تعبیر خواب راه رفتن در تاریکی شب
راه رفتن و یا قدم زدن در تاریکی شب در رویاهای ما به این تعبیر است که بخاطر برخی از مشکلات دنیوی در زندگی ، مسیرهای اشتباه را طی میکنیم و یا میتوان از آن به عنوان تصمیم گیریهای نادرست یاد کرد، اگر ببینی به همراه مرده ای در تاریکی شب راه می روی به این معناست که شخصی دلسوز و مهربان مانع از گمراهی شما می شود و سعی بر این دارد تا راه یا کار درست را به شما نشان دهد ، اگر ببینی به همراه پدر یا مادرت بودی به این معناست که در مسیر زندگی زمان هایی که احساس میکنی بشدت تنها شده ای فردی وارد زندگی است خواهد شد که حامی شما می شود و باعث دلداری و امیدتان می شود ، حضرت امام جعفر صادق تعبیر خواب دویدن و یا راه رفتن در سیاهی شب را به تعبیر امید و روحیه ، شروع زندگی جدید همراه با تغییرات زیاد، در بعضی موارد گمراه شدن می باشد
سوال : خواب دیدم به همراه چند تا از دوستان صمیمی خودم در یک جاده ی تنگ و تاریک گیرافتاده بودیم و مسیر را گم کرده بودیم بعد تصمیم گرفتیم تا سه نفری با پای پیاده همان مسیر را تا انتها ادامه بدیم همه جا تاریک بود و خیلی وحشت زده شده بودیم تعبیرش چی میشه؟
پاسخ: گیر افتادن و ترس و اضطراب شما در این خیابان به این معناست که شما با افرادی در حال حاضر معاشرت دارید که ممکن است بخاطر تاثیر از رفتار و اخلاق آن ها در بعضی از امور دینی یا اعتقادی خود سست شوید
اگر بيننده خواب ببيند که ابري آسمان را فراگرفت و همه جا را تاريک کرد غم و غصه اي عمومي پيش مي آيد و گرفتاري همگاني عارض مي گردد مثل يک بيماري همه گير. معبران اسلامي نوشته اند تاريکي کفر است و ضلالت و بهترين حالت اين است که در خواب خود از تاريکي بيرون مي آئيم و به روشنائي برسيم. اگر کسي در تاريکي قرار داشت و شما او را نمي ديديد ولي صدايش را مي شنيديد گمراهي که در بلا گرفتار شده از شما ياري و مدد مي طلبد. اگر از تاريکي صداي زن به گوش شما رسيد آواي شيطان است. اگر خودتان در تاريکي بوديد اما روشنائي را از دور تشخيص مي داديد اميد هست که خود را نجات دهيد و به يقين دستي براي کمک به سوي شما دراز مي شود که بايد آن را بگيريد.
پرسش: خواب دیدم فرزندم که 8 سال سن دارد در یک راه خیلی تاریک در حال راه رفتن بود و لبخند میزد تعبیرش چیست؟
پاسخ:لبخند رضایتی که روی لبان فرزند شما بوده به این موضوع اشاره دارد که ایشان از برخی از بلاها گمراهی ها و یا مسیرهای خطا در اینده و ر زندگی دنیا مصون خواهند بود
تهیه و تنظیم: توپ تاپ
سلام من خواب دیدم همراه با خواهرم ساعت ۱۱/۱۲ شب رفتیم پیادهروی و در راه آشناهایی رو میبینیم به ما میگن دیره بیاین اتوبوس بگیریم. اون آخرین اتوبوسیه که میره ما میگیم پول همراهمون نیست میگه اشکال نداره من پرداخت میکنم همه سوار اتوبوس میشن و چون از قبل بلیت تهیه کردن دیگه جایی برای ما نیست پیاده میشیم و بعد میگیم اشکال نداره پیاده میرسم. دست من یک چتریه رنگی رنگی و تو دست دیگهام دست خواهرم رو گرفتم که میخوام نترسه. باد هست و داره دیگه صبح میشه. تو راهمون یه ساختمون نو ساز هستش که باید از داخلش عبور کنیم. خیلی قشنگه. خیلی خیلی قشنگه. پر از رنگه دیوارهاش و پله پلهای هست. بعد متوجه میشیم پشت سرمون یه خانوم لاغر و مستی دارن راه میان. این خانوم صدای قشنگی داره و آواز میخونه و بعد این خانوم به من حمله میکنه که آشنامون سریع میاد و اون خانوم رو از من جدا میکنه اون خانوم هم گوشاش رو میگیره چون انگار از اونجا آسیب دیده . ما به راهمون ادامه میدیم و ساعت ۳ تقریبا به خونه میرسیم. یه ساختمون سیاه هم پشت خونهی ماست که من به خواهرم میگم خیلی قشنگه اگه راهش بلدی فردا بریم؟
توکل به خداوند را در دشواری ها و سختی ها هرگز از دست ندهید. مطمئن باشید گره بسته شما گشوده خواهد شد.
سلام خواب ديدم كه با دختر عموي خودم كه به تازگي ازدواج كرده در خيابان در حال پياده روي هستيم و با هم گفتگو ميكنيم.
نشانه ی خوبی برای کسی است که به تازگی ازدواج کرده و بیان میدارد از گمراهی و تاریکی نجات پیدا میکنند
سلام .خواب دیدم در جاده ای تاریک من و همسرم با موتور (چراغ ندارد) در حال حرکت به سمت کربلا بودیم ..که دو تا تریلی با سرعت گذشتن که از شدت باد چرخهای ان میترسیدیم ولی ادامه دادیم تا شدت سرعت تریلی سوم مارا به کنار جاده پرت کرد .همسرم مرا روی دوشش گذاشت ومسافتی کوتاه مرا به جایی که همه قصد مسافرت و رفتن به کربلا داشتن رساند انجا من به قسمت مردا و خانمم به قسمت زنها رفت ولی همه افراد خانمم رو میشناسن ولی من آنها رو نمیشناسم ولی حس اشنایی با آنها داشتم وبه ما گفتن ما دیگه رسیدیم کربلا و چیزی نمانده و من بقیه راه را با گریه وتضرع به تنهایی ادامه دادم
بیانگر آن است که خوشبختانه در مقابل وسوسههای سایرین مقاومت میکنید.
سلام . من خواب دیدم توی تاریکی شب به همراه دوستم در خیابان به سمت خونه پیاده میریم و حسابی ترسیدیم و از خیابون ماشینا و آدمای مختلف رد میشه و باعث ترس ما میشه..امکانش هست بگید تعبیرش چیه ؟
باید مراقب باشید چرا که تعبیر شکست خوردن یک اقدام می باشد
سلام من خواب دیدم خلاف جهت جمعیت راه میرم و شکلات بزرگ و خیلی خوشمزه ای میخورم امکانش هست تعبیرشو بفرمایید
درود ، خوب است و نشان از پیروزی در اجتماع و بدست آمدن موقعیت های مناسب در مسیر زندگی تان میدهد.
خواب دیدم با سرعت و خوشحالی تو تاریکی جنگل می دوم و از سر هرچی بین راهمه میپرم
درود ، ممکن است به بعضی از وسوسههای فریبنده تن دهید
سلام من خواب دیدم که در دشتهای سبزی راه میروم وفانوسی در دست دارم خودم فانوس را تکان میدادم ناگهان فانوس از دستم پرت شد وشکست. لطفا تعبیرش رو بگین خیلی آشفته م ونگران فرزندانم .
این خواب از شما می خواهد تا از قدرت خلاقیت و ایده های خود برای گذر از مشکلات فعلی در زندگی بیداری استفاده کنید.
ببخشید کامل خوابم این بود:خواب دیدم درجای خیلی سرسبزی راه میرفتیم من فانوسی دستم بوپ به همراه دخترم وچند نفر دیگر فانوس از دستم پرت شد و شکست و چوبهای روی زمین آتش گرفت. خیلی نگرانم،ببخشید که وقتتون رو گرفتم
آتش در خواب سمبل خشم و عصبانیت یا کلافگی درونی است که لازم است ریشه ی آن را کشف کرده و به کنترل آن بپردازید.
با سلام و احترام خواب دیدم که هوا تاریک و من از کوچه ای در حال عبور بودم کوچه ساکت و بدون عبور ومرور بود یک خانه شمالی بزرگ حدود 1500متر و چندین درخت ...من جلوی درب آن خانه ایستادم و متوجه شدم که آن خانه مربوط به نعمت اله آغاسی است کمی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم آغاسی این خانه را فروخته است و به محله شلوغی نقل مکان کرده است و علت مرگش همین بوده که محل ساکت و آرام را فروخته و به محل شلوغ رفته است که باعث مرگش شده است بعد از کمی ایستادن در منزل آغاسی شروع به حرکت در آن کوچه کردم و شروع به خواندن شعری به سبک آن مرحوم شدم.
این خواب از شما می خواهد تا اجازه ندهید مشکلات فعلی، آرامش روانی شما را مختل کرده و شما را نسبت به آینده بدبین کند.
خواب دیدم در خیابان تاریکی از آسمان به زمین آمدم همون لحظه در خواب متوجه شدم در عالم رویا هستم با سرعت بسیار زیادی به سمت روشنایی که در اواسط خیابان بود دویدم و در همان زمان دویدن به خاطر سرعت بالا از زمین فاصله می گرفتم و می پریدم . چند مرد غریبه قصد گرفتن منو داشتند ولی من با سرعت به سمت ساختمان هایی که چراغ روشن داشتند دویدم. در آخر از صدای نفس نفس زدنم در حال دویدن از خواب پریدم. تعبیر این خواب برام مهم است چون در حال حاضر در زندگی دچار تغییر شرایط هستم.
این خواب از شما می خواهد تا قدرت مدیریت خود را دست کم نگرفته و از این توانایی برای مدیریت شرایط پیش روی خود استفاده کنید.
خواب دیدم در تاریکی شب در خیابان دنبال مغازه ای برای خرید غذا میگردم اما همه جا بسته و یکی دو مغازه کوچیک بازن که اونا هم غذا ندارن بعد یهو شب تبدیل به روز روشن شد و من از چند نان تازه خریدم و بعد رفتم سوپر چند تا تخم مرغ خیلی درشت خریدم و در اونجا دوستان قدیمی خودم رو دیدم ...ممنون میشم تعبیرشو بگید
این خواب از شما می خواهد تا از توجه به اخبار و افکار منفی که می توانند در شما احساس دلسردی و ناامیدی ایجاد کنند خودداری کنید.
سلام من خواب دیدم تو ی پاسارژ هستم مادرم اومد رفت تو کفش فروشی که دمپایی مشکی بخره اما بعد پشیمون شد بعد ما تو تاریکی به اصرار مادرم و همراه اون میرفتیم انگار ته اون تاریکی جایی مثل مسجد بود نمی دونم ی آن نور چراغ قوه گوشیم رو ی آن روشن کردم بعد سریع خاموش کردم
سلام این خواب از شما می خواهد تا از گرفتن تصمیمات و پیگیری مسیر های احساسی و پر ریسک در دوره ی زمانی فعلی خودداری کنید.
سلام خواب دیدم به خانه پدرم رفتم داخل خانه تاریک بود و من از خودم میپرسیدم مگر برق رفته.
این خواب نشان دهنده ی تردید ها و نگرانی های بیننده ی خواب در این دوره ی زمانی می باشد. شرایطی که می تواند تصمیم گیری را برای فرد دشوار کند. این تصمیمات می توانند زمینه های مالی یا احساسی زندگی فرد را شامل شوند.
سلام خواب دیدم به خانه پدرم رفتم داخل خانه تاریک بود و من از خودم میپرسیدم مگر برق رفته. بعد از جستجو پریز را پیدا کردم و لامپ را روشن کردم
این خواب نشان دهنده ی تردید ها و نگرانی های بیننده ی خواب در این دوره ی زمانی می باشد. شرایطی که می تواند تصمیم گیری را برای فرد دشوار کند. این تصمیمات می توانند زمینه های مالی یا احساسی زندگی فرد را شامل شوند.
سلام. خواب ديدم شب هست و من تو شب دارم نگاه اسمان ميكنم و در دل ميكنم و گريه. كه يك اتبوس كه چراغ هاش روش بود از كنارم رد شد.
حواستان باشد چه می گویید و چه رفتاری نشان می دهید.
با سلام من ی خواب عجیبی میدیدم خواب دیدم که با دوستام دارم ی کوچه ای رو میرم چراغ داره ولی تاریکه توی کوچه چن تا دختر نشسته بودن یکیشون شروع کرد با من حرف زدن من ازش خوشم اومد شروع کردیم با هم توی اون کوچه ثدم زدن ولی دیگه دوستام همراهمون نبودن بعد از مدتی از اون دختر جدا شدم و رفتم زمان گذشت فکر میکنم هفت سال گذشت و در ادامش دیدم که دارم توی شب در ی مکانی همراه با همسرم و مادرم راه میرم.در کنار ما سیلاب میومد و خیلی کثیف و پر از گل و لای بود همسرم یهویی برگشت گفت که دیگه منو نمیخواد و از من جدا شد و رفت یهو نگاه کردم دیدم مادرم هم همراهم نیست رفتم کمی جلوتر تلویزیون اگهی داشت میداد که یک دختر به دنبال پسری میگرده عکس دختره رو نشون داد همون دختره بود و بعدش هم عکس منو بی تفاوت رد رقتم کمی جلوتر عروسیه یکی از دوستانم بود اومد و مقداری خورده میوه ریخت توی جیبم ی مقداری جلوتر رفتم دست کردم که میوه هارو بردارم دیدم از توی جیبم برداشتنش همون موقع از خواب پریدم خواهش میکنم هرچی زودتر تعبیر خوابم رو بگید خیلی تو فکر فرو برده منو
درود ، فقط اشاره به فرازونشیب ها و یا تجربیات جدیدی دارد که در زندگی کسب خواهید کرد ، تعدادی از آن ها نیکو و خوشایند و تعدادی نیز مخالف میل و یا خواسته ی شماست.
سلام خواب دیدم با مامانم تو خیابون تاریک راه میریم و شب بود..گاهی چند زن فامیل رو هم میدیدم..گاهی از مادرم عقب میافتادم..و چند جا هم تو خیابون سیم کشیده بودن که یا باید از اونا رد میشدیم یا دور میزدیم...من صورت مادرم تو خواب ندیدم..فقط چادر سرش بود
سلام اگر تاریکی به روشنایی ختم شد سعادت است و توانگری و پول ازدست رفته را بازمی یابید
سلام من خواب دیدم تو تاریکی شب با یه نفر دارم راه میرم که دقیق نمیدونم دوستم بود یا غریبه ولی فکر کنم دوست بودهوا انقد تاریک بود که با نور فلش گوشیم فقط جلو پامو میدیدم بعد یه مقدار راه رفتن به جایی رسیدیم چراغ های خیابان روشن بود چشمام تار میدید یواش یواش داشتم درست میدیدم،نزدیک خونه بودم بعدم از خواب بیدارشدم
باسلام تعبیر خوابتان نشان از گرفتن تصمیماتیست که روی زندگیتان اثر میگذارد
سلام خواب دیدم توی جنگل تو تاریکی می دویدم یکی از پسر های فامیل دنبال من میدوید یا از چیزی فرار میکرد نمیدونم گاهی ازم رد میشد و گاهی پا به پای من میدوید گم شده بودم انگار از یجایی به بعد من دنبالش رفتم رسیدیم به یه جایی که که چراغانی بود و حالت کلوپ بود اون نرفت کلوپ بعد ندیدمش من رفتم تو کلوپ و محیط ناخوشایندی برام بود چند تا مرد زشت و گنده داخل کلوپ بودن که بهم متلک گفتن سریع خارج شدم از اونجا و از جایی بسختی بالا رفتم و همون پسر فامیلمون کمکم کرد برم بالا وقتی رسیدم بالا دیدم پسره فامیلمون داره ساندویچ چیزبرگر میخوره و داخل یه پلاستیک یه چیزبرگر دیگ و یه سینه مرغ سفارش داده بمن میگ بخور من چون فست فود نمیخورم مرغ رو میخورم یهو خواهرم هم از خودم خیلی کوچیکه اونجاس اونم چیز برگر میخوره و پسره فامیلمون میگ اونجا رفتی چیزی نشد میگم نه یکی بهم چرت و پرت گفت و خیلی ناراحت و عصبی میشه خوابم هم ساعت۴ونیم یا ۵ صبح بود
باسلام تعبیر خوابتان نشانه ترس و فرار از مشکلات است که موجب نگرانی حالتان میشوند
سلام خواب دیدم تو ی کوچه تاریک منو دوستام میدویدیم اونا سرعتشان زیاد بود منم به به سختی در حال دویدن بودم تا اینکه از کوچه که اومدیم بیرون انگار روز شد و همش هوا آفتابی بود
باسلام تعبیر خوابتان نشانه عحول بودن شما در انجام کارهاست
سلام من دیشب خواب دیدم سر ایستگاه تاکسی وایساده در چهار راه و میخوام برگردم خونه ایستگاه خیلی شلوغ بود بعد جلوتر یه اتوبوس میاد همه افراد اونجامیرن سوار اتوبوس میشن خیلی هم شلوغ میشه اما خب من میخواستم سوار تاکسی بشم دیگه سوار نشدم وقتی اتوبوس میره تمام خیابون چراغ هاش خاموش میشه و تاریک میشه دو سه تا ماشین اونجا بودن که میگفتن مسافر نمیبریم .خواهش میکنم بگین معنیش چیه؟ ممنون
می تواند نشان دهنده نیاز شما به آرامش و لذت بردن از زندگی باشد.
سلام خواب دیدم با همسرم توی ماشین هستیم ساعت ۱۱ شب پیچید داخل یک کوچه تاریک تاریک که فقط نور چراغ های ماشین یکم روشنش کرده بود دو طرف ماشین ادم های خیلی زیادی با لباس های مشکی در خلاف جهت ما( رو به ما) در حال راه رفتن بودن و فقط داشتن جلوشونو نگاه میکردن به خاطر همین همسرم سرعت ماشین و به خاطر تنگ بودن کوچه و تعداد زیاد اون ادم ها کم کرد که من ترسیدم در ها رو قفل کردم و شیشه ها رو دادم بالا ولی همسرم خندید و واسه ی شوخی کردن با من شیشه ی سمت خودش رو داد پایین و چراغ های ماشین و همرو خاموش کرد و من شروع کردم به خواهش کردن که ترو خدا چراغ هارو روشن کن اگه یه نفر بره زیر ماشین چی.. که همه جا تاریک بود و من هیچ چیز ندیدم ولی ماشین در حرکت بود و بعد همسرم دقیقا سر کوچه (انگار میدونست کوچه کجا تمام میشود) تمام چراغ هارو روشن کرد و دست من رو بوسید که من رو ترسونده ولی همه جا روشن شد
سلام رویای پریشان است و جای نگرانی نیست
درود، خواب دیدم در شب در پیاده رو یک خیابان راه میرفتم که در ان پیاده رو ها ماشین های گران قیمت نظیر بنز پارک شده بود ولی رنگ ماشین ها مشکی بود چراغ های خیابون روشن بود و می تونستم اطراف رو ببینم چه تعبیری دارد؟
ممنون ممکن است در زندگیتان مواردی باعث حسرت شما شود
من خواب دیدم که توتاریکی شب توماشین درحال حرکت بودم جاده تنگ وپراز پیچ بود طرف راست وچپ جاده پر از شتر بود تعبیرش چیه
تعبیر خوابتان نشانه انجام کارهای جدید است
درود خواب دیدم که میخواستیم بریم ورزش کنیم و از غروب با دوستانی همراه شدم ک نمیشناختم و شب ک شد یکی از دوستان توپ رو ب هوا زد و توپ هی ب زمین میخورد و اوج میگرفت و دور تا دور شهر رو دور زد و ما همدنبالش میدویدیم شب ارومی بود بامهتاب خوب و من میترسیدم ک این توپ ب سر کسی از ادمای شهر خورده بشه ک اونا بمیرن و در نهایت ی لحظه خواستم توپ رو هنگام زمین خوردن بگیرم که نشد و یهو یکادم قصد خفه کردن منو داشت و روی زمین نوشته بود ک فقط فقط فقط خدا برای کار شما کافی بود و تا اومدم خفه شم یه فریاد زدم و بیدار شدم
بیشتر به معنای شنیدن و یا گفتن کلماتی زشت و ناخوشایند است.
سلام چند وقیه خواب میبینم تو دل شب و وقتی تقریبا هیچکس رو تو شهر نمیبینم آدرس خونه مون رو اشتباه میرم درصورتی که وقتی میرسم تازه میفهمم اشتباه بود و مجبورم دوباره برگردم ... و همیشه آدرس اشتباه خونه ایه که درگذشته خاطرات خوبی در اونجا نداشتم. لطفا بفرمایبد تعبیرش چیه؟؟
ممکن است در موقعیت هایی قرار بگیرید که موجب ترس و دلهره تان شود
سلام خسته نباشيد. خواب ديدم شب و پسرعمه ام مياد دم در و هي درو محكم ميكوبه و التماس ميكنه توروخدا درو برام بازكنيد بعد فكر كنم بابام بالكرد. يادمه خيلي التماس ميكرد بعد نميدونم يهو بعدش ديدم شب توخيابون باهم داريم راه ميريم و در طي راه رفتن من نگاش ميكردم چي شده اصلا بهم نگاه نميكرد و همونجا بيدار شدم. البته بگم در بيداري اين پسرعمه ام فقط غيرمستقيم ابراز علاقه كرده و من نخواستمش و در كل خيلي كإرهاي اشتباهي كرده . ممنون ميشم تعبيرشو بگيد
سلام ممنون خوابی اشفته و بیشتر به خاطر درگیری ذهنی است
سلام من دیشب خواب دیدم توی ی خیابونی ک چراغ داره راه میرم.از ی نونوایی نون کنجدی خریدم همینجور ک داشتم میخوردم ازون طرف خیابون یکی از خواستگارای خیلی قدیمیم جلومو گرفت هی بغلم میکرد میبوسید بعد من یهو دیدم ی کم از جلوی موهامو با ماشین زده گفتم چرا اینجوری کردی گفت نمیخوام با کس دیگه ازدواج کنی.من ی لحظه شوکه شدم ولی ناراحت نبودم پیش خودم میگفتم کلشو ماشین میکنم.ولی یهو خود بخود موهام چسبید سر جاش .موهامم خیلی بلند و لخت و مشکی بود.بعد با هم رسیدیم وسط ی جمعی دم در ی خونه.ببخشید شما هزینه ای برای تعبیر نمیگیرید؟آخه این سومی یا چهارمین خواب منه ک تعبیرشو میپرسم.عذاب وجدان گرفتم?
درود وقت بخیر ، عذاب وژدان برای چی؟ همین امکان در بیدای نیز وجود دارد یعنی ممکن است بخاطر برخی از مسائل عاطفی یا عاشقانه دچار هیجان منفی شوید.
سلام،وقت بخیر! دیشب خواب دیدم که در کوچه معلومی در تاریکی شب راه میرفتم که ناگهان دیدم انتهای کوچه بن بست است و کمی از مسیر را بازگشتم که دیدم سمت چپم راهی دارد به سمت کوچه بعدی که آن را هم میشناختم،کوچه ها هموار بودن و مردم در رفت و آمد،ولی من تنها بودم،تعبیرش چیه؟
ممکن است در موقعیت های جدیدی قرار بگیرید
سلام من خواب دیدم که به سر خیابون رفتم تا واحد دانشگاه بیاد هواخیلی تاریک بود انگار هنوز صبح نشده بود بعد من ترسیدم برگشتم بیام خونه توی کوچه چند تا سگ دنبالم اومدن من به خونمون رسیدم و در رو بستم تعبیرش چیه؟
سلام ممکن است به خاطر برخی مشکلات دنیوی مسیر را اشتباه بروید
سلام خواب دیدم که تو یه پارک نشستم و معشوقم همراه با چند نفر دیگه که من تو دنیای واقعی میدونم دوستانش هستند کنار من میشینند و معشوق من یکی از رفیقاش رو که دختر هم هست از لب میبوسه من خیلی ناراحت میشم از اون صحنه چون میدونم که معشوقم از علاقه من بهش خبر داره و جلوی من اون کار رو کرده بعد من سریع محل رو ترک میکنم و پشت سرم صدای یکی دیگه از دوستانش رو میشنوم که بهش میگه حواست به کارات باشه این اتفاق تو روشنایی روز میوفته و وقتی من از اونجا میرم همه جا تاریک میشه و من شروع به اشک ریختن میکنم لطفا بهم بگید تعبیرش خیلی مهمه برام
تعبیر خوابتان نشانه بهبود روابط عاطفی و زیاد شدن محبت و علاقه است
سلام من خواب دیدم توی یه جاده تاریک ولی کمی روشنایی هست ک جلو پامو ببینم تنها از کنارجاده ناراحت وغمگین قدم میزنم و همینطور بدون فکر و بی هدف دارم از کنار این جاده نسبتن تاریک میرم تعبیرش چیه اخه اکثرا خواب های من بعد مدتی تعبیر میشه تو زندگیم و همون اتفاقا برای اطرافیانم میوفته چ خوب و چه بد ممنون میشم تعبیرکنید برام.
در موقعیت های جدیدی قرار میگیرید
سلام خواب دیدم تو دانشگاه هستم بعد از درس اندیشه اسلامی 2 وقتی کلاس تموم شد بعد از اینکه از در کلاس خارج شدم در ریموتی سالن بسته شد و چند نفر موندیم کم کم هوا تاریخ شد و شباهت مطلق بود میخواستم چراغ گازی روشن کنم که نور ابن چراغم کم کم خاموش شد و یکی گفت گاز رفت (نه چراغ لود و نه گاز) اما من خونسرد بودم
سلام توکل به خداوند را در دشواری ها و سختی ها هرگز از دست ندهید. مطمئن باشید گره بسته شما گشوده خواهد شد.
سلام خواب دیدم که شب بود هیج چراغی هم توکوچه نبود همه جا تاریک بود هیچ جارو نمی دیدم مامانمم پیشم بود داشتیم تو کوچه راه میرفتیم بعد هی میترسیدیم راهو اشتباه بریم بعد من دست مامانمو گرفتم که گمش نکنم توخواب همه جاسیاهای مطلق بود انگار که داشتیم میرفتیم خونه کسی
سلام به این معناست که شخصی دلسوز و مهربان مانع از گمراهی شما می شود و سعی بر این دارد تا راه یا کار درست را به شما نشان دهد
سلام و درود من خواب ديدم تو يه كوچه ي تاريك با دوستم در حال دويدن هستيم من جلو و دوستم عقب در حال فرار كردن مردم ترسنادكي يكي يكي از جلو ما رد مي شد يكي چاقو به دست يكي مست و در كل تعدادش يادم نيست هر كدام ترسناك بود ما هيچ مواجه اي با ان ها نداشتيم ولي در اخر وارد سوپر ماركت روشني شديم كه پاي من به يك ظرف خورد و تمام محتوايت ان بيرون ريخت.
سلام نشان دهنده روحیه و امیدی است که در زندگیتان برای پیش بردن اهدافتان ایجاد خواهد شد
Khab didam too maghaze daram moshtari javab midam ke zan dadasham miad behem mige mashughe sabeghet too on yeki maghaze tanhast boro komakesh,goshimo dar miaram ke zang bezanam vali on mige zang nazan boro pishesh,manam ba ajale to tarikie shab to jade shoroo mikonam be davidan ke be mashooghe sabegham beresam,mamnoon misham tabiresh ro begin
فارسی تایپ کنید
سلام خواب دیدم شب بود و کسی تو خونمون نبود و منم حیاط بودم و از تاریکی خیلی میترسیدم و به کوچه رفتم و خیلی تاریک بود و من مدام آیه میخواندم تا نترسم و دوباره به حیاط بر میگشتم و میدیدم یکی درو میزنه باز کردم دیدم یکی از دوستامه و ترسم رفت
سلام این رویا بیانگر این است که باید دقت عمل خود را بالاببرید تا دچار گمراهی و ضلالت نشوید
سلام خدا قوت و وقت بخیر، من دیشب خواب دیدم یک بچه خیلی دوست داره بدو بدو کنه و بره پارک،اما شبه و همه جا تاریک و بدون چراغ،اما با این وجود بچه میدوید و منم پشت سرش می دویدم تا اینکه رسیدیم به جایی شبیه بوستان بدون وسیله بازی،تو تمام این مدت همه جا تاریک بود فقط یکم نور ماه بود که باعث میشد ما بتونیم حرکت کنیم ،اما بعدش متوجه شدم چند نفر میخوان به ما حمله کنن و منو بچه رو ببرن،بخاطر همین بچه رو بغل کردم و پا به فرار گذاشتم و در نهایت تونستیم تو یک آرایشگاه کنار چندتا دختر پنهان بشیم.ممنون از زمانی که برای پاسخگویی میذارید.
سلام این رویا بیانگر این است که ممکن است شما در گمراهی قرار بگیرید مراقب باشد با افراد حیله گر رفت امد نداشته باشید
سلام .من خواب دیدم که دیر وقت بود و هوا تاریک و میخاستم برگردم خونه .که استرس داشتم به خاطر تاریکی هوا و هی از کوچه تاریک میدویدم به خیابون بزرگ میرسیدم و هی داشتم مسیرمو طی میکردم
سلام باید در نظر داشته باشید که راه درست را از نادرست اشتباه نکنید
سلام من خواب دیدم از حیاط یک خانه با سرعت و دویدن رفتم توی داخل خانه که تاریک بود و از خواب پریدم البته خانه مادر بزرگم بود
شما خودتون رو در یه موقعیت نا مناسب قرار میدین
سلام من خواب دیدم تو یک جای تاریک جاده پر از پیچ خم با استادم بودم که یهو استادم شروع کرد به دویدن منم پشت سرش می دویدم انگار استادم از چیزی ترسیده بود یک مردهم پشت سرما میدوید دنبالمون بعد من گوشیم در میارم چراغ گوشیم روشن میکنم که جلوپامون ببینم یه وقت نیوفتیم ولی اونجا رو خیلی روشن نمیکنه هرچقدر دویدیم به جایی نرسیدیم من تو خواب احساس میکردم همش دور خودمون داریم میچرخیم
شما از افرادی تاثیر می پذیرین که مدعی راه درستن اما مسیر و فکر آنها تباهی است
دیدم نزدیکای غروب بود و هوا داشت کم کم تاریک میشد و شب میرسید و داشتم تو بازار تهران میرفتم و دنبال چیزی بودم و اول دیدم یه طرف بازار کلا تعطیل کرده و بعد یه مسیر جدید پیش گرفتم و رفتم دیدم در یه طرف دیگه ی بازار تمام مغازه ها در تدارک شب یلدا هستن و میوه های مرغوب مثل انار و انگور های درشت دارن میفروشن و ذوق زده شدم و رفتم
سفری برای شما اتفاق می افته که باعث شادی و خوشحالیتون میشه
خواب دیدم توی خیابونای خلوت و تاریک راه میرم بعدش یهو خسته شدم و نشستم روی یه نیمکت. اونوقت یه دختری بود تقریبا هفت هشت ساله. یه لباس سفید خیلی خوشگل پوشیده بود ولی خودش قیافه ش ترسناک بود. اومد نشست کنارم. منم بهش پوزخند زدم. اونوقت عصبانی شد و یه کاغذ که از وسط تا شده بود بهم داد و چشماش کلا مشکی شدن. کاغذ رو باز کردم و خوندم توش نوشته بود: کمکمون کن روحتو به ما بده وگرنه میکشیمت. پایین کاغذ هم سه تا قطره خون ریخته بود. بعدش دختره چشماش دوباره به حالت عادی برگشت و پاشد رفت
از بچگیتون خاطرات بدی دارین و اکثر نگرانی هاتون از همین مسئله ناشی میشه
خواب دیدم پشت سر داداشم میدوم و راه بسیار تاریکی بود که حتی جلوی پا رو نمیشه دید بعد من خیلی ترسیده بودم و نمیخواستم ادامه بدم سرعتم رو زیاد کردم خواستم پنهون بشم داداشم بهم رسید و منو گرفت مجبور کرد دنبالش دویدم بعد یه جا برگشتم عقب و آون مسیر رو به سرعت برگشتم اما باز هر چقدر میرفتم تاریکی ادامه داشت و از خواب پریدم ممنونم از این همه زحمات شما برای تعابیر خواب های همه ی افراد و بنده ی حقیر، در ضمن من با همین داداشم قهرم و ایشان متاهل هستن و جدا زندگی میکنند و من 4 ساله باهاشون قطع رابطه کردم بخاطر کارهای اشتباه در زندگی من دنباله رو و از روی حسادت جاهایی هم از ایشان سبقت گرفتم و دچاره گناه بزرگتری شدم
در یک جریانی قرار می گیرین که اشتباه و به شما آسیب میزنه
دیدم نزدیکای تاریکی شب بود و داشتم از کوچه رد میشدم و دیدم یه عده حالت گارد نماز جماعت گرفتن و ایستادن به حالت نماز ولی دقیق نشدم ببینم ایا واقعا نماز میخونن یا نه و کل کوچه رو بسته بودن و مجبور شدم برگردم و از کچه بغلی برم و اونجا هم دیدم دارن عملیات عمرانی میکنن و اجاز رد شدن نمیدن و گفتم عجب گیری کردیما و بعد دیدم سر کوچه یه پارکه که کوچه رو به کوچه بغلی که قبلا بودم وصل میکنه و گفتم به خودم مگه هدفت پارک رفتن نبود اینم پارک ولی با این وجو دوس نداشتم اینجوری محبوس شم و برم پارک
این رویا نشان دهنده افکاری است که موجبات پریشانی شما شده است بهتر است برای حل مشکلاتتان به خداوند توکل کنید
سلام.خسته نباشید من خواب دیدم که در محل زندگیِ قبلیمون هستم و میخواستم از اونجا بیرون بیام چون تاریک بود و میترسیدم و همش به خودم میگفتم چرا اومدم اینجا و اینجارو دیگه دوست ندارم، دنبال راه در رو بودم که کوچه ها و خیابونا از حالت عادی تاریک تر بود و به خودم گفتم بهتره بدووم که کسی نیاد تو این تاریکی خفتم کنه و خیلی ترسیده بودم و دلم برای خوانوادم تنگ شده بود. بالاخره یه جایی رو پیدا کردم که چراغ داشت اما دیگه یادم نمیاد که رسیدم بهش یا نه. و میخواستم اسنپ بگیرم که فکر کنم از خواب پریدم. خیلی ممنون میشم ازتون اگه تعبیر کنید، مرسی دوست عزیز🙏
سلام سپاس مسئله ای برایتان وجود دارد که می خواهید حل شود
سلام خواب دیدم رفته بودم شهرمون و شبانه در تاریکی مطلق وسط خیابون راه میرفتم هیچکس تو خیابون نبود هیچکس فقط تو مسیر ک میرفتم یه بچه کوچولو رو دیدم ک تو اون ساعت تنها تو خیابون داشت داشت راه میرفت و بعد جالب بود از بس تاریک بود چهرش زیاد مشخص نبود من برای اینکه نترسم لبخند میزدم و با وجود تاریکی بیش از حد محیط زیاد نمیترسیدم و ب راهم ادامه دادم تا از دور ماشین یک شخصی رو دیدم ک پارسال فوت کرده بود داشت صدا میزد رفتم جلو ببینم چی میگه دیدم ماشینش گیر کرده و داره ماشینو حل میده تا درش بیاره ک یهو پاش ب شدت اسیب دید و شروع کرد از درد ب گریه و داد زدن خواستم کمکش کنم ک از خواب پریدم تعبیرش چیه خواب من؟ لطفا توضیح بدین ممنون
سلام شخصی که مسیر اشتباهی انتخاب کرده را کمک می کنین برگرده
سلام خواب دیدم در جایی شلوغ فرزندم را به شوهرم دادم و با خواهرم و فرزندش به مسیر تاریکی رفتم. خواهرم اسرار داشت که این مسیر تاریک رو بریم و تهش روشن است امام من میترسیدم و اسرار داشتم برگردم و میگفتم من این راه رو با شوهرم رفتم میدونم به روشنی میرسه اما نمیخوام با تو بیام میترسم و برگشتم و دویدم که به جای قبلی برگردم که یه حیوان درنده که در تاریکی معلوم نبود گلویم را گرفت و من احساس خفگی کردم و نمیتوانستم داد بزنم و از خواب پریدم
با سلام من خواب دیدم که در خیابان اطراف خونه در تاریکی خیلی عمیق در حال راه رفتن بودم و خیس عرق بودم و عجله داشتم و از دیر رسیدن به خونه ترسیده بودم و اضطراب داشتم
سلام. وقت بخیر. من خواب دیدم که با همسر سابقم توی شب و تاریکی داریم راه میریم و به یه جایی رسیدیم انگار میخواستیم اونجا بمونیم و اطراق کنیم من شروع کردم به جارو کردن اونجا و سنگریزهها رو برمیداشتم. اون هم کارایی رو انجام داد.. تعبیرش چیه؟
سلام و خسته نباشید من دو شب پیش خواب دیدم که من با همسرم در یک راه خیلی تاریک روان هستیم اصلان یکی دگه را هم نمی بینم من میگم چقه تاریک است چیزی معلوم نمیشه همسرم میگه حالی د روشنی می رسیم لطف نموده میشه تعبیرش را بگوید. خیلی ممنون از سایت شما 🙏🙏
سلام و خسته نباشید من دو شب پیش خواب دیدم که من با همسرم در یک راه خیلی تاریک روان هستیم اصلان یکی دگه را هم نمی بینم من میگم چقه تاریک است چیزی معلوم نمیشه همسرم میگه حالی د روشنی می رسیم لطف نموده میشه تعبیرش را بگوید. خیلی ممنون از سایت شما 🙏🙏
سلام وقت بخیر من امروز خوب دیدم که با دوستم داشتم تو کوچمون به سمت خونمون میرفتیم اما کوچمون تاریک و شلوغ بود همه خونه های کوچه همه تاریک بود فقط خونه ما نورانی بود میشه بگین تعبیرش چیه ممنونم💜
سلام. من خواب دیدم ک شب مثل روز روشنه، خورشید داخل آسمون بود ک کلی تعجب کرده بودم اما بعد از ی مدتی اسمون تاریک شد و شب شد. تعبیرش چی میشه؟؟ ممنون
سلام من خواب دیدم تو جای تاریکی هستیم و دوستم داره داد میزنه کمک میخواد ازم منم با یه چراغ قوه دنبالش میگردم ولی پیداش کردم میشه بگین یعنی چی؟
سلام خسته نباشید دیشب خواب دیدم که در خانه ے خواهربزرگم باغچه بزرگی که در ان چندنوع میوه بود وجودداشت البته حقیقتأ درخانشان همین باغچه رادارند دیدم ک حیاط خانشان تاریک بود و من بدون دمپایی یاکفش راه میروم و پایم را در باغچه گذاشتم که میوه را ازدرخت بکنم اما درهمان لحظه حس سوزش کردم و در داخل خانه فرار کردم همش جیغ میکشیدم تا اینکه شوهرخواهرم امدپایم را دید وگفت عقرب انگشت وسط پایت رانیش زده ناگهان پایم رافشارداد واندازه دولیتر سم ازپایم بافشار روی فرش پاشیده شد از اثرگزیدگی هم فقط سرگیجه داشتم وباداداشم منوبردن بیمارستان اورژانسی ودرمانگاه اما معاینم نکردن بهم هیچ اهمیتی ندادن توروخدا ازصبح تاحالا راحت نیستم بگید تعبیرش چیمیشه نگرانم
سلام خسته نباشید ، بنده خوابی دیدن در یک جای تاریک هستم که اول مثل جاده ولی تاریک ظلمات بعد مسیری رو به سرعت تی میکنم میرسم به جنگل و به سرعت طی میکنم میرسم داخل یه جای پو از وسیله اون هارو هم طی میکنم میرسم به یک طول یا غار تاریک و وارد غار شدم به شدت ترسیدم ولی به خودم گفتم من از تاریکی میترسم باید به روشنایی برسم و به سرعت به سمت جلو حرکت کردم و در حال حرکت میگفتم خدا کمکم کن و صدا میکردم عشقم کجایی و جالبه اون معشوق من هم جواب داد صدام کرد فقط اسمم رو گفت و من هم تا این اتفاقات برام پیش اومد امیدم بیشتر شد و به شدت سرعت حرکت کردم تا به نوری دیدم و امید دار شدم رفتم سمت نور تا اینه بهش رسیدم و هم خودم نورانی شدم هم تا جایی که میدیدم نور بود ولی هم به خدا فکر میکردم هم به صدای عشقم که اسمم رو صدا کرد
سلام.خواب دیدم تو یه کوچه که خیلی تاریک است راه میرم توبغلمم یه طفل کوچیکه یکی ازآشناهاست که مامانش نشسته سرکوچه، تاریکی به قدری سیاه وترسناکه که اصلا نمیشه جلوپاتو نگاه کنی ومن چنان تندتندرا میرم یه دفعه باخودم میگم خیلی تاریکه و احساس ترس میکنم خودمومیرسونم سرکوچه و طفل که توبغلم دارم میدم به مامانش میگم اینجاخیلی تاریکه واین علامت خوبی نیست بایدکاری کنم دست میندازم توجیبم یک چراغ دستی کوچیک میاد دستم ک نورش خیلی ضعیفه اماخیلی خوشحال میشم میگم نورش کمه ولی حداقل بهترشد لطفاتعبیرشوبگید؟
سلام.خواب دیدم تو یه کوچه که خیلی تاریک است راه میرم توبغلمم یه طفل کوچیکه یکی ازآشناهاست که مامانش نشسته سرکوچه، تاریکی به قدری سیاه وترسناکه که اصلا نمیشه جلوپاتو نگاه کنی ومن چنان تندتندرا میرم یه دفعه باخودم میگم خیلی تاریکه و احساس ترس میکنم خودمومیرسونم سرکوچه و طفل که توبغلم دارم میدم به مامانش میگم اینجاخیلی تاریکه واین علامت خوبی نیست بایدکاری کنم دست میندازم توجیبم یک چراغ دستی کوچیک میاد دستم ک نورش خیلی ضعیفه اماخیلی خوشحال میشم میگم نورش کمه ولی حداقل بهترشد لطفاتعبیرشوبگید؟
سلام.خواب دیدم تو یه کوچه که خیلی تاریک است راه میرم توبغلمم یه طفل کوچیکه یکی ازآشناهاست که مامانش نشسته سرکوچه، تاریکی به قدری سیاه وترسناکه که اصلا نمیشه جلوپاتو نگاه کنی ومن چنان تندتندرا میرم یه دفعه باخودم میگم خیلی تاریکه و احساس ترس میکنم خودمومیرسونم سرکوچه و طفل که توبغلم دارم میدم به مامانش میگم اینجاخیلی تاریکه واین علامت خوبی نیست بایدکاری کنم دست میندازم توجیبم یک چراغ دستی کوچیک میاد دستم ک نورش خیلی ضعیفه اماخیلی خوشحال میشم میگم نورش کمه ولی حداقل بهترشد لطفاتعبیرشوبگید؟
من خواب دیدم خودم تنها در یک جاده سیاه و تاریک راه میروم که حتی مه آلود بود و احساس گم شدن را میکردم و درخت های خشکیده و سیاه رنگی هم بودند
سلام من خواب دیدم ک نصف شب بود و خودمو یکی از دوستان صمیمیم داشتیم تو خیابونا را میرفتیم و یدفه معشوقه قبلیمو درحالی ک پرنده هم پر نمیزد تو کوچه دید و نمیدونم چرا وقتی دیدمش خودمو زود از چشمش دور کردم تهبیرش چی میشع؟
سلام خواب دیدم تو جاده ای میدوم و دوستم هم از پشت دارد همراه من میاید من جلو تر از دوستم بودم وچند تا سگ دیدم بعدهم رسیدم به یک تاریکی مطلق ونگران دوستم بودم که چطور خواهد آمد البته اون راه به نظر ما میان بر بود لطفا تعبیر کنیدممنون؟
من خواب دیدم یک شیر در خانه ما نشسته است من و شیر با هم دوست هستیم و خبر میدهند یکی از فامیل های ما فوت کرده است من شیر روکه بَغَلَم نشسته سرش را نوازش میکنم و بعد که میخواهم به خانه مادربزرگم بروم شیر نگاهم میکند و نمی گذارد ولی من بدون اینکه شیر بفهمد خانه را ترک میکنم و به خانه مادر بزرگم میروم و وقتی بیرون میروم هوا تاریک است انگار که نزدیک صبح است و حین رفتن میدوم و آدم های زیادی هم داخل کوچه هستند و به خانه مادربزرگم میرسم و مادر بزرگم در را باز میکند و من داخل میروم .وبعد از خواب بیدار میشوم
سلام من خواب دیدم که در یک جاده در شب درحال ورزش کردن بودم هرچقدر که جلوتر میرفتم تاریک تر میشد تا به یک جایی رسیدم که اونجا پر ادم بود و پر از چراغ
خواب دیدم ک با موتور توی ی مسیر اشنا و خیلی تاریک دارم میرم و چراغ موتورم فقط تا یک مقدار کمی جلوم رو روشن مبکرد و ی نفرم ترکه موتور بود ک نفهمیدم کیه
سلام من مدتیه مداوم در حال دیدن راه رفتن هستم الان نزدیک به شیش باره ک دارم خواب میبینم تو خیابون دارم راه میرم یا فرار میکنم از چیزی یا ناراحتم و در حال تاملم یا دنبال مکانی میگردم یا میخام برگردم خونه همش هم در شب در حال راه رفتنم تعبیر دقیق این خواب چیه؟؟
سلام من خواب دیدم تو خیابون هستم تو راه خونه بعد با دونفر که نمیشناختم سلام کردم همه جا تاریک بود ولی در ی خونه ایی پر از نور هایی رنگارنگ بود میشه تعبیرشو بهم بگین
سلام خواب دیدم تو شهرمون دارم راه میرم شب بود و من کل شهر و پیاده راه رفتم و همش تو دلم میخواستم یکیو ببینم و میخواستم از یه مسیری برم که اون ادمو شاید اتفاقی ببینم اما اصلا نشد از اون قسمت رد بشم و یهو راهم به خونه رسید و شب بود و مجبور شدم برم داخل خونه ولی به یه بهونه ای اومدم برم بیرون که بابامم اومد باهام و بعد دیدم من جلو تر دارم میرم مامان بابامم پشتم دارن میان من همش میخواستم در برم و برم اونجایی که میخواستم برم اما نمیتونستم و شب خیلی تاریکی بود
با سلام من تو یه اتاقی از خونه های قدیمی بودم که لانپش روشن بود و شامم و خوردم و اومدم که لامپ و خاموش کنم، کلیدهای لامپ دو پل بود که اومدم سمت چپیه رو بزنم وقتی زدم دو تیکه شد و نتونسم درستش کنم، از سمت تارزکی حیاط که از دالان طوری دار اتاق صداش شنیده میشد، حس میکردم یه هشدار میداد، هر چقد نزدیکتر میشد من ترسم بیشتر میشد به حدی شد که خیلی صداش نزدیک شد و منم از خواب بیدار شدم، این خواب و کابوس ترکیبی برا اولین بار تو عمرم بود دیدم، تعبیرش چی میشه؟
با سلام خواب دیدم توی یه کوچه ی خیلی تاریک دارم راه میرم که آشعالا رو بزار سر کوچه و سوار موتور بشم و راه بیوفتم اونقد تاریک بود که تو تاریکی هم دیدن چن نفری که حس میکردم اونجا دارن حرف میزنن برام سخت بود، بعدش موتور و روشن کردم و یه لحظه نزدیک بود تو چاله بیوفتم یه مردی کمکم کرد و منم به راهم ادامه دادم
با سلام وقتتون بخیر خواب دیدم جایی غریبه دانشگاه قبول شدم و کسی رو نداشتم و به خانمی مسن ۶۰ساله با لباس سفید اعتماد کردم و اونم منو راهنمایی کرد و بعد با خوش اخلاقی دعوت م کرد خونش و با او سوار ماشینم شدوقتی رسیدیم ماشین مدل بالام رو پارک کردم و پیاده با اون خانم رفتم خونشون و شوهرش ۷۰ ساله و یه پسر ۳۵ و یه دختر ۲۰ ساله داشتن و خیای باهام گرم گرفتند و خوش بودیم بعد از شام ازشون خداحافظی کزدم و از درب خانه زدم بیرون دیدم اون کوچه رو نمیشناسم ماشین م رو پیدا نمیکنم هرچی ریموت ماشین رو میزنم پیداش نمیکنم از مردم میپرسم فقط سرد و بی روح گردنشون رو بهم برمیگردونن ولی چیزی نمیگن و میرن و شب بود و صداهای مبهم و جیغ و داد و صداهای بم ترسناک میشنیدم...
با سلام وقتتون بخیر خواب دیدم در طبیعت و تو در جایی پر از درخت بودم که خواستم به خانه برگردم و را افتادم که هوا تاریک و بارانی شد و اون موقع به دو تا از از دوستام زنگ زدم که بیاین کمک اونها گفتنند نمیتونیم بیایم و در راه سگی جلو راهم آمد که بهم حمله نکرد و منم چوبی دستم بود و به راه خودم ادامه دادم و باران شدید و جاده کاملا تاریک و ی گوشی مبایل که چراغش روشن کردم و نور کمی داشت و ی چوب دستم بود و از خواب بیدار شدم
خاب دیدیم پیش ی مشاوره بودم بعد یکی ی قصر میده داشتم راه میرفتم تو خیابون خلوت بود شاید دونفر ادم بود دوتا ماشین ولی هیچ صدایی بگوشم نمیرسید بی سروصدا بود خیلی
سلام من خواب دیدم همراه مادر بودم که به سمت تاریکی و مکانی وحشتناک و عجیب میرفت و مرا باخودش میبرد .من راضی به رفتن نبودم اما اون ازمن خواست بهش اعتماد کنم و راهو ادامه بدم. این خواب را دوبار دیده ام همراه مادرم و بار بعد همراه دختر عمویم
خواب دیدم خواهرم مجردم عقد کرده ومن وهمسرم تو کوچه ای تاریک ک شب بود درحالی محکم منو بغل کرده باهم راه میریم..بعدش دیدم تو ماشین خودمونیم زیر درختای یک باغ تو روستاهای اطراف پارک کرده وهمچنان ازخاطرات ازدواجمون صحبت میکتیم دیدم شبه ممکنه یکی درماشینو بازکنه مزاحممون بشه خواستم قفل کنم دیدم قفل کرده همسرم
سلام من خواب دیدم تنهایی در کوچه و خیابان های تاریک که گاهی اوقات آدم های غریبه میدیدم و گاهی هم خلوته خلوت بود انگار همه خواب بودند یا هیشکی نبود راه میرفتم و گه گداری شروع به دویدن میکردم کوچه های عجیبی بود هی از پله ها بالا و پایین میرفتم ولی به جایی نمیرسیدم و یا کوچه های درازی بود ک ب جایی هم ختم نمیشد ک ی بار هم وارد ی خونه ای شدم ولی از اونجا ب بعدش رو اصلا یادم نمیاد چیشد
سلام من خواب دیدم توی خیابون تاریک دارم قدم میزنم و سرمم پایینه و بدون روسری هستم موی کوتاهی دارم(موهای خودمم کوتاهه ولی تو خواب کوتاه تر بود)انگار داشتم تو خواب وانمود میکردم ک پسرم ،چون آقا اون اطراف بود و من احساس خطر میکردم،ناگفته نماند ک من قدم زنان رفتم زیر یک تیرچراغ برق وایسادم
سلام من خواب دیدم که در یک جاده تاریک قدم میزدم و بیرون یک خانه ایستادم، از شخصی که در آن خانه زندگی میکرد کیک گرفتم و خیلی با خوشحالی از آنجا رفتم و وقتی از آنجا آمدم جادهی که تاریک بود روشن و چراغانی شده بود! تعبیر این خواب چیست؟
سلام من خواب دیدم که توی ی جاده در شب تنها دارم میرم و اون جاده برام خیلی آشناست و انگار قبلا این کار رو کرده بودم ، توی خواب بر خلاف حرف پدر و مادرم عمل کرده بودم و تنها بیرون رفته بودم و من در اون جاده هراسان بودم و از برخی چیزها میترسیدم ، ترس داشتم ک نکند بلایی سر من بیابد.
خواب دیدم که تو تاریکی دارم میرم یه نفر با نور دویید رفت انتهای جاده معلوم نبود یه زن چادری که چادرش سیاه بودم داشت میرفت من هی صداش زدم تا وقتی که نیمه برگشت دیدم یه حیوون درنده ای که تاحالا ندیدم رفت بالای تپه و نذاشت من به راه ادامه بدم فقط فرار میکردم .
خواب دیدم توبیابان تاریک راه میرم و فریادمیکشم ازترس کسی هم نبود بعد دونفرشدیم فریاد آواز میخوندیم
سلام خواب دیدم با شوهرسابقم در تاریکی شب با آدمای دیگه که نمیشناختمشون بچه هم باهامون بود توی تاریکی به سمت قبرستان میرفتیم من چراغ قوه روشن کرده بودم و جلوی پامو روشن میکردم دست یکی از بچه ها رو گرفته بودم و به سمت بالا تو تاریکی میرفتی بعد رسیدیم به قبرستان همه رفتن سر قبر ها ولی من قبری نمیدیدم تو خواب میدونستم که تو قبرستان هستم اما هیچ قبری نمیدیدم قبرستان روی کوه بود و شوهر سابقم و دیدم که در لبه پرتگاه نشسته گفتم چرا منو آوردی اینجا اما اون دیگه نبود بعد دیدم رو بلندی ایستادم و گرگها به سمتم میان بعد بیدار شدم لطفا تعبیرشو بگین فکرم خیلی درگیره ممنون
سلام روز بخیر خواب دیدم با عشق خود . وارد جاهای تاریک میشوم و چراغ ها روشن میشود .وجنیان به ما حمله میکند
سلام روز بخیر خواب دیدم با عشق خود . وارد جاهای تاریک میشوم و چراغ ها روشن میشود .وجنیان به ما حمله میکند