سیدمحمد ضیاsays:

سلام‌وخسته نباشید وقتتون بخیر .من خواب دیدم که یه جایی بودم دشمن داشت به جایی حمله میکرد بعد خواب دیدم من هستم و یه ارتش هم پشت سرمن و انگار فرمانده لشکر من بودم تو جنگ پیروز شدم یم و یکی از نیروها گفت پشت این دیوار البته دیوار نبود که یه گودال مانند بود گفت یه شهر جدیده و بعد خواب دیدم که من بهمراه مادر و پدر توی یه هتل بودیم یا مسافرخونه نمیدونم بعد یه نفر اومده بود میخواست بیاد به من گفت وایر شمع داری برای پژوه چهارصدو پنج گفتم میرم ببینم هست یا نه فتم تو پلهای هتل یا مسافرخونه یادم نمیاد فک کنم هتل بود چون شیک بود وایر شمع دیدم ولی برنداشتم گفتم مال من نیست حرومه بعد رفتم طبقه بالا که رستورانش بود دیدم دوتا سیخ کوبیده هست کنارشم گوجه و پیاز و خیارشور دورچین بازم دست نزدم اومدم پایین دیدم همینا که چهار صدو پنج داشتن و وایل شمع میخواستن سوار یه ماشین شاسی بلند بودن و بابای منم باهاشون رفت برای اینکه خونه بخرن یه دخترشون هم در هتل را باز کرد و اومد پیش من و مادرم .ممنون میشم تعبیر کنید خواهش میکنم خواب منا پاک نکنید

مریمsays:

سلام وخسته نباشید خواب دیدم من و خواهرم مشغول تمیز کردن یه جایی مثل هتل بودیم همه جا را تمیز کردیم بعد از طرف بهداشت اومده بودن ببیند کفتن همه چی عالیه تا حالا اینجا اینجوری ندیده بودیم همیشه اخطار میدادیم ما هم جلو صاحب هتل کیف میکردیم و بعد کفت دستتونم نشون بدید ببینم تمیزه ناخناتون نشون دادم تمیز بود کفتم خداراشکر دیشب کوتاه و مرتب کرده بودم

الیناsays:

سلام،من دیدم که به همراه دوست صمیمی ام وارد یک هتل بسیار شیک شدیم و صاحب هتل خانمی ،با شهرت جهانی بود که ایشون رو با لباس سفید دیدم ،لابی هتل خیلی شیک بود ولی وقتی به طبقات بالا رفتیم دیدیم که اتاق ها بسیار کثیف و قدیمی بودند و راهرو ها و اتاق ها با پرده های سیاه پوشانده شده بودند،دوستم گفت وای چرا اینجا اینطوریه ولی من متوجه شدم که توی اون طبقه یک اتاق لوکس با منظره بسیار زیبا وجود داره ،به دوستم گفتم این اتاق برای ماست اتاق های دیگه رو ول کن. ممنون از شما

ساراsays:

سلام خواب میدیدم در هتلی هستم و تصمیم دارم از حمام و دستشوییه هتل شامپو و مسواک و وسائلی که برای من گذاشته شده بوده و استفاده نکرده بودم و تقریبا زیاد و شیک بودن رو بردارم و میط حمام تقریبا بزرگ و تمیز بود.

حجت رضاییsays:

سلام خواب دیدم داخل یک مهمانسرای کوچک هستم که هفت هشت تا اتاق بیشتر نداشت و میخواستم وارد یکی از اتاق ها بشم که دیدم هم اتاقش پره و هم در ورودیش انقد تنگه که یه ادم بزور رد میشه و یا اصلا رد نمیشه بعد تمام اتاق ها رو دیدم و ملاحضه کردم همون شرایط رو داره و کمی کنف شدن و بعد یکی از همکاران و دوستان سابقم رو دیدم که اونم مثل من دنبال جا میگشت (او در واقعیت از من موفقتر است و ثروت بیشتری دارد)و بعد که دید شرایط جالب نیست از راه پله های انتهایی مهمانسرا که چند تا پله بیشتر نداشت ،در حالیکه لبخند میزد به پایین رفت و منم پشتش رفتم ولی نمیدونستم به کجا ختم میشه

زکییsays:

باعرض سلام وخسته نباشید من خواب دیدم درشهرمشهد مسافرخانه ای گرفته بودم فک کنم جای ساده وتقریبا تاریکی بود اومدم که واردبشم ازبین جمعیت نمازگذارا رد شدم شلوغ بود امامن گیرنکردم وراحت رد شدم ورفتم وضو گرفتم انگاری قصد داشتم ۳شب اونجا بمونم مادروپسری هم اونجا بودن که پسره رفت حموم ومادره گفت ما۴ماهه اینجاییم ومن بحالشون حسرت خوردم گفتم اینا خیلی زیارت آقا رفتن

لیلاsays:

سلام مادر من خواب دیدن باهم تو یه هتل شیک هستیم و من توی حمام کف حمام نشستم و دارم خودمو میشورم و به مادرم میگم اب ولرمه و مادر راهنماییم میکنه که اب رو داغ کنم که نمیشه و البته با همون اب راحت داشتم خودم رو میشستم.بعد میریم با مامان بزرگم از فروشگاه های شیک هتل دیدن میکنیم.

بانوsays:

سلام .خوابی دیدم که همش رو یادم نمیاد این قسمتش رو یادمه که توی اتاق هتلی بودم داشتم دستام رو میشستم و سنگی که توش دستامون رو میشوریم توی سرویس بهداشتی نبود انگار وسط اتاق بود و جنسشم هم از سنگ نبود واستیل بود، دیدم آب داره از چاهش میاد بالا (دهنه چاه بزرگ بود و قشنگ بالا اومدن آب رو میدیدم) بعد من شیر رو می بستم تا آب بره پایین تا دوباره آب روباز کنم ۲ بار آب داشت میومد بالا و منم ۲ بار شیر رو بستم تا بره پایین بعد آب رو باز کردم . (محیط خوابم شلوغ پلوغ بودیعنی اون قسمتایی رو که یادم نیس و مربوط به بیرون هتل بود) تشکر فراوان از شما

فاطمههsays:

سلام من مجردم و کنکوری ام و من خواب دیدم که پدرم هتلی رو خریده وبرادرم من رو به قسمت های مختلف هتل میبرد تا هتل رو به من نشون بده و من با قسمت های مختلف هتل آشنا بشم و من و برادرم ابتدا در یک طبقه رفتیم و سپس سوار آسانسور شدیم و به طبقه بالا رفتیم و در اونجا چند نفر در حال کار کردن بودند و من از دور گنبدی رو دیدم که فکر میکنم گنبد حرم حضرت معصومه بود و( دقیق نمی دونم )و و نزدیکتر که شدم دیدم که گنبد حرم حضرت معصومه از پنجره هتل ما به داخل هتل اومده بود و من و برادرم کاملا دست مون به گنبد می‌رسید و سربازی در اونجا بود که از گنبد نگهداری میکرد و رنگ گنبد طلایی بود و ( برادر من هم مثل من در واقعیت مجرده) . ممنونم

سمانهsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم در یک شهر هستم که همه اونجا غریبه بودند که شب اومدم کنار یک دست فروش خوابیدم که یک لحظه دیدم پول های منو دزدیدند دست فروش یک دختر خانم بود بعد گفتم باید برم یک جایی امن رفتم مسافر خانه اونجا یک آقای مسافر خانه چی بود که اون دختر دستفروش اصلا از من دست بر نمی داشت مسافر خانه پولی رو دادم و یک دسته کلید به من دادند که همون دستفروش سعی داشت یک کلید ازم بدوزد که صاحب مسافر خانه نگذاشت ومن رفتم اتاق مسافر خانه که اونجا همه وسایل داشت منتها دسته دوم بودند ومن می گفت این ساختمان نیاز به تعمیر دارد که از خواب بیدار شدم

سمانهsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم در یک شهر هستم که همه اونجا غریبه بودند که شب اومدم کنار یک دست فروش خوابیدم که یک لحظه دیدم پول های منو دزدیدند دست فروش یک دختر خانم بود بعد گفتم باید برم یک جایی امن رفتم مسافر خانه اونجا یک آقای مسافر خانه چی بود که اون دختر دستفروش اصلا از من دست بر نمی داشت مسافر خانه پولی رو دادم و یک دسته کلید به من دادند که همون دستفروش سعی داشت یک کلید ازم بدوزد که صاحب مسافر خانه نگذاشت ومن رفتم اتاق مسافر خانه که اونجا همه وسایل داشت منتها دسته دوم بودند ومن می گفت این ساختمان نیاز به تعمیر دارد که از خواب بیدار شدم

محمد آغاsays:

سلام، من محمد هستم. من خواب دیدم که من و یه فرد دگه دنبال کسی میگردم که هنگار گم شده و برای دریافت او تو دریا خودمون را میندازیم زیر آب میریم من نفسم را نگهداشتم چون غرق نشوم و بعد شخصی که با من هست میگه بیا بریم اون طرف من میخام برم بالا سر آب مانند آب باز ها دستو پا میزنم برم بالا یک کمی برام مشکل میفته ولی وفق میشم سر آب برسم و نفس بگیرم، بعدا به یه هوتل میرسیم که تو همه دهلیز هوتل رو از زانو به پایین آب ایستاده گرفته. و به ارتباط به شخصی که دنبالش هستیم یه فردی دیگری رو میبینیم که پنهان شده و صورتش هم با رنگ سیاه شده من هول اش میدم میفته و همه مون محکمش میگیریم. با تشکر امید که تعبیر شود.

سید علی حسینیsays:

سلام خواب دیدم من تو هتلی بودم که زننده نبود ولی خیلی نورانی و100 درصد تمیز هم نبود. من همش دنبال شربت پرتقال میگشتم بخورم چند بار رسیدم گفتن تموم شده وبعد ساعتش بهم گفتن که در ساعت 1.5 تا 2.5 دارن

نسترنsays:

سلام وقت بخير من خواب ديدم كه به همراه چند نفر در يك هتل زيبا و اتاقي بزرگ و شيك لب ساحل به مدت ٣ روز اقامت داريم. روز آخر من مصمم هستم كه برم لب دريا آفتاب بگيرم ولي سرگرم صحبت با شخصي ميشم و ميبينم كه نزديك غروبه سريع به دنبال لباس شنا مناسب ميگردم ولي نميتونم پيدا كنم در آخر كه غروب ميشه از اتاقم ميرم سمت ساحل ميبينم هنوز هوا گرماي نسبتا مطبوعي داره و مردم لب دريا در حال استراحتن در اون لحظه با اينكه نتونستم برم آفتاب بگيرم ولي احساس نسبتا خوبي داشتم ممنونم ميشم تعبيرشو بفرمايين

بهارsays:

سلام من خواب دیدم که با خوانواده به هتلی رفتیم که بسیار مجلل بود و در اتاق هایش تخت ها روی اب بودند و خیلی زیبا بودند . و تو هتل استخر های خیلی قشنگو زیبا بود ولی همه خانم بودند و ما شب با مامانمو خاله مو مامانبزرگم به یه مهمونی طبقه بالا رفتیم و خیلی خوش گذشت میخاستم بدونم تعبیر این خواب چیست

مهران ذاکریsays:

من خواب دیدم وارد یه مهمانسرا شدم .دوسه رو اقامت کردم وبعد صاحب مهمانسرا یه خانم تقریبا مسن بود که فلیان می کشید .موقع تسویه حساب نیم بها حساب کرد و گفت بقیه رو بدم به خیریه در یه شهر که محل اقامت من نیست لطفا تعبیرش رو بهم بکید