7 نکته برای عبور از بحران های میانسالی همسرتان
تمرکز بر روی خودتان و فرزندانتان، کلید عبور از بحران های میانسالی همسرتان است. برخی از افراد، بحران های میانسالی را هدایت می کنند؛ از آن یاد می گیرند و به سمت یک زندگی بهتر حرکت می کنند. ولی برخی از افراد، به افراد افسرده ای تبدیل می شوند و درد زیادی را به خانواده هایشان تحمیل می کنند.
اینکه همسر شما بر روی بحران های میانسالی اش کار کند و به کسی صدمه ای نزند؛ علامت این است که به نوع خاصی این تغییرات را پذیرفته است. این تغییرات، ممکن است شما را شگفت زده کند و فکر کنید که چه کاری برای کمک به خود و همسرتان می توانید انجام دهید. کمک به خودتان، برای عبور از بحران میانسالی همسرتان، کار آسانی نیست؛ اما، اگر گام های درستی را بردارید؛ این کار شدنی است.
دقت کنید که چگونه بدون ایجاد آسیب، بحران های میانسالی همسرتان را هدایت کنید.
گام هایی برای مقابله با بحران های میانسالی همسرتان
1.روی خودتان و فرزندانتان تمرکز کنید.
شما می توانید بر روی خودتان یا همسرتان کار کنید. اما باید بدانید که هیچ کنترلی برآنچه که همسرتان انجام می دهد؛ ندارید و فقط روی کارهایی که خودتان می توانید انجام دهید کنترل دارید. با فعالیت های لذت بخش زمانتان را پر کنید تا از رفتارهای پرتنش همسرتان دور بمانید. اگر در خانه تنشی وجود دارد؛ خود و فرزندانتان را از محیط خانه دور نگه دارید. یک سرگرمی جدید پیدا کنید و فرزندانتان را با این فعالیت ها مشغول کنید. تنها کاری که باید انجام دهید؛ این است که خود و فرزندانتان را از قربانی شدن به خاطر بحران میانسالی همسرتان در امان نگه دارید.
2. مرزهای مشخصی با همسرتان تنظیم کنید.
یکی از راه هایی که می توانید از رفتارهای بد همسرتان که باعث ایجاد تنش و استرس در زندگیتان می شوند؛ دور بمانید؛ این است که مرزهایی در زندگیتان تنظیم کنید و به این حد و مرزها پایبند بمانید. اگر همسرتان به شما خیانت می کند؛ اجازه بدهید بداند که شما دلتان نمی خواهد وارد این بخش از زندگی اش شوید. به همسرتان بگویید که نمی خواهید چیزی در مورد رابطه اش با شخص دیگری بدانید. مطمئن باشید که شما وارد یک مثلث عشقی نخواهید شد.
اولین غریزه شما ممکن است این باشد که این شخص را پیدا کنید و یا جاسوسی شوهرتان را بکنید. ایمیل هایش را بخوانید و سعی کنید همه رازهایش را کشف کنید. حقیقت این است که وقتی بحران میانسالی پیش می آید؛ همسر شما بدون توجه به احساسات شما، هرکاری را که بخواهد انجام می دهد. پس اجازه بدهید برود و قبول کنید که شما هیچ کنترلی روی این قضیه ندارید. فقط اجازه ندهید که این رفتارها، باعث تغییر در سبک زندگی شما شوند.
3. عصبانیت خود را به روش سالمی پردازش کنید.
احتمالا شما با رفتارهای همسرتان بسیار عصبانی می شوید؛ این عصبانیت شما کاملا طبیعی است. یک عکس العمل طبیعی دیگر، طعنه زدن به همسرتان است. این کار شما تنها باعث می شود در کوتاه مدت احساس بهتری داشته باشید.
بیرون ریختن احساساتتان، رفتار همسرتان را عوض نخواهد کرد و منجر به ایجاد درگیری در خانواده می شود. بهترین کار، این است که از شر عصبانیتتان بدون رفتار پرخاشگرانه ای خلاص شوید. به کلاس کیک بوکسینگ بروید؛ یک عروسک چوبی درست کنید و آن را سورخ سوراخ کنید. این کارها، رفتارهایی برای مقابله با عصبانیت هستند تا به روشی غیر منطقی با همسرتان برخورد نکنید. فقط باید بدانید هیچ رفتار پرخاشگرانه و فریاد و یا گریه روی همسرتان تاثیر ندارد و او باید از این مرحله گذر کند.
4. گفتگو با همسرتان را در مورد مسائل رابطه تان شروع نکنید.
ممکن است شما ازدواج فوق العاده ای داشته باشید. ممکن است زوجی بوده اید که در مورد مشکلاتتان صحبت می کرده اید. اما شما دیگر آن زوج ایده آل نیستید و نباید انتظار داشته باشید که همسرتان در مورد مشکلات رابطه تان کاری کند. اگر همسرتان از شما دوری می کند؛ اصرار کردن برای صحبت در مورد رابطه تان شما را از او دورتر خواهد کرد.
همسر شما دچار تغییراتی شده است که باعث شده علاقه اش را به شما از دست بدهد. خیلی غم انگیز است اما این مسئله حقیقت دارد. هرچه بیشتر تلاش کنید تا درباره وضعیت صحبت کنید؛ بیشتر از همسرتان فاصله خواهید گرفت.
اگر در حین عبور از بحران های میانسالی همسرتان هستید و همزمان، او سعی می کند از شما فاصله بگیرد؛ شما نیز از همسرتان فاصله بگیرید. این طبیعت انسان است که به هرچیزی که نتواند برسد، طمع داشته باشد. به زندگیتان ادامه دهید. به بیرون از خانه بروید و همسرتان را شگفت زده کنید که چرا روی او تمرکز ندارید.
5. بدون قضاوت به حرف هایش گوش کنید.
کار آسانی به نظر نمی رسد؛ اما این کار تاثیر زیادی در روابط زوج های متاهل دارد. اگر همسرتان با شما صحبت می کند؛ بدون قضاوت به حرف هایش گوش دهید. همسرتان در حال شرح روحیاتش است و کلید اصلی نزدیک شدن به او این است که به حرف هایش گوش دهید. هر فکری که در مورد احساس همسرتان دارید؛ باید نزد خودتان نگه دارید.
حتی اگر همسرتان حرف های نامربوطی در مورد شما می زند؛ چیزی نگویید. سعی نکنید به آن ها بگویید که تفکر غلطی دارند. این شیوه عادلانه به نظر نمی رسد؛ اما، اگر می خواهید ازدواجتان را حفظ کنید؛ بهترین راه حل، همین است.
6. به یک روانشناس مراجعه کنید.
درست است که همسر شما به روانشناس احتیاج دارد؛ اما انتظار نداشته باشید که بخواهد به مشاور مراجعه کند. به احتمال زیاد همسرتان فکر می کند که شما مشکل دارید. بهترین کار این است که یک مشاور خوب پیدا کنید و خودتان با او صحبت کنید.
اگر به حمایت نیاز دارید؛ خانواده و دوستانتان گزینه های خوبی هستند. اما، در مورد مسائل ازدواج و همسرتان، نمی توانند کمکتان کنند. حتی ممکن است به شما آسیب بزنند. چون شما را دوست دارند و نمی خواهند از طرف همسرتان آسیبی به شما برسد. به همین دلیل، ممکن است توصیه کنند که همسر دیوانه تان را ترک کنید. اگر می خواهید ازدواجتان را حفظ کنید؛ نباید روی شعله های آتش سوخت بیشتری اضافه کنید.
7. هرکاری را که فکر می کنید درست است؛ انجام دهید.
اگر همسر شما، به انتهای عمیق بحران های میانسالی رسیده است؛ شما دو انتخاب دارید. اگر همسر شما با شخص دیگری درگیر شود؛ شروع به خرج کردن پول هایش برای این شخص می کند و یا خیلی بدرفتار می شود. در این مرحله نوبت شماست که اقدامی بکنید. دو انتخاب دارید: می توانید بمانید و امیدوار باشید که این بحران را پشت سر بگذارید و یا بروید و با طلاق گرفتن، زندگی جدیدی برای خودتان بسازید.
باید به یاد داشته باشید که مهم نیست کدام راه را می روید؛ نکته مهم این است که تصمیمی بگیرید که در آینده شرمنده و پشیمان نشوید. به عبارت دیگر، چون همسرتان قربانی بحران های میانسالی شده است؛ لازم نیست که شما هم خودتان را قربانی کنید.
منبع: liveabout
ترجمه : توپ تاپ