سایهsays:

سلام من ی شب خواب دیدم دارم تو ی بیابونی راه میرم رسیدم به ی خونه کاه گلی بود حالت امام زاده قدیمی داشت چندتا قبر توش بود بعد انگار که یکی بهم بگه تو تواب حس کردم که قبر حضرت زینب رفتم بالای قبرش بهش میگفتم یا زینب کبری من مرتضی رو از تو میخام چند بار اینو تکرار کردم و بعد بیدار شدم

ميناsays:

سلام من ديشب دم صبح خواب ديدم دارم برنج پاك ميكنم و از لون ور مادربزرگم برميگرده به من ميگه حالا كه من مريضم تو بيا به جاي من يرو زيارت حضرت فاطمه(س)

میثمsays:

من خواب دیدم کنار ضریح حضرت زهرا آرزوی مرگ کردم پسر عموی من کنارم بود ازمن پرسید چرا گفتم دوست دارم بمیرم

امینsays:

سلام من خواب دیدم از فاصله دور حضرت زهرا بین جماعتی از مردم بودن انگار یکی بهم گفت هیچ کس به اندازه حضرت زهرا شبیه پیغمبر نیست.

مریمsays:

سلام من دیشب خواب دیدم رفتم یه مثل کربلا که قبر اماحسین دقیق نمی دونم امام حسن بود یا حضرت ابوالفضل در کنار اون قبر حضرت زهرا هم بود ومن خیلی خوشحال بودم وهیچ ضریح وبارگاهی نداشتن وداشتم سر قبر حضرت فاطمه خواسته و حاجت می گفتم که یه دفعه از خواب بیدار شدم این خواب خیلی برام عجیب بود می شه لطف کنید تعبیر خوابم بهم بگین در ضمن از کسی که عشقم بود واز هم جدا شدیم وناراحتم از دستش داشتم حواجتم از حضرت زهرا می خواستم

ریحانهsays:

سلام.من قبلأ کسی تو خواب تو یکی از مساجد شهر ضریح و حرم حضرت زهرا رو دیده بود و من را که دو خانم بعنوان خادم ضریح انتخاب کرده بودند.وظیفه ما الان چی هست در قبال این مسأله و این مکان؟

سsays:

سلام دیشب خواب دیدم در مقابل ظریحی بودم که گفتن اینجا بارگاه حضرت فاطمه (س) است و من به ایشون سلام دادم تعبیرش چی میشه؟ممنون

سجادsays:

سلام من خواب دیدم که به زیارت ضریح مطهر حضرت فاطمه و امام حسین و امام حسن رفتم و ضریح ها را بوسیدم و دور آنها میچرخیدم

پرناز منتظرىsays:

سلام من خواب ديدم كه يه جاى خيلى بزرگ هستم و همه دارن هجوم مى برن به اون مقبره كه مى گفتن مقبره حضرت فاطمه ( س) هست منم داشتم از خوشحالى گريه مى كردم كه برم يكى جلوم رو گرفت و گفت نبايد برم ون من سنى هستم? و من داشتم هى اصرار مى كردم كه زيارت ربطى به اين مسىئله نداره

زهرا ساداتsays:

سلام .... وقت شما بخیر.... من چند روز پیش خواب دیدم که با مادرم رفته بودیم حرم حضرت معصومه س.....اما من در کفشداری خیلی ماندم و دائم داشتم به کفشهایم نگاه میکردم و میگفتم اگر کفشم را با خودم نبرم کفشم را کسی می برد..... و بعد از دقایقی رفتیم داخل هنوز در مسیر رفتن به سمت ضریح بودیم که دیدم از تلویزیون داشتند اسامی افرادی را قرعه کشی میکردند که اسم من را خواندند و من باور نمیکرد که دیدم عکسم را نشان دادند و هدیه ام سفر به خانه خداوند بود و دیدم میگفتند الان نمی تواند برود در سی سالگی میرود..... خیلی خوشحال بودم..... .....................از اردیبهشت ماه هر بار خواستم بروم قم زیارت خانم فاطمه معصومه س قسمتم نشده و هر بار ناراحت شده ام......ممنونم از لطف شما

النارsays:

سلام من خواب دیدم باخانواده رفتم مشهد زیارت امام رضا. ولی قبل داخل شدن قبر حضرت فاطمه بود دوتا کنارهم.که ذوی یکیش گل کشیده بودن. من خودمو پرت کردم رو قبر و چنان گریه میکردم که نگو.بعدش دیگه بیدار شدم.تعبیرش چیه؟

مارالsays:

سلام وقتتون بخیر من دیشب خواب دیدم قبر برادرم ک تازه یک سالی از فوتشون میگزره تبدیل شده ب قبر فاطمه الزهرا و با گریه و التماس ازشون معجزه میخواستم که برادرمو زنده کنه و معجزه هم رخ داد و برادرم زنده شد و با هم بر سر قبر فاطمه الزهرا اشک میریختیم و تشکر میکردیم،فردا که بیدار شدم دیدم به روایتی شب شهادت این بانو هم بوده و من از این موضوع بی اطلاع بودم ایا تعبیری داره خوابم ?

Marysays:

سلام. من خواب ديدم حضرت زهرا جلوي من هستند و من گريه و زاري خيييلي زياد از ايشون طلب بخشش ميكنم اما ايشون روشون رو از من برميگردونن و من در تمام خواب داشتم معذرت خواهي ميكردم و با گريه طلب بخشش از گناهانم رو ميكردم. ? تعبير اين خواب چيه؟

سیماsays:

باسلام و وقت بخیر. خواب دیدم مادرم را که چادر مشکی اش به سر بود و من و خودش در ساختمان نیمه کاره ای بودیم.که مادرم که البته زنی است که بسیار ذکر و دعا میخواند،صدام زد و با شگفتی گفت سیما بیا بریم بالا میخوام قبر حضرت فاطمه رو نشونت بدم.وقتی رسیدیم به قبر.قبر در روشنایی نبود و قبر بلندی بود و پارچه ای روی قبر پهن بود.مامانم که اسم خودش هم هست فاطمه گفت مامان این قبر حضرت فاطمه است.بعدا یهویی رفتیم یه جای روشن که انگار صبح باشه.روی پشت بام باشیم.به ماما گفتم راستی ماما حضرت فاطمه که قبرش معلوم نیس.ماما در ان روشنایی صبح دست کشید به سمت جایی که هیچ چیزی معلوم نبود و فقط یه خانونی با چادر مشکی یه گوشه نشسته بود و زمین انگار کاشی بود ماما گفت اینه قبر حضرت فاطمه.انگار که در روشنایی نمیتونستی قبری ببینی.ولی در تاریکی مادرم قبر حضرت زهرا رو نشونم داد.مبشه بفرمایین تعبیرشو

سیماsays:

باسلام و وقت بخیر. خواب دیدم مادرم را که چادر مشکی اش به سر بود و من و خودش در ساختمان نیمه کاره ای بودیم.که مادرم که البته زنی است که بسیار ذکر و دعا میخواند،صدام زد و با شگفتی گفت سیما بیا بریم بالا میخوام قبر حضرت فاطمه رو نشونت بدم.وقتی رسیدیم به قبر.قبر در روشنایی نبود و قبر بلندی بود و پارچه ای روی قبر پهن بود.مامانم که اسم خودش هم هست فاطمه گفت مامان این قبر حضرت فاطمه است.بعدا یهویی رفتیم یه جای روشن که انگار صبح باشه.روی پشت بام باشیم.به ماما گفتم راستی ماما حضرت فاطمه که قبرش معلوم نیس.ماما در ان روشنایی صبح دست کشید به سمت جایی که هیچ چیزی معلوم نبود و فقط یه خانونی با چادر مشکی یه گوشه نشسته بود و زمین انگار کاشی بود ماما گفت اینه قبر حضرت فاطمه.انگار که در روشنایی نمیتونستی قبری ببینی.ولی در تاریکی مادرم قبر حضرت زهرا رو نشونم داد.مبشه بفرمایین تعبیرشو

Mehrdadsays:

آخه چرا خواب منو حذف میکنین تعبیر نمیکنین؟؟؟ :-(

سمیه علی نژادsays:

سلام من خواب دیدم به جایی رفتم که میگن اینجا قبر امام علی وامام حسن هست قبر اکثر امامان در ان محل بود بعد من سرم راروی قبر حضرت علی گذاشتم وبسیار گریه کردم وهمش میگفتم فاصله من با امام علی کم هست بعد دنبال قبر حضرت زهرا گشتم ولی نبود و میگفتن در جای دیگری است ومن همچنان به دنبال قبر حضرت زهرا بودم

رویا خنجریsays:

سلام خواب دیدم تو یه سالن خیییییلی بزرگی بودم ک انتهای اون سالن ی اتاق کوچیکی بود ک توش ی ضریح خیلی بزرگی قرار داشت ک رنگ طلای اون ضریح چشم آدم رو میزد آدم های زیادی اونجا بودن اون وسط سالن بزرگ ی قبر برجسته ی کوچیکی بود ک روش هیچی نوشته نشده بود، هر کس از کنار اون قبر رد میشد میگفت این قبر حضرت فاطمه س، ی عده از کنارش رد میشدن و ی عده فاتحه میخوندن و میرفتن و من حیرت زده از این ک چرا کسی هیچ عکس العملی نسبت ب پیدا شدن قبر این حضرت نشون نمیده ب زیارت اون ضریح رفتم و دوباره پیش قبر حضرت فاطمه برگشتم و نشستم کنار قبر و بیدار شدم از خواب میشه بگید تعبیرش چیه؟

مهدیsays:

سلام.خواب دیدم از سطح زمین در حد حول ۲ متر بالاش وایستم که یکی به من میگفت اینجا قبرستان بقیع هس منم داشتم براشون فاته میخوندم که بعد دوباره از من پرسید چرا اسمشو گذاشتن بقیع منم گفتم چون همشون یه جا جمع شدن

اکرمsays:

من خواب دیدم توی حرمی هستم خیلی بزرگ و زیبا درهای هستن که من یکی یکی بازشون می کنم و مستقیم میرم سر قبری که هیج ضریح نداشت بهم گفتن اینجا قبر حضرت فاطمه زهرا هست اونجا خیلی زیبا بود با شکوه بود من وقتی فهمیدم پاهام سست شد نشستم و فقط گریه کردم و بعدم به زیارت امام حسین رفتم...من فکر نمی کنم لیاقتشو داشته باشم همچین خوابی ببینم ..یعنی خدا منو می بینه؟ فاطمه زهرا که هر وقت صداش می کنم واقعا صدامو میشنوه؟من لیاقتشو دارم؟

ساراsays:

سلام من خواب ديدم با شوهرم و خواهر شوهرم كه در صدد آسيب زدن به زندگي منه و هميشه منو اذيت كرده رفتيم يه حرمي كه گفتن اينجا حرم حضرت فاطمه هست حتي تو خواب احساس عجيبي بهم دست كه تو حرم حضرت فاطمه هستم. خواهر شوهرم دسته گل دستش بود و فقط به خاطر بودن اون در كنارمون ناراحت بودم تعبير اين خواب من چيه؟ در ضمن من چندين سال پيش هم حضرت فاطمه رو تو خواب ديده بودم

رها رحمانیsays:

سلام.وقتتون بخیر.من خواب دیدم :تنها در شهر مشهد هستم بعد از یه کوچه به جایی رفتم که شبیه خانه ای قدیمی و کاه گلی بود و بهم نشون دادن اینجا قبر حضرت زهرا(ع)هست.ومن رفتم و زیارت کردم از نزدیک و حاجتم گفتم. برای بار دوم که اومدم زیارت کنم سنگ های سفید مرمر گرفته بودن و من هم داشتم نزدیک خود قبر را سنگ میکردم. و لبخند میزدم.

کاظم مقدمsays:

سلام من بعد از نماز صبح خواب دیدم یه مکانی هست که احساس کردم قبر حضرت فاطمه سلام الله علیها اونجاست و سردر ورودی یه پارچه سبز زده بودند و نمیدونم زیارت نامه نوشته بودند یا مشخصات قبر حضرت رو بعد اومدم جلوتر شهر مدینه پیدا بود از سوز دل گریه کردم که چرا به حضرت اینقدر ظلم شده و از حضرت توفیق شهادت رو خواستم که از همین حین بیدار شدم.تعبیرش چیه؟ممنون

کاظم مقدمsays:

سلام من بعد از نماز صبح خواب دیدم یه مکانی هست که احساس کردم قبر حضرت فاطمه سلام الله علیها اونجاست و سردر ورودی یه پارچه سبز زده بودند و نمیدونم زیارت نامه نوشته بودند یا مشخصات قبر حضرت رو بعد اومدم جلوتر شهر مدینه پیدا بود از سوز دل گریه کردم که چرا به حضرت اینقدر ظلم شده و از حضرت توفیق شهادت رو خواستم که از همین حین بیدار شدم.تعبیرش چیه؟ممنون

زهـzahraـراsays:

سلام. من خواب دیدم که داشتم تلفنی با معشوقم صحبت میکردم که گفت من قم هستم (شهری ک خودم زندگی میکنم) گفتم کدوم هتل؟ گفت یه هتل عالی همه چی داره تعداد ستاره هاش شمردنی نیست و خلاصه خیلی تعریف کرد. گفت اومدم دنبالت و خواستگاری. گفت بیا ببینمت بعد تصمیم بگیریم چیکار کنیم، گفتم کجایی؟ گفت حرم حضرت معصومه، گفتم واقعا؟ گفت آره بیا ببینمت من اطراف حرم بودم رفتم پیشش تصویرش توی ذهنم بود یه لباس سفید به تن داشت و خوشحال بود ولی هرچی بهش میرسیدم انگار دوباره باید میگشتم پیداش میکردم تلفنی هی میگفت بیا دیگه زهرا خسته شدم بیااا تو رو خدا دوستم میگفت نریم ولی توجه به دوستم نکردم و رفتم دنبال عشقم دیدم اومده سر کوچه خونمون با ماشین شیشه ماشینو کشید پایین همینجوری در حال حرکت گفت چطوری؟ بیا حرم ممنون میشم تعبیر کنید.

Raziyehsays:

سلام ،من درخونه مون بودم .دیدم بعضی هم کلاسیهای دبیرستانم درخونه مون نشستن وهمینطورمعاون دبیرستانمون هم بود وگریه میکردن ناگهان صدای روضه اومد و من فهمیدم روضه ی حضرت زهراهست ومن هم نشستم گریه کردم

Zahrasays:

سلام من خواب دیدم دارم به حضرت زهرا سلام الله علیه سلام میدم به القاب مختلفشان که عربیشو بیکار میبردم ولی در بیداری عربیشو بلد نیستم مثلا یکیش این بود به فارسی ای نور چشم پدر و یا...

آبانsays:

با سلام من یک سال پیش چله زیارت عاشورا میخوندم و نزدیک وفات حضرت زهرا بود وبه مراسم روضه یکی از اقوام رفتم و هفته بعد که چله تمام میشد درست یک روز قبل از تمام شدن خیلی گریه کردم و گفتم چله تمام شد وبه حاجتم نرسیدم شب خواب دیدم که در همون مراسم روضه هستیم و یه خانمی چادری که صورتشان را نمی دیدم روبرویم ایستاد وحس میکردم حضرت زهرا هست دستش را به طرفم آورد و گفت بیا با من از اینجا برویم وبعد دیدم در جایی هستیم که دیوار سیاهی هست دست مرا گذاشت روی دیوار ودست خودشان را روی دست من گذاشتند و دعایی که بعد از زیارت عاشورا میخواندم را بلند خواند یا حمید وبحق محمد یا عالی بحق علی یا محسن وبحق الحسن یا قدیم الحسان بحق الحسین و ناگهان دیوار بانور زیادی که چشمهامو نمتونستم باز کنم باز شد واسم امام حسن وامام حسین مثل دوخورشید میدرخشیدند

مسعودsays:

با سلام یک شب خواب دیدیم با برادرم قبر قدیمی را بهمون نشون دادن وگفتند باید کمی مرمت شود و درحین کار که با آب وگل درست میکردیم گفتند مزار خانوم حضرت زهرا هستش با تشکر

پوریاsays:

سلام خواب دیدم برای خواندن نماز صبح رفتم مسجدی که گاهی میرفتم دیدم خیلی شلوغه رفتم داخل قسمت زنان به مادرم گفتم سوالی دارم مادرم گفت از حضرت زهرا بپرس بعد دیدم خانمی با چادر مشکی اومدن بیرون و منو در اغوش گرفتن .راستش شرم داشتم چهرشون ببینم چون اول چهرشون زیر چادر معلوم نبود بعد که معلوم شد دیدم تمام چشم ها و زیر چشم ایشون سیاه و کبود هست دلیلش پرسیدم ایشون گفتن بخاطر غم امام علی و حضرت مهدی عج هست ازشون پرسیدم خانم جان نمازهام چندوقته قضا میشه از این حرفم ناراحت شدند و گفتن ده دقیقه وقت داری پاشو نماز صبحت بخون و من نماز خوندم و فکر میکنم در همین حالات بودم که ساعتم زنگ خورد برا نماز صبح ..البته سوالاتی درباره امام زمان هم کردم دقیق یادم نیست .....ممنون ازشما

مینوsays:

با سلام خواب دیدم چند نفر به مردم حمله کردند وانگار همون چند نفر حضرت زهرارو شهید کردند وحضرت زهرا بدون اینکه چیزی روشون باشه رو زمین افتاده بودند وخود خدا چیزی گذاشت روشون

سمیراsays:

سلام و عرض ادب عذرمیخوام من دیشب خواب دیدم که همراه جمعیتی داشتیم از یه کوچه رد میشدیم که تاریک بود و بعد از گذروندن از اونجا به یه امامزاده رسیدیم که ناشناس بود وزیارت کردیم .حالا دوستم زنگ زد گفت که پریشب همین خواب منو دیده که داشته میرفته زیارت همراه مردم واز جاهای تنگ و تاریک رد شده وبعد به یه امامزاده رسیده که زمانی که واردش شده منو دیده که کنار درب ورودی امامزاده بودم که داشتم آبگوشت میخوردم.البته سیده هم هستم .تورو خدا میشه این خوابهای مرتبط رو تعبیر کنید اجرتون با سالار شهیدان

سیدمحمد ضیاsays:

سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم سوار ماشینم و دارم با خانواده میرم قم برای زیارت اونجا که رسیدم زیر چادر ماماننم مادر بزرگم را دیدم که فوت کرده بود مادرم داشت گریه میکرد وقتی چادر را زدم کنا دیدم مادر بزرگ خدا بیامرزم لبخند به لب داره بعد منم بوسیدمش بعد بی ادبی میشه خواب دیدم رفتم تو دستشویی و مدفوع کردم تو خودم

محیا احسانیsays:

سلام وقت بخیر دو سه شب و روزی هست که دارم خواب میبینم به نیت زیارت قم داریم همراه خانواده مادرم به سفر می ریم حتی یه بار هم رسیدیم به قم و دوباره برگشتیم اما در بیداری متوجه شدم اصلا حرم نرفتیم تا زیارت کنیم فردای اون روز دوباره خواب دیدم داریم با مادرم اینا میایم سفر میخوام راهنمایی کنید تعبیرش چیه

خجستهsays:

سلام مادرم خواب دید که تولد جضرت زهرا ـــ است .

مهتابsays:

سلاموخواب دیدم رفتم جایی گفتن حرم حضرت فاطمه بعد یه اقایی گفت از بالا سرت تسبیح بردار ارزوی شفای مادرت کن منم کردم و بعدش کلی گریه کردم تعبیرش چیه؟

مهیاsays:

سلام.خسته نباشید.خواب دیدم یه جایی هستم که شلوغ بود یه شخصی که لباس عرب زمان قدیم رو پوشیده بود اصرار میکرد که میخوام برم دستبوس فاطمه زهرا(س)اطرافیان جلوشو میگرفتن که مبادا به حضرت آسیب بزنه. من هم نظاره گر و نگران. فاطمه زهرا رو دیدم که روی یه تخت لم داده بود ولی چهره ایشون مشخص نبود.تعبیرش رو میشه بفرمایید

سحرsays:

سلام خسته نباشید،من خواب دیدم درحرمى به تنهایی نماز ميخونم و دردل میدونستم که اونجا حرم حضرت فاطمه (س) است. تعبيرش چي هست؟

سحر دروديsays:

سلام خوابم اينطور بود تو ي جايه صحرايي مانند...ي مسجد بود و منم چادر ب دست از پله ها ميومدم پايين مامانم صدام زد سحر واستا...واستادم مامانم خيلي جوون و زيبا شده بود يه گردنبند بهم داد نگين فيروزه اي و دورش نگين هايه سفيد گفت بيا مامان اينو حضرت فاطمه داده گفتن بدش ب دخترت...

زهراsays:

من خواب دیدم که بالای سر قبری هستم به همراه یکی از پسر دایی هایم که سید هستند و بسیار محبوب هستند . خانواده مادری من از سید های معروف گیلان هستند. ایشان به من گفتند که قبر حضرت فاطمه (ع) پیدا شده و قبری که بالای سرش هستیم قبر حضرت فاطمه (ع) است و من برای ایشان فاتحه فرستادم.

علی میرزاییsays:

سلام . من دیشب خواب دیدم از طرف مدرسه میخوایم بریم حرم حضرت فاطمه زهرا !!! که از خواب بیدار شدم و نفهمیدم بقیش چی شد . میخواستم بدونم تعبیرش چیه ؟

فsays:

سلام. مادرم خواب میبیند که خانمی بسیار محجوب با شال سبزی که بر سر دارد دستهایش را به حالت دعا رو به آسمان بالا برده و برایم دعا میکند. در خواب مادرم متوجه است که آن بانو بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها ست. من و مادرم سیده هستیم. تعبیر این خواب چیست؟ تشکر

بی بیsays:

سلام. مادرم در خواب میبیند که خانه ای بسیار زیبا در کاظمین داریم. حضرت فاطمه زهرا س همراه با مرد جوانی به خواستگاریم می آیند و من هم میگویم اجازه بدین فکر کنم. بعد اینکه خداحافظی میکنند درب خانه را تا آخر باز میگذارند و میروند بی بی س برمیگردند روبروی خانه می ایستند و دستهایشان را به دعا بلند کرده و آرام دعا میکنند. مادرم حرکت لبهای حضرت را میبینند. تعبیر این خواب چیست؟ لطفا پیام را حذف نکنید.ممنون

سمیهsays:

سلام وقت بخیر- من دیشبی خوابی دیدم و ذهنم رو خیلی درگیر کرده- خواب دیدم در حرم بزرگی هستم اما نمیدونستم دقیق کجاست اما مدام در خواب اینکه این حرم مربوط به خانم حضرت فاطمه زهراست در دل داشتم. در خواب سه تابلو سفید رنگ که زمینه آن شبیه یک ملافه نخی سفید بدون هیچ نفاشی بود در دست داشتم. هنگام بیرون امدن از حرم، حرم را به سه قسمت تقسیم کردم و بالای سردر هر ورودی یکی از آن تابلوهای سفید بدون نقاشی را نصب کردم. من ساکن کرمانشاه هستم. یکباره دیدم در تهرانم روی یک تپه که باید از یک درهای رد میشیدیم که به قطار میرسیدم و برگردیم شهرمون. چیزی که جالب بود بین در و خشکی اب روشن و ابی زیادی بود که جاده های ی خیلی باریکی منتهی به هر در بود که باید ازش میگذشتی من ترس داشتم اما در نهایت به کمک زندایم از در گذشتم و در خانه ای پشت در که مربوط بکی از دوستانم بود ساکن شدم و استراحت کردم و غذا خوریدم که تا قطار حرکت کنه، و اینکه در این مدت خونه دوستم رو تمیز و جارو هم کشیدم... البته منتظر خواهر و خواهر زاده ام که سه ماهه شه و باید از آن مسیر رد میشد و به ما ملحق میشد نیز بودیم.. که با صدای اذان گوشیم از خواب بیدار شدم... ممنون میشم بهم بگید این تعبیرش چیه -- مخصوصا نصب اون تابلوهای سفید بر در سردرهای حرم!!! از شما پیشاپیش ممنونم.

Sarasays:

سلام. خسته نباشید. من خواب دیدم که درهمان حالت خواب خواب قبر حضرت فاطمه رادیدم وبه پابوس امام رضا رفتم و بسیار گریه کردم که دیگران به من التماس دعا می‌گفتند. تعبیراین خواب چیست؟

سوگلsays:

با سلام من خواب دیدم با پدر مادر و دخترم در راه زیارت حضرت معصومه توی جاده ای بودیم بعد رسیدیم یه جایی که زیارتگاه امام زاده محلمان بود از دور ضریح امام زاده رو دیدم و دور حرم مراسم سینه زنی امام حسین بود و من از دور از امام زاده حاجتم را ازش از ته دلم میخواستم و صداش میکردم

رها اسلاميsays:

سلام من ديشب خواب ميديدم كه تو يه صحن بزرگي مثله كربلا داشتن همگي نماز جماعت ميخوندن منم خوندم نماز اول ك تموم شد بهم گفتم اينجا زيارت گاه حضرت زهرا هس رفتم زيارت كنم ي دري بود اونو باز كردم سنگ قبر حضرت اونجا بايد ي شير ابي هم كنار قبر حضرت بود من ي بطري اب از اونجا برداشتم ي پارچه سبزم تو دستم بود ك خودش جوهر سبز داشت ..ممنون ميشم تعبيرشو بگين

پارسا نبیsays:

با سلام در عالم خواب دیدم مستقیما به زیارت قبر حضرت فاطمه مشرف شدم(روی سنگ قبر نوشته شده بود همسر حضرت علی (ع)) و بعد از اون رفتم داخل اتاقی که همه شهدای کربلا اونجا دفن شده بودن و همشون رو یکجا زیارت کردم میخواستم تعبیرش رو بدونم

ژیلاsays:

با سلام و عرض ادب بنده دیشت خواب زیارتگاهی رو دیدم چندین طبقه زیر زمین بود زیارتگاه بسیار بزرگی بود با کلی زائر خانمی نورانی و سفید رو منو صدا زد گفت دخترم چقدر راه اومدی گفتم به همراه مادرم اومدم 11 طبقه خانوم فرمودند اینجا خانه خانم فاطمه زهرا (س) هست در جوار مسجد النبی که مهمان های زیادی دارند دخترم هنوز باید دویست و خورده ای طبقه بری تا به قبر و زیارتگاه حضرت برسی من استرسم گرفته بود و اشک میریختم و باورم نمیشد تا این حد نزدیک شدم ولی انگار تو خواب بهم گفتن قبر حضرت فاطمه زهرا (س) کجاست واقعا نمیدونم با کی در میون بزارم خوابمو احساس میکنم رسالتی بر عهده دارم که هنوز انجام ندادم لطفا راهنمایی کنید و واقعا تعبیر خواب من چه می شود....

girlsays:

سلام وقت بخیر خواب دیدم بابام میخواد بره زیارت پیرهن سفیدش و مامانم یه طرفشو شست تمیز بعد داد من طرف دیگشو بشورم ولی تمیز نشستم خواهرم گرفت از دستم داد مامانم گفت این تمیز نشسته خودت بشور بعد کارت بانکیاش با رمزاشو داد به من ولی رمزشو بقیه اعضا خانواده هم متوجه شدن و انگار هممون میتونستیم استفاده کنیم بعد انگار باید میرفت از دونفر دیگع هم خداحافظی شبی میخواست بره ( نگران بودم تاکسی از کجا بیاریم زنگم زدم کسی آژانس نداشت) که انگار شد صبح زود با ماشین خودش که با خودم گفتم بابام که خودش ماشین داشت چرا ما زنگ میزدیم به آژانس ! هر چند پیاده هم رفتیم ساعت 7ونیم رفتیم خونه خالم خداحافظی ولی در عالم رویا انگار خونه خالم دیگه نبودیم خونه پدر زن داداشم بودیم که اونا تازه از زیارت برگشته بودن بعد جلو بابام و خواهر کوچیکم برنج و مرغ و خورشت سبزی گذاشتن(نصف بشفاب) گویا بقیه قبلا خورده بودن اینام کع نصفه داد قبلا نصفش خورده بودن بعداا جلو منم همین غذا برنج و خورشت سبزی و مرغ گذاشت که من 4 - 5 تا لقمه بیشتر نخوردم با خودم گفتم صبح زود انگار زورکی و برای رفع تکلیف داره سفره زیارتشو میده در همین حین هم مانانم داشت از عروسش پیش مادرش گله میکرد بابامم قرار بود ساعت 8ونیم بره ببخشید با جزئیات تعریف کردم راستش ترسیدم از خوابی که دیدم !! با تشکر

Sbitsays:

سلام دیشب خواب دیدم کنار یه ضریح و گنبد طلایی بودم که اسم حضرت فاطمه نوشته بود روش و بعدشم هم در کنار جایی که میدونستم بارگاه آن حضرت هستش گریه می کردم و دعا برای رفع مشکلم چگونه تعبیر میکنید

فاطمهsays:

سلام وقت بخیر. خواب ضریحی رو دیدم که در فکرم انگار این ضریح در نجف بود و میدونستم که متعلق به حضرت فاطمه است. آدمای زیادی دور ضریح بودن(این ضریح در بیابان بود و حریمی نداشت) چند نفری داخل ضریح میشن و بقیه اون رو به دور محور از راست به چپ (ساعت گرد) می چرخوندیم، وبعد نوبت منو مادرم و چند نفر دیگه رسید رفتیم داخل ضریح نشستیم تا بقیه که بیرون اند اون رو بچرخونن. لطفاً تعبیرش رو بفرمایید(نزدیک به یک سال پیش این خواب رودیدم)

موسیsays:

سلام. بخشید منه یه خوابی دیدم که رفتم به زیارت حضرت فاطمه ولی قبری چیزی تو اون خونه نبود فقط یه درخت سیب قرمز بود که من وقتی ازش خوردم دیدم هرچی ازش می خورم وابسته تر و گرسنه تر میشم معنی این چیه

معصومهsays:

سلام .دیشب خواب دیدیم میرم سر قبر دادشم که تازه فوت شده .از دور قبرشو میبینم وقتی نزدیک میغم .دو نفر مرد . میگن اینجا قبر فاطمه زهرا است یه جای ساده و گلی است روی قبرشم یه پارچه سبز انداختن من از دور گریه میکنم میگم نه من لیاقتشو ندارم برم سر قبرش من که باهاش قهرم ازش میخوام که منو ببخشه و خیلی گریه میکنم .ولی هرچی میکردم دیگه قبر داداشمو پیدا نمیکنم

s.nsays:

سلام و وقت بخیر. خواب دیدم که با خواهرام رفتیم قم اونجا یه قبر بوده که گفتن قبر حضرت فاطمه هست روی سنگ قبر هم یه قلب بزرگ کنده کاری شده بود.من رفتم کنارش نشستم و درددل میکردم و یجورایی یه دلهره هم داشتم اون لحظه.ممنونم اگه تعبیری داره بگید❤

مهدیsays:

سلام خواب دیدم به کنار یک ضریح کوچک رفتم و زیارت میکنم یک مرد سیاه پوش اونجا بود ازش اجازه گرفتم و داخل ضریح کنار سنگ قبر رفتم و کنار دو تا سیاه پوش زیارت کردم .و از خواب بیدار شدم .احساس کردم ضریح حضرت زهرا یا حضرت زینب است

بهارsays:

سلام من خواب دیدم که با خانوادم وارد ی مکانی شدیک که هم داخل اون مکان حرم امام رضا بود و هم حرم حضرت فاطمه و ی مکانیم بود که بزرگ زده بود روش اسم امام زمان و من تو خواب داشتم هی به کسی توضیح میدادم که اینجا کربلا نیست مشهده ولی توی صحن بزرگ حرم امام رضا حضرت فاطمه و یمکانی به اسم امام زمان کنار هم بودن التبه خوایم طولانی خیلی خلاصش کردم

ليلا موسويsays:

سلام ، من خواب ديدم رفتم مجلس عزاء فاطمه الزهراء ، و كسي كه اونجا روضه ميخونه هي ميگفت دست بزنيد ، من از تعجب خندم ميگرفت ميگفتم من مطمعنم مجلس عزاء امدم وفات حضرت فاطمه هست چرا به جاي سينه زدن به ما ميگن دست بزنيد !؟ از كارشون خندم ميگرفت و تو دلم به بخاطر خندهاي لاارادي خودم استغفار ميكردم . كه ديدم بقيه هم مثل من خندشون گرفته بود كه واقعاً چرا اينطوري رفتار ميكنن . خواستم ببينم تعبيرش چيه ممنون .

Davidsays:

سلام خواب دیدم بانو فاطمه زهرا خواست از یک برکه اب بخورد یک مار نسبتا بزرگ امد که از او مراقبت کنه در همین لحظه مار کوچکتری امد که ایشان را نیش بزند که مار بزرگتره گردن مار کوچیکه رو گرفت و به عقب راند (قیافه بانو را ندیدم)

محمدرضا شرفیsays:

مادرم خواب دیده حضرت فاطمه با مردی بلندقد و با ریش مشکی ولی کم پشت بوده و به مادرم سه بار گفته که من کارش را درست میکنم

هاشمیsays:

سلام‌من خواب دیدم نمیدونم‌مشهد بود یا کربلا رو ب روم تا حرم پرچم حضرت زهرا بود و من سلام‌میدادم و گریه زیاد میکردم

Zahrasays:

سلام وقتتون بخیر من دیشب خواب دیدم یه جایی تاریک بودم بامادرم، یه بچه از دور به سمت یه خونه قدیمی میدوید که صورتش نور بود و وقتی میدوید یهو بزرگ شد که بازم نورانی بود ک توی تاریکی نورش همه جارو روشن کرده بود رفت توی خونه ی قدیمی. منم دنبالش دویدم به سمت خونه اما اونجانبود یه دختربچه خیلی خوشکل بود ک آنقدر التماسش مردم اون زن کی بود گفت اسمش فاطمه بود اینجازندگی میکنه و سجادش رو بهم نشون داد من بو میکردم و دعامیکردم. میشه تعبیرش رو بگید؟

زهراsays:

سلام وقتتون بخیر دیشب خواب دیدم تو مجلسی هستم که یک خانم با چادر مشکی کنارم نشسته بود که گویا صاحب مجلس بودند و داشتن به بعضی از مهمونا پول میدادن خاله م میگفت پول ها رو بردار این خانم خیلی داراست ولی من سمت پولا نرفتم بعدش ایشون یه کاغذی از کیفشون در اوردن به عنوان هدیه به من دادن که اسم و فامیلییم روش بود ممنون میشم اگه تعبیر کنید

صابرهsays:

من روزی در خواب دیدم که کودکی دو ساله هستم و روبه روی کعبه خدا ایستاده ام دست هایم را به سوی در کعبه خدا دراز کردم یک نفر که نمی دانم که بود و صورتش را ندیدم مرا بلند کرد و در کعبه خدا باز شد و من به داخل کعبه رفتم یک زنی با لباس سفید و صورتی نورانی در کعبه خدا نشسته بود و دست های او روبه آسمان بود و دعا می کرد من داشتم به طرف او می رفتم که از خواب بیدار شدم . تعبیر این چیست؟؟

الهامsays:

سلام من خواب دیدم تو آرایشگاه هستم وخیلی شلوغه یه خانومی میخواد ابروهامو مرتب کنه بعدش من بهش میگم زودتر کارمنو انجام بده من میخوام برم خونه خانم حضرت زهرا باید پیدا کنم خونشوخواهشا زودتر کارمو انجام بده و ابروهامو دیدم خیلی مرتب شده بود

Zeynabsays:

سلام خسته نباشید من دیشب خواب دیدم رفتم سر قبر فاطمه زهرا و داشتم دردودل میکردم ازشون کمک میخواستم، نمیدونم کجا بود ولی میدونستم قبری که بالاسرش دارم گریه میکنم قبر فاطمه زهرا و ازشون میخوام که منو کمک کنن.

فاطمهsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که اقایی من رو داشتن راهنمایی میکردن و فقط من میتونستم این آقا رو ببینم من رو به مکانی بردن و گفتن که اینجا مزار خانم فاطمه زهراست...من خیلی خوشحال شدم بعدش به مادرم گفتم و با راهنمایی های این اقا من خانوادم رو بردم مزار خانم به مادرمم که میگفتم اون اقا رو نمیدیدن... میشه بگین تعبیر خواب چیه؟

مریمsays:

سلام خواب دیدم یه امامزاده ای رفتم برام آشنا نبود بعد چند تا خانوم با چادر مشکی عربی آمدن حنا تو دستشون بود حنا رو به من دادن گفتن حضرت فاطمه فرستاده تعبیر خواب چیه ؟

علی اکبر فاتحیsays:

سلام من خواب دیدم ک یکدفعه افتادم روی قبر حضرت محمد صلوات اله علیه افتادم(پر از عطر و خوشبو بود) بعد من با یک پیر زن نااشنا گریه میکردیم و یکدفعه من گفتم اعوذ بمحمد رسول الله و... و یکدفعه ان زن گفت بهمون چیزی نگن داریم به قبر حضرت دست میزنیم یکی گفت نه... و بعد دوباره من رفتم پایین تر دو تا قبر خوشبو و خیس کوچک بود ک فک کنم امامان حسنین بودند و بعد رفتم پایین تر روی قبر نوشته بود فاطمه (یک تنگ ماهی و پر از گُل بود) ک من گفتم این قبر مادرمه(با گریه) ممنون میشم تعبیرش کنید

بی نام.says:

سلام وعرض ادب. خواب دیدم در اتاقم نشسته ام وبه روضه حضرت زهرا (س) گوش میدهم،و چند پسر ازآشناهایمان اومد ازکنارما رد شد دعوتش کردم گفتم بیایید روضه حضرت زهرا گوش بدید.. تعبیرش چیست؟؟

احمد محمدیsays:

من خاب دیدم یه جا بوده شلوغ هم بوده دورو برشو تروریستا گرفته بوده منم جز تروریستا بودم بعدش زائران رو نمیذاشتن برن تو زیارت بعدش یه پیرزنه اومد پیشم گفت دخترمو ببر زیارت حضرت زهرا خب اونو بردم داشتیم داخل میرفتیم چیز عجیبی دیدم دیدم خودم و بابام و داداشم دارن از جلو میان ینی یه جسم دیگ از خودم داشت از جلو میومد به سمتم تعبیرش چیه؟؟!!

msays:

سلام من خواب دیدم که به کودکی کم سن و سال تبدیل شدم و در دوره ی تاریخی به زمانی که امام علی را بردند که با ابوبکر بیعت کنند و حضرت زهرا خسته و زخمی در حیات خانه نشسته بودند و به دیوار تکیه داده بودند من شنیده بودم که زمانی به خانه ی ان حضرت تجاوز می کند و حضرت زهرا بین در و دیوار می مانند امام زمان را صدا می کنند در خواب من هم دقیقا همین اتفاق افتاده بود که وقتی که ایشان امام زمان را صدا می کنند امام مهدی ع می ایند پیش ان حضرت و ایشان را در اغوش می کشند . که من در ان لحظه می گوییم که :(سرشان هم شکسته (سر حضرت زهرا ) ) که امام بر سر حضرت زهرا بوسه ای می زنند و رو به من می گویند (خوب شد ؟) می خواستم بدونم که تعبیر خواب من چی هست ممنون می شم که جوابم رو بدهید با تشکر

علیsays:

سلام خسته نباشید من یه بار خواب دیدم به تنهایی به منطقه ای می رم که می گویند اینجا کربلا است در آنجا زائران زیادی بودن من وقتی به آنجا رسیدم به آنها ملهق شدم بر سر مزار خیلی گریه کردم و دعا هم کردم که حاجاتم براورده شود چشمه ای آنجا بود که مردم از آن می خوردند و با خو حمل می کردند من هم خوردم و کمی با خودم حمل کردم و خواستم برگردم وقتی خواستم برگرم گفتن اینجا زیارت گاه فاطمه زهرا است تابیر این خواب چیست لطفا جواب بدید

sarinasays:

سلام من خواب دیدم رفتم اربعین با خانواده رفتم کربلا داشتم یه حرمی رو زیارت میکردم و گریه میکردم بقیه میگفتن حرم امام حسینه اما یکی از من پرسید این حرم کیه من گفتم حضرت زهرا س الان تعبیر خوابم چیه؟؟

.....says:

سلام من یک شب خواب دیدم توی یه امزاده ای هستم اونجا جای ساده ای بود و احساس خوبی میداد مرقدش خیلی درخشش داشت یه احساس قلبی بهم میگفت اینجا مرقد حضرت فاطمه هست و یه عالمه زن اونجا بودن همشون گریه میکردن و من چهره هاشون رو نمیدیدم فقط پشت کرده بودن به من... من ناخوداگاه اختیارم رو از دست دادم و اشک ریختم

نیک بختsays:

سلام علیکم من خواب دیدم که با امام زمان یا یک مردی آنجا بود و در قبرستان بقیع بود و به من فرمودند که اینجا مزار مادرم زهرا سلام الله علیها است و من از خواب بیدار شدم می شود تعبیرش را بفرمایید

یا زهراsays:

سلام خواب دیدم داخل حرم حضرت زینبم و تابوت حضرت زهرا رو میارن و دور یه ضریح میچرخونن

یا زهراsays:

سلام خواب دیدم داخل حرم حضرت زینبم و تابوت حضرت زهرا رو ۹ و دور یه ضریح میچرخونن

فاطمهsays:

سلام خسته نباشید من امروز صبح خواب دیدم باپدرم توی ماشین بودیم بعد یک دفعه به یک قبرستان رسیدیم وپدرم با سرعت خیلی زیادی رانندگی میکرد ومن هی میترسیدم تصادف کنیم بعد وایستاد وگفت رسیدیم یک جایی مانند حرم بود ولی داخلش رو کاغذ دیواری زده بودنند بعد به ماگفتند اینجا حرم حضرت فاطمه ص است بعد من تو دلم گریه میکردم وازشون میخواستم مشکلاتمو حل کنه لطفا بگید تعبیر خواب من چیست ممنون

هانا حسینیsays:

سلام من مادرم دیشب خواب دیدن که رفتن به خونه حضرت فاطمه زهرا و دیدن که طاقچه های خونشون پارچه سبز بوده و اونجایه محراب دیدن که مثل اینکه اونجا جایی بوده که امام علی مینشستن یا نماز میخوندن وسلام فرستادن اول برای امام حسین بعد امام حسن وبعد حضرت فاطمه و بعدش هم امام علی

نفیسه حیدریsays:

دیشب خواب دیدم که درجایی هستم که خیلی زیباترازحرم هست وگفتن که قبرحضرت علی هست خانومی منوبردن سرقبروگفتن زیارت کن بعدازانجامنوبردن یه جایی ومثل جعبه ای بود ولی خیلی زیبا ودرخشان که گفتن قبر حضرت فاطمه هست و ساعت هااونجابودم وزیارت ودعاکردم

طاهرهsays:

سلام من شب عید قربان خواب دیدم رفتم به یه قبرستان همه قبرها روشون فارسی نوشته بود بعد من میگفتم ببینید هر کدوم قبرها روشون عربی نوشته شده باشه آدم خوب تری بوده،،و کنار قبر حضرت فاطمه ایستاده بودم و گفتم ببینید روی این قبر که مال حضرت فاطمه ست عربی نوشته میشه بفرمایین تعبیرش چیه،،،البته شب قبلش برای یه مشکل خیلی به درگاه خدا التماس کرده بودم

خدیجهsays:

سلام من دیشب خواب دیدم‌یه لوکیشن برام فرستادن که اونجا اتفاق مهی در حال افتادنه من رفتم‌اونجا یادم افتاد که مدرسه قدیمم هستش جلوتر که رفتم دیدم یه گودال مستطیل شکل که دروس سنگ‌ چیدن و‌همه دروش ایستادن به ناگاه یکی دست دراز کرد ووخاک رو کنار زد و دیدم که اسم علی نوشته شده و بالای اسم شکل گل نرگس کشیدن بعد یکی از اون طرف گف این قبر حضرت فاطمس همه شرو کردن به زیارت کردن و اشک ریختن که‌من بهو داد زدم دروغ میگه مگه حضرت فاطمه تبریز فوت کرده که قبرش اینجا باشه بعدم نوشته علی رو ببنید که به خط بروز نوشته شده این مرد داره کلک میزنه که اون مرد از این حرفام‌عصبانی شد و به دستیاراش گف منو بگیرن میشه خوابم‌رو تعبیر کنید

خادم و الزهراsays:

یه خواب خیلی عجیب دیدم خواب دیدم من و خانواده رفته بودیم سوریه قرار شد بریم زیارت حضرت زینب از بابام ک جدا شدم و وارد آرامگاه شدم خیلی شلوغ بود خیلی با بدبختی زیارت کردم و اومدم بیرون رسیدم ب بابام بهش گفتم بابا من زیارت حضرت رقیه نرفتم وایسا برم زود میام داشتم میرفتم سرم پایین بود وارد یه آرامگاه شدم ضریح داشت همه چی ولی خیلی خلوت بود جز من یه خانم دیگ هم بود فقط من و اون بودیم یه‌دل سیر ک زیارت کردم با خودم گفتم داخل حرم حضرت زینب خیلی شلوغ بود چرا اینجا اینجوریه اصلا آرامگاه کیه قیافه او ن خانمم معلوم نبود از در که اومدم بیرون دیدی بالای هر ورودی ضریحی اسم اون شخص و نوشتن ؟ روش ننوشته بود حضرت رقیه روش نوشته بود ... اُمی (س) یکم اومدم جلو گفتم مادر ؟ یکم ک صبر کردم فهمیدم اونجا برای خانم فاطمه زهرا بود :) باورت میشه گنبد داشت؟ خیلی قشنگ بود ولی جز من و اون خانم و یه بچه هع که اونم قیافش و ندیدم هیچکس نبود

امیریsays:

سلام من خواب دیدم ک با خانواده یک خونه ای داریم، که یک باغ بزرگه و وسط اون که ارتفاع زیادی داشت خونه بود.در این خواب این باغ و خونه قبلا مال حضرت زهرا س بوده که بعدها خونه قدیمی اون تخریب شده و خونه رو جدید ساختن و به ما رسیده. ممنون میشم بگید تعبیرش چیه

مریمsays:

سلام.خواب دیدم دونفر جلوم ایستادن.فهمیدم ک سمت راستی حضرت فاطمه الزهرا بود.من ی نوزاد بردم دادم بهشون و ایشون با گرفتن نوزاد سرشونو گذاشن رو دوش کناریشون و فقط اشک ریختن حس میکنم لبخندم داشن همراه با اشک اخرش فهمیدم ک کناریشون امام حسین بود.تعبیرش چیه؟

تیناsays:

با سلام ممنون میشم که جوابم رو بدید چون خیلی کنجکاو شدم که بدونم تعبیر خوابم چی هست. من خواب دیدم که یه روز وارد یه محله ای شدم .. وسط راه نزدیک به خونه ای شدیم چندین نفر بودیم از اونا جدا شدم و به طرف اون خونه رفتم که یک پیامبر رو دیدم از چهره نورانی و لباس پاکش که برق میزد فهمیدم منو برد به خونش اون خونه چوبی بود و قدیمی وارد خونه شدیم خونه خیلی تمیز و قشنگ بود متوجه پیامبر دیگه ای هم شدم اون ها منو بردن به داخل حیاط حیاطش پر از درخت گل بود خیلی قشنگ بود یه حوض کوچیک هم پر از اب زلال کنار گل ها بود ..یادم نمیاد چجوری اما فهمیدم که حضرت فاطمه و حضرت علی بودن اونها .. حضرت فاطمه دستی رو سرم کشید و منو بغل کرد یادمه که گریه میکردم اونها خیلی باهام صحبت کردن ...این خوابم مربوط به یکی دو سال قبله همش میخواستم به کسی بگم ولی یادم میرفت الان باز یادم اومد.

میثمsays:

باسلام من ساعت ۴:۴۰ خواب دیدم کنار ضریح حرم حضرت فاطمه زهرا و حسین (ع) را دیدم و ۱ هفته میشه که من از کربلا بر میگشتم و بیدار شودم سرم خیلی درد میکرد که به مادرم گفتم قرص سر درد میخواهم بعد از چند که مادرم در حال گشتن بود سرم خوب شود بدون قرص . میشه بگید چه معنای دارد

مهسا طالبsays:

سلام من اول خوابم دیدم که به خواستگاری عشقم رفتم با اینکه من دخترم بعد خانوادم من و اونجا گذاشتن ومن پیش عشقم موندم خانوادم رفتن بعدش من دوستم رو ک چندین ساله مرده را دیدم که از پدرش اجازه گرفت و بهم گفت بریم سر مزار فاطمه زهرا یکم با هم حرکت کردیم بعد اون غیب شد من هم راه رو بلد نبودم از خواب بیدار شدم لباسش یکم نور داشت سفید مانند بود حالت چهرشم خندان نبود ناراحتم نبود تعبیرش چیه و اینکه خواب صبح درسته یا نه؟

صالحه میرزاییsays:

سلام خواب دیدم که ازیه جایی که رد میشدم وسط راه یجایی بود که همه زیارت میکردن من ازیکی که همراهم بود پرسیدم اینجا کجاست گفت اینجا زیارت حضرت فاطمه س زیارت فقط یه دست با کاسه اب سفالی بود همینکه بهش دست زدم تازیارت کنم دست شکست تعبیرش چیه؟

Mahsasays:

سلام شبتون خوش من یک شب خواب دیدم رفتم زیارت حرم امام رضا چند نفری در حرم از شدت ایمان زیاد به حرم گریه میکردن و بیهوش میشدن من فقط نگاه کردم سمتشون نرفتم رفتم حرم امام حسین باز هم اون صحنه تکرار شد و من با خودم گفتم حداقل برم کسایی که. از شدت ایمان بیهوش میشن بگیرم تا زمین نخورند ولی یکی از اون زاعر ها دختر خاله ام بود منو دید با عصبانیت منو حول داد و گفت چرا نماز نمیخونی دو نگهبان مرد قد بلند بزرگ داشتن منو میبردن که گفتم یا امام حسین نزار منو ببرن من نماز میخونم

Mahsasays:

سلام شبتون خوش من یک شب خواب دیدم رفتم زیارت حرم امام رضا چند نفری در حرم از شدت ایمان زیاد به حرم گریه میکردن و بیهوش میشدن من فقط نگاه کردم سمتشون نرفتم رفتم حرم امام حسین باز هم اون صحنه تکرار شد و من با خودم گفتم حداقل برم کسایی که. از شدت ایمان بیهوش میشن بگیرم تا زمین نخورند ولی یکی از اون زاعر ها دختر خاله ام بود منو دید با عصبانیت منو حول داد و گفت چرا نماز نمیخونی دو نگهبان مرد قد بلند بزرگ داشتن منو میبردن که گفتم یا امام حسین نزار منو ببرن من نماز میخونم

فاطمهsays:

من خواب دیدم جایی که رفته بودم کربلا بود یعنی اسمش کربلا بود ولی مکانش اصن شبیه کربلا نبود و اونجا چنتا زیارت بود و من به عنوان زیارت حضرت زهرا به اونجا رفتع بودم با چنتا از اشناهامون

زهراsays:

سلام وقت شما بخیر بنده در زمان اذان صبح خواب میدیدم که خانم فاطمه زهرا س هم مانند بقیه امامان دارای بارگاه و حرم هستند و این در حالی است که خادم آنجا من و خانواده ام بودیم و زیر قبه درست از ارتفاع ۳ الی ۴ متری زندگی میکردیم و تنها من و خانواده ام بودیم و هیچکس در آنجا نبود تعبیر را میفرمایید؟ متشکرم

رقیهsays:

سلام من خواب دیدم به حرم حضرت فاطمه رفتم و خادم مردی در حرم به من ۳ تا کیک‌داد دوتا رو خوردم ولی نصف یکیش به زمین افتاد و ۱ دیگر را برای برادرم دادم و به فکر افتادم چرا این ۱ کیک را برای مادرم نبردم هیچ وقت به فکر مادرم نیستم و خوابم تمام شد

مهدیsays:

سلام من خواب دیدم حضرت فاطمه داشت به من نزدیک میشد و من روی زانوی یک پام زانو زدم و دستم را گذاشتم روی زانوی دیگرم و وقتی که حضرت به من نزدیک میشد من به سمت راست نگاه میکردم تمام ممنونم

f msays:

سلام خسته نباشید خواب دیدم به طرف یه خونه قدیمی همه میریم من رو پاهام نبودم‌انگار پرواز میکردم سمت اون خونه کشیده میشدم از یکی پرسیدم کجا میریم گفت میریم زیارت حضرت زهرا مگه تاحالا نیومدی گفتم نه بعد سمتش رفتنی حسابی گریه ام گرفته بود خونه کاه گلی بود با پارچه های سبز داشتم زیر لب حاجت میخواستم نمیدونم چی هم میخواستم فقط گریه میکردم تعبیرش چیه؟

شیلا محمدلوsays:

سلام من خواب دیدم که بر سر مزار خانم فاطمه زهرا نشسته ام و حاجت قلبی ام را ایشان خواستم البته من اول نمیدانستم که آنجا مزار کیست ولی یک صدا یا یک ندایی آمد و گفت که اینجا مزار خانم فاطمه زهراست من حتی قبل از خواب نمیدانستم مزار ایشان به چه شکل است تا اینکه بعد از این خواب در تلویزیون مزار ایشان رانشان داد و من دیدم که آنجا دقیقا به همان شکلی ست که من در خواب دیده بودم

مریمsays:

من خواب دیدم با گروهی از دوستانم در حال آوردن تابوت حضرت فاطمه زهرا به ایرانیم .با پای پیاده.تعدادی بچه هم همراهمون بود که بعد از اینکه به ایران رسیدیم فهمیدیم مادر این بچه هاست و قرار شد ما هر کدوم سرپرستی یکی از بچه ها رو داشته باشیم

فهیمه افراشتهsays:

با سلام. من خواب دیدم از بالا دارم به یه صحن حرم که بسیار بزرگ و پر از نور بود نگاه میکنم که یک نفر کنارم بود بهم گفت اینجا حرم حضرت فاطمه است من محو تماشای اونهمه نور و شکوه و زیبایی حرم بودم . ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید

فاطمه احمدیsays:

سلام .. خواب دیدم مسئول کاروان محل ما که یه خانم هستن و سفرای زیارتی میبرن اومده بهم میگه قبر فاطمه زهرا س رو پیدا کردم تویه قبرستان .. ازش با حالت تعجب پرسیدم چه جوری؟ گفت سر قبرا میرفتم حمد و توحید میخوندم روی یکی از قبرا اومدم حمد و توحید بخونم تصمیم گرفتم سوره ی قدر هم بخونم که یک دفه دیدم شیطان تو هیبت یک زن چادری اومد بالا سرم پافشاری میکرد که نهههه برا همه حمد و توحید خوندی برا اینم همونو بخون قدر رو نخون .. میگفت همون لحظه متوجه شدم این قبر حضرت زهراست .. یک دفعه دیدم که با همون خانم بالاسر قبر هستم یک قبر سفید کدر بود روش نوشته هم داشت .. دقیقا داشتم اون صحنه رو میدیدم که شیطان میگفت نه قدر رو نخون انگار هرچی رو که برام توضیح داد خودمم یه بار دیدم خیلی هم ترسیدم .. ممنون میشم اگه تعبیری داره بهم بگین

مدینه خوب نژادsays:

سلام ما یه بیمار داریم که چند روزه حالش خیلی بده دقیق بیماریشو نمیدونیم ولی میگن خیلی سخته من چن روزه حاجتمو از حضرت رقیه و حضرت فاطمه میخواستم که اون شخص شفا بده دیشب موقع ک رفتم تو رختواب گفتم امام حسین اگه فلانی خوب میشه امشب یا بیا تو خواب خودم یا برو تو خواب اون شخص بعد دیشب خواب دیدم بالای یه قبر گلی هستم تو یه اتاقک گلی یکی اونجا بود«خانم» گریه میکرد میگفت این قبر حضرت فاطمه است منم تو خواب گریه کردم و ب داداشم گفتم این قبر حضرت فاطمه است بعدش هم یه خانم دیدم خییییلی زیبا بود از شدت سفیدی مثل یه نور بود البته بدون چادر بود گفتن این حضرت فاطمه است به نظرتون تعبیر خواب من چیه؟؟؟

موسویsays:

سلام.من دذ خاب میدیدم یکبار کنار دریاهای شمال هستم یکبار کنار دریاهای جنوب.وسعت آب زیاد بود وبقیه تا چشم کار میکرد زمین و خاک.شروع کزدم مسیری رو راه رفتم یهو چندین تا قبر دیدم متوجه شدم مادرم کنار اونا نشسته.توی خاب متوجه شدم که یکی قبر حضرت عباس و یکی دیگه قبر حضرت زهرا و یکی دوتا از قبرها هم انگار برای یکی دوتا از نزدیک ترین یاران ایشان بود.ولی همه قبرها خاک بودن و سنگ نداشتن. نشستم کنار قبر حضرت عباس اشک میریختم و با تمام وجودم میگفتم پاشو ببین دنیا چه حالی داره. پاشو مردم رو نجات بده. مگه برای خدا کاری داره شما بازم خوب شی و بلندشی. یهو پاشدم رفتم کنار قبرحضرت زهرا و بغلش کردم وگفتم بی بی شما بهش بگو بلندشه.باز رفتم ونشستم کنار قبرحضرت عباس و باز گریه و التماس. ولی وسط گریه های من دیدم که مادرم بلندشد و رفت. تعبیرش چی میتونه باشه

زینب سعادتیsays:

سلام من دیشب خواب دیدم وارد یه خونه ای شدم که انگار خونه حضرت زهرا بود اونجا کار می‌کردم و ایشون قبر پسرانش حسن و حسین رو بهم نشون دادن و گفتن که این دو تن پسرانشون هست و من هم قبور امام حسن و حسین رو زیارت کردم و وقتی از خونه بیرون رفتم به سمت اون خونه سجده کردم من خونه رو میشناسم خونه قبلی ما بوده تعبیرش چیه؟

فیض الله نوریsays:

سلام من نزدیک صبح خواب دیدم با چندی از اعضا خانواده و دوستان رفتیم کربلا و در داخل حرم یکی از آن دو بزرگوار رفتیم و بیرون میایم که من میگویم من که زیارت نکردم و دوستم میگوید که برو حرم فاطمه زهرا(ص) را زیارت کن من هم با سرعت از بین مردم میروم تا زیارت کنم اما از خواب بیدار شدم.

احمد زارعیsays:

سلام خواب دیدم که در قلعه ای با ماشین پراید جلوی درش پارک کردم رفتم داخل و از قبری که انگار گفته میشد برای حضرت زهرا س است زیارت میکردم و ضریحش انگار چوب بود خط های ال شکسته و تنها بودم

فاطمهsays:

سلام وعرض ادب من دوسال پیش خواب دیدم مقابل خانه ی پدریم درکوچه ایستادم و تعدادی از اعضای خانواده من کنارم ایستاده بودند که درست متوجه نشدم کدوم یک از اعضای خانواده من هستند و به شدت اضطراب داشتم طوری که از شدت اضطراب به خودم میپیچیدم وبه امتداد کوچه نگاه میکردم و منتظر حضرت زهرا سلام الله علیه بودم ناگهان از میانه ی کوچه ایشان رودیدم که به سمت من دارن میان کامل وواضح چهره و خصوصیات ظاهریشون رو درخواب دیدم و وقتی نزدیک من شدند از زیر چادرشون یک چادر مشکی تاخورده ای رو دراوردن وبه من دادن وکمتر از آنی طوری معجزه وار تمامی اضطراب من محو شدوبه آرامش رسیدم طوری که اصلاً انگار هیچ وقت چیزی به نام اضطراب درمن نبوده ومن در خواب عظمت و شکوه و بزرگی وصلابت ایشان رواحساس میکردم( من سالهاست که بااضطراب شدید دست وپنجه نرم میکنم وداروهای اعصاب مصرف میکنم خودم فکر میکنم تعبیر این خواب شفاست ولی نمیدونم چه زمانی اتفاق می افته زود یادیر خیلی منتظر این اتفاق هستم)ممنونم. ایشان چادر مشکی وایرانی پوشیده بودند

بهروز ابراهیمیsays:

سلام. من دیشب خواب دیدم که به یک مکانی رفتم و احساس می‌کردم خانه حضرت فاطمه زهراست . و خانواده ام آنجا هستن حتی ازشون پرسیدم کجا هستیم گفتن حضرت فاطمه ما را به خونش دعوت کرده