Zhalehsays:

سلام . با وجود مسایلی که مدتی در زندگی من به وجود امده من کاملا به خواب نرفته بودم نیمه هوشیار بودم که دیدم در یک کوچه باریک راه میرم وسط راه کمی کنده شده و دو تپه کوچک خاک در مسیر عبورم هست ولی عبور از چیزی که میبینم آسان بودو باید کمی قدمم رو بلند برمیداشتم تا به ان طرف که صاف و هموار بود میرفتم فقط به من الهام میشه که همون یک قدمی که میخواهم بردارم زمین قسمت کنده شده سست هست و من ادامه ندادم فقط نگاه کردم به اون سمت

ترلاsays:

سلام خواب دیدم که فک کنم دونفر پشت سرم بودن منم تو خواب یادم نمیاد ولی مجبور بودم راه برم تا به یه جایی برسم اونجاهم کوچه بود کخ داشتن توش کلی خونه میساختن من خیلی خسته شده بودم تو پاهام احساس ضعف وخستگی میکردم کامل ت خواب احساس میکردم که ماهام بی حس شدن ولی مجبور به راه رفتن بودم تو خواب بعدش فک کنم به یه مارکی رسیدم تا استراخت کنم

سمانهsays:

سلام من خواب دیدم مسیر از بازار تا خونه رو با پای پیاده رفتم کفش هم نداشتم اصلن احساس خستگی نمیکردم خیلی شاد و شنگول قدم بر میداشتم

عاصمهsays:

باسلام دیشب خواب میدیم تو خیابون دارم راه میرم یهو متوجه شدم انگار یه مسیری رو دارم 4 دستو پا میرم بلند میشم باز 4 دست وپا میرم وبه تناوب اینطوری را ه میرفتم لطفا تعبیر کنید خیلی نگرانم. تشکر

سمانهsays:

سلام من براتون نظر گذاشتم که پیاده ازبازار تا خونه رو رفتم دوباره این خوابو میبینم به نظرتون علت تکرر این خواب چیه؟ اینبار توی خواب در حال پیاده روی خیلی خسته شدم از حال رفتم وقتی به هوش اومدم یه مهمونی خیلی با کلاس و صفا بود که نامزدم هم کنارم قدم میزد

رویاsays:

سلام . دیشب خواب دیدم که داخل یه محوطه بزرگ مثل یه حیاط خیلی بزرگ راه میرم و دور تا دورم مغازه های کوچیکی بود .اونجا شبیه یه غرفه فروشگاه بوو و سقفشم باز بود . تو یک از مغازه ها میخواستم برای داداشم خرید کنم که یه دختری رو دیدم اون دختر فامیلمونه ولی من توی خواب نمیشناختمش . بعدش رفتم داخل یه مکان سر بسته و اونجا از یه مغازه چند تیکه طلا خریدم و پنج شیش تا سوزن خیاطی که یهو دو سه تا از سوزن ها از دستم افتاد زمین و منم سریع برشون داشتم . از یه خانمی هن که آشناس و اونجاس بود پرسیدمداین دختر کیه گفت این فلانیه امسال هم توی پزشکی قبول شد تعبیر این خواب چیه؟

حوریاsays:

سلام من خواب دیدم توی یه ساحل خیلی قشنگ هستم و یه سری ادم هم مشغول یاد گرفتن شنا هستن و اینکه چجوری با تخته روی اب بمونن که برادرم هم بین این افراد بود و به من اشاره میکرد که بیام روی اب و میتونم روی اب راه برم اما من یکم پامو میزاشتم توی اب اما وقتی که همه میخواستن برن و وسایلشون رو جمع کرده بودن من شروع کردم به راه رفتن روی اب و واسه ی اینکه بازم میترسیدم برم پایین شروع کردم به دویدن روی اب و همه داشتن به من نگاه میکردن

زهراsays:

سلام خواب دیدم پاهام از بس راه رفتم تاول زده مثل دونه انگور ریز ساق پام تا پایین کل پاهام بعد دختر داییم بهم گفت بیا بریم یجایی گفتم نمیام خستم نمی تونم فکر کنم تفریح همراه فامیلمون منظورش بود. مرسی از تلاشون

BoLBoLsays:

سلام خسته نباشید من خواب دیدم که دو سه تا خواب دیدم بین خوابم خواب دیدم که آب هست مثلا رودخانه یا دریا که سر بالاییه داشتم تو آب راه می رفتم یه تور هم دستم که ماهی صید میکردم صید کردنی ماهیا مشخص بود بعد تور و دادم به کس دیگه بعد احساس کردم شاید لای ماهیا احساس کردم مارمولك هم هست بعد رسیدم بالای سربالایی بعد دوباره خوابای درهم قبلش هم خوابای درهم میدیدم ممنون میشم تعبیرش رو بگین

سانازsays:

سلام خواب دیدم ازسرکارم برمیگردم خونه امانگاه کردم دیدم پابرهنه هستم خودم رارساندم خانه مادربزرگم تامادرم بیایدانجاهم دمپایی پیشم بود1لنگش تعبیرش چیه

نیایشsays:

سلام.خواب دیدم تو یه کوچه که خیلی تاریک است راه میرم توبغلمم یه طفل کوچیکه یکی ازآشناهاست که مامانش نشسته سرکوچه، تاریکی به قدری سیاه وترسناکه که اصلا نمیشه جلوپاتو نگاه کنی ومن چنان تندتندرا میرم یه دفعه باخودم میگم خیلی تاریکه و احساس ترس میکنم خودمومیرسونم سرکوچه و طفل که توبغلم دارم میدم به مامانش میگم اینجاخیلی تاریکه واین علامت خوبی نیست بایدکاری کنم دست میندازم توجیبم یک چراغ دستی کوچیک میاد دستم ک نورش خیلی ضعیفه اماخیلی خوشحال میشم میگم نورش کمه ولی حداقل بهترشد لطفاتعبیرشوبگید؟

فاطمهsays:

سلام خواب دیدم یه مسیری رو باید برم ولی پاهام از فرق خستگی جون ندارن اصلا نمیتونستم روشون وایسم هی میشستم هی دوباره بلند میشدم که تلاش کنم ولی انگار اصلا جون نداشتم ولی بازم تلاش میکردم ب راهم ادامه بدم