آدمها بی دلیل به هم دل نمی بازند. آدم ها آمده اند تا عاشق باشند. این حقیقتی انکار نشدنی است. آدم ها به تنهایی فقط آدم هستند و سایه هایی که در آیند و روند زمانه به سرگردانی می رسند. زمانی که آدم به نیمه اش می رسد یعنی کامل می شود.

یعنی شکوفان می شود. بهانه هایی مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و مراسمات دیگر یادآورد این شکوفایی است. در این بین سالگرد ازدواج  می تواند مرور خاطره ای جاوید باشد که عاشقان نمی توانند از خیالش فارغ باشند و به ذکر هر ثانیه از آن روز دلخوش هستند. بعضی مشتاقانه انتظار می کشند تا سالگرد ازدواجشان فرا برسد و دیگران را به محفل عاشقانه شان بخوانند تا تلنگری باشد بر قلب کسانی که سینه شان را به سنگها پیوند زده اند و از عشق غافلند و هیچ از هیچ نمی دانند. این افراد می توانند زوج های جوان یا سالخورد های باشند که یا اولین سالگرد ازدواجشان را جشن می گیرند و هنوز راه های نرفته بسیار دارند و یا راه ها رفته اند و گفتنی های نانوشته فراوانی در سینه اندوخته اند. نگارنده غیر از دو متن نخستین و اشعاری که در آنها مطرح گردیده است سعی کرده است تا از زاویه دید من- همسر یعنی ضمیر اول شخص سالگرد ازدواج را به شریک زندگیش با اوصاف ادبی و شعر گونه و نثرهای زیبا تبریک بگوید بنابراین اگر این نوع متون لطافت خاصی دارد یا می تواند در برخی موارد جذابیتی برای شما ایجاد کند شاید حاصل همین تغییر زاویه دید است که سالگرد ازدواج را از شکل یک کارت دعوت برای یک مراسم خاص و کلیشه های موجود خارج کرده است. در ادامه این مطلب سعی کرده ایم تا به فراخور حال شما قطعات منثور زیبا از نگارنده و نیز اشعاری از شاعران ایران و جهان بیاوریم که قطعا می تواند سالگرد ازدواج شما را زیباتر سازند. بنابراین به شما توصیه می کنیم که با ما همراهی کنید.

شعر سالگرد ازدواج

در آن روزی که تو را دیدم،
گویی دنیا رنگ دیگری گرفت،
گویی خورشید در قلبم تابید،
و بهار در وجودم شکفت.

تو نغمه ی دلنشین زندگی من شدی،
و من در دریای عشق تو غرق شدم.
با تو هر لحظه، هر نفس،
سرشار از شور و شعف است.

امروز سالگرد پیوندمان است،
و من شادمان تر از همیشه،
به تو می نگرم و می گویم:
دوستت دارم، ای عشق جاودان!

در این سال ها که با هم بودیم،
دست در دست هم از سختی ها گذشتیم،
و با هم طعم شیرین خوشبختی را چشیدیم.
تو همواره یار و پشتیبان من بودی،
و من در سایه ی حمایت تو،
به آرامش و آسایش رسیدم.

امیدوارم تا ابد در کنار هم باشیم،
و عشقمان هر روز پرشورتر و عمیق تر شود.
سالگرد ازدواجمان مبارک، ای عشق من!

تقدیم به تو، ای یگانه ی هستی من

سالگرد عاشقانه
باز هم رسید آن روزِ دل انگیز،
سالگردِ عشق و شور و سرمیز.
روزی که با تو پیمان بستم،
تا ابد با تو همقدم باشم.

تو نغمه ی جان، نغمه ی عشق،
تو یاسِ بنفشه، لاله ی عشق.
با تو جهان شد بهشتِ من،
با تو گُلستان شد هستی من.

در این سال ها که با هم بودیم،
خاطره های خوب آفریدیم.
دست در دست هم از غم گذشتیم،
با عشق هم از شادی خندیدیم.

تو همدم و غمخوار من بودی،
یار و یاور در هر سختی.
با تو شدم قوی و توانمند،
با تو شدم شاد و شادمان.

امروز که سالگردِ ماست،
می گویم از اعماق وجودم:
دوستت دارم ای عشقِ جاودان،
تا همیشه با تو می مانم.
سالگرد ازدواجمان مبارک، ای عشق من!

شعر تبریک سالگرد ازدواج

سالگرد ازدواج ، ای روز خاطره‌ انگیز
سالی دگر گذشت ، همچون نسیمی نواز

در کنار تو، هر لحظه ، شیرینی و صفا
دست در دست هم ، می‌ پیماییم ره عشق و وفا

از آن روز نخستین ، که قلب‌ ها به هم دوختیم
در مسیر زندگی ، با عشق همگام گام برداشتیم

سالگرد ازدواجمان ، یادآور عهد و پیمان
روزهایی پر از مهر ، شب‌ هایی به وسعت جان

در کنار تو ، زندگی ، ترانه‌ ای شاد و زیباست
هر سال با تو ، گلستانی از شادی و عشق بی‌پایان

با تو هر روز ، فصل بهار است و شکوفه‌ ها
سالگرد ازدواجمان ، جشن عشق و مهر و وفا

بیا دستانمان را محکم‌ تر بگیریم
در این مسیر زندگی ، به سوی آینده‌ ای روشن پر کشیم

هر سالگرد، یادآوریست از عشقی که رو به فزونیست
در کنار تو ، هر روز ، جشن عاشقانه‌ ای نوین است

سالگرد ازدواجمان مبارک ، ای همراه دل
در کنار تو ، زندگی ، همیشه شیرین و دلنشین است ، چون عسل.

شعر نو در مورد سالگرد ازدواج

در سرزمین دل ، بهاری دیگر رسید
سالگرد عشق ما ، دل را به وجد آورد ، بلند پرید

از آن روز نخست که دست در دست هم گذاشتیم
در مسیر زندگی ، قدم‌ های عاشقانه‌ ای برداشتیم

در کوچه‌ های عشق ، با تو قدم زدم
در باران نگاهت ، هر بار دوباره عاشق شدم

سالگرد ازدواج ، نغمه‌ ای از سرور و شادی
هر لحظه با تو ، جشنی‌ ست در دل ، پر از مهر و دوستی

گردش زمان ، هر سال ما را نزدیک‌ تر کرد
در این سفر مشترک ، عشق را عمیق‌ تر و پاک‌ تر کرد

در این روز ، یادآور اولین لبخند ، اولین نگاه
هر سالگرد با تو، یادآور بهترین انتخاب ، بهترین راه

بیا دوباره سوگند عشق بخوریم
در این سالگرد ، دوباره برای هم پر کشیم

سالگرد ازدواجمان ، ترانه‌ ای است از مهربانی
هر سال با تو ، گامی دیگر به سوی جاودانی

1- ابیاتی ماندگار از شیخ اجل؛ سعدی، مناسب برای سالگرد ازدواج

ز دستم بر نمي‌خيزد که یک دم بی تو بنشینم

بجز رويت نمي‌خواهم که روي هيچ کس بينم

من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم

که چون فرهاد باید شست دست از جان شيرينم

تو را من دوست مي‌دارم خلاف هر که در عالم

اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم

 روز نو می شود.

آدم ها دم به دم نو می شوند. ساعت،  نو می شود. ثانیه،  نو می شود. نفس ، نو می شود. هوا، پرنده، درخت، گیاه، آب، باران، دریا و هر چیزی که رنگ عشق دارد در حال تغییر و تکاپوست آنچه می ماند رنگ زمردین خیال شماست ای فاخته هایی که بر بلند آشیان روح سبز زندگی نشسته اید.

 دوباره شدنتان مبارک عزیزانم.

2- ابیاتی از حافظ در توصیف عشق و مناسب برای سالگرد ازدواج

هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی

که هم نادیده می دانی و هم ننوشته می خوانی

                   ***

جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا

چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

                                 ***

از آن به دیر مغانم عزیز می‌دارند

که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

                               ***

با سر زلف تو مجموع پریشانی خود

کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم

آن زمان کارزوی دیدن جانم باشد

در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم

برای با هم بودن بهانه نمی خواستید. همین کافی بود که لبخند بزنید و سیاره کوچک من در پلک بر هم نهادنی تکه ای از بهشت شود. با بال های ناپیدا آمدید، سفید و سرخ آمدید؛ سفید جامه و گلگونه رخسار. از شما دو پرنده نگارین پر و پرواز بر جا مانده است.

 زیبا بودید.

اینک ابری باشید و بر هم ببارید... ابریشم باشید و بر هم بپوشانید ردای عشقتان را. چرخ در گردش بود و سال نو شد. این همان روزی است که به دیدار شما می آییم تا هر بار و هر بار جاودانه شوید.

سالگرد ازدواجتان فرخنده ای پریان اقلیمِ روحِ آبادِ عشق. باشد که همواره معنا بگیرید.

3-شعر عشق از قیصر امین پور

عشق، نام بی نشانه است

و کس

نام دیگری بدان نمی دهد

***

ما من

بی‌ نام تو

حتی‌

يک لحظه احتمال ندارم

چشمان تو

عين اليقين من

قطعیت نگاه تو

دين منست

من از تو ناگزیرم

مــــــــــن

بی‌ نام تو ناگزیر می ‌ميرم

این شعر از قیصر نام تو را در من زنده کرد. می خواستم بگویم تو نشانه منی در این راه تاریک و دشوار. تو شمعی و چراغ منی در این ظلمات ناهموار. با من بمان تا سرود عشق را جاودانه سازیم. سالگرد ازدواج بهانه ایست برای این شدن  و بودن. نکو باد ایدون.

4 - شعر برای سالگرد ازدواج از فریدون مشیری

با یاد تو لبریز کنم جامم را                   نام تو شکرریز کند کامم را

ای عشق تو برده تاب و آرامم را            در جام تهی ببین سرانجامم را

                      ***

من روز خویش را با آفتاب روي تو

کز مشرق خیال دمیده است

آغاز می کنم

من با تو مي نويسم و مي خوانم

من با تو راه مي روم و حرف مي زنم

وز شوق اين محال

که دستم به دست توست

من جاي راه رفتن

پرواز می کنم

به من گفته بودند عشق تلخ است و معماها دارد. به من گفته بودند این راه نرفته سوداها دارد. قول داده بودند اگر بیایی چیزهایی در من بشکند. چیزهایی کوچک و حقیر شود. چیزهایی کثیف و آلوده شود. چیزهایی نمانند و از چیز بودن خالی شوند.

آن موسم که آمدی جان من نوشد و کام روحم، تر...

آن دم که فرا رسیدی روزه بشکستم و توبه وانهادم و به زندگی و زمان فخر فروشی کردم.

چیزهایی در من پیدا شد. چیزهایی در من متجلی شد.

سالگرد ازدواج تو و من یادمان زندگی دوباره است و درک تنهایی مزمن و چیزهایِ چیزهایِ دیگران. خوشحالم که تو را دارم

5-شعر دیگری از فریدون مشیری درباره عشق و سالگرد ازدواج

ای عشق در آتش تو فریاد خوش است

هر کس که در آتش تو افتاد خوش است

بیداد خوش است از تو وز هستی ما

خاکستره کی سپرده بر باد خوش است

ای شعله خواستنی من. ای آتش ای سرکش... در من بگیر و بسوزانم. در من تا پای استخوانِ جان حریقم کن و خاکسترم کن و در خود بر بادم ده...ای زیبای ستودنی، تولد واژه ای است شایسته تر برای آمدنت  چرا که ازدواج واژه ای گاه سنگین است.

همسرم

می گویم تو در من به دنیا آمدی چرا که نام دیگرم عاشق است و رسالت دیگرم زیستن در کنار تو برای همیشه است. دستانت را به من بسپار و لبخند بزن، لبخند می زنم که با هم هستیم. سالگرد ازدواج ما بهانه ایست برای پروازی دیگر با بال های پرنده ای که نامش عشق است.

محبوبم

من این بهانه را از تو گرفته ام و با تو قسمت کرده ام.

بهانه شیرین من

سالگرد آمدنت فرخنده باد.

6-شعری از حضرت مولانا در وصف عشق  و بسیار مناسب برای سالگرد ازدواج

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من            دل من داند و من دانم و دل داند و من

خاک من گل شود و گل شکفد از گل من      تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

از گِل  اگر آیینه بسازی حاصلش می شود قلب من. اگر از سنگ گُل بسازی حاصلش می شود سینه ی من. اگر تمام هندسه جهان را به یاری یک ذهن خالی بیاوری باز هم چیزی عوض نمی شود. چیزی از ذهن حتی یک گوشه از آن پر نمی شود. ولی وزن نام تو کافیست تا در پناه تو جان بگیرم و زنده شوم. هم ذهن من، هم جان من، هم قلب من هم این نام بی نام من... .

عزیزم.

سالگرد ازدواج یک واژه نیست که آن را مختصر کنیم. سالگرد ازدواج یعنی یک زندگی دوباره یا بهتر است بگویم تداوم تجلی عشق در ما. خوشحالم که در کنار من هستی تا به درک بیشتری از زیباییها و اعجاز جهانی که در آن زندگی می کنم پی ببرم.

خوشحالم و با این وجود بهترین  تبریک به خودم که تو را  برگزیدم و بهترین های برای تو که خوش در قلب من نشسته ای.

7-ابیات دیگری از مولانا در وصف عشق و مناسب برای سالگرد ازدواج

جان من و جان تو را هر دو به هم دوخت قضا

خوش خوش خوش خوشم پیش تو ای شاه خوشان

                                                            ***

دل گفت حسن روی او وان نرگس جادوی او

وان سنبل ابروی او وان لعل شیرین ماجرا

ای عشق پیش هر کسی نام و لقب داری بسی

من دوش نام دیگرت کردم که درد بی‌دوا

مولانا از عشق و در عشق سررشته دارد. ما چه کاره ی عالمیم؟. مولانا از هر چیزی عشق می سازد چرا که در هر چیزی عشق می بیند. ای کاش یک دم مولانا باشم. ای کاش کمی شبیه او باشم. اما هر چه باشم از او سر نهادن آموختم بر آستان دوست. سر نهادم و از خدا خواستم تا تو را برساند که دریای دل طوفانی بود و قایق خاطرم بس درگیر بازی موج و باد وحشی افسار گسیخته...گفتم از خدایم که ناخدایم باش و وارهانم از این گمگشتگی... اجابتم کرد. در خواب دیدم سپیدپوشی می آید با جامه ای از پرنیان. با لبخندی از جنس لولو شاهوارِ نهفته در کهکشان و چشمانی از کهربای ناب و موهایی از جنس باد و تافته از نسیم،  بدانسان تو آمدی و خوابم، زندگی شد.

به سرزمین سینه ام خوش آمدی. بیرق عشقت را محکم بکار در قلبم که دیگر تو فاتح یگانه ای.

می گویند نام این نو شدن سالگرد ازدواج است. من می گویم هر روز من با تو است ولی امروزم چنان درخشان است که تاب نمی آورم و اقرار می کنم که با استبداد کامل دوستت می دارم.

8- شعری از عشق  با یاد و خاطره شاعر بزرگ احمد شاملو بسیار مناسب برای سالگرد ازدواج

تا دست تو را به دست آرم

از کدامين کوه مي بايدم گذشت

تا بگذرم

از کدامين صحرا

از کدامین دريا مي بايدم گذشت

تا بگذرم

روزي که اين چنين به زيبايي آغاز مي شود
به هنگامي که آخرين کلمات تاريک غم نامه ي گذشته را با شبي
که در گذر است به فراموشي ي باد شبانه سپرده ام
از براي آن نيست که در حسرت تو بگذرد
تو باد و شکوفه و ميوه ي، اي همه ي فصول من
بر من چنان چون سالی  بگذر
تا جاودانگي را آغاز کنم

شاملو که می گوید یعنی باید سکوت کرد. یعنی باید برای بهترین های شعر و نظاره سرخم کرد. شاملو، عاشق است و می داند ره و رسم دلدادگی را به مسلک عشق. من اکنون سر خم کرده ام برای او و برای زندگی که این همه شعر در آستین نهفته دارد. چرا همیشه حرف از آمدن است.؟. راستی محبوبم، امسال نیز نو شد. سالگرد ازدواجمان را می گویم. به من یاد می دهی تا فعل شدن را و با هم بودن را زیباتر از همیشه معنا کنیم؟ آمدنت مبارک.

9-شعری از نزار قبانی شاعر سوری و زیبا اندیش عرب مناسب برای سالگرد ازدواج

تمام گل هايم

محصول باغ تو

باده ام

ارمغان تاک تو

انگشتري هايم

از کان طلاي توست

و شعرهايم

امضاي تو را در پاي خود دارد

اي که قامتت

از بادبان بالاتر

و فضاي چشمانت

گسترده تر از آزاديست

تو زیباتری

از کتاب هاي نوشته و نانوشته من

و سروده هاي آمده و نیامده ام

تو شاید از شاخسار طوبای بهشتی یا چیزی هستی که عطر دیگری فراسوی مرزهای این جهانی داری. هر چه هستی باش. در کنار ملامت های روزگارم یا شانه به شانه اندوه و شادمانی های ناگفته و نیامده ام. با بودن تو حضور عشق را در خلوتگه وجودم بیشتر از همیشه حس می کنم. بودن تو نعمتی است وصف ناشدنی یا هدیه ای که نمی توان به آسانی از بودنش چشم پوشید. یاور همیشه های دلتنگی و رویاهایم. اینک آمده ام تا به قامت روزهای باهم بودنمان تو را فریاد بزنم و بگویم که بی محابا دوستت می دارم.

سالگرد ازدواج یک اسم است تا به من یادآوری کند که زیباترین اتفاق زندگیم با تو رخ داده است. در این اتفاق هر دو شریک هستیم. شریک رنج و رویاهایم. فرخنده باد و نکو بر تو  و بر من و تمام عشاق پاکنام جهان.

10- اشعار دیگری از نزار قبانی شاعر عاشق سوری برای وصف عشق و مناسب برای سالگرد ازدواج زوج های خوشبخت:

عشق من

مرا بگير

در پناه بازوانت

عمر عشق

مثل عمر شمع ها ست

گيسوي پريشانت را

بر موهايم رها و

سينه خفته ات را

بالين کن

دوستت دارم

فراتر از هر گمانی

و آن سوتر از

هر شوق و شيفتگي

***

مقصد من عشق است

تویی سر منزل من

عشق در پوست من می دود

تو در پوست من می دوی

و من

خیابان ها و پیاده روهای تن شسته در باران را

بر دوش کشیده

تو را می جویم

***

بانو

عشق تو

نه بازیچه است

نه برگی که در دقایق دلتنگی

مرا به خود سرگرم کند

بانو عشق تو

خرقه یی نیست که آن را

در ایستگاه های میانه ی سفر

بر تن کنم

من ناچارم به عشق تو

تا دریابم که انسانم

نه یک سنگ

گاهی با خود  می گویم  واقعا لازم است تا یک قرن بر زندگی یک زوج بگذرد تا دریابند که خوشبختی را کجا رها کرده اند؟. آیا می توان خوشبختی و خاطره و هر چیزی که رنگ عشق دارد را به باد فراموشی سپرد و رفت؟. این الفاظ چقدر بیگانه اند وقتی ما هر سال پیر می شویم و ریشه آن درختی که در باغ خاطرمان کاشته ایم بیش و بیشتر از همیشه بر می دهد. من برای تو میوه گندم خوردم. چشمانت فریبم نداد. حاصل یک لبخند بود هبوط من و پای این گناه می مانم. چرا که دوستت می دارم همسرم.

روزی که بر حلقه ام نام تو درخشید در حلقه ی تو در آمدم و بنده ی عشقت شدم. سالگرد ازدواج ما یادآورد همان بندگیست به تو و به عشق. بلندش بداریم.

11- اشعاری از خلیل جبران خلیل برای روز عشق و نیز سالگرد ازدواج

جانم از آتشفشان ها گذر می کند

با  خویشتن در جنگم

از خود عبور می کنم

تو آن سوي من ايستاده اي

و لبخند مي زني

و لبخند تو آنقدر بها دارد

که به خاطرش از آتش  

بگذرم

من طلا خواهم شد

مي دانم

***

اي كاش مي توانستم بگويم

كه با من چه مي كني

تو جاني در جانم مي آفريني

تو تنها سببي هستي

كه به خاطر آن

روزهاي بيشتر

شب هاي بيشتر

و سهم بيشتري

از زندگي مي خواهم

تو به من اطمينان مي دهي

كه فردايي وجود دارد

***

امروز به پايان ميرسد

از فردا برایم چیزی نگو

من نمي گويم :

فردا روز ديگريست

فقط ميگويم :

تو روز ديگري هستي

تو فردايي

همان که بايد به خاطر آن زنده بمانم

دروازه های روحم را برای تو گشودم  تا دریابی که چقدر دانه های رنگی عشق تو  در دانه های سفید روحم آمیخته است. عشق تو شور است. عشق تو شیرین...عشق تو هیجان دارد. عشق تو متبرک است. عشق تو به من آموخت که عصا را نادیده بگیرم و تنها شانه به شانه ی تو گام بردارم و  بر بازوهایت تکیه کنم. در این روزگار بی تکیه گاهی خدا را شکر که تو هستی و خاطره روزی را ورق می زنیم که سالگرد ازدواجش نامیده اند. این همان روزی است که من برای عشق شناسنامه گرفتم و اسم مبارکش را همنام تو گذاشتم. این زندگی بی تو آنقدر نا آرام و سرد است که عطر زمستان می دهد. زندگیت، موهایت، چشمانت هیچ گاه زمستانی مباد. مبارک است خاطره بازیِ آمدنت.

از مطلب پایین حتما دیدن بفرمایید:

عکس نوشته برای سالگرد ازدواج