عکس نوشته بگذار بگذرد این روزها برای پروفایل
بگذار بگذرد روزهایی که روز ما نیست روزگاری روز ماهم میرسد ، آلبوم عکس نوشته های زیبا و خاص ،این مطلب از توپ تاپ اختصاص دارد به موضوع بگذار بگذرد ، در ادامه برای دانلود تصاویر همراه باشید...
بگذار وبگذر د
مرا با حال خود بگذار بگذر
خرابم من،ازاین آوار بگذر
سرک تا کی کشی بالا وپایینم
بیا روزی از این رفتار بگذر
غلافش کن همان کج تیغه جورت
ازاین رفتار چون تاتار بگذر
اگرگفته کسی حرفی،تو مشنو
مکن باور ازاین اخبار بگذر
وجودم غم، زغم لب ریز دردم
به غمخواری بیا ،این بار بگذر
وفا آموز ومهر ومهربانی
زتاراج دل بیمار بگذر
سواره می روی مشتاب جانم
من وامانده را مگذار ،بگذر
دراین بازی اگر کردم خطایی
مکن اخراج و زین اخطار بگذر
من مست خراب را زین مکان بگذار و بگذرد
من دیوانه را در این جهان بگذار و بگذر
من بیمار را در غوطه ی درد
به حال مرگ ضعیف و ناتوان بگذار بگذر
چقدر دیوانه وار گفتی که هستم تا قیامت
مرا در بین راه نامهربان بگذار و بگذر
هنوزم نقش تو بر جسته مانده در دل من
مرا در این زمان واین مکان بگذار بگذر
چه روزهایی که گفتی عاشقت هستم همیشه
دگر پیر و زمین گیرم نباشم من جوان بگذار و بگذر
امشب غزل هایت ندارد مشتری بگذار و بگذرد
گرم است بازار و بساط ساحری بگذار و بگذر
دیگر مگو از داد و از بی داد و شورانگیز و شهناز
شد جور دیگر نغمه ی خنیاگری بگذار و بگذر
چون پیر چنگی باش و بشکن ساز بد آواز و آهنگ
رو کن به گورستان ازین خود باوری بگذار و بگذر
شاید سروش آمد به خواب ِ میر و روزی شد مقرر
بر خیز ای مومن! جهان کافری بگذار و بگذر
وقتی گنه ناکرده کردی اعتراف ِ جرم ِ سنگین
چون ابلهان دیگر چرا ناباوری، بگذار و بگذر
فرجام خواهان صف به صف در انتظار ِ واپسین حکم
چشمان قاضی بسته شد ، کور و کری بگذار و بگذر
بی هوده می کوشی به هر گوشی مگو راز دل تنگ
سر در گریبانی! پریشان خاطری بگذار و بگذر
بر خیز و کوته کن سخن، این گفت و گو پایان ندارد
ای ((بی نشان)) هم ناظری هم شاعری بگذار و بگذر
با دستان خود
به قتل عشق تو نشستم ،شاید
اندکی از غرور شکسته ام
ترمیم شود!!!
تو را اینگونه نمی خواهم
لحظه ای بودن و
هزار لحظه نبودنت !!!
مرا بگذار و بگذرد.....
من تاب اینگونه
بود و نبودت را ندارم .
مرا بگذار و بگذر.....
بگذار و بگذرد
گاهی خودت را
گاهی دیارت را
گاهی تمام تعلق خاطرت را
شاید،شاید او بسوی تو قدمی برداشت.
پ.ن: آدما همیشه از یه خیابون خاص خاطره دارن.
انگار تمام وجودشون رو اونجا جا گذاشتن.
ای باد سبک سار مرا بگذر و بگذار
هشدار که آرامش ما را نخراشی
هشدار که آرامش ما در سر گیسوست
آن دم که تو صد یار به گیسو بتراشی
زخمی بزن ای چلچله راه نشابور
وقتی که تو با یار و ز اغیار نباشی
سرچشمه هر چشمه سکون شد به کلامت
حاشا که به جز یار به گفتار نباشی
آویزه هر پلک تو ای مخزن اسرار الهی
فیروزه گریان یکی برکه کاشی
گر دست به انوار توام ماه بلندم
امید بر آنم که تو روزی به دلم طره بپاشی
گردآورنده: توپ تاپ