اگر شما نیز دختری با چشم و ابروی مشکی هستید ، قطعا تا به حال عکس نوشته و یا متن هایی را که در مورد دختران چشم و ابرو مشکی در فضاهای مجازی ارسال می شود را دیده اید ، در این بخش از سایت توپ تاپ بصورت اختصاصی تصاویر ناب و زیبایی را در مورد دختر چشم و ابرو مشکی تهیه دیده ایم که در ادامه شاهد هستید.

چشم مشکی ها بخوانند ! سیاه چشم ها معمولا پر رمز و راز و پنهان کار هستند ! داده های روانشناسی نشان میدهد ! کسانی که دارای چشم های مشکی هستند به مراتب کله شق تر و شجاع تر نسبت به افرادی با رنگ چشم روشن می باشند !

دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کند ، حال این عاشق را چشمان تو درمان میکند 

مرا کیفیت چشم تو کافیست

لطف خدا به روزهای سال بود ، روزی که تو به این جهان آمدی ، و جهانم را با آن چشمان مشکی ویران کردی !

به یاد چشم های قشنگ گیرنده اش افتادم ، وقتی که به من نگاه میکرد ، چیزی از او به من سرایت میکرد 

عاشق کشی ، دیوانه کردن ، مردم آزاری ، یک جفت چشم مشکی و اینقدر کارایی.

روز چشم مشکیای جذاب مبارک

تمام زندگی من ، حول دایره ی مشکی جشمان تو می چرخد

******************

******************

تو می آیی در واپسین لحظات نا امیدی
دختری به سوی تو می دود
با تمام احساس شاعرانه اش
با تمام وجودش می دود
چشمان مشکی اش تو را می بینند
تنها تو را می بینند ... !
چه زیبا ثبت شده ای در قاب گرد چشمانش ...
گیسوانش بلند تر و پریشان تر شده اند گویی
پریشان در بادی سرد
پریشان در رویای شیرین در آغوش گرفتنت

قد قامت از باب دو دستت سجده کردم
گفتی مدد گیر و بخوان قل هوَ غوغاست
بر کعبه ی چشمان مشکی رنگت اما
هر شب نیایش کرده ام قرآن ِ گیراست
ساحل اگر آرامش ِ طوفان و موج است
آغوش تو حتماً تلاطم توی دریاست
غلتم بده مانند ِ کشتی روی موجت
موجی که می آید ز تو آرام دلهاست
مثل چکامه داخل ِ اشعارتم چون
با بیـــنوایی وزن عشقت داغ فرداست

جامانده ام در ورطه ی مشکی چشمانت

دیگر مرا حتی درون من نخواهی یافت ...

خداوندت نگهدارت همی باد
همیشه تا ابد بی غصه باشی
پر از شور و نشاط و خنده باشی
درون گنجه کوچیک قلبت
در اون چشمان مشکی و قشنگت
یه دنیا مهر و لطف و غمزه داری
یه دنیای بهشتی، تهی از کینه داری
صفا و پاکیت در دل نگه دار
محبت کن در این دنیا پری وار
که شاید از بر مهر تو روزی
جهان را با محبت بر بدوزی
الهی سالم و پاینده باشی
سعادت را همی یابنده باشی

چشمان مشکی تو
واین همه شعر سپید
دیده ات سیاه کرد
سپیدهای شاعران را...

چین چشمانِ تو شد آخر به چند؟
چشمه‌ای آغوش شو، لختی بخند
یک سبد باور در آغوشت بگیر
در به روی هق‌هقِ غم‌ها ببند
دست از این دریای طوفانی بکش
دست از این دستِ تب‌آلودِ نژند
حیفِ آن چشمانِ مشکی نیست که
این‌چُنین آب از تماشایت بَرَند؟!
پُر کن این آیینه‌ها را، گوش کن!
شانه‌هایم هم‌چُنان ابری تَرند!
فقر چشمان من‌اند این واژه‌ها
که گُل از دستِ نگاهت می‌خرند
لحظه‌ای باور کن احساس مرا
بوسه‌هایت باغِ رویای من‌اند.

از درون لانه زنبوری های تور
دیدم آن چشمان مشکی خمور
شرم در ناز نگاهم لانه کرد
شور دیدن در نگاهت خانه کرد
عشق از راه نگامان تیر شد بر قلبها
در زمین پایم نبود و پر کشیدم در هوا

در قاب چهار گوش نشسته ای
با چشمان مشکی ات به من زل زده ای
موهای بلندت را به رخم میزنی و التماس دستانت را بر فرشی سپید کوبیده ای
آن موهای بلندت نشانی از سیاهی روزگاری بود که بر من گذشت
سالها آرام ُو نه با آرامش گذشت
ابروان در هم کشیده ات آغاز سالخوردگی من است
پیراهن های زیبایم دیگر برای تو ِ
تا در نبودن هایم در تن تو بمانم...م
مث همیشه تمام تنهایی من در تن تو بوسه میزند

در ابادی ما بهار
دختر ِ کوچکِ پنج ساله ییست با موهایِ بافته و
چشمانِ مشکی و بسیار بازیگوش
که بویِ اغوش ِ مادربزرگ را نیر
باخود، به خانه میاورد
ومن سه ماه، هر صبح سه ساعت
خودم را گاو احساس می کنم
چون که هر شب
موهایم را پیچانده و دو تا شاخ درست می کند؛

جغرافیای کوچک من همین چشم های مشکی توست

که هیچ چیز جایش را نمی گیرد

بیچاره شاعر عاشقِ چشمان مشکی شد
هر روز و هر شب آسمان تاریک تر می شد
بیچاره از هر قطره ای پاییز میسازد
از هر مسیره تیره ای دهلیز میسازد
بیچاره من، با شعر ها از درد میمیرم
بیچاره من، امید از این کابوس میگیرم
کابوس تنهایی، میان گریه هایی شور
میبوسمت میبوسمت میبوسمت از دور
از دور ها با عشق دستش را تکان میداد
از دور ها با دست؛ مرگم را نشان میداد

من از تمام دنیا
فقط آن دایره مشکی چشمان تو را میخواهم،
وقتی که در شفافیتش،  بازتاب عکس خودم را میبینم .

روسری گلدار و دامن پر گل و چشمان ناز
مؤمنان را کرده با آن چشمهایش بی نماز
غنچه لبها ،چشم مشکی ، رو سپید و قد بلند
برده دل های تمام عاشقان پاک باز
با زبانش سحر و جادو با دو چشمش قتل ها
میکند در قلب ما همچون مغول ها تاخت – تاز
قلبش انگاری دو تکه سنگ سخت است و سترگ
بی اثر باشد درونش ناله های جان گداز
هر چه باشد دوستش دارم کمی حق دارد او
دختر شاد غزل خوان و کمی هم حقه باز
یوسف ثانی برای چاره جویی فکر کن
در مقابل با تمام نازهایش حیله ساز

همیشه حق با دختریه که

چشماش و موهاش مشکیه

تهیه کننده : توپ تاپ