سمانهsays:

سلام بنده دیدم که با شوهرم وارد رستورانی (تو بیداری هم یبار باهم رفته بودیم همین رستورانیکه تو خواب دیدم)اولبته اون داشت جلوتر از من حر کت میکرد و منم پشت سرش باهاش وارد رستوران شدم...بعد سر میزی نشستمو ماست خوردم و همون میزی که من نشسته بودم دوتا زن دیگه هم بود فکنم همونی که مُسِن بود داشت باهام حرف میزدو یادمه گفت نمیای بعدا بریم فلان جا..(نمیدونم دقیقا گفت کجا)بعد بنظرم گفتم که باید برم خونمون و اون همی دیگه هیچیزی نگفت ...و عجیبتر از اینا تو خوابم دیدم که شوهرم اصلا چیزی نخوردو فقط یجای دور از میز نشسته بود اصلا سر میز نیومد و یجا فقط روی یه صندلی کنار دیوار تکیه زده بود(اصلا میزی جلوش نبودا)

مريمsays:

سلام صبحتون بخير خواب ديدم با خواستگارم (كه خانواده اش با ازدواج ما مخالف هستند) و چند تا از دوستانمون رفته بوديم رستوران و خواستگارم صورتحساب غذا را جلوتر و بدون اينكه كسي متوجه بشود پرداخت كرد .خواستگارم در خوابم ؛ لباس مشكي بر تن داشت . ممنون ميشم تعبير بفرماييد .

صباsays:

باسلام خواب دیدم بادوتاازخواهرام رفتیم یه رستوارن سنتی بعدسفارش دادیم ویکی ازخواهرم گفت دوتاازدختراش بیرون منتظرهستن منوگفت برم صدابزنم که یکی ازکارکنارستوارن گفت من صدامیزنم که رفت وبادوتاازخواهرزاده هام اومدهردوتاش مدرسه ای وکوچیک هستن بعدغذاآوردن پلوشامی کباب بودوسبزی بعدمامشغول خوردن شدیم البته قبل اینکه غذابیارن یه خانواده ای که اصلاآشنانبوداومدن کنارمانشستن منم توخواب باخودم میگفتم جاکمه که اینا اومدن جایه مابشینن چه تعبیری داره؟

Hsays:

سلام من خواب دیدم که با تلاش خیلی زیاد با کمک یکی از همسایه ها ی رستوران خیلی زیبا باز کرده بودم تعبیرش چیه؟

Fatemehsays:

سلام من خواب دیدم تو یه رستوران ک در کشور عراق هست بودیم، و آشنا هم بود صاحبش، یهو همه فامیلامون اومدن داخل و پشت میز نشستن مشغول غذا خوردن، خانواده من فقط پیشم نبودن، عمم و زنداییم اومدن نشستن رو میز ما و غذایی ک برای مادرم اینا نگه داشته بودم رو خوردن، قرمه سبزی بود، زنداییم بیشتر سبزی هاشو خورد و منم هی میگفتم چقد میخوری نخور و تیکه مینداختم اما محل نمی‌داد. خلاصه هیچی نذاشتن

Fatemehsays:

سلام وقت بخیر. من خواب دیدم که وارد رستورانی شیک شدم بعد همه خانواده به طور اتفاقی وارد آسانسور شدیم آسانسور داشت پایین می اومد در حین پایین رفتن اسانسور تمامی دوستان و آشنایان نزدیک را دیدم که روابط خیلی قشنگی داشتیم خیلی خوش حال بودیم تعبیرخاصی داره؟

حجت رضاییsays:

دیدم با یکی از همکارای قدیمی که باهاش خیلی صمیمی بودم دارم از تو یه جاده زیبا و دور از تهران قدم میزنم و اون دایما میگفت گرسنمه و بعد دیدیم که رستوران صحرایی که در واقع یه کانکس بزرگ بود از دور پیداست و رفتیم اونجا و سفارش دو تا جوجه کباب دادیم و من دیدم رستوران مجللی نیست و بعد وقتی غذا رو اوردن یه تیکه کارتن مقوایی پهن کردن رو میز بعنوان سفره و بعد بشقاب غذا رو گذاشتن جلومون که غذاش خوشمزه بود و من منو رو که دیدم پی بردم گرونه ولی گفتم تو صحرای به این زیبایی از هیچی بهتره و غنیمته و با لذت مشغول خوردن شدم

اsays:

سلام من خواب دیدم که تو ی رستوران غذا چلو کباب خوردم خیلی خوشمزه تمیز بود غذای خودم و همراهمم حساب کردم

میناsays:

سلام خواب دیدم دختر عموم دعوتم کرد به یه رستوران داخل یه باغ بعد موقع صورت حساب دیدم کلی پولش شد و منم ناراحت از این بودم که اگر بخوام دعوتش کنم همچین پولیو ندارم خرج کنم

رحمانsays:

سلام این خواب رو دوست من دیده و برام تعریف کرده . ایشون خواب دیدن که من یک رستوران مجلل درست کردم و ایشون امدن و رستوران رو دیدن ولی رستوران نیمه کاره است ولی افتتاح شده و ملت دارن غذا میخورن و من برای ایشون در مورد قسنتهای ناتمام دارم توضیح میدم .چه تعبیری داره ؟

میم قیمیsays:

سلام دیشب خواب دیدم دوستم که باهاش قطع رابطه کردم اتفاقی البته،با خانواده اش یک رستوران دارن و سفرش غذاهارو میبرن سر میز مشتری که پدرش اومد گفت یکی از میزهای رستورانمون رو یکی اومده با اون تکه زمین از رستوران رو خریده و سرقفلیش رو داره،گفتم مبارکه این که خیلی عالیه پیشرفت کردین باید انرژیتون مثبت باشه انشالله بهتر ازین میشه براتون. بعد با دوستم آشتی کردم چون اولش زیاد تحویلم نمیگرف ولی بابا و خواهرش بامن عادی بودن. ببخشید تعبیرش چیه؟

نازنین_فsays:

خواب دیدم با چندتا از دوستام رفتیم رستوران شیکی ک نزدیک ب شهر بازی بود موقع ورود متوجه شدم پول کمی داخل کیف و کارت بانکیم دارم داخل خواب این دغدغه رو داشتم ک آیا ده تومن داخل کیف با پول داخل کارت روی هم میتونن هزینه غذامو بدن یا ن و این ک خجالت میکشیدم دوستام بفهمن ک پولم کافی نیست یا درخواست پول کنم

Fatemehsays:

سلام خواب دیدم از یه مسیری ک سنگ فرش های گل گلی بود وارد شدم و تا تهش رفتم و رسیدم به یه رستوران سنتی شیک که همه فامیل اوونجا بودن و آرایش کرده بودن و زیبا بودن. من تعجب کرده بودم

امیرsays:

من مغازه دارم و خواب دیدم جلو یک رستوران نشستم که داخل خواب معلوم نبد رستوران است و از حرف دیگران فهمیدم رستوران است یک شخصی که میشناسم آدم خیلی موفقی است از داخل رستوران با کارمندش اومدن بیرون و به من تبریک گفتن و دباره همان شخص با یه کار مند دیگرش آمد بیرون و باز به من تبریک گفتن

Mobinasays:

Salam man khab didam ke ba khanevade be restorani raftim ke dar an taatr ham ejra mikardand mesoe mosiqie zende lotfan age beshe tabiresh ro begin mamnon❤️

افسانه بهروزیsays:

سلام خواب دیدم یه رستوران داریم و خونواده عموم اومدن اونجا غذا بخورن، بعد خودمونم داشتیم کارای رستورانو انجام میدادیم

سید ابوالفضل علویsays:

سلام و عرض ادب دیشب دوستم خواب دیده که من مغازه کافی شاپ بازکردم و من خیلی خوشحالم گ از بهترین میوه ها برای مشتریام آب میوه درست میکنم میخواستم ببینم نعبیر خواب دوستم چیه متشکرم

کیمیا صالحیsays:

سلام وقت بخیر من دوازدهم هستم و امسال کنکور دارم خواب دیدم که داخل یک رستوران خیابانی بودم کنار جاده ساحلی و با خانواده و بقیه مردم بودیم که من یه دفه اونجا رو ترک کردم و رفتم نزدیک ساحل که یه قایق دیدم که روی آب بود وخیلی زیبا که یه دفعه آب دریا تیره شد و هوا و آسمان هم تیره شد و قایق رو برد میشه لطفا بگید تعبیرش چی میشه لطفا ممنون

کیمیا صالحیsays:

سلام وقت بخیر من دوازدهم هستم و امسال کنکور دارم خواب دیدم که داخل یک رستوران خیابانی بودم کنار جاده ساحلی و با خانواده و بقیه مردم بودیم که من یه دفه اونجا رو ترک کردم و رفتم نزدیک ساحل که یه قایق دیدم که روی آب بود وخیلی زیبا که یه دفعه آب دریا تیره شد و هوا و آسمان هم تیره شد و قایق رو برد میشه لطفا بگید تعبیرش چی میشه لطفا ممنون

حناsays:

من در خواب دیدم که در مغازه پدرم هستم و یک رستوران خیلی بزرگ و شیک در جلوی آن است که خیلی شلوغ است و در پشت رستوران پنجره هایی است که از آنجا میشود فرودگاهی رو دید و از بالای رستوران هم افراد زیاد سوار هواپیما میشدند و ما هم در آن رستوران فیش گرفته بودیم اما به دلایلی میگفتند چند دقیقه بعد همه بیایید داخل و بعد از تقریبا سه بار رفتیم داخل و داخل مغازه هم در حال خوردن انواع و اقصام باقلوا بودیم که شکل های بسیار زیبایی داشتن

سمانه دولت خواهsays:

درخواب دیدم من وهمسرم یه رستوران شیک وگرونی بازکردیم وفکرکنم چهارنفرهم کارگرای رستوران بودن دوتاخانوم ودوتاآقا-کنار رستوران هم لباس فروشی بازکرده بودیم ازغذاهای رستوران خودمون میخوردیم و من وهمسرم به خودمون افتخارمیکردیم رستوران خیلی لوکس وعالی بودحتی لباسهایی که پوشیده بودیم فوق العاده بودکارگرامون راضی بودند ازمون