عکس نوشته وقتی سرت شلوغه
عکس نوشته وقتی سرت شلوغه شامل جملات و یا متن نوشته هایی کوتاه و کنایه داری است خطاب به افرادی که از آن ها بخاطر توجه کم و یا سرد شدن روابط آن ها در طول زمان گفته یا نوشته می شود ، آلبومی زیبا و جدید از عکس پروفایل های وقتی سرت شلوغه در طراحی های مختلف در این مطلب از توپ تاپ تهیه شده است که امیدواریم از دیدن آن لذت ببرید...
***********************
***********************
***********************
***********************
***********************
***********************
***********************
***********************
***********************
***********************
***********************
باید خوابم باکره بماند
در این
شلوغی نفسها...
امشب نیز از خلوت
پنجره ی باز تو رد چشمان تو
را می ربایم بی محابا...
انتظار دارم
تکه ای از یادم
پشت نگاه تو جا مانده باشد...
کاش تمام حواسم را پشت این دریچه های شیشه ای برای خودت جمع کنی...
تو عبور بی حضور ثانیه
تو شلوغی سکوت این شبام
توی دلمردگی هر نفسم
من دارم به عشق تو
چه صادقانه می رسم..
گاهی از خودم بهانه می گیرم
که چرا همش دارم فقط ستاره می شمرم
من که هیچ وقت به ستارم
تو شلوغی سکوت این شبام نمیرسم!
من دارم تو عشق تو جون می بازم
چه کلام یاوه ای
آخه جون من تویی
من دارم تورو به عشقت می بازم
وقتی از شلوغی سکوت این شبام پل می زنم
به فرداها؛
به سپیدی سیاه دفتر خاطره هام؛
جایی که چشمای من
طلوع چشماتو ندید؛
می رسم به دختری که اون منم
که فراری از شلوغی سکوت هرشبم
اون منم که واسه خورشید چشات خیلی کمم...
شلوغی همیشه
باعث گم شدن نمی شه
شلوغ که می کنی
تازه پیدات می کنم
دیده می شد در شلوغی شهر
گرگ، کفتار، روباه
زاغ در گوش زغن چیزی می گفت
طاووس از دماغ فیل افتاده بود
سگ مانکن شده بود
مرغ می خرامید به ناز
وبرای خروس بیگانه قدقد می کرد
خبری از اسب نبود
دیدم دلم گرفته
هوا ی گریه دارم
تو این غروب غمگین
دور از رفیق و یارم
دیدم دلم گرفته
دنیا به این شلوغی
این همه آدم اما
من کسی رو ندارم
دیدم غروبه اما
نه مثل هر غروبی
پهنا ی آسمونو
هرگز ندیده بودم
از غم به این شلوغی
دیدم که جاده خسته س
از اینکه عمری بسته س
اونم تموم حرفاش
یا از هجوم بارون
یا از پلی شکسته س
اونم تموم راههاش
یا انتها نداره
یا در میونه بسته س
من و غروب و جاده
رفتیم تا بی نهایت
از دست دوری راه
یکی نداشت شکایت
گم شدیم از غریبی
من و غروب جاده
از بس هوا گرفته
از بس که غم زیاده
پر از غبار غم بود
هر جا نگاه میکردی
کی داشت خبر که یک روز
میر ی که برنگرد ی
تنها منم . آنکه در شلوغی بر خود فرو رفته , آن منم
آنکه نداند که چه خواهد,بر که ماند بر چه ماند , آن منم
آنکه در هلهله سکوت شب بیدار است تنها منم
آنکه خدا ز شکوه اش شاکی شده
دوست در پی غمش حیران شده
آن منم/ تنها منم
زین آنکه شعف در دل نهی
میل خود بر دل دهی
پای کوبی ز مستی بر زمین ☻ زسرخوشی هیهات کنی
دراین شلوغ بیکسی بهانه کرده دل ترا
کنون که شوق دیدنت رها نمی کند مرا
شراره میزند بجان بسینه دل نفس زنان
دود به اشتیاق تو ، رها نمی کند ترا
در انتظار روی تو نظاره میکنم به ماه
سپیدی جمال او اثر نمی کند مرا
زچشم تو سیه شود تمام روزگار من
ولی دوچشم مست تو نظر نمی کند مرا
نزدیک به آنچه نامش را هیاهو نهادی
و در این تنهایی شلوغ
دارم نگاه می کنم
به آرامشی که دارد میخندد
همین نزدیکی
بهار است و شلوغ است و مرگ .....
می خندد کنارم همه.....
یاس ها له اند زیر پای ما
شلوغی خیابان بهانه است
چقدر زیر پای ما علف سبز شود تا
شویم سیلی خور شهوت اجتماع
با توام چرا هرروز خود را گول میزنی؟
چرا توجیه میکنی ای بهار شلوغ
البالو های نوی بازار خون منند
بهار شلوغ هزار مفسده.........
تو از خویشتن پُری، جای خالی کجاست؟
صفایی و سفره، چای خالی کجاست
تمام دلت، رنگ، شیشه ، و آیینه است
سکوتت شلوغ است، جای خالی کجاست
تهیه کننده: توپ تاپ