عکس نوشته درد عشقی کشیده ام که مپرس
تقریبا برای یکبار هم که شده شاید این جمله را شنیده باشید ( درد عشقی کشیده ام که مپرس ) یک عاشقانه ی زیبا و خاص است که بین عاشق و معشوق هایی به کار می رود که در روابط عاطفی خود دچار بحران ها و یا هجران های مختلفی شده اند و بسیار پیش آمده که در این باره شعر سروده اند ، گلگی کرده اند و یا غم خورده اند ! گالری عکس نوشته و متن های مربوط به همین موضوع نیز در این بخش از سایت آمده که در ادامه شاهد خواهید بود.
درد عشقی کشیده ام که مپرس *** زهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار *** دلبری برگزیده ام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش *** می رود آب دیده ام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش *** سخنانی شنیده ام که مپرس
سوی من لب چه می کزی که مگوی *** لب لعلی گزیده ام که مپرس
بی تو در کلبه ی گدایی خویش *** رنج هایی کشیده ام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق *** به مقامی رسیده ام که مپرس
آنقدر نزدیکم شدی عشقت سرایت کرد...
درمان ندارد درد عشق بایست عادت کرد"
گل خزان گشت و وصل یار نشد
هیچ کس شاهد بهار نشد
عمر بگذشت و هیچ مه روی
مونس قلب بی قرار نشد
روز ما شد سیه ز ره پای
بدتر از این به روزگار نشد
ای که مشتاق ماه رویانی
حاصلت غیر انتظار نشد
مدعی درد عشق کی داند
در ره لیلی چون غبار نشد
عشق درد است درد بی درمان
دل سپردن به اختیار نشد
اندراین راه هر که صبر نکرد
شامل لطف کردگار نشد
عاشقان خواجه گان درگاهند
برتر از عشق افتخار نشد
برگو کجاست آن همه لطف و ترانه ات ؟
آن حرفهای خوب و تر وعاشقانه ات ؟
از درد عشق لب چو گشودی برای یار
بر دیده ات چکید اشک دل دانه دانه ات
دلگیر و ناامید بدی از جفای دوست
از این سرشت شوم و سکون زمانه ات
گل گشته ای چه سود که از آن همه صفا
چیزی نصیب من نشد از آن جوانه ات
دریا دلی ودو دریا اسیر توست
لنگر کجا بکوبم وبینم کرانه ات ؟
ای آتشین نگاه بیفروز عشق خود
تا همچو شمع سوزم وگیرم زبانه ات
به پی خویشتن داری کنید ای عاشقان با درد عشق ،به رهی رفتم
سراب و تباهی ببود سهمم
بگفت عالمی ، در ره رفته
برگشت و پشیمانی نبود راهم
حرص و طمعم، در پی عشقم
جای پای رفته را محکم و محکم
تلاش عشقم نبود حاصل
شعله امید ، دردلم زنده
در ره عشقم،پیرترو پیرتر
تا دمِ مرگم ، به پی عشقم
حاصل عشقم،معبود یکتا
به دمِ مرگم ، نکته مبهم
خویشتن داری کنید ای عاشقان با درد عشق گر چه ما باری نهایم از عشقبازی مرد عشق
ما همه دعوی کنیم از عشق و عشق از ما به رنج عاشق آن باید که از معنی بود در خورد عشق
دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست گر دردمند عشق بنالد غریب نیست
دانند عاقلان که مجانین عشق را پروای قول ناصح و پند ادیب نیست
هر کو شراب عشق نخوردیست و درد درد آنست کز حیات جهانش نصیب نیست
درد عشق از تندرسیت خوشترست ملک درویشی ز هستی خوشترست
عقل بهتر مینهد از کاینات عارفان گویند مستی خوشترست
خود پرستی خییزد از دنیا و جاه نیستی و حقپرستی خوشترست
تهیه کننده: توپ تاپ