?says:

سلام خسته نباشید. خواب دیدم از دست یک نفر فرار میکنم تو کوچه ها میپیچیدم تا اینکه به یک جایی رسیدم مرکز چمدون بود. منم چمدون داشتم اونجا خیلی جایی که چمدونا بود ساختمونش بلند بود چمدون سرمه ای رو گرفتم . با پله برقیا که زیاد بودن و مارپیچی. برگشتم پایین تو کل مسیر فکر میکردم اونی که دنبالم بود وقتی دارم. میام پایین. با اسانسور بیاد بالا تا منو پیدا نکنه بعدشم که اومدم یه ماشین دنبالم اومده بود سوار شدم رفتم خونه یکی از دوستام ... لطفا. تعبیر کنید

نازیsays:

سلام خدا قوت خواب دیدم با سه تا از همکارام رفتیم توی یه جایی مثل مدرسه یه جا دادن بهمون بعد زمانی که توی اتاق بودیم البته حال بزرگ بود سه چمدان داشتیم که یکی از همکارام که چمدانش باز بود و لباس هاش پخش گفت ما باید بریم تو تنها بمون کار داریم بعد لباس هاش جم کرد با اون همکارم رفتن و من تنهای موندم توی اون مدرسه ممنون از محبتتون

بهارهsays:

سلام. خواب دیدم که در یک فروشگاه مشغول انتخاب کردن چمدان بودم. یکی انتخاب کردم که خیلی هم دوسش داشتم. ولی برای دومی توی شک و تردید بودم و نمیتونستم درست انتخاب کنم. دنبال سایز مناسب بودم.

جانانsays:

سلام من خواب دیدم رفته ام خونه نامزد سابقم و ایشون حمام بودن. و توی اتاقشون یه چمدان داشتن که من درشو باز کردم و لباساشو نگاه میکردم که داخلش یه شرت مردانه کهنه بود و دوتا سوتین زنانه که من باز کردم نگاه کردم. تعبیرشو خواستم ممنونم بزگوارید.

علیsays:

سلام خواب دیدم در صندلی قطار نشسته ام و چمدان در دست دارم سپس جای خود را تغییر دادم و با چمدان نزدیک در خروجی قطار بودم و وقتی خواستم از قطار پیاده شوم چمدان من گم شد و هر چه خواستم داخل قطار شوم و چمدان را بردارم نشد و در نهایت قطار با چمدان من که داخلش بود رفت .

مریم حیدریsays:

سلام خسته نباشید ، به تازگی همسرم فوت شدن چند روز پیش خواب دیدم که برای برادر همسرم که اصلا دل خوشی از ایشون و خانمشون ندارم دارم چمدان آماده میکنم و لباس داخل چمدان میگذارم برای مسافرتِ کاری که داشتن و ایشون راضی به این کار من نبودن روی همه لباس ها هم یه لباس مشکی بود

samanehdorrajsays:

سلام مادرم خواب دیده ساک مسافرت را پر کرده و موقع بستن، زیپش پاره می‌شود میخواستم تعبیرش را بدانم ممنون و تشکر

ریحانهsays:

سلام.خواب دیدم چمدونامونو جمع کردیم،ی لحظه چمدون پدرمو باز کردیم (شایدم مال خودم بود)یهو از داخلش سه تا مار بیرون اومد منم فریاد کشیدم مار یهو عموم اومد مارارو برداشت که بندازدشون از خونه بیرون خیلی راحت بردشون یکی به پاش پیچید ولی خیلی ریلکس بود‌.

Sevdasays:

خواب دیدم یکی ازهمکارام برام یه چمدان بزرگ که پربوداورد

عاطفهsays:

سلام. خواب دیدم برادرم داره از سفر خارج میاد من رفتم فرودگاه دنبالش گفتم چمدونتو من میارم خانم برادرم با مادرمم اومدن فرودگاه ولی به من اعتنا نمیکردن .چمدون کنارم بود وقتی بهش نگا کردم دیدم اشتباهی مال یکی دیگرو اوردم و چمدون برادرم گم شده بود . ممنون.

سولمازsays:

با سلام خواب دیدم خونه قدیمی مادربزرگم بودم چادر پوشیده بودم و انگار ماه محرم بود مراسم عزاداری امام حسین بود با دوتا چمدان بزرگ ولی ب نظر میومد سبک باشه چون راحت حملش میکردم از خونه زدم بیرون رفتم سرکوچه منتظر شوهرم بودم ولی نیومد منم برگشتم و دوبار اینکارو تکرار کردم و هر بار شوهرم نیومد دنبالم تعبیرش چی میشه ممنون میشم

مرضیsays:

با سلام. خواب دیدم مادر بزرگم با تمام وجود زمین کیر بودنش حالش بهتر شده و ی ساک پارچه ای دستش هست میخواد واسه داییم وسایل سفر ببنده با اینکه داییم متاهل هستن احساس میکردم خانمش نیست و مادربزرگم اون رو داره تنها به مسافرت میفرسته که راهش یکم خسته کننده و خطرناک دوتا از خاله و دایی دیگه ام هم توی اتاق بودن اونا قبلا طلاق گرفتن و احساس میکردم ناراضی سفر داییم هستن.خیلی نگران هستم

ناهیدsays:

سلام خواب دیدم تو یه هتل هستم دارم از پله ها میرم پایین که یه نفر که راننده آژانس بود یه ساک بچه صورتی رنگ میاره میده دست من میگه برسونم دست صاحبش یه بارم انگار ساکو اشتباهی آورده بود برده بود عوضش کرده بود دوباره برگشته بودمن میگم آخه من که نمیشناسم اما مرده میزاره رو زمین و میره منم ساکو‌ همونجا میزارم میگم مال هر کی باشه اینجا میبینه برش میداره

ناشناسsays:

باسلام،من خواب دیدم که با همسرم در یه خانه ایم بعد قهرطولانی دوباره باهم بودیم وبه زندگی بازگشته بودم اما هنوز حس بیاعتمادی ودلخوری در هردو ما بود باهم خوبو اشتی بودیم اما همسرم گفت ولی هنوز از دستت عصبانیم .این حرفش تمام شد انگار چمدون بسته بودم به نظر میرسید جایی میرفتم اما نمیدانستم کجا صحنه خواب نشون میداد بعد مکالمه باهمسرم با چمدون از خونه اومدم بیرون یه مرد غریبه هم بود یه چمدون دیگرو داشت حمل میکرد همسرم پشت ما به حالت کسل می امد وبعد دید چمدون سنگینو به زور میبرم بهسمتم اومد وازم گرفت گذاشت رو چمدون اون مرده .بعد جای دیگه متوجه بیتوجهیاش شدم گوشیش رادیدم اسم شخص غریبه ای به اسم سارا که من دربیداری همچین ادمی را نمیشناسم دیدم .الانم در بیداری با همسرم خیلی وقته قهرم وخونه نیستم .تعبیرش رو ممنون میشم بگید.

اسمانsays:

سلام خسته نباشید من خواب میدیدم که یک چمدان تقریبا بزرگ دارم که دسته چمدان خراب شده و من درستش میکنم و چمدان سبک هست و با خودم حمل میکنم . و در خواب صورت دوستم رو نمیدیدم ولی میدونستم که فلان دوستم هست و یک مانتو های مجلسی صورتی پوشیده بود که من مانتو او رو دیدم ولی سرمو بالا ندادم که بهش سلام کنم

مائده طوسیsays:

سلام خواب دیدم با زن برادرم یه جایی هستیم که یهو یه چمدان اونجا بود که خواهرم برای زن برادرم فرستاده بود تویه اون یه مانتو و شلوار بود که مانتو براش خیلی قشنگ بود اما شلوار زیاد خوب نبود و میخواست بگه براش عوضش کنه تعبیر خواب چیه

ناشناسsays:

سلام، خسته نباشید، مادرم خواب دیدن که یه جایی بودن میخواستن برگردن خونه یه چمدون داشتن که توش شکلات ریختند بعد درشو به راحتی بستن

مژیsays:

خواب دیدم خونمون شلوغ بود انگار نزدیک عروسیم بود و چمدونمو ک باز کردم پر از لباسای قشنگ بود ک اصلا یادم نبود دارمشون و خوشحال یکی یکیشونو نگاه میکردم

مهشیدsays:

سلام من خواب دیدم با معشوقه ام در حال راه رفتن حرف زدن هستیم و من داشتم چمدونوشو حمل میکردم که همش چمدونه با سنگای زمین برخورد میکرد

مریمsays:

درود بر شما.خواب دیدم رفتم دانشگاه سر کلاس وقتی درسم تموم شد کوله پشتیمو برداشتم حیلی سنگین بود با خودم گفتم چرا اینقدر وسایل ریختم توش که کمرم درد بگیره ولی تا خونه بردم سنگینیشو تحمل کردم تعبیرش چی می شه لطفا

زهره کرمیsays:

تو یه قطار بودم لایه چمدان بزرگ از لباس های نو و تازم که موقع پایان سفر به دختری که دوستم بودم چمدانمو دزدید

شبنمsays:

سلام.خسته نباشید.خواب دیدم دارم با یه ماشین ون به مسافرت میرم.سه تا چمدان در سایز های مختلف همراه داشتم که زیادی هم سنگین بودن.چندتامسافر دیگه که دخترخاله هام بودن و لباس محلی طایفه پوشیده بودن و یکی از دخترخاله هم باردار بود.به راننده میگفتم این چمدان ها رو بزار تو صندوق عقب.

سوگلsays:

با سلام خواب دیدم داییم با یه ماشین قدیمی بلند منتظرم دم در وایساده و رو گوشیم زنگ میزنه منم با دو تا ساک پر لباس در بسته دسته دار میرم که سوار شم ،گویا خونه همسر سابقم

الههsays:

سلام وقتتان بخیر من دیشب خواب دیدم که یادم نیست کجا بودم و چه شهری اما انگار توی بازار و در دکانی بودم، که همان موقع ک زدم بیرون خواهرم و حدود۶ یا ۷ تا از خانم های فامیل با چادر سفید دم در بودن گفتن میخوایم بریم زیارت کعبه ، و من گفتم نمیتونم با این لباس های شلخته و بدون چادر سفید بیام( لباس هام خوب بودن اما چادرم طوسی مانند بود) و من توی خواب قلبم خیلی شکسته شد که چرا زودتر به من نگفتن و حتی قطره اشکی هم روی گونه ام ریخت و من با همون حال تنها رفتم خونمون ولی وقتی وارد خونمون شدم ۳ تا ملخ یا جیرجیرک فوق العاده بزرگ توی خونمون بودن و منو اذیت میکردن ( ولی سرهاشون شکل ادم بود حتی بکیشون کله یه مرد بود) و نمیدونم چه شد ک هر ۳ وارد حمام شدن و من اب رو باز کردم و در رو بستم و هر ۳ نیمه جان افتادن روی زمین اما اون جونور که کلش مثل مرد بود خیلی جان سخت بود و من رفتم بالا سرش و اب دهانم را روی اون ریختم و از این کار به شدت تکون میخورد و تقلا میکرد و هی اب میرختم روش و مردن . بعد از این خانوادم همه اومدن خونه و من وارد اتاق خودم شدم و دیدم یک چمدان خیلی بزرگ و پر از لباس های مجلسی مارک و برند توی اون بود( چمدان طبقه طبقه بود و هر طبقه اش چیز ارزشمند و زیبایی بود، یک طبقه لباس های مجلسی کوتاه و یک طبقه بلند و یک طبقه اسباب بازی بچه و لباس های بچه و یک طبقه ...) حتی من یک لباس سفید و زیبا از اون دراوردم و به خواهرم دادم و گفتم این برای عقد تو خیلی زیباست. اما موضوع این بود ک‌ من نمیدانستم ک این جمدان از کجا اومده اخه همه چی اک و مارک داشت ( تو خواب فک میکردم نکنه قبلا از جایی برداشتم و یادم نیست و از این کارم نگران بودم) اما این قدر چیزهاش زیبا بود که به خواهرام گفتم این مال دوستمه و گفته برای منه . میشه تعبیرش بگید

سهیلاsays:

باسلام خدمت شما خواب دیدم دوست پسرم دوتا چمدان صورتی داره که تازه خریده بود. من حس خوبی نداشتم. لطف میکنید تعبیرشو بگید

فرزلنهsays:

سلام من خواب دیدم از اتوبوس ک پیاده شدم تو شلوغی دیدم یکی چمدونمو برداشت و گم شد.بعد من رفتم داخل ی ساختمون شبیه خوابگاه دانشجویی گفتم اول ازینجا شروع کنم شاید پیداش کردم.یکی یکی در اتاقا رو زدم و ازشون پرسیدم همزمان سرک میکشبدم تو اتاق.اتاق پنجم یا ششم گفتن اره ما ی چمدون پیدا کردیم اول ی چمدون دیگه رو نشونم دادن بعد من چمدون خودمو دیدم و گفتم اینه.شروع کردم بازش کردم پر از کتابای بزرگ و قطور بود و هوراکی و شیرینی. داشتم شیریتی مناسب پیدا میکردم برای بچه ها ک یکیشون دوست قدیمی خودم بود ک بیدار شدم.ممکنه تعبیرشو بفرمایین.خیلی ممنون

فاطمهsays:

سلام خواب ديدم با دوستم تو محوطه ي دانشگاه نشستيم بعد چند نفر ميان شروع ميكنن به اواز خوندن صداي كسي كه دوسش دارم رو شنيدم ولي تو ديدم نبود بعد از جام بلند شدم راه افتادم كه ديدم از پشت سر دارن ميان دنبالم همون كسي بود كه دوسش داشتم اومد چمدون چرخ دارم رو ازم گرفت تا كمكم كنه و جلو تر رفت مسير بهم نشون داد چمدونم خاكستري بود و وزن متوسطي داشت

آرشsays:

سلام.من خواب دیدم که درخانه قدیمی پدرمرحومم که فروش رفته کفش پوش یدم چمدان متعلق به خورد تحمل نمودم وازمیان یک عده ای ازاقوام که مشغول رقص بودند گذرکردم سوارماشین برادرم شدیم و رفتیم.لطف کنیدخوابم راتعبیرکنید

فاطمه صادقیsays:

سلام من خواب میدیم بایک چمدان لباس بیرونم با چمدان وارد خانه همسایه شدم ودر چمدانم باز بود ولباسهام یکیش در حال افتادن از چمدان ؛؛

وحید رادsays:

خواب دیدم چمدان لباس خواهرم که فوت شده رو دارم اماده میکنم ببرم براش ممنون میشم برام تعبیرش کنید سپاس

Vidasays:

درود بر شما. خواب دیدم که به مشهد میرم برای زیارت و امام رضا منو دعوت کرده و پیش خودم میگفتم من که اعتقادی ندارم چرا منو دعوت کرده.تمام هزینه ها پرداخت شده بود ولی تو خواب یادم نیست چطوری و توسط چه کسی. و فقط یک چمدان بزرگ و شیک داشتم که یکبار خودم رو در قطار و یک بار در هواپیما دیدم

فاطمههsays:

با سلام و خسته نباشید. من مجردم . من خواب دیدم که همراه با خانواده ام برای مسافرت به مشهد رفته ایم و مادرم به من و برادرم گفت :برید و برای رفتن از اینجا از امام رضا خداحافظی کنید و من و برادرم گفتیم : ما باهم نمی‌ریم و می خواهیم تک نفری بریم از امام رضا خداحافظی کنیم و سپس مادرم از من و برادرم هم خواست تا در بستن چمدانمان کمکش کنیم و من هم چند حوله حمام جمع کردم و به مادرم دادم و چمدان خیلی پر شده بود و به نظر می رسید که خیلی سنگین است و مادرم در حال فشار دادن بود تا چمدان بسته شود. با تشکر

مرضيه صابرىsays:

سلام من خواب ديدم سه يا چهار تا از چمدانهامون را كه كوچك و بزرگ هستند و هميشه براى سفر از آنها چمدانها استفاده ميكنيم و نسبتاً هم كهنه و قديمى شده اند ،گذاشتم كنار سطل آشغال بزرگ شهردارى.... همسرم از راه رسيد و آنها را ديد و ناراحت شد .... مى خواست برشون داره .... ميگفت اينها هنوز سالمند و براى سفر خوبند و لازمشون دارد.... ولى من نميگذاشتم و ميگفتم اينها كهنه و خراب هستند و من يك چمدان بزرگ و نو خريدم!.... وچمدانهاى قديمى را از دستش ميگرفتم و ميذاشتم روى آشغالى.... البته آن موقع ته دلم حرف شوهرم را تاييد ميكردم كه چمدانها خيلى هم كهنه نبود و ميشد بازهم ازشون استفاده كرد ولى چون آنها را روى سطل آشغالى شهردارى گذاشته بودم به همسرم ميگفتم انها ديگر كثيف اند و بو ميدهندو نمى گذاشتم انها را دوباره بياره توى خانه.... در همان حال هم چند نفر داشتند چمدانهاى ما را بررسي ميكردند و ميگفتند چقدر اينها خوبند و داشتند آنها را بر مى داشتند .....من همسرم را بردمش خانه و چمدان بزرگ و نو يى كه قرمز خوش رنگى هم داشت نشونش دادم .بلكه از قبليها صرف نظر كنه... در ضمن تمام چمدانها درشون باز و خالى بودند ....ميشه لطفا ً تعبير خواب من را بگوييد؟ متشكرم

زهرااااsays:

سلام و عرض ادب . خواب دیدم در جاایی غریب هستم .رفتم به یک اتاق .یک مرد جوان انجا بود .ظاهرا مرا دوست داشت و از من خواستگاری میکرد .انگار جاایی مثل بک‌مسافر خانه بود او با من راحت بود مثل دو‌تا محرم بودیم و من خیلی در کنار او به حجابم اهمیت نمیدادم .یهووو یکی از دوستانم که خانمی است امد در زد و گفت ببا ببرون او کلاهبردار است .یک چیزی شبیه یک مهر کاغذی به من نشان داد که روی ان نوشته بود کلاه بردار و متعلق به ان مرد بود .بعد به کمک دوستم ساکم را بستم‌و تمام لباسهایم رادر ان جمع کردم و به دست گرفتم و میخواستم برای همیشه از انجا برو و رفتم .یک ساک متوسط بووود .تعدادی مرد غریب دیگر نیز در انجا دیدم ...در واقعیت نیز افراد زیادی هستند که قصد کلاهبرداری از دارند .خواستم تعبیرش بدانم ..سپاس♡♡♡

الsays:

سلام خواب دیدم من و دوست قدیمی ام که ده سالی هست دوستم ازدواج کرده و علی رغم اینکه دوست بودیم، همسایه قدیمی و همکلاسی هم بودیم. و بعد از ازدواج دوستم چون از تهران رفت دیگه همدیگه رو ندیدیم. من هنوز مجردم و در سال ۹۲ از دانشگاه فارغ التحصیل شدم. خلاصه خواب دیدم من و ایشون با هم یه دانشگاه در شهرستان قبول شدیم و چمدونامون بستیم و رفتیم اون شهر و وارد خوابگاه شدیم. خوابگاه به ما یه اتاق شلوغ داده بود. من نزاشتم خودم و دوستم اونجا بریم و خودم رفتم یه اتاق خوب رو نشون کردم. ممنون از لطفتون

ب سsays:

سلام خواب دیدم با مادر توی هال نشستیم و یه چمدان متوسط قهوه ای با در شیشه ای کنار هال است من کنار چمدان بودم درشو باز و بسته میکردم و به مادرم میگفتم چقدر خوشگله من تا حالا اینو تو خونتون ندیده بودم حس میکردم مال دزدی باشه در چمدان شیشه ای بود توشو نگاه میکردم خالی بود

نیکساsays:

خواب دیدم که میخواستم‌یک چمدان بخرم تو خواب میگفتم خیلی قیمت خوبی داره و ارزشش داره بخرم

مرضیه خانجانیsays:

سلام وخسته نباشید خواب دیدم که یه چمدون که انگار مال خودمه ولباسای زیادی توشه توی خونه خودمونه .لباسای توش نا مرتب بود خواطتم جمع وجورش کنم وزبپشو ببندم دیدم یه بچه مار ولی انگار سمیه توش هست من خیلی سریع درشو بستم که نکنه بیاد بیرون وکسیو نیش بزنه وخوب اطراف چمدون وارسی کردم که درزی نباشه که از اون بیاد بیرون.

فافاsays:

با سلام . خواب دیدم که توی فرودگاه هستم و از سفری برگشتم دو تا چمدان داشتم و یک کیف دستی . چمدان کوچک و کیف دستی همراهم بود ولی چمدان بزرگ رو جا گذاشته بودم . دنبالش میگشتم تو ی هر دو چمدان ها وسایلم بود . تعبیرش چی میشه

الهام بهاریsays:

سلام من امروز خواب دیدم چمدان رو بردم تو دستشویی و میشورم میشه تعبیرش و بگید ممنون

م.قsays:

سلام. خواب دیدم میخاستیم از سفر برگردیم که خونه یکی از دوستان بودیم ی جمعی از فامیل و دوست (تعداد زیاد مسافرت میریم چندتا ماشین فامیل و آشنا همیشه ) داشتیم لباسا و ... چمدون میکردیم .یهو فهمیدم مامانم چمدونش را برداشته و قهر داره میره من و بقیه رفتیم دنبالش در همین حین میگفتم تا ساعت فلان باید برگردیم من هنوز چمدونم نبستم و خلاصه انگار مامانم رفت و منم برعکس انتظارم دیدم سریع و راحت وسایل را در چمدون دارم میزارم .. بعد ی حیاط شد پر از گلدانهای گل خوشگل و ی بوته گل خوشگل ... نمیدونم انگار من از گلدونا مراقبت کرده بودم که به مامانم و بقیه جمع فامیل و دوستان میگفتم گل به دست من میفته .. و ی بوته بلند گل توی خاک باغچه بود از ی خانم که دوستمون بودن پرسیدم اسم این گل چیه شبیه آزالیا کاغذیه چه خوشگله ... و نوه پسری عمه ام میگفت بیایید سبزه گندم سبز کنیم و من گفتم اول بپرس از مامانم اینقدر که میگی ی گونی گندم میخاد ببین هست اصلا و در عالم خواب که میگفتم گونی گندم پر تو ذهنم میدیدم و رفتیم تو اتاق نشیمن همه نشسته بودیم تاریک بود رفتم ی لامپ هالوژن روشن کردم . داداشم گفت اینا چرا روشن کردی و اومد ی لامپای دیگه روشن کرد که انگار لامپ اضطراری بود و یکیش را داده بود دست مامانم تو دست مامانم خاموش شده بود انگار که سوخته ... ببخشید خیلی شد خوابم .خیلی متشکر از تعبیرهاتون

مریمsays:

سلام.خواب دیدم تو قطار نشستم رفتم طبقه بالا وقتی به مقصد رسیدم اومدم پایین چمدون کوچبکم و بر دارم نبود میدونستم کی برداشته یکی از اشناهامون بردتسته بود که من و ادیت کنه منم زود اومدم خونه زنگ زدم کلی بهش بدو بیراه .فتم قرار بود چمدونم بیاره .لطفا تعبیرش و می گین ممنمونم

هانیه گلزاریsays:

سلام.من خواب دیدم چمدان بزرگی دارم که شیک و تمیز هست و وسایل درون آن که شخصی ان بطور مرتب چیده شده اند.و من خونه یکی از دوستان مادرم هستم که قرار بود همان شب به سفر خارج برن و منتظر ویزای من بکپودیم که هنوز نیامده بود..و من با چمدونم آمده بودم خونه ایشون و از خانواده خداحافظی کرده بودم و همش می گفتم چرا وسایل بیشتری بر نداشتم..و سر چمدون خالی بوو

دریاsays:

خواب دیدم رفتم منزل یکی از دوستان یا همسایمون که از دوستان مادرم بود.اما من توی واقعیت نمیشناختمش. مادرم اونجا بود و چمدان پر از لباسی داشت که داشت چیزی از داخلش برمیداشت و من گفتم مامان چرا با چمدان اومدی اینجا

گلشیدsays:

سلام.ممنون میشم پاسخ بدید.در خوابم در حال آماده کردن و بستن چمدان برای سفر به جزیره کیش بودم و خوشحال و حتی کمی مواد غذایی رو بجای ظرف در پلاستیک ریخته بودم وبه خودم هم می‌گفتم چرا اینجوری بی نظم که مواد انگار مرغ و سبزیجات مخلوط بودو مقداری هم بسکوییت سبوس دار در پلاستیک دیگه و...با خانواده یکی از همکارانم هم قرار بود برم.اما همون موقع یه چیزی از فرهنگ اونها همکارم بهم گفت که منصرف نشدم از رفتن اما حس کردم شایداونقدر راحت نباشم

مریم امیریsays:

سلام . مامانم خواب دیده که من یک چمدان پراز پول روی سرم هست وناگهان در آب روان میوفتم و کلی جیغ میزنه .تعبیرش چیه.ممنون

الهامsays:

سلام. خواهرمن تو خواب دیده ک از طرف همسرم برامون یه چمدون طوسی بزرگ توسط همسایه هامون برامون فرستاده و گفته که یکی دیگه هم میفرسته.. این خوابو درحالی دیده ک ما ۵روز بود باهم قهر بودیم و من خونه مادرم بودم تعبیر این چی می‌تونه باشه؟

na shsays:

سلام.من خواب دیدم از مسافرت برگشتم خونمون از ماشین وسایلمو خالی میکردم.تو خونه چمدونارو باز میکردم تا خالیشون کنم.یه کفش سفیدم برداشتم گذاشتم کنار ممنونم

رامیناsays:

سلام خواب دیدم که انگار حس کردم پدر بزرگ و مادر بزرگم دارن در موردم چیزی میگن و میخندن بلند منم ناراحت شدم لباسامو چیدم تو یه ساک سرمه ای کوچک و زیپشم محکم میبستم که بشنوند دارم جمع میکنم که برم از خونه شون ولی رفتم نزدیک دیدم مادر بزرگم میگه فلانی رو میگیم نه تو رو

مقدمsays:

سلام وسپاسگذار برای پاسخگویی ، خواب دیدم با یک چمدان بزرگ چرخدار اما خالی که گوشه جیب چمدان یک کوچولو باز بود توی یک مرکز خرید تقریبا شیک اینطرف اونطرف میرفتم یک دفعه یک سگ چمدانم و ازم گرفت و شروع به فرار کرد منم دنبالش میدویدم و فریاد میزدم این و بگیرینش که چند نفر جلوتر سگ و گرفتن و چمدون از دهنش گرفتن ومن وقتی رسیدم به اونها کنارشون مادربزرگم و دیدم که نشسته روی یک صندلی و تا من و دید خندید صورتش وآورد جلو که ببوسمش منم بوسیدمش اونم بهم لبخند زد ! فقط مادربزرگم شبیه چند سال قبلش بود که هنوز مریض و لاغر نشده بود و سرپا و سرحال بود توی خواب اما متاسفانه الان چندسالی هست ایشون بیمار هستند و بسیار لاغر شدند و فراموشی هم گرفتند . ممنون میشم تعبیر این خواب رو بدونم . در پناه خدا باشین و خدا خیرتون بده

سوماااsays:

سلام دختر مجردم من و خواب دیدم که دختری ناگهان گریه میکنه و میره داخل چمدون سرمه ای به قصد اینکه در چمدون رو ببنده و داخل چمدون خودکشی کنه و چمدون رو یه دختری‌ حمل کنه( احساس میکنم رقیب عشقی یا هووش بود ولی اصلا نمیشناختمشون)و یهو در چمدون رو باز میکنه و میگه کبود شدی ممکن بود چیزیت بشه بعد بلافاصله دیدم که سه تا تخته چوب بلند هست و مادرم با اره دستی بغل اون تخته ها رو صاف میبره و اینکه دیدم عمه کوچیکم که دختر مجرده شال سیاه پوشیده و سه تا عکس سه نفره گرفتیم تو یکی از عکسا من بودم فقط و حس کردم دسته شال عمم تو هر عکس کمی تغییر حالت میده ( در واقعیت منتظر خواستگارم که دوسش دارم هستم )

محمد بهمن پورsays:

سلام. خواب دیدم از سفر زیارتی برگشتم. از ترمینال ماشین گرفتم و رسیدم خونه. وقتی رسیدم خونه متوجه شدم چمدان سفرم(چمدان سیاه رنگ پر از وسایل و مدارک و لباس و...) را در ترمینال جا گذاشتم. ضمن اینکه ماشینم را هم در ترمینال جا گذاشتم. با نگرانی و هول و ترس تصمیم گرفتم هر طور شده خودم را به ترمینال برسونم تا چمدان و ماشینم را پیدا کنم ولی پول کافی نداشتم ( پول داشتم ولی کافی نبود) که تاکسی بگیرم. لذا خواستم از مادرم پول بگیرم که در این بین از خواب بیدار شدم. تعبیرش چی میشه؟؟؟ بنده مدتهاست درگیر ماجرای عشقی هستم و به کسی دل بسته ام. خیلی هم تلاش کردم ولی هنوز موفق نشدم بهش برسم. کلی و هم راز و نیاز کردم ولی فایده ای نداشت.لیکن هنوز اندک امیدی دارم که شاید روزی بهش برسم.

صباsays:

باسلام من مجردم درست معلوم نبودخوابم فقط دیدم یه مرده غریبه تودشت علفزار سبززرداب میداد بعدکمی ردشدصاحب اونجااومدبهش پول کاراشودادبهم یه چی گفت انجام بدم یادم نمیادچی گفت بعددیدم توخونمون هستم یه خانوم غریبه ودوتادختر۶/۷ساله داره بهم یه کاپشان بچه گانه دادن باجوراب کفشی فکرکنم به پسربچه۴/۵ساله میخوردمنم ندیدمش ونمیدونم کیه بعدازشون گرفتم قیافشون زیادمعلوم نبودفقط میدونستم نمیشناسم بعدمیخواستم ازپله هابرم بالادیدم دستم دارم یه چیز میکشم دنبالم دیدم یه چمدان هست زیادسنگین نبودبعدسرراهم خوراکی دیدم ازکنارشون خودموردکردم رفتم بالا،و داخل چمدان لباس میزاشتم یکی ازخواهرامم بودیکی ازداداشامم بودباپدرم ویه داداشم میخواستیم بریم سفرنمیدونستم مقصد کجاست بعدداشتم داخل چمدان لباس هامومیزاشتم شال روسری مانتوشلوارلباس زیرم همه روداشتم میزاشتم بلوزهمه بعدتودستم یه شکلات کاکائویی کاراملی بزرگ دیدم به پدرم گفتم وسایل نداری بزارم داخل چمدان گفت نه بعدمنم میخواستم ببندمش اینم بگم حسم میگفت اول میریم خونه خالم اخه اوناتهران هستن مامشهدبعدازاونجایه جایه دیگ میریم درست نمیدونم ویه چیزدیگ اینک موقع چمدان بستنم دوست پسرموهمون عشقم دیدم که اومده بهش گفتم دارم میرم مسافرت یه جورداشتم باهاش هماهنگ میکردم که اونم بیادوباش البته اینم بگم ماقصدازدواج داریم اماتوخوابم من این حرف بهش زدم پدرم وداداشم خواهرم نبودن تنهابودیم که بهش گفتم اونم چیزی درجوابم نگفت چه تعبیری داره؟

ایمانsays:

سلام. خواب دیدم تو هتلی هستم با چند تا از همکاران، تا برم فرودگاه. ولی نمیدونم چرا ( یادم نمیاد تو خواب چی شد) من زودتر از بقیه رفتم فرودگاه بدون چمدان هام و کارای پرواز رو کردم رفتم‌ تو محوطه فرودگاه . یه دفعه دیدم همکاران هم رسیدن و یکی از اونها خیلی محترمانه چمدان های من رو برام از هتل جمع کرده بود برام اورده بود بهم داد. از دو تا چمدانی که داشتم یکی اون سبک تر بود یکی هم نسبت به اون دیگری پر تر به نظر می رسید ولی هر دو چندان سنگین نبودن. بعدش من از همکاران تشکر کردم و با هم به سمت سالن پرواز راه افتادیم. در کل احساس خوبی داشتم. لطفا راهنمایی بفرمائید. ضمنا مدت طولانی است که در زندگی واقعی با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم میکنم و مدت طولانی است منتظر خبر های مهم شغلی هستم. خیلی ممنون

سیامک یاریsays:

سلام.در خواب دیدم. با چند چمدان کوچک و بزرگ نزدیک محل کارم قصد سوارشدن به تاکسی را دارم. چند نفر دیگر هم با گاری ساکهای کوچک و بزرگ مسافرتی را داخل اتومبیلی گذاشتند و پلیسی هم در حال بررسی جای پارک خودرو برای جریمه بود.

امیر علی خمسهsays:

سلام من خواب میدیدم یک ساک پر وسایل جمع کردم انگار جایی میرفتم وبعد پسر دایی فوت شده ام اومد تا منو برسونه ومن یوار موتور ایشون شدم یادم نیست موتور حرکت کرد یا نه فقط یادم هست سوار موتور ش شدن

نیازsays:

درود بر شما خانمی مجرد هستم،دیشب خواب دیدم که:وارد مغازه تاناکورایی شدم که فروشندشم خانم هست (که در واقعیت ایشون رو میشناسم ودر حال حاضر مشغول به این کارند)،از مغازشون یک جفت کفش زیبا و مانتو و ساک مسافرتی قرمز رنگ خریدم که قیمت هرسه ۱۵۰۰۰تومن شد من فقط ۵۰۰۰ تومن دادم،کفش و ساک قرمز رو بلافاصله شستم ،یادم میاد که ساک رو برایه شستشو برعکس کردم.(در واقعیت تابه حال از کالایه تاناکورایی استفاده نکردم) ممنون میشم تعبیر بفرمایید.

کریم پورعباسsays:

سلام من مجردم و ترکیه زندگی میکنم خواب دیدم ی روز بارونی بود میخواستم برم یجایی چمدانم رو هم بسته بود ،چمدان جم و جوری بود نمیدونم رو چه حسابی چمدون رو بردم گذاشتم وسط خیابون که بیام جوراب هامو بپوشم برم برش دارم ،ی لحظه با خودم گفتم میبرنا چمدون‌رو بعد با خودم گفتم ن بابا زودی میام ،خلاصه رفتم جوراب پوشیدم‌ تا از پله ها پایین می اومدم دیدم که چمدون سر جاش نیست.به فکر ت این بودم که بدبخت شدم همه چیرم توش بود پول و پاسپورت و لباسام ... چجوری پیداش کنم که یهو با حالت ترس و اضطراب از خواب پریدم. ممنون میشم تعبیرش رو بگین

هانیهsays:

با سلام...من خواب دیدم..از یه ماشین جا موندم..دنبالش دویدم تا نگهش دارم..میدونستم از آینه ببینه منو نگه میداره..بعد دید نگه داشت..منم اشاره کردم بهش که میرم چمدونمو بیارم..بعد رفتم چمندونم خاکستری بود( بیداری ندارم چمدون )..راحت روی تایرهاش میاوردم..دیدم همسایمون پیاده شده..بخاطر من برمیگرده قسمش دادم..بیا جا میشیم..اونم برگشت من رفتم چمدونمو گذاشتم صندوق عقب ماشین..نمیدونم خالی بود یا پر..ولی سبک بود..انگار میخواستم برم سفر خارج..برای سمینار..حتی تو دلم میگفتم سمینار بخاطر کرونا لغو نشده؟! ولی خیلی حال و حس خوبی داشتم..بعد همسایمون جلو نشستگ.دخترشم عقب بود. یعنی جا میشد..ولی ماشین یکم تنگ بود..ولی جا شدم..دخترهمسایمون انگار بی حوصله برعکس من..ولی من انگار میدونستم میتونم برسم..به ماشین..و برم.. ممنون

انیسsays:

سلام من مجردم خواب دیدم انگارخونه یکی دیگه بودم بعد داشتم یه چمدان بززگ که مال خودم بود رو پراز وسایل میکردم توخواب احساسم این بود که وسایل توی چمدان نو هستن انقدر وسیله پرش کردم که داشتم به سختی زیپشو میبستم انگارمادربزرگم گفت بهم این همه وسایل چزا گزاشتی توچمدان و انگارامد کمکم که درشو ببندم یه بالشت کوچیک بچه گانه هم دستم بود که گزاشتم روی دسته چمدان .توی چمدان نزاشتمش قرارش دادم روی دسته چمدان یه مانتوابی کمرنگ هم تنم بود

نرگسsays:

بإسلام خواب ديدم با خواهرم وارد مغازه اي شديم كه پيراشكي فروشي گوشت داشت خواهرم براي من و خودش خريد قيمتش مناسب بود و بزرگ و خيلي خوشمزه و ما اون رو خورديم توي همون مغازه ساك مسافرتي به قيمت خيلي مناسب هم ميفروختن خواهرم يكي رو انتخاب كرد من داشتم تو خواب دنبال كار بهتري ميگشتم براي ايشون يك ساك بنفش ديدم از مغازه دار خواستم پايينش بياره رنگ لعاب داشت اما وقتي پايين اوردن و از نزديك ديديم هر دو نپسنديديم خواهرم همون ساك قبلي رو فكر ميكنم به قيمت ٤٦ تومن خريد

سانازsays:

سلام من خواب دیدم پشت صندوق یک ماشین خارجی مدل بالارابازکردیم وچمدان بودچمدان عروس ودامادواینکه عروس من بودم واون یکی چندان برای دامادولی من اصلادامادیادم نمیادکی بوداین ماشین خارجیم که این چمدان هاداخلش بودبرای همسرمن بودانگارولی من مجردم ازدواج نکردم هنوز تعبیرش چی میشه

ناصرsays:

سلام . خواب دیدم خواهرم و همسرش که در واقعیت ازهم جدا شدن چمدان سنگین به دست از جایی دارند میان و چمدان دست خواهرم بود و میکشیدش. با سپاس.

مریمsays:

سلام خسته نباشید خواهرم دیشب خواب دیده که من داشتم کلی وسایل، کتاب و مواد غذایی بسته بندی می‌کردم و میذاشتم توی چمدانم و میخواستم برم خارج.

مریم فلاحsays:

مادرم فوت کرده اند ، و یکی از فامیل خواب دیده ، مادرم چمدان خود را می بسته اند و آن را پر از لباس کرده اند و من به مادرم می گفته ام چمدان را اینقدر پر نکنید زیب آن خراب می شود ، می شود تعبیر آن را بفرمایید .

امانsays:

سلام وقتتون بخیر، ببخشید من مجرد هستم و یه نفر خوابم رو دیده بود که انگار شهید شدم و مادرم واسم گریه میکرد و کنارم یه چمدان سفید بوده که اون شخص پرسیده این چمدان برای کی هست و حاضرین بهش گفتن این واسه شهید هستش، بعد میگه چمدان رو باز کردم و لباس هات و وسایل شخصیت توی چمدان بوده به همراه عکس یک دختر خانم! ممنون میشم تعبیرش کنید

fereshtehsays:

سلام خواب دیدم با دوست صمیمیم رفتیم ساعت مچی مردانه واس دوست پسرش بخریم(فکر کنم ساعت مشکی بود یا سرمه ای و اینکه صفحش گرد بود)،آقاه یه کیفی ک شبیه چمدون بود رو هم اشانتیون میداد،دسته چمدون رو برامون درآورد نشون دهد انگار چرخم داشت،بعدش به چمدون قشنگ اسپری زد بخاطر کرونا،چمدون خوبو انگاری برند بود(تو خواب گفتم دوستم چ شانسی داره حالا اگه مال من میخواستیم خرید کنیم ازین خبرا نبود منطوراشانتیون چمدون برند بود بود)

طیبه براتیsays:

سلام خواب دیدم جایی هستم.زیر یک تختخواب یه چمدان بزرگ رو در میارم بازش میکنم.انگتر یه آلبوم عکس خیلی بزرگ بود..پر از عکسهای قدیمی.منم یکی یکی نگاه میکنم.عکس دوران دبیرستان.تو‌عکس چشمام جلب توجه میکرد.با خودم می گفتم قبلا چشمام خیلی درشت تر بود.بعد یه لیوان دسته دار بود.تو‌چمدان.دسته اش شکسته بود.منم نگاهش کردم لیوان مال من نبود.چمدان هم مال خانواده پدرم بود.بعد در چمدان رو بستم..همین طوری گذاشتمش روی هم.هل دادم زیر تخت

مهدیه حسینیsays:

سلام خواب دیدم به سفری رفتم مثل یک اردو من چمدانم رو تو راه گم کردم و تمام طول سفر دنبال چمدان میگشتم

Zahrasays:

سلام ممنون میشم بهم جواب بدین،من دیشب خواب دیدم عموم (مجرد هست)که در واقعیت باهام قهره و خیلی دوستش دارم ،اومده خونمون داشت چمدونشو میبست و قران بزرگ و قشنگی برای خودش گذاشت توی چمدون،یه قران کوچیک آبی رنگ قشنگ به منم داد،و باهام اشتی کرد،توی خواب حس میکردم که میخاد جایی، میشه تعبیرش بهم بگید، خواهش میکنم جواب بدین برام مهمه

زهراsays:

سلام. وقت بخیر خواهرم خواب دیده من چمدونم را بسته بودم و به قهر میخاستم از خونه پدری برم.و افراد خونواده ناراحت بودن. بنده مجردم‌. تعبیرش لطف کنید ممنون میشم

زهراsays:

سلام. وقت بخیر خواهرم خواب دیده من چمدونم را بسته بودم و به قهر میخاستم از خونه پدری برم.و افراد خونواده ناراحت بودن.چمدون هم تمیز و بزرگ و سالم بوده. بنده مجردم‌. تعبیرش لطف کنید ممنون میشم

انتظارسرحان زادهsays:

سلام خواب دیدم یه چمدون خالی دستم دادن وگفتن برای خواهرت ببرش انگار که چمدون ابجیم بوده و جاش گذاشته بود

نغمهsays:

با سلام .خواب دیدم با دو تا چمدون خیلی بزرگ و خالی رفتم دم خونه ی مادرم چون قصد داشتیم با همسرم به سفری بریم.یکی از چمدونا ترک خورده و شکسته بود از مادرم خواستم تا چمدون یا ساک نویی به من بده که اون ساک بزرگ و شیک قرمز رنگی بهم داد لطفا تعبیرشو به من بگین

فاطمهsays:

سلام دیشب خواب دیدم مادرم که فوت شده یه چمدان خیلی زیبا برایم خریده وهمراه خواهرم امده اند اداره واونو به عنوان کادو پایان خدمت به من میده من به اونا میگفتم من هنوز دوسال دیگه بازنشسته میشم چرا حالا کادو گرفتین ومادرم میگفت چه اشکالی داره حالا زودترکادو دادیم تعبیرش چیست ؟

انیسsays:

دیشب خواب دیدم میخوام برم سفر فکر کنم دانشگاه یه شهر دیگه میخواستم برم یه چمدون داشتم کوچیک نبود داشتم لباس جمع میکردم لباسا روهم ریخته بودم و چندتا لباس نو هم پیدا کردم که قبلا ندیده بودمشون انگار مادرم که فوت کردن برام خریده بودن داشتم لباسامو جمع میکردم که خواهر بزرگم و مامان خدابیامرزم اومدن گفتن میخوان پول وردارن برن خرید یه مغازه جنسای خوب خارجی آورده توهم بیا تعبیرش چیه؟ میشه لطفا بگین؟ خیلی ممنون

انیسsays:

دیشب خواب دیدم میخوام برم سفر فکر کنم دانشگاه یه شهر دیگه میخواستم برم یه چمدون داشتم کوچیک نبود داشتم لباس جمع میکردم لباسا روهم ریخته بودم و چندتا لباس نو هم پیدا کردم که قبلا ندیده بودمشون انگار مادرم که فوت کردن برام خریده بودن داشتم لباسامو جمع میکردم که خواهر بزرگم و مامان خدابیامرزم اومدن گفتن میخوان پول وردارن برن خرید یه مغازه جنسای خوب خارجی آورده توهم بیا من هنوز در چمدونو نبسته بودم تعبیرش چیه؟ میشه لطفا بگین؟ خیلی ممنون

سیامک امیر خانیsays:

سلام خواب دیدم رفتم سفر با دوتا از دوستان و اولش یادمه یک چمدون با خودم برده بودم بعد دیدم دوتا چمدون دارم یکیش متوسط و نو و دیگری چمدون قدیمیم ولی با کلی وسایل و وزن زیاد خلاصه درگیر کارای سوار و پیاده کردن و اینجور کارا بودیم دیدم چمدون سنگینه نیست یه زن خوب و میانسالی با لباسای محلی اونو گیدا کرد و اوردش و از دست یه دزد گسش گرفته بود سریع درشو باز کردم دیدم ظاهرا حجم گسایل اصلا کم نشده هر چی هم نگاه میکردم نمیفهمیدم چیزی کم شده باشه ولی وزنش خیلی کم شده بود و وسایل توش خیلی راحت و تو فضای مناسب بودن و کت شلوارم تنها لباسی بود که از توی خواب یادم روی همه چیز هی میخورد به چشمم. راهنمایی کنید

سیامک امیر خانیsays:

سلام خواب دیدم رفتم سفر با دوتا از دوستان و اولش یادمه یک چمدون با خودم برده بودم بعد دیدم دوتا چمدون دارم یکیش متوسط و نو و دیگری چمدون قدیمیم ولی با کلی وسایل و وزن زیاد خلاصه درگیر کارای سوار و پیاده کردن و اینجور کارا بودیم دیدم چمدون سنگینه نیست یه زن خوب و میانسالی با لباسای محلی اونو پیدا کرد و اوردش و از دست یه دزد پسش گرفته بود سریع درشو باز کردم دیدم ظاهرا حجم وسایل اصلا کم نشده هر چی هم نگاه میکردم نمیفهمیدم که چیزی کم شده باشه ولی وزنش خیلی کم شده بود و خیلی سبک شده بود وسایل توش خیلی راحت و تو فضای مناسب بودن و کت شلوارم تنها لباسی بود که از توی خواب یادم روی همه چیز هی میخورد به چشمم. راهنمایی کنید

ناهید فرزامsays:

سلام وقتتون بخیر، دیشب خواب میدیدم یه جمدون بزرگ دستمه و با خودم میبرمش ولی کجا نمیونم که یهو دیدم یه دسته داره و دسته رو گرفتمو میکشیدمش حملش برام راحتتر شد

Donya raminfarsays:

سلام ببخشید من خواب دیدم که مادربزرگم چند بار بغلم میکنه و میگه چمدونت رو اماده کردی یا نه

م.خsays:

سلام دختردایی ام خواب دیده من ومادرم که عمه ایشان میشود دوتا چمدان زیبا داریم ومیرویم کربلا البته ما تازه ازکربلا برگشتیم

سحرsays:

به نظرم آقای تعبیر کننده حوصله تعبیر ندارن

شاپرکsays:

سلام صبح خواب دیدم به یک پسری که در بیداری بهش علاقه دارم و رییسم هست در خواب زنگ زدم به خونه ای که اجاره کرده با یه دوستش بعد در خواب دوستشون تلفن رو برداشت و گفت طرفم گفته بهم بگه که داره چمدوناش و میبنده و وسایلشو جمع میکنه که بیاد پیش من. بعد اون دوستش در خواب کلی برای من جک تعریف کرد و من قهقهه میزدم. لطفا تعبیرشو بگید برام خیلی مهمه.

سیماابراهیمیsays:

سلام پدرمو یک ماه قبل فوت شده من توخواب دیدم که بایه چمدون اومدن خونه من ازپدرم میپرسم که بابا تواون دنیا اذیتت نمیکنن خیلی مظلوم نگام میکنه میگه نه بابا اذیتم نمیکنن فقط هر سوالی که از من میپرسن جواب میدم .میخوام بدونم تعبیرش چیمیشه