متن درباره دختر مو مشکی + عکس نوشته
در این متن قصد داریم دل نوشته هایی جذاب، اشعاری دلنشین، پست هایی خواندنی، نوشته های طنز عاشقانه و جملات کوتاه و دلنشینی را با عنوان" درباره ی دختر مو مشکی" ارائه دهیم؛ و لحظاتی شاد و سرگرم کننده را برای شما عزیزیان فراهم سازیم...پس با دختر مو مشکی همراه باشید.
متن درباره دختر مو مشکی ، متن کوتاه درباره دختر مو مشکی
میدونی یکی از فاکتورهای خوشبختی چیه؟ اینکه چشم و ابروت مشکی باشه و جدای از اونها موهاتم مشکی باشه. مگه داریم از این قشنگ تر؟ مگه دارم از این خاص تر؟ اصلا حدیث داریم که میگه کسی که چشم و ابروش مشکیه و موهاش رو هم خدا مشکی می آفرینه از همون بدو تولد معنای حقیقی سعادت در این دنیا رو به معنای کامل تجربه میکنه. بله که باید هم تجربه کنه، ناسلامتی یکی از آدمای خاصی هست که خدا آفریده ها، همچین آدم کمی هم نیست، خدای نکرده چشم، ابروش و موهاش مشکیه.
حدیث داریم که میگه اگه میخوای خوشبختی زندگیت تضمین بشه با یک دختر مو مشکی ازدواج کن. دخترای مو مشکی خوب بلدن در روزهای سختی که رنگ زندگیت درست به مانند رنگ ماهشونه کنارت باشن و ازت حمایت کنن. دخترای مو مشکی رها کردن رو بلد نیستن، ترک کردن رو بلد نیستن، خیانت کردن رو هم بلد نیستن، اونا چیزی که بلدن موندنه. این دخترا تا آخرش باهات میمونن و یه کاری میکنن که باهاشون خوشبخت و سعادتمند بشی. برای همینه که حدیث اومده که با دخترای مو مشکی ازدواج کنید چون اینجوری خودتون هم طعم خوشبختی رو خواهید چشید.
********************
در حق دخترای مو مشکی بدی نکنید! اگه بهشون بدی کردید پس منتظر این باشید تا روزگارتون رو درست مثل موهاشون سیاه کنن. اونا تلافی کردن رو خوب بلدن و کسایی که بخوان بهشون زخم بزنن رو خوب سر جاشون مینشونن. یادتون باشه که اگه با یه دختر مو مشکی در افتادید، دو تاپا که دارید، دو تا پای دیگه هم قرض بگیرید و فقط فرار کنید چون اینجوری به نفع خودتونه. باور کنید که اگه بمونید روزگارتون، حالتون و احساس تون درست به مانند رنگ موهای اون دختر سیاه میشه و از هر چی زندگیه ناامید میشید.
به نظر من یه دختر مو مشکی نیاز به هیچ معیار دیگه ای برای جذابیت نداره چون تموم فاکتورهای جذابیت توی همون موهای مشکیش خلاصه میشه. دخترای مو مشکی نیاز به عمل خاصی ندارن، نیاز به جراحی خاصی هم ندارن، حتی لازم نیست که آرایش هم بکنن، اونا جذاب خدادادین. رنگ موهای دخترای مو مشکی کاری میکنه که اونا از هر عمل و آرایشی راحت بشن و نخوان که به سمتشون برن. یه پیشنهاد از طرف من به پسرا، با دخترای مو مشکی ازدواج کنید چون اونا فیک نیستن بلکه زیباییشون اصیل و خدادادیه.
یه دختر مو مشکی خوب بلده روزگار هر چی روز سخت هست رو به روز سیاه بکشونه. دخترای مو مشکی یه اراده خیلی قوی از جنس فولاد دارن که همین باعث میشه هیچ وقت کم نیارن و هیچوقت در برابر روزگار سر تعظیم فرود نیارن. دخترای مو مشکی با قدرت اراده شون میتونن به هر چی که در زندگی میخوان دست پیدا کنن و به تموم اهداف شون برسن. اگه فکر میکنی حرفام اشتباهه به سراغ نزدیک رین دختر مو مشکی زندگیت برو و یکم زندگیش رو زیر نظر بگیر تا بفهمی که همشون راسته. اصلا میخوام با این حرف ها خاص بودن دخترای مو مشکی رو به رخ همه بکشم و بگم که چقدر خاص و خواستنین.
جملات کوتاه دختر مو مشکی
دختری مو مشکی دختری است که در دستان باد خود را می سپارد غافل از اینکه باد وسوسه گر دختر مو مشکی را در چنگال هوس خود زندانی کرده است.
برای آنکه مرا خوب بشناسی.... چشمهایت را باز کن و موهای پریشانم را ببین ...دستی بر موهایم بکش و نرمی و ظرافتش را لمس کن...براقی رنگ مشکی موهایم چشم هر بیننده ای را خیره می سازد...حالا من را شناختی؟......... درست است من دختر مو مشکی هستم.
خانه بی دختر خرابات غم است
گر نباشد زندگی چون ماتم است
چون رفیق و یار بابا دختر است
از برای مادرش هم همدم است
....................................................................................................................
تنها در زندگی به خودت تکیه کن و خودت باش و هرگز به اعتماد هیخ شانه ای اشک نریز! و به اعتبار هر اشکی شانه نباش
................................................................
پشت بند دوستت دارم دوستت دارم دوست دارم هایت .....یهو بند بند دلم پاره شد
.................................................................................
آخر این چه عاشقانه ای ست که........
تو دورم زدی.....و من دیوانه وار دورت می گردم
تو بی خیال...... و من دیوانه با خیالت پیر شدم
تو هزار رنگی .........و من دیوانه با تو یک رنگم
تو گریزانی....... و من پیوسته به دنبال تومی گردم
آخر این چه عاشقانه ای ست که..............
........................................................................................
من دخترم .......ولی به جرات این را هزار بار می گویم......
شاید هر انسانی دختر باشد.....ولی هر دختری حتما انسان نیست!!
.............................................
شانه ام دیروز شکست وقتی موی مشکی تو را شانه زدم تاری از مویت پیچید و دست و دل شانه ام را نشانه رفت و با زیرکی تمام عاشقش کرد و با سنگ دلی تمام دلش را شکست.
.........................................................
خوشبو ترین عطر را زده ای امروز بر موهایت... و آمده ای تا با تارهای موی مشکیت.... دل ها را بلرزانی و به بند بیندازید......ای دختر مو مشکی......
..............................................................
اینجا جا مانده است تارهای مویت دختر مو مشکی. چه سراسیمه باد می رقصاند تار به تار مویت را تا که شاید تارهای سازش را با تارهای موی تو کوک کند و بنوازد آهنگ دلِ دلنشینش را.....
..........................................................
.قسم بر تار موی مشکیت که عمر کوتاه من به درازای موی مشکی تو نیست اما بختم به تیرگی موی مشکی توست......
................................................................................................
شروع خلقت زیبایی وقتی بود که...
خلقت چشم مشکیت آغاز گر تیرگی شب ها شد...
وقتی بلندی موی مشکیت به بلندی طاق آسمان شد....
شروع خلقت زیبایی وقتی بود که...
وقتی تارهای پریشان موهایت هم نوای آهنگ های افسون شد....
وقتی که سپیدی صورت را روز الهام گرفت
..........و وقتی نگاه جذابت مرهم زخم ها شد...
آری دختر مو مشکی ...تولد تو شروع خلقت زیبایی بود.
تولدت مبارک.... .
........................................
شمع بودم و سوختم از شراره ی چشم شهلایت
چشم ببند .... تا بیشتر از این نسوخته ام.......
کوه برف بودم و آب شدم از التهاب آغوشت
آغوش بگشا ....تا بیشتر از آب نشده ام........
سرو بودم و خمیده شدم از هجر دیدارت
خودنمائی کن...تا بیشتر از این خم نشده ام........
گلستانی بودم و خار شدم از بی مهری هر روزت
نگاه پر مهری کن...تا بیشتر از خار نشده ام.......
آزاد بودم و اسیر شدم در چنگال گیسویت
رهایم کن....... تا بیشتر این محبوس نشده ام............
......................................................
از ترنم نگاهت بگویم یا از کمند گیسویت
از لطافت صدایت بگویم یا از لحن شیوایت
از رخ زیبایت بگویم یا سیرت زیبایت
از قد رعنایت بگویم یا مشکی موهایت.....................
آنکس که تورا خلق نمود آن ساعت و آن دم
شک ندارم جلوه ای از جلوه ای آفاق کشید.
غریبگی نکن......تو که سالهاست چنگال باد نوازش گر موهایت است.
غریبگی نکن.....تو که سال هاست با هیاهوی باد روزه سکوت گرفته ای....
..سالهاست که نگاه عاشقانه ات را از قلب زمین دزدیده ای و با آسمان رفاقتی دیرینه بسته ای
غریبگی نکن...تو که سال هاست درد آشنایی ....آنقدر که زخم و زبان مردمان کج فهم در تو اثری نخواهد داشت.....
غریبگی نکن....
تو که سالهاست با اشک خو گرفته اید پس رگبار تند باران در تو کارگر نیست
غریبگی نکن....تو که سال هاست آینه جمال حقی و بهشت زیر پای تو است
غریبگی نکن.... تو که سال هاست آشنایی غریب و غریبی آشنا هستی....
........................................................................
زندگی ام.... دیوانه کنندس، امید دهندس و همیشه برندس ............وقتی که تو باشی................
.....................................................................
غزل غزل شعر گفتم برای آن مه رویت
بغل بغل محبت را نثار تاری از مویت
به نام عشق زدم طرحی... عجب زیبا و بی همتا
قسم بر عشق اسیرم من اسیر دام گیسویت
...............................................................
عشق را خواستم نقاشی کنم اما نمی دانم چه شکلی است...شاید شبیه این باشد.......
محبت را خواستم نقاشی کنم ولی نمی دانم چه شکلی.... شاید شبیه این باشد......
صبر را خواستم نقاشی کنم اما نمی دانم چه شکلی... شاید شبیه این باشد .........
امید را خواستم نقاشی کنم اما نمی دانم چه شکلی... شاید شبیه این باشد........
شکست را خواستم نقاشی اما نمی دانم چه شکلی... شاید شبیه این باشد.....
دختر مو مشکی را خواستم نقاشی کنم اما نمی دانم چه شکلی... شاید شبیه این باشد....
اصلا نقاش خوبی نیستم .....و فقط بلدم" " را بکشم.
....................................................
هلم گرمای تنت را باور کنم یا سردی دستانت را
برق چشمانت را باور کنم یا حواس پرتت را
نوازش مهربانت را باور کنم یا قساوت قلبت را
.......................................................................
پست های طنز عشقولانه دختر مو مشکی
تکرار می کنم..... دوباره تکرار و تکرار و تکرار.............
آنکس که من مستش شدم ...............انگار نه انگار..نه انگار نه انگار...
..............................................................................
من را به مستی چشمانت چکار..... وقتی کمان ابرویت مرا نشانه رفته است......
................................................................
قاصدک ها خبر آورده اند که بی وفایت.....گوش دنیا کر کرده ..... روی گیتی را سیاه.... و قلب روزگار را شکسته است.
.............................................................................
وقتی در راه زندگی ما می شیم که در جاده زندگی منیت را جا گذاشته باشیم.
..............................................................
اندوه نگاهت را با پاک نوش پاک کردم..... دیدم نگاه پاک شد.دوره بدی شده همه چیز تقلبی است.
..............................................................
وقتی دستان گرمت را فشردم نگاهم کردی گفتی خیال بد نکن..حالم خوش نیست تب دارم امروز.....
...................................................
قوت قلبم وقتی بیشتر می شود که وزنه سنگینی چون تو پشتم باشد.
...........................................................................
کوه صبرم که باشی در برابر عشق کم می آوری...................
...............................................................................
چه تضاد زیباییست سپیدی رویت و تیرگی موهایت ....این تضاد جادوگری چون توست ....
دختر مو مشکی
....................................................................
جام غربت را نوشیدم به امید آشنایی تو
آشنایم که نشدی هیچ.......... دشمن دیرینه ام شدی......
..............................................................
جادوی عشق را دست کم نگیر ..گاهی در لباس میش......گرگ جانت می شود.
.........................................
من زنم..روح لطیف و ظرافتی ناب دارم...من زنم ....عشقی آتشین به خوشبوی گلاب دارم.
مرا دریاب و به دیدارم بیا..اما یادت نرود من عاشق کاکتوس و با گل میانه ام خوب نیست.....
.....................................................................
دیشب قصه ات را بر کاغذی نوشتم..کاغذ مچاله شد
قصه ات را بر آب خواندم ...جاری شد و رفت
قصه ات را به باد سپردم با خود برد...
قصه ات را بر برگ گل نوشتم ..طاقت نیاورد و گلبرگش پاره شد
قصه ات را دل پنهان کردم...از دیشبه دل درد گرفتم عه....عجب قصه ی سنگینی داشتی.... بیا و قصه ات را با خودت ببر...
..............................................................
استیکر هر انسانی را به نماد و شمایلی باید کشید ...
تو را چگونه توصیف کنم که سزاوار توست....
شاید همین تصویر کافی است برای از تو گفتن.......
.....................................................................................
زندگی همواره می چرخد و گاه با چرخشش شیرین کامی و گاه کامی تلخ را برای ما رقم می زند بهتر است چرخ زندگیت را بدست بگیری و با چرخ زندگی بچرخی......
..........................................................
هنر زندگی این است که در اوج غم و مشکلات بتوانید با صدای بلند قهقهه بزنی...
..........................................................................
در عشق آنقدر غوطه ور شدم که نزدیک بود خفه شم.....
.........................................................................
دلنوشته های محبت آمیز دختر مو مشکی
محبت را چه رنگی باید کرد شاید سفید...شاید سرخ...شاید سبز و شاید آبی... اما رنگ موهایت را فقط و فقط باید مشکی کرد. مشکی ِمشکی..............
دنیا وسعت عشقت را نمی فهمد.....دریا محبتت را درک نمی کند.....جهان در تجسمت نمی گنجد ......آخر تو شبیه چه کسی و چه چیز هستی .........دختر مو مشکی......
.....................................................................
زیبایی تار مویت را شب نمی فهمد، چون تاریک است.....
روز نمی فهمد، چون با تو در تضاد است......
دریا چه می داند، چون روان است.......
کوه نمی فهمد، چون سخت است.....
گل درک نمی کند، چون ظریف است......
آسمان باور ندارد، چون بی انتهاست.....
فقط خدا می داند که خالقِ مویِ مشکیِ زیبایِ توست.
.................................................................
تو را چه بنامم که نامت لبریز از عشق است
تو را چه بخوانم که خواندن از تو بی انتهاست
تورا چگونه وصف کنم که وصفت نشدنی است
تو همان عشق بی انتهای وصف نشدنی هستی....
...........................................................
میزان احساسات درونیت را چگونه می سنجی با دماسنج...تب سنج... من با تپش قلبم می سنجم تو چطور؟
.............................................................
دوست دارمت ...چون دوست داشتنی هستی و دوست داشتن بهانه نمی خواهد.
غمخوارتم......چون مهربانی هستی و مهربانیم بهانه نمی خواهد.
عاشقتم.....چون از عشق لبریز هستی و عاشق بودن بهانه نمی خواهد.
بهانه ها را کنار بگذار و همچون من دوست دار،غم خوار و عاشق باش!!
.............................................................................................
گفته بودم که مرا یاد کنی یا نکنی....من بیادت هستم هر لحظه و هر روز تا همیشه....
......................................................
من وام دارِ دلی هستم که هر روزدر آرزوی موهایت است
هرروز طالب زیارت نگاهت است
هر روز دیوانه جمالت است
من وام دار دلی هستم که هر روز........
...............................................................
به جستجوی جام محبتی از تو
بر کوی و برزن.... سراسیمه دوان شوم
تو را یافتم و محبتی ندیدم ....و حیران شدم
مرا به محبت تو نیازی نیست گوش کن
تو را غرق دریا محبت کنم و روان شوم
اگر به خود غره ای که من زیبا رو کجا و تو کجا؟
بی شک چو عشق بنوشم...زیبا و جوان شوم
.......................................................................................
من محبت گدایی نمیکنم...اشتباه نکن
طالب عشقی هستم که محبت گراست.
.........................................................
اشعاری از دختر مو مشکی
دل چه خرم بود با نامش ولی...
چون خزان شد با ورود دیگری
دلبر شیدا و محبوبم چه شد؟
آخرپیری دلش برد دیگری
ظلم کردش بر من این عشق پلید....
دل روا باشد.... رود با دیگری؟
بارها از خودم پرسیده ام...فرهاد رفت؟
یا که لیلی رفت و شد با دیگری
شکوه دارد این دل از بخت سیاه
سهم عشقش را که خورد با دیگری؟
............................................................
این چه حالیست خراب است خراب
دل از این درد کباب است کباب
آنکه با غمزه چشمش مرا جادو کرد
عاشقم نیست و مرا کرده جواب
قسم بر عشق که هرچه کرد او کرد
دلم از سینه کند و زیر رو کرد
قسم بر عشق که دیگر رو سیاهم
که عشق او مرا بی آبرو کرد
قسم بر عشق که جانی نیست من را
دلِ مسکینِ من با مرگ خو کرد
قسم بر عشق که عاشق بی تمناست
بجز وصلش نباید.. آرزو کرد
................................................................
شک ندارم که تو از آن منی
نفسم هستی و از جان منی
شک ندارم که تو همراه هستی
همسفر هستی و هم پیمان منی
.............................................................
خوشم با تو، خوشی با من،تمام دلخوشی این است چو با من هم کلامی تو،مرام دلخوشی این است
قسم بر نام عشاقان... جهان بی عشق می میرد
.........................................................................
افسوس می نویسمت اینها همه افسانه نیست
بس شکوه ها دارم ولی شکوایه ام، شکرانه نیست
در کنج قلبم چون شدی هم خانه ی تنهاییم
با یک نسیم ویرانه شد ، این خانه نه ،آن خانه نیست
چندی شدم دیوانه ی یک جامی از جام لبت
جامم شکستی و ببین این دل دگر دیوانه نیست
همچون کویر لک زده دربند گرمای تنت
آتش گرفته جانم وجانی که جاویدانه نیست
زل می زنم بر چشم تو چشمان مست هرزه ای
این چشمهای لعنتی دیگر چرا مستانه نیست
از دوست هر چه میرسد گویند خوب و بد نکوست
تنها رفیق و دشمنم ؛این جمله شاعرانه نیست
بر دوش من بار گناه بردوش تو بدتر زه این
گفتی که عاشقت شدم این آخر عاشقانه نیست
ای وای از منی ،که من در این قمارهر شبت
بس بی حساب بردم زتو، این بازی عادلانه نیست
در بند و زنجیر هوس، قفل گنه بر من زدی
من دختر مو مشکیم....عشق مرا افسانه نیست.
.........................................................................................
خط قرمز های دختر مو مشکی
هیچ گاه دل دختر مو مشکی را نشکنید که هرگز تکه هایش با هیچ چسبی وصل نمیشه!!
هیچ گاه احساسات دختر مو مشکی را نادیده نگیرین که در آتش غضبش ناکام می شید!!
دخترمو مشکی رو موهاش تعصب داره یادتون باشه حرمتش رو نگه دارید!!
برای دل ساده و بی آلایش دختر مو مشکی نیاز نیست هدیه گرون بخرین... می تونی با یه کش موی رنگی براحتی غرق شادیش کنین
خوشمزه ترین تنقلات مختص دختر مو مشکی تو سه چیز خلاصه میشه لواشک،لواشک و لواشک.
هیچ وقت دختر مو مشکی رو دست کم نگیرید....چون مجبورین روزی ازش کمک بگیرین!!
بازی با روح وروان دختر مو مشکی = بازی با جونت و جوونیت......
دختر مو مشکی باید شیطون، با نمک، خوش پوش و کمی هم حسود باشه.
دنیای دختر مو مشکی با همه دنیاها فرق می کنه یادت باشه دنیاش رو به هم نریزی
گردآورنده : توپ تاپ
خیلی قشنگه مرررررررررررررسی توپ تاپ....