تعبیر خواب زیارت حضرت علی اکبر
بدون هیچ تردیدی میتوان گفت باز شدن گره های بزرگ و سخت از کار جوانان ، بدست آمدن منفعت و برکت و یا گشایش باور نکردنی در اکثر امور از تعبیر خواب زیارت قبر حضرت علی اکبر به روایت از جمع زیادی از معبران می باشد ، در واقع می باید خوش شانس باشی تا بتوانی شب و حتی روزی چنین رویایی را تجربه کنی چرا که بیش از صدها معنی نیک و پسندیده در آن نهفته است وب سایت توپ تاپ مطلب خلاصه شده و مهمی را در همین رابطه طبق منابع موثق برای شما عزیزان گردآوری کرده است که انشالله بخوانید و مورد رضایت واقع شود ،علامه مدنی گفته اند اگر خواب دیده باشی در شهر کربلا و هستی و شما را به زیارت قبر حضرت علی اکبر می برند و این توفیق نصیبتان می شود به این معنی است که تاریکی ها ، سردرگمی ها ، و رنج ها و غم هایی که یکباره وارد زندگی شما شده اند بتدریج محو خواهند شد تا حدی که خودتان نیز از وضعیت زندگی تان متعجب خواهید شد ، به چیزها و به اهدافی بزرگ در دنیا دست پیدا میکنی که انجام آن ها فقط برای شما خیر و برکت را به همراه دارد ، اگر ببینی جمع زیادی از افرادی در حال زیارت هستند و شما نیز در بین آنان هستی به این علامت است که اتفاقی بزرگ و شیرین در خانواده تان رخ خواهد داد که باعث شادمانی تمام بستگانتان خواهد شد ، اگر ببینی از آن حضرت طلب حاجتی داری به این معناست که به آنچه که در سر داری با گذشت زمان دست پیدا خواهی کرد و در آینده به افراد زیادی کمک خواهی کرد، چنان چه در این خواب خود را در ماه محرم و عزاداری دیدی به این موضوع اشاره دارد که خوشبختی و سعادت بطور باور نکردنی و بزرگ به شما روی خواهد کرد
تعبیر خواب صحبت کردن با حضرت علی اکبر : بعضی از افراد هستند که در کمال تعجب قادر شده اند در رویای خود با چنین شخصیت بزرگ و معنوی هم کلام شوند ، شیخ طوسی می گوید تکلم با ایشان نشان دهنده ی رفع بیماری های ناعلاج و برطرف شدن مشکلاتی است که حل شدن آن ها در دنیای واقعی تقریبا ناممکن است
روایت آمده است که شخصی به نزد یک فیلسوف و معبر توانا می رسند و به ایشان می گویند همسرم مبتلا به یک بیماری خطرناک است که تمامی پزشکان او را جواب کرده اند و در این مدت روز و شب من تلخ و غم انگیز است و هیچوقت بعد از این اتفاق روی خوش زندگی را ندیده ام ، شبانه هنگام بعد از اذان صبح خواب دیدم که در کربلا و در کنار ضریح امام حسین (ع) و زنی ناشناس به بنده میگوید کمی آنطرف تر قبر حضرت علی اکبر و مرا به زیارت دعوت کرد که سراسیمه خود را به بالای قبر رساندم و شروع به گریه کردن کردم و موفق شدم تا دل سیر زیارت کنم ، ای مقام بالا تعبیر این رویا چیست ؟ معبر او را پاسخ دادند وقت آن رسیده است که گریه غم و تاریکی برای همیشه از منزل تو پرواز کند و تو خود را در شرایطی ایده ال و شادمان ببینی
گردآورنده : توپ تاپ
سلام خسته نباشین من خواب دیدم تو یک کشور غریب بودیم با خونوادم بعد یه موشک زدن همونجا که موشک خورد یه قبر پیدا شد که همه میگفتن قبر حضرت علی اکبر هست من خیلی گریه کردم سر قبرشون خیلی.میخواستم بدونم تعبیرشو.ممنون
چنان چه مجرد باشید خبر از آینده ی دور و صاحب فرزندان خلف شدن است و اگر متاهل باشید خبر از سلامتی و دور ماندن فرزندتان از بلا ست
خواب دیدم ب همراه خانواده ام ب زیارت امامزاده علی اکبر رفتیم و تولدشون هم بود ی موسیقی گذاشته بودن خواهر بزرگم یه کم رقصید و خوشحالی کرد من هم فیلم میگرفتم یه آقای بسیجی باهامون دعوا کرد نرقصید گفتیم خب تولده باید شاد باشیم تعبیرش چیه
این رویا میتوان بیانگر رفع غم و رنج هایی است که در زندگی به شمارسیده است
سلام خسته نباشید.من شبه تولد مادر حضرت ابولفضل تو خواب دیدم که با مامانم تو یه خونه ایی هستیم ک پراز ادمه و نزاشتن من و مامانم از اونجا بریم و من کلی گریه کردم و ی کمدی بود ک توش کتاب بود یکیشو برداشتم یه قران کهنه قدیمی بود نشستم دعا کردم ک بزارن بریم از اونجا.تو کمد یه عمامه زرشکی کهنه بود .یه دفعه گفتن ع لی اکبر قراره بیاد چند دیقه بعد گفتن حضرت اومد منم پاشدم کتاب ب دست رفتم دم در یه دفعه نگا کردم دیدم اون عمامه کهنه تو دستمه بعد ی مرد جوون از بیرون اومد و هنگام گذشتن از کنارم بهم نگا کرد و لبخند زد بعد بیدار شدم. ولی نمیدونم ایشون حضرت علی اکبر بودن یا بخاطر اون شب ک تولد مادر حضرت ابولفضل بود ایشون حضرت ابولفضل بودن
سلام خسته نباشید من نوجوان هستم من خواهرم ۲۳ ماهشه و مریضه و نه میتونه راه بره نه بشینه چند شب پیش خواب دیدم یه زن بچش دختره و مریضه بعد از اون خودم رو تو یه خونه کوچیک که اندازه یه اتاق میشه دیدم . اونور اتاق یه پسر جوون نشسته بود که چند سال از من بزرگتر بود .لباس سبزی پوشیده بود . بلند شد و وسط خونه ایستاد و من هم رفتم روبه روش وایسادم .چشماش رو بست و من ناخودآگاه چشمام بسته شد و دیدم همش برای شفای اون بچه دعا میکنم طوری که همون زنه رو دیدم که بچش خوب شده بود هم میتونست راه بره هم حرف بزنه و همش از خونشون پول پیدا میشه من بزرگ شدن اون بچه تا مدرسه رفتنش رو دیدم . در خواب شروع به گریه کردن کردم .برادرم من رو بیدار کرد دیدم صورتم خیسه میشه بگین چه معنی خوابم داره؟
سلام من مجردم توی خواب دیدم یه بچه بغل یه خانومه و من خیلی ذوق کردم براش و اون خانوم بهم گفتن خیلی بچه دوست داری؟؟گفتم اره خیلی گفتن از حضرت علی اکبر بخواه واقعا خیلی درگیرش شدم میشه کمک کنین
سلام.وقتون بخیر. خواب دیدم در یک مکانی که ظاهرا امامزاده بودش در محوطه ی بیرون این مکان که اجری و ناتمام هم بود انگشتر طلام رو گم کردم و وقتی خم شدم که پیداش کنم دیدم پر از جواهرات بود از همه چیز .من از دیدنشون و اینکه اینقدر زیاد بودن کلی تعجب کرده بودم و بینشون یه سری رو انتخاب کردم و برداشتم .بعد دیدم یه خانمی با دخترشون اومدن اونهام برداشتن از یه نفر که اونجا بود و اومده بود کمکم که انگشترم رو پیدا کنه پرسیدم میشه اینها رو برداشت اخه منم کلی برداشتم و ایشون گفتن بله شما حاجتهاتو بگو و بردار و از حضرت علی اکبر بخواه و بعدا یه چیزی بیار اگه خواستی.میخواستم ببینم تعبیرش چی میشه.
با سلام همسرم در روز ولادت حضرت علی اکبر خواب دید ک من زیر تابوت حضرت علی اکبر ر گرفتم تعبیرش چیه؟؟؟؟
سلام من پسری ۲۲ ساله هستم ۲ساله مریضم بعد واکسن کرونا کل بدنم درد میگیره مشکلات گوارشی هم دارم کل ازمایشاتم سالمه عیچ دکتری مریضیمو متوجه نمیشه من بچه تر که بودم ۱۵سالم اینا بود عاشق کربلا بودم کلی گریه میکردم قسمت نشد برم کربلا یه شب خواب دیدم تو یه حیاط زیارتگاه یکی از امام ها هستم دقیق یادم نیس با مادرمم بودم توی خواب یه نفر با صورت نورانی یاا پوشیده یادمم نیس اومد گفتم شما کی هستی گفت من حضرت علی اکبرم عموم حضرت عباس گفت بهت بگم نگران نباش تورو به آرزوت میرسونم تعبیرش چیه ینی میشه بیماریم خوب بشه😞
سلام بعد اذان بود خواب دیدم کربلا هستم ولی انگار حرم حضرت علی اکبر هستم نزدیک شدم رفتم تا نذری بگیرم نذری هم گرفتم خوردم تعبیرش چیست ممنون
با سلام خواب دیدم کربلا هستم به سمت بارگاه امام میرم گریه میکردم ولی به سمت یه بارگاه دیگه رفتم انگار الهام شده بود بارگاه حضرت علی اکبر بود نذری داده بود گرفتم خوردم البته نگرانی تو زندگی دارم خواهشن ج بدین
خواب دیدم تو یه صف طولانی و شلوغ مثل صف حرم امام رضا هستم و خیلی از مقصد فاصله دارم. بعد یهو نمیدونم چیشد اومدم اول صف و نشستم سر قبری که سیمانی بود، زرق و برق نداشت، فقط سیمان خالی بود. من نشستم دست کشیدم روش و هی داشتم زیارت میکردم. کسایی که اونجا بودن داشتن بهم میگفتن این قبر حضرت علی اکبره
سلام .نزدیکیهای صبح خواب دیدم که وارد یه میدان شدم .دیدم تعزیه میخونن.ناخودآگاه گفتم تعزیه حضرت علی اکبره ،فردا هم واسه حضرت قاسم میخونن .بعد سلامی به حضرت علی اکبر فرستادم .
سلام من خواب دیدم رفتم کربلا و این میدانستم که بدنمم نجس است مرا داخل مسجدی بردن و گهواره حضرت علی اکبر و مزارش آنجا بود شروع کردم به گریه کردن و نوحه خواندن تا جایی که در خواب از حال رفتم مدتی که گذشت خانمی پسری را به بغلم داد و گفت این قرار است نقش حضرت را بازی کند میخواستم تعبیر خوابم را بدانم
من خواب دیدم با دختر ۷ساله ام در حال رانندگیم شب تاریک که احساس میکردم اصلا نمیتونم جلو رو ببینم وهر لحظه از روبرو ممکن بود با ماشین یا موتور های زیادی که به طرفم با سرعت میومدند بزنم راه رو گم کرده بودم ناگهانی سه تا راه پیشم بود اتفاقی یکی رو رفتم انگار یه روستای کوچکی بود که مردم از یه امام زاده بالای تهران بود توی دل کوه بیرون میان یکیشون که جوان رعنایی بود دخترم رو سوار یه اسب خیلی قشنگ کرد ازشون یه جوان زیبای دیگه هم بود ازاین دو جوان پرسیدم من راه رو گم کردم اتفاقی این جاده رو اومدم اینجا کجاست یکیشون کمی هم ریش زیبایی داشت منو بغل کرد بوسیدم وگریه میکرد و میگفت بد جایی نیومدی با حضرت علی اکبر دیدن کردی یه حس خوب بهم دست داد و توی عالم خواب در حالی که با این جوان رعنا همدیگرو بغل کرده بودیم و گریه میکردیم راه رو بهم نشون دادند و غیب شدن به خودم اومدم اینا کی بودن تا متوجه شدم خود حضرت علی اکبر بوده میدنم که تعبی خوبی داره اما میخوام بدونم تعبیر چیه ون الان باید چکار کنم