقدس جمکران در آن فرو ریخت نگران شده ام

دلسانsays:

سلام من خواب دیدم داخل یه خونه هستم که زلزله شدید میاد و من از پنجره خونه دارم به بیرون نگاه میکنم که دیدم گل دسته های مساجد همه فرو ریختن شهر درحاله فرو ریختنه ولی جایی که بودم فقط لرزشو حس کردم خراب نشد تعبیرش چیه