عکس نوشته صد نامه فرستادم + شعر
عکس نوشته صد نامه فرستادم + شعر ، یک آلبوم ویژه و ناب از توپ تاپ است که شامل جملات کوتاه عاشقانه ، شعرنوشته های زیبا در وصف یار یا معشوق است ، شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که برای بدست آوردن یار تلاش های زیادی کرده باشید و نامه های احساسی فراوانی را نوشته باشید ، این مطلب از سایت نیز با همین مضمون یعنی (صد نامه فرستادم ) تهیه شده است.
جانا به غریبستان چندین به چه میمانی بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی
گر نامه نمیخوانی خود نامه تو را خواند ور راه نمیدانی در پنجه ره دانی
بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی
ای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته از دام جهان جسته بازآ که ز بازانی
هم آبی و هم جویی هم آب همیجویی هم شیر و هم آهویی هم بهتر از ایشانی
چند است ز تو تا جان تو طرفه تری یا جان آمیختهای با جان یا پرتو جانانی
نور قمری در شب قند و شکری در لب یا رب چه کسی یا رب اعجوبه ربانی
هر دم ز تو زیب و فر از ما دل و جان و سر بازار چنین خوشتر خوش بدهی و بستانی
از عشق تو جان بردن وز ما چو شکر مردن زهر از کف تو خوردن سرچشمه حیوانی
هزار نامه نوشتی
هر نامه با نام من آغاز می شد
هر شکوه تو ، آخرش گلایه می شد
قصر رویایی تو ، کلبه محزون من بود
سادگی رنگ نگاهت ، آسمانت رنگ من بود
زنگ صدای پر ز عشرت
آغاز نامه های تازه ات بود
من فریب چشم نازت
آسمانم درگیر با تو بودن بود
زخم هر قافیه های نامه ات
بند بند سادگی های دلم بود
با آنکه صدای زخمی من
از کنار جاده آشکار بود
با آنکه دست آفتاب سوز من
شاه بیت شخم زن نامه ات بود
با اینکه هنوز شخم میزنم
خاطراتت که جان از کف ربود
هزار نامه نوشتی
هر نامه با نام من آغاز می شد
این نامه آخر غریبانه ربود
نام من در آخر نامه
کنار کلمه بدرود
جا خوش کرده بود ...
نامه نوشته ام برات
از این دل دیوونه
که تنگه واسه ی تو
خدا خودش میدونه
تو نامه ام نوشتم
که خیلی دوست دارم
می خوام باشی کنارم
که من تورو کم دارم
برای زنده موندنم
تو بهترین بهانه ای
فرشته ی خوب خدا
زندگی دوباره ای
اشکای من به حرمتِ
نگاه تو، بارون شدن
دارن که آروم می بارن
قصه ی عشق و می خونن
نوشته ام که گلدونا
تنگه دلاشون واسه تو
قناریا کنج قفس
گریون و زارن واسه تو
آخر نامه هم تورو
سپردمت من به خدا
من التماست می کنم
هیچ وقت منو تنهانذار..
هزاران بار خواندم تا به آخر نامه های تو
نخواندم فال خود اما میان نامه ی چشمهای تو
نیامد یک غزل حتی دمی بر این زبان بی تو
بیا تا هر غزل آمد بریزم من به پای تو
نشانی ها گرفتم من که بینم لحظه ای رویت
به هرجاسرزدم ای گل ندیدم رد پای تو
سرای این تپش هرگز نماند خالی از یادت
مدام در طول امواجش تپد تنها برای تو
ندارم جز تنی رنجور که روی دست من مانده
بدان جانی ندارد تا کنم روزی فدای تو
دعاهای شب و روزم ندارد یک اثر حتی
بیا ای نازنین هستم نیازمند دعای تو
کدام مرهم کند درمان تن بیمار بیماران
تو گر آیی شفا یابند به دست پرشفای تو
به یادت می روم گاهی کنار برکه ای اما
دلم آرام نگیرد جز کنار آبی دریای تو
چشاتو ببند و برو از اینجا
دیگه حرفی نمونده بینِ ما
هر چی بود تموم شد و دلم شکست
حیف این دل که یه عمر به پات نشست
گریه های شب آخر،نامه های لای دفتر
هق هق آسمونو ،گلای قرمز پرپر
رد پای خیس تو تا ته کوچه
یه دل اسیر غم ها تا ابد تنها می مونه
تو چشات لحظه آخر،غبار عشقو دیدم
می دونستم عاشقی،تا ته این خطو دیدم
یادته همدم شبهای غمت؟
همدم سیاهی شبهای ماتمت؟
شبایی که دل تنهات کسی و نداشت
برای تنهاییاش مونس وغمخواری نداشت
آخرین باری که از اول، آخر نامه ات را خواندم
اولین باری بود که برای آخرین بار
به حرف های جدی نامه ات خندیدم
به آخرین حرفی که برای اولین بار نوشته بودی
و اولین نامه ای که برای آخرین بار خواندم
خوب می دانم که اول و آخر نامه ات
حرف از آخرین دیدار و اولین خداحافظی است...
هر چقدر می خواهی
دروغ بگو
باور می کنم
مثل امضای آخر نامه ات
که گفتی از خون است
و طعم آب انار می داد
گردآورنده: توپ تاپ