Fatemehsays:

خواب دیدم که زخمی هستم ودر فرودگاه مراقب وسائل و چمدان های خانواده ام هستم

آناsays:

خواب دیدم قرار بود به کره جنوبی سفر کنم ولی بعد مسئولان آنجا گفتند عقب افتاده و چندساعت بعد پرواز است

مهدیsays:

.سلام . من خواب دیدم کسیو که دوستش دارم بعد سال ها توی فرودگاه میبینم که منتظر کسی هست و بهش میگم که بالاخره بهت رسیدم بعد این همه وقت .تعبیرش چی هست؟

مهرنازsays:

سلام. خواب ديدم براي ادامه تحصيل قصد رفتن به كشور آمريكارو دارم با عجله همه وسايلامو جمع كردم وشب با چندتا از خاله هام به فرودگاه رفتم ولي مامانم مدام در حال گريه كردن بود حتي تا كنار هواپيما هم باهم بود و گريه ميكرد منم از اين بابت خودم داشتم گريه ميكردم تو اين سفر قرار بود بادختر يكي از اقوام با هم بريم آمريكا ولي من اصلا اونو نديدمش فقط ميگفتم كه اون زوتر از من سوار هواپيما شده . تعبير خواب من چيه؟ ممنون.

امیر صمیمیsays:

سلام خواب دیدم با پدر و مادر و چند تا از اقوام و یه سری از بازیگرا تو فرودگاه بودیم از مسافرت برگشته بودیم منتظر تاکسی بودیم انقدرررررردم چمدان داشتیم که هیچ تاکسی ما را را نمیبرد آخر سرم یه تاکسی واسه چمدونا گرفتیم یه دونم واسه خودمون و رفتیم سمت خونه خواهرم

فریباsays:

با سلام خواب دیدم رفتم دانشگاه و دارم اماده میشم که پرواز کنم تا راحت به مسیر برسم و از بالای چند تا دانشجوی پسر و خوب و اروم پرواز می کردم ولی دانشجویان می گفتند چه خوب ولی تازه پرواز یاد گرفته بعد که به مسیرم رسیدم اطراف چند تا درخت نزدیک خابگاه.. همیشه موقع دیدن خواب پرواز ترس دارم که نتونم بیام زمین ولی خیلی هم خوب اومدم..

حانیهsays:

من هرشب بااسترس کنکور میخوابم ..دیشب خواب دیدم اون دانشگاهی ک میخواستم قبول شدم و توفرودگاه منتظر هستم تا ساعت پرواز بشه و برم به اون شهری ک قبول شدم و ساعت پرواز شد و من رسیدم ب اون شهر

یاسمنsays:

سلام خواب دیدم میخوام با یه نفر برم کانادا رفتیم فرودگاه کارای بلیطمو انجام دادم نشستم رو صندلی پشیمون شدم..رفتم که برم بلیط رو پس بدم که مامانم زنگ زد ناراحت بود گفت بیا زود خونه..منم الکی میگفتم دارم میرم دیگه حرکت کردم‌.. که دختر برادرم کوچیکه پاهام رو گرفتدچسبید بهم گفت بیا بریم خونه..

نداsays:

سلام ببخشید من خواب دیدم تو فرودگاه مامور چک کردن مردم بودم

بنفشه شاهیsays:

خواب دیدم با دوست پسرم توفرودگاهم قراره بریم یکی از شهرهای نزدیک کردستان مسافرت.یه دفعه ای مسافرت پیش اومد و من خوشحال بودم

دختر مجرد 25سالهsays:

شب خواب دیدم با همکارانم به ی سفر خارجی با هواپیما سفر میکنیم. یادم نمیاد چ کشوری.بعد فرود باهم دیگه خوشحال میریم خرید لباس. بعد اونجا رییسمون اعلام میکنه ک فرم فلان رنگ بگیریم برای اموزشگاهی ک همه اونجا درس میدیم. مرسی از زحماتتون. تعبیرش چیه لطفا بگید؟

عسل 23says:

سلام من دیشب خوابی دیدم وهیچی دربارش تو نت پیدا کردم. خواب دیدم اقای رییس محل کارم داره ازم درباره عملکردم و کارم تعریف میکنه جلو خواهرش ک مدیره اونجاس ولی یواشکی برا خواهرش چشمک میزنه بنشونه اینکه این تعریفه الکی هست. منم تو خواب ناراحت میشم. تعبیرش چیست؟

خاطرهsays:

سلام من خواب دیدم خواهرم میاد خونه مون و از سونوگرافی برگشته در واقع در خواب میبینم بارداره. فقط همین. تعبیر داره این خواب؟ خواهرم در واقعیت متاهله و بچه ای فعلا نداره

علی آتشیsays:

معمولاً خواب میبینم میرم فرودگاه اماموفق به سوارشدن به هواپیما نمیشم یا اگر میشم هم در ارتفاع پایین پرواز میکنه

بیتاsays:

سلام بر شما. من خواب دیدم کسی ک دوس دارم و مجرده تو خواب زن داره و با صدا زدن بچه اش در خواب باعث ناراحتی من میشه که اونجا ایستادم کناره ها . تعبیرش چیه؟ سپاسگذارم

علیsays:

خواب دیدم یه هواپیما تو حیاط خونمون سقوط کرد و خلبان صحیح و سالم از هواپیما اومد بیرون.دوباره پشت همین موضوع خواب دیدم یک نوزاد را دزدیدن و همین خلبانه داشت دنبالش میگشت.

فاطمه ذاكرsays:

سلام من خواب ديدم در فرودكاه هستم و انتظار نشستن در هواپيما

سناsays:

من خواب دیدم فرودگاهم موهامو عین بچه ها دوطرفه بافتم و قیافم خیلی دوست داشتنی و زیبا شده بود مشغول بودم که یهو صدای کسی که سالها عاشقشم و رفته خارج کشور وندیدمش صدای اونو شنیدم برگشتم دیدم پشتم ایستاده بلیط میگیره شوکه شدم زود رفتم دنبالش ببینم واقعا خودشه یا نه تا دیدم خودشه بلوز شلوار بودم خجالت کشیدم و چادر قدیمی مادربزگمو کردم سرم بهم چادر خیلی میومد از دور هی بهش نگاه میکردم ولی طوری رفتار میکرد که اصلا توجه نمیکنم

امير محمدsays:

سلام من خواب ديدم كه همراه مادر و خواهرم در يك فرودگاه خارجي بوديم و ظاهرا عربستان بود!فقط در حال چرخ زدن توو فرودگاه بوديم و ادماى زياد خارجى و اروپايي را ميديدم منتظر بوديم تا نوبت پرواز ما شود! توو خواب ميدونستم كه ظاهرا قراره به امريكا بريم! تعبير خاصي داره؟

سید محمد ضیاsays:

من قبل اذان خواب دیدم یه اقایی که از دوستان قدیمی من هست اومد تو یه سالنی گه همه جمع بودن و همه افراد مشهور بودن به یه زنی گفت از شما بعیده این رفتارها زنه یکی از باریگران سینما بود بعد تو تصویر بعد زنه پرستار بود و یکی توطیه کرد براش که من تو خواب نظرم به همون دوستم بود که اون ادم اجیر کرده که اون پرستاره تو پلها داشت میرفت پایین که پودر لباسشویی و اب ریختن که طرف زمین خورد و دست و پاش شکست بعد تو یه تصویر دیگه دیدم که چند نفر را دارن میفرستن المان برا بهبود و سلامتی بخصوص این خانمه یکی از و دو نفر دیگه هم بودن من هم قرار بود بدم دلیلشا نمیدونم ولی فک کنم بخاطر محافظت بود که المان فیلم فرستاده بود برا ایران که این فیلم فرهنگ ماست و اگر میتوانید قبول کنید بفرستین و این که قبل ایران با ما دوست نبوده و چند بار موشک فرستاده و اگر تکرار شه حمله میکنیم من داشتم صدای این را میشنیدم این بود خواب من با تمام جزییات لطف کنید برام تعبیرش کنید ممنون میشم

نفس تهرانیsays:

سلام،خواب دیدم با چند تا از آشنایان قصد رفتن به فرودگاه رو داریم و پیاده از یه مسیر مثل بیابون رد میشدیم شب بود و همه جا هم تاریک.وقتی رسیدیم انگار چند نفر با اسلحه داشتن تیراندازی میکردن و انگار جنگ بود بعدش هم برگشتیم و داشتیم فرار میکردیم.

ساراsays:

در فرودگاه بودم .شالی به رنگ سبز سیدی به سرم بود و دامن سفید رنگی پوشیده بودم .یک شخص مهم که بادیگارد داشت رو هدایت میکردم و باهاش صحبت میکردم. هواپیما در ساحل یک اقیانوس بود و مردم برای سوار شدن هجوم بردند.ما نظاره گر مردم بودیم. ولی من و اون خانم معروف با بادیگارد ها خیلی شیک وارد هواپیما شدیم .کسی اومد و لباسهای اون خانم معروف رو به من و خواهرم داد.خواهرم نمی‌خواست به من بده .ولی من تور سر اون خانم رو ازش گرفتم. تور لباس عروس که خیلی روش کار شده بود.

مرضیهsays:

من 2 ماهه جهت تحصیل خارج از ایرانم تنها زندگی میکنم؛ خواب دیدم که باید به یک شهر دیگه سفر کنم و برادر و مادرم هم بودن میگفتم بهشون که زود چمدونمو ببندید که وقت زیادی ندارم و باید برم فرودگاه؛ توی فرودگاهم تمام فامیل و دوستام هم بودن که میخاستن سوار هواپیما بشن و ازمون آزمایش خون و بارداری گرفتن و مشخص شد دخترخالم بارداره و بچش به دنیا اومد و اسمشو گذاشت عثمان، که من بهش میگفتم آخه چرا این اسم ما که شیعه هستیم؛ من هم برای سفرم نگران بودم چون به استادم اطلاع نداده بودم که دارم میرم و اجازه ازش نگرفته بودم و دائم نگران بودم که وقتی رسیدم به مقصد چطوری به استادم بگم؛ که متوجه شدم پرواز من چند روزه است. و پیش خودم گفتم خوب شد؛ توی این مدت هم سر صبر وسایلمو جمع میکنم هم به استادم اطلاع میدم

احمد وفاییsays:

با سلام . خواب دیدم جایی منتظر هستم شاید جایی مثل فرودگاه دقیق نمیدونم ادمای زیادی هم اونجا نشسته بودن و منتظر بودن ، یه برج بلند با معماری زیبا دیدم انگار قرار بود انجا بریم بعد یدف یسری افراد بلند شدن که برن منم با شون رفتم یدف یه نفر امد جلوم گرفت و گفت هنوز نوبت شما نشده منم ناراحت نشستم ممنون میشم بگید تعبیرش چی میشه ... با تشکر از مدیریت سایت toptoop

مهساsays:

سلام وقت بخیر چند وقته یه خواب تکراری میبینم دیشب دوباره همین خواب را دیدم و بابت تکراری بودنش تصمیم گرفتم بپرسم ک تعبیرش چیه خیلی وقته ک گاهی وقتا این خواب را میبینم حتی میشه گفت یکی دوسال هست ک این خواب را چندماه یکبار میبینم خواب دیدم توی فرودگاه بودم و منتظر کسی بودم و با هواپیمایی ک اومد همه ی مسافر ها پیاده شدند غیر از اونی ک منتظرش بودم و دوباره هواپیما به پرواز در اومد و رفت و من در حین خواب دیدم ک چند روز منتظرش هستم و جاده هایی ک به فرودگاه منتهی میشه تا دم ایست بازرسی میرفتم با ماشین و برمیگشتم ک دیگه بیدار شدم حال و هوای خواب خیلی مبهم بود و خودم خیلی غم زده بودم روز بود و برق افتاب روی جاده هایی ک روشون در حال رانندگی بودم افتاده بود حتی یک قسمتی در خواب گریه ام گرفت و خیلی ناراحت بودم تعبیرش چیه؟؟؟ممنون میشم راهنماییم کنید؟؟؟؟

مهساsays:

سلام وقت بخیر چند وقته یه خواب تکراری میبینم دیشب دوباره همین خواب را دیدم و بابت تکراری بودنش تصمیم گرفتم بپرسم ک تعبیرش چیه خیلی وقته ک گاهی وقتا این خواب را میبینم حتی میشه گفت یکی دوسال هست ک این خواب را چندماه یکبار میبینم خواب دیدم توی فرودگاه بودم و منتظر کسی بودم و با هواپیمایی ک اومد همه ی مسافر ها پیاده شدند غیر از اونی ک منتظرش بودم و دوباره هواپیما به پرواز در اومد و رفت و من در حین خواب دیدم ک چند روز منتظرش هستم و جاده هایی ک به فرودگاه منتهی میشه تا دم ایست بازرسی میرفتم با ماشین و برمیگشتم ک دیگه بیدار شدم حال و هوای خواب خیلی مبهم بود و خودم خیلی غم زده بودم روز بود و برق افتاب روی جاده هایی ک روشون در حال رانندگی بودم افتاده بود حتی یک قسمتی در خواب گریه ام گرفت و خیلی ناراحت بودم تعبیرش چیه؟؟؟ممنون میشم راهنماییم کنید؟؟؟؟

نصیریsays:

سلام. من خواب دیدم فرودگاهم در کنار یک خلبان بنظرم آشنا میومد .چند نفر از دوستان و برادرم رو میفریتادم آلمان.برای کار خوب . اما هواپیما که من ندیدمش شنیدم خلبان گفت که هواپیما تو گل گیر کرده نمیتونه پرواز کنه. خلبان گفت بریم سوار هواپیمای من بشیم، منم دوست داشتم برم بهش گفتم من پاسپورتم رو گم کردم البته واقعا گم کردم تو بیداری. وگرنه میخواستم بیام چون در اصل از کارخانه مرسدس منو خواستند که برم اما من نزدیکانم رو میفرستم.خلبان باهام صمیمی‌تر بود گفت باید خودتم بیای واسه پاسپورتم اونجا که کاریش میکنیم. چون جا تو هواپیما نبود منو برد تو کابین خودش. در واقع تو این خواب حس میکردم که کلا از اول خلبان بمن تو فرودگاه مهرآباد احترام ویژه‌ای قایله، حتی واسه برد کابینش که قسمت ویژه باشه. این حسو داشتم که بالاخره میرم آلمان و تمام مشکلاتم حل میشه، پرواز ندیدم چون بیدار شدم اما حس عالی داشتم تو خوابم.

محبوبهsays:

خواب دیدم که چهار تا بلیط گرفتم برای آنتالیا من خواهرم دست پسرش و مردی که در گذشته دوستش داشتم و الان ۴ ساله که باهاش در ارتباط نیستم و ازدواج کرده .متاسفانه پرواز ۷/۳۰ صبح زود و اونا نتونستن بیان و متاسفانه هراسان از مامور بخش خواهش میکردم اجازه بده سوار هواپیما بشم اما گفت خیلی دیر شده و اجازه نداد سوار بشم

ماناsays:

خواب ديدم در فرودگاه هستم و دنبال بليط لحظه آخر هستم كه مسعولين فرودگاه بي اعتنائي كردند و نتوانستم بليط بگيرم و نتونستم به سَفَر بروم و ٢ تا از دوستانم هم آنجا ديدم كه برايم كاري انجام ندادند

نسترنsays:

سلام خواب دیدم در حال برگشت از مسافرت هستم که پرواز جا نداره و ما رو با هواپیما دیگه ای میخوان برگردونن پرواز رفت از کیفیت خیلی پایینی برخوردار بود وقتی سوار میشم میبنم یک هواپیما عالی و درجه یک و من ردیف جلو هستم (یک جورهایی شبیه طبقه دوم اتوبوسهای قدیمی) و شیشه جلوی من قدی هستش و دید زیبایی به بیرون دارم و صندلیها حالت چرمی و مبل شکل داره کلی ذوق کردم میدونم پسر کوچکم همراهمه ولی اصلا ندیدمش پسر بزرگم کلا نبود دایی هم دو ردیف عقبتر از من بود ما رو جاهای خالی نشونده بودن در نتیجه پراکنده بودیم ولی من و پسر کوچکم با هم بودیم و من خیلی خوشحال بودم که چه پرواز خوب و بهترین جای هواپیما نسیب من شده (پرواز امارات بود) من خوابم برد هواپیما یک توقف داشت و من بیدار شدم وقتی بیدار شدم خیلی ناراحت شدم که نتونستم از جام لذت ببرم گفتم اشکال نداره بعد از توقف حواسم هست که حسابی لذت ببرم. گرسنه ام بود و فکر کردم چون همسرم کنار نبوده که پذیرایی هواپیما رو برام بگیره به من ندادن. از داییم پرسیدم پذیرایی نداشت هواپیما گفت نه اصلا هیچی نیاوردن ازش در مورد همسرم پرسیدم گفت اون رو سوار نکردن و جا نشده خیلی ناراحت شدم گفت خداکنه اونم یک پرواز خوب گیرش بیاد داییم گفت هرچی یک چیزی گیرش بیاد امروز که دیگه پروازی نیست باید دعا کنی اونجا گیر نکنه گفتم شب رو چیکار کنه ما که دیگه هتل نداریم گفت باید واسه خودش یک گوشه ای بخوابه دیگه ممکنه چند روزی طول بکشه توی توقف هواپیما بودیم در نتیجه من و داییم و پسر کوچکم رفتیم شهر رو بگردیم و من به مرور دلشورم برای همسرم بیشتر میشد و خیلی نگران بودم و در آخر بغضم گرفته بود و گریه کردم

---------says:

بنده خوابی دیدم که چمدانی سنگین در دست دارم و با خانواده وارد فرودگاه می شدیم.از یک جایی به بعد خانواده همراه من نبودند و من تنها در فرودگاه پیش رفتم.فکر می کنم خانواده برای بدرقه آمده بودند.تعبیر این خواب چیست؟

سارا سیدالsays:

سلام من خواب دیدم به فرودگاه رفتم به قصد رفتن به مکه ولی به موانعی برخوردم که نتونستم سفر کنم

سیما میلانی نیاsays:

سلام. من خواب دیدم با مادر و برادرم در دفترکار یکی از آشنایان هستیم و برای کاری مراجعه کردیم. ناگهان افطار شد و غافلگیرانه میز مجللی در قسمتی از دفتر آن آقا که در بیداری وجود ندارد برای ما چیدند و گفتند حتما باید اینجا افطار کنید چون امروز روزیست که من افطاری مهمانی می دهم و خودشان انگار رفتند به جایی که مهمانان بیشتری بودند. من تمایلی نداشتم از کبابها بخورم. ولی خوردم. بعد من و برادرم رفتیم در فرودگاه بین المللی اما این طرف گیت بودیم و قدم می زدیم. یک خانم کارمند فرودگاه انگار مرا از قبل می شناخت و خیلی با من گرم گرفت. ممنون میشم تعبیرش را بنویسید.

فاطمهsays:

سلام من ۲۴سالمه مجردم خواب دیدم دختر دبیرستانی هستم و با یه پسر جوان و قدبلند و ناشناسی دوست هستم ک من بلیط هواپیما گرفته بودم برا ۳نفر یکی برا اون پسر و یکی برا خودم و یکی برا دوستم ک همراهم بود که ساعت پروازمون متفاوت بود مقصدمون هم المان بود من تو مدرسه بودم ک پسره اومده بود منو ببینه تو سالن بودیم اومد ازم خدافظی کنه ازم لب گرفت و منم همراهیش کردم و هی بمن میگفت زنگ بزن بهم گوشی من انتن نمیده منم تو خواب احساس میکردم ازش خوشم نمیاد ساعت پرواز پسره ۲نصف شب بود باخودم میگفتم این بره المان از دستش راحت میشم و من تصمیم گرفته بودم نرم المان ،فردا پسره اومد پیشم گفت نرفتم المان ممنون میشم تعبیر کنید

حنا نیکsays:

سلام ، من خواب دیدم که با کسی که دوسش دارم قرار گداشتیم بریم سفر و رفتیم فرودگاه ببرای رفتن به دبی همه کارامون رو کردیم یه جا که داشتن بازرسی میکردن اون اول رفت و بعد گفتم تو برو تا بیام ،یکم منتظر موند و رفت و منم یکم کارم طول کشید و خانومه که بازرس بود بعد شروع کرد با همون زبان انگیلیسی بهم گفت نکه باید یکم مراقب هیکلم باشم و گفت چیکار باید کنم و باید به پاهام فرم بدم حتما. تموم که شد من بدو رفتم و دیگه ندیدمش استرس گرفته بودم که نمیتونم پیداش کنم و اینکه من هیچی همراه نداشتم برای سفر و انگار تازه متوجه شده بودم و حتی دنبال گوشیم گشتم و فهمیدم اونو اوردم . پدرم زنگ زدن ولی جواب ندادم و قطع کردم و میخواستم ببینم باید کجا برم سوار بشم چون فکر میکردم همه سوار شدن و اخر هم سوار هماپیما شدم. و داشتن راهنماییم میکردن سر جام بشینم ولی مدام دنبالش میگشتم . البته قبل اینه سر جام بشینم ک ببینم سوار شده یا نه از خواب بلند شدم . خودش گفته بود صندلی هامون کنار هم هست... قبلش جای دیگه بودیم که مامان بزرگ ایشون من باهاشون حرف میزدم همش میگفتن درسته حرفات ولی تو عروس خودمونی ، تو ماله ما هستی ، تو عروس این خانواده ایی و لبخند داشتن و با هم صحبت میکردن تا اینکه سر سفره بزرگ و پری نشستیم ومنو کنار خودشون نشوندن و نوه اشون یکم اون طرف تر نشستن و هواسشون کاملا به ما بود . ( ولی تاریک بود همه جا یکن راه سخت بود برای قدم برداشتن، اولش خوب بود ولی بعدش یکم راه سخت شد )

پارساsays:

سلام .. خواب دیدم یه هواپیمای مسافربری تو آسمون در حال پرواز کردنه اما به صورت سر و ته یعنی مثلا تایراش بالا و سقف هواپیما رو به پایینه و تو آسمون در حاله پروازه . ممنونم توپ تاپ .

پارساsays:

سلام حوالی 4-5 صبح خواب دیدم رفتم تو یه اداره ای که ؛ حیاط خیلی بزرگی داره و بعد دیدم 2هلی کوپتر نشست اولی یکی از مقامات رو باخودش برد و بعدی تا بلند شد تو حیاط همونجا سقوط کرد و من با برادرم و افراد دیگه همگی رفتیم اون پایین کمک ؛ جمعیت زیادی اونجا بود و من یکیشون رو گذاشتم رو دوشم که یه نفر بهم گفت ازاین طرف ببرش بیرون چون اون طرف سردخونه بود ترسیدم و برگشتم طرف رو از تو پنجره رد کردم بیرون . باتشکر .

محمد جsays:

در خواب دیدم به همراه پدر و مادر و همسر و فرزند و برادر و خواهر به قصد پرواز به یکی از شهرهای ایران وارد فرودگاه شدیم در گیت بازرسی با مردی که به ظاهر گدای زورگیری بود در گیر شدم و کتکش زدم و پول هم ندادم.بعد کارت پرواز گرفتیم و همه افراد با من به سمت هواپیما رفتند و من جا ماندم و هر چه التماس میکردم که من را به هواپیما برسانند کسی مرا به هواپیما نمیرساند ولی هواپیما هنوز هم پرواز نکرده بود.ضمنا مادرم هم متاسفانه در قید حیات نیست و بسیار خوشحال بود.همه خوشحال بودند که با هم به سفر میروند.

حنا نیکsays:

سلام من دیشب خواب دیدم همراه مادرم در فرودگاه هستیم به مقصد پاریس برای انجام کاری ولی انگار تمام خرج سفر به عهده دوست پدرم بود . ما به فردگاه رفتیم که تو یه جایی انگار خروجی از ماگرفتن که ما خودمون پرداخت کردیم و من ومادرم انار هرکدام ۴۰۰ هزار تومن بود که پرداخت کردیم . با اتوبوس از یه جاده کوتاه گدشتیم که جمعا ۱۰ دققیه طول کشید و رفتیم به سمت پارت دوم فرودگاه برای پرواز که اصلا فضا عوض شده بود و چهره ها هم عوض شده بود که گفتم با ده دقیقه دوز از تهران ببین همه چی عمض شد و عالی شد و تیپ اروپایی میگیره همه جا. رفتیم داخل که دوست پدر رسیده بودن و منتظر نشسته بودن . نشستم کنار هم که تا پروازمون رو صدا بزنن که یادم اومد به محبوبم نگفتم من دارم میرم. یه اس ام اس زدم که من شاید یکی دو ماه ایران نباشم در جریان باش اما قطعا برمیگردم.( با توجه به اینکه انگار سفرمون ۲۴ ساعت یا چند روز کوتاه بود ولی نمیدونم چرا گفتم ۱-۲ ماه توی خواب هم همش میگفتم چرا گفتم ۱-۲ ماه و زیاد گفتم) و ما در اخر انگار پرواز کردیم تا پای پله هواپیما رفتیم ولی حس پرواز رو احساسا میکردم که بیدار شدم. ممنون میشم تعبیر کنید برام

پارساsays:

سلام .. خواب دیدم یه هواپیما بال نداره و در حال پروازه و از سمت راست و رو به سمت بال هاش میچرخه و در حال پروازه . ممنونم .

بابک مرادیsays:

سلام خواب دیدم تو فرودگاه بودم و منتظر پرواز. ولی به پرواز نرسیدم. با اینکه با من تماس گرفتن ولی موفق به سوار شدن در هواپیما نشدم

حجت رضاییsays:

خواب دیدم دارم میرم یه جایی مثل مقر ارتش یا سازمان اطلاعات و بهم لباس خلبانی اف ۱۴ دادن و قراره خلبان جنگی بشم و بعد کلی عکس ازم گرفتند و مردم و رسانه ها تشویقم میکردن بعد من عربستان و امارات رو تهدید به نابودی کردم و چن تا فیگور گرفتم که بعضی ها خندشون گرفت و تیکه انداختن و منم قهر کردم رفتم داخل اون مقر ارتش یا سازمان اطلاعات و رفتم دستشوی کردم ...تعبیرش چیه ؟ ممنون

بابکsays:

من خواب دیدم که در فرودگاه هستم و دارم به کشور دیگری می‌روم و و یادم می افتاد که عوارض ندارم به ساعت نگاه می‌کنم و گلی وقت دارم و درحال سعی کردن برای تماس با پدرم هستم که پول بگیرم برای عوارض و در باجه ایستادم و کسی بهم میگه مطمئنی وقت داری پرواز رفته و من با خودم میگم امکان نداره معنیش چی هست ؟؟؟

ermiasays:

سلام من خواب دیدم از خانه تنها به فرودگاه رفتم و بعد چند دقیقه سوار هواپیما شدم بعد مهماندار گفت موبایل ها رو خاموش کنید همه خاموش کردن مهماندار گفت که یکی موبایلشو خاموش نکرده من بلند شدم رفتم پیش کسی که موبایل خاموش نکرده بود هرچی میگفتم خاموش کن نمی فهمید بعد به من دفتری پر معادله ریاضی نشون داد من گفتم این نه موبایل این گفت فهمیدم دستکر تو کیفش یک چاقو در اورد و از دستش افتاد رفت تو پهلوی من من به کسی حالی نکردم بعد چند دقیقه مهماندار آمد سری به ما زد رفت بعد چند دقیقه دیدم هواپیما نشست همه پیاده شودن من که پیاده شدم دیدم تو همون فرودگاه هستیم . راستی مهماندار زن بود ما با هم خیلی گرم گرفتم تعبیرش چیه ؟

میثمsays:

درود بر شما بنده خواب دیدم کوچه بالای خانه مان (مستاجرم) یه هواپیما پر از مسافر داشت به حالت هلی کوپتر فرود می نشست و همزمان یه قطار خالی تو سرازیری پشت خانه راه افتاد و رفت. تعبیرشو بهم بگین ممنون میشم

سیده زهراsays:

من تا به حال چندین بار این خواب را دیدم که به طور اتفاقی سفر دوری پیش میاد که من خوب و کامل آماده نیستم و عجله میکنم ک به پرواز برسم.به ماشین حمل مسافر نمیرسم ولی به پرواز میرسم.یک بار هم دیدم به ماشین رسیدم و رفتم.تعبیر چیست؟

سوداsays:

با سلام و سپاس از تعابیر زیبای شما من دیشب خواب دیدم داخل فرودگاهی هستم ک برای رسیدن به هواپیما باید از کلی پله بالا میرفتم تا به بلندی برسم. پله ها آهنی و سفید و نرده داشتند. من سه تا سه تا پله ها را رد میکردم تا به پرواز برسم. وقتی به جایگاه هواپیما رسیدم گفتند پرواز کرده و اسمتون خوندن نبودید. من خیلی گریه میکردم. به یک هلی کوپتر رسیدم که پر از بار بخصوص پتو بود. من التماس به خلبان میکردم که زیر پتوها منو پنهان کنه و به شیراز ببره. اما دوستش قبول نمیکرد. خلبان توی چشمای من خیره شده بود ومیگفت حالا به پرواز نرسیدی دستبندی خریدم هفتادتومن اینو از من قبول کن و همسر من بشو. منم گریه میکردم که فقط از پرواز جا موندم. جلوتر کلی پلیس بود که شنیدم با ماشیناشون میخوان شیراز برن. ی خانوم بادخترشم پیگیر بودند تا با پلیسها بیان شیراز چون جا مونده بودند.منم اصرار میکردم منم ببرین فقط گریه میکردم که از خواب پریدم.

الهام جعفریsays:

سلام خدا قوت خواب دیدم در سپیده صبح در مکانی شبیه یه زمین خاکی بزرگ در حال عبور هستم تا به جایی برسم و هواپیمایی نزدیک از بالای سر من عبور کرد و جلوتر ازقدم های من فرود امد و من به راهم ادامه دادم که باز دیدم هواپیمایی که جنگی بود بالای سر من است از ترس فرار کردم انگاری چیزی داشتم که نمیخواستم دست کسی بیفتد هواپیماها را انچنان نزدیک به خود میدیدم که اگر دستانم را بلند میکردم قطعا بهشون میخورد ممنون از زحماتتون بابت تعابیر خواب دقیق

رضاییsays:

سلام من خواب دیدم با مادرم میریم فرودگاه و پرواز داریم توی فرودگاه دوستامم هستن انقد مشغول خرید میشیم ک پروازو از دست میدیم .تعبیرش چی میشه:/

ساراsays:

سلام من خواب ديدم كه براي رفتن به كيش واسه خودم و دوستم بليت گرفتم ولي نشد كه با دوستم بريم بهد از داييم خواستم كه باهام بياد اونم توي راه فرودگاه انقدر راننده تاكسي طولش داد كه به پرواز نرسيديم اخر سر واسه خودم و پدر و مادرم بليت گرفتم اما به طرز عجيب و انگار عمدي انقدر توي فرودگاه همه كارا رو لفتش دادن كه باز جا مونديم اين تعبيرش چي ميتونه باشه؟

حجت رضاییsays:

دیدم تو حیات یک فرودگاه هستم و یک باد بادکی رو دارن هوا میکنن و اولش خیلی ارتفاع گرفت و همه مردم تهییج شدن و منم چنتا عکس گرفتم بعد از لحظاتی باد بادک اومد پایین رو زمین نشست بطوریکه افتاد رو مردم و بعد صاحبانش اومدن و دوباره کشوندنش بالا و کم کم دوباره رفت بالا

مهدیsays:

سلام استاد من صبح خواب دیدم که در فرودگاه منتظرم و بلیط مشهد دارم یعنی با تور مسافرتی میخواستم برم مثلا پرواز ساعت ۴ بعداز ظهر بود به ما گفته بودن ۲ ونیم اونجا باشین کم کم مسافرا داشتن جمع میشدن که یهو هوا بد شد و ساعت ۳ گفتن اگه الان پرواز نکنیم دیگه امکانش نیست سریعا همگی سوار شین یه دختر اونجا بود که با پدر و مادرش میخواست بره من تا پای هواپیما با خودم آوردمش که جا نمونه اما اون نمی تونست بی پدرش بیاد چون مدارکش دست اونا بود لحظه ی آخر بود اگه میموند پیشش خودم از پرواز جا میموندم ولی به عنوان آخرین نفر پریدم و خوندم و رسوندم و اون جا موند و داخل شدم که چند نفر آشنا دیدم که اونام به قصد زیارت مشهد می رفتن البته سالنی که وارد شدم تخت داشت که می تونستی راحت دراز بکشی. ممنون از لطف شما استاد بزرگوار❤

ساراsays:

سلام.خواب میدیدم با همسرم توی یه فرودگاه بزرگ داشتیم راه میرفتیم و البته یادم نمیاد که قصد سفر داشتیم یا نه

سمیراsays:

من خواب دیدم داشتم میرفتم آلمان و خیلی دیر کرده بودم با ساک و کوله و کیف دستی ... نزدیک بود پروازمو از دست بدم و همش میدویدم تا به فرودگاه رسیدم و توی فرودگاه وسایلمو چک میکردن کلی برنج و نخود خام بود توی کیفم یه خانم چادری همرو ریخته بود چک میکرد منم دیرم شده بود با عجله داشتم جمعشون میکردم بعد از اونجا عبور کردم و توی باند پرواز میدویدم که به هواپیما برسم که گفتن هنوز ۴۵ دقیقه وقت هست منم یه خورده آروم شدم و سرعتمو کمتر کردم و هواپیمارو میدیدم داشتم میرفتم طرفش که از خواب بیدار شدم. میشه برام تعبیرش کنید.ممنون

Farhadahmadisays:

سلام من خواب دیدم تو حیاط فرودگاه رو صندلی نشستم و دارم هواپیمای مورد علاقه مو جهت سوار شدن انتخاب میکنم خیلی هم خوشحال بودم بنظرتون تعبیرش چیه

نازنینsays:

سلام دیشب خواب دیدم برادروزن داداشم که ساکن شهردیگری اندآمدندخانه ما وساعت ۴ونیم عصرپروازداشتندوساعت۴وبیست دقیقه بودکه میخوااستندبروندزن داداشم گفت بریم میرسیم داداشم گفت نمیرسیم من گفتم اگه ساعت ۴رفته بودیدمیرسیدیدوبایدساعت چهارمیرفتیدولی بالاخره ازپروازجاماندند

امينsays:

عرض سلام دارم بزرگوارديشب خواب ديدم كه قصدسفربه خارج كشوررادارم درحال تهيه كردن كارت پروازبوديم درفرودگاه البته يادم رفت كه چه كسي بودهمسفرم اما دراين هنگام بودكه ترسيدم ازسفرجابمانيم اماساعت يازده بودميدنم كه متوجه شدم كه به پروازميرسيم ممنون اگه تعبيركنيد

الsays:

سلام خواب دیدم من و پسر دوستم که در بیداری آلمان هست به همراه یه دختر و پسر نوجوون توی فرودگاه بودیم و همه ی ما داشتیم برمیگشتیم خونمون به غیر از پسر دوستم ، پسر دوستم دوباره می خواست از ایران بره. من مسئول دو تا پسرا بودم که درست به مقصد برسن. بعد که رسیدم خونه هیچکس خونمون نبود .همه ی لباسامو درآوردم و لخت شدم و داشتم توی وسایلای بابام دنبال یه قوطی رنگ می گشتم. تا اینکه مامان و بابام اومدن خونه. ممنون

sadaf sadeghzadegansays:

سلام من خواب ديدم با يكي از دوستام در فرودگاه امام منتظر پرواز هستيم خودمون پرواز داريم به تركيه اون خيلي بار داشت من كم بار داشتم همه وسيله هامونو داديم منتظر پرواز بوديم تعبيرش چيست؟

علی پارسایی مهرsays:

سلام من خواب دیدم ک تو فرودگام هی عجله دارم رود سوار شم ک عقب نمونم اما هربار ی مشکلاتی پیش میاد از جمله بی اعتبار بودن بلیط و...و من سوار نشم بعد هی ی عده خانواده هم دنبالم بودن با من بدو بدو میومدن اونا هم عجله داشتن تعبیرش چیست؟

سجاد نصیریsays:

سلام من خواب دیدم تو فرودگاه هستم انگار منتظر کسی بودم ولی نمیدونم کی بعد یه هواپیما بزرگ نشست که یه زن و مرد از پیاده شدن وسایل دسشون بود بعد از این انگار یهو صحنه دیدم انگار تو واقعا بود که برادرم تو اتاق خواب بعد بیدار شدم

نسیمsays:

سلام.من خواب دیدم به‌ همراه‌ مادربزرگم در فرودگاهی خلوت هستم .اون روی صندلی نشسته بود و من ایستاده‌بودم و منتظر بودیم که سوار هواپیما بشَویم و چمدان در دستم بود.

سیمینsays:

سلام. متاهل هستم. خواب دیدم چند تیکه از وسایل بزرگ جهیزیه ام رو قصد دارم به کمک خانواده ام با یه هواپیما به جای دیگه منتقل کنم. وسایل رو بار زدیم و خودم و یه خلبان نشستیم پشت هواپیما و شروع کردیم به راه انداختن هواپیما. وقتی هواپیما تو فرودگاه شروع کرد به راه افتادن یه دفعه یه گنجشک رفت داخل موتور و خلبان گفت دیگه نمیشه پرواز کرد. با هم پیاده شدیم و وسایل رو داخل یه وانت بار زدیم. بعد خلبان خونه یه سرهنگ رو به ما نشون داد گفت که میخواد اینجا رو اجاره بده و برای شما مناسبِ. منم خوشحال قبول کردم. تو دستم دو تا سکه تمام بهار آزادی بود که مواظب بودم تو اسباب کشی گم نشه ولی شوهرم تو خوابم نبود . در عالم حقیقی چند ماه هست که من و همسرم به خاطر دعواهای خانوادگی از هم جدا زندگی میکنیم ولی هنوز ازش طلاق نگرفتم.

یکتاsays:

سلام خسته نباشید ... چند شب پیش خواب دیدم که خودم و یک خانم خلبان داشتیم هواپیما رو هدایت میکردیم( البته در دنیای واقعی هم عاشق خلبانی و پرواز هستم و بخاطر خلبانی رشته ی هوانوردی رو خوندم) نمی‌دونم چیشد که خوابم برد و هدایت هواپیما رو به کمک خلبان سپردم وقتی بلند شدم دیدم که کمک خلبان هواپیما رو روی ریگ های کنار یک دریاچه فرود اورده (آب دریاچه هم خیلی تمیز بود) اعصابم بهم ریخت سرش داد و بیداد میکردم یادمه خیلی سرش داد میزدم بعدشم یه روستا کنار همون دریاچه بود که مسافرارو فرستادیم داخل اون روستا که استراحت کنن خودمم یه متر گرفتم تو دستم زمینو متر میکردم که ببینم طول مناسب برای بلند شدن و داره یا نه بعدشم بیدار شدم تعبیر این خواب چیه؟؟؟

neegiinsays:

من خواب ديدم كه در جاي كه حالتي مثل صحرا بود سوار ماشين با پدرم بودم كه يك كليساي قديمي را ديدم كه چند سياه پوست در جلوي در ان در حال زانو زدن عبادت ميكردن و در كنار ان يك تيمارستان بود كه دو زن تيرانداز بالاي او ايستاده بودن و در كنار اين ها فرودگاهي بود كه هواپيما هارا عوض ميكردن

یاس مریم سیاوشانsays:

سلام توپ تاپ این خواب رو حدود بیست و یک سال قبل دوست مامانم برام دیده بود در شب نیمه ی شعبان آیا تعبیری داره؟ دوست مامانم که خانمی بسیار متدین و قرآنی بود خواب دید که به مامانم گفت مامان مریم چرا مریم رو شوهر دادی به یک خلبان مریم که دوست داشت با یک کارمند شرکت نفت ازدواج کنه مامانم بهش جواب داد چی بگم خانم خیراتی قسمت بود دیگه(من هنوز مجرد هستم تا الان) مرسی از پاسخ گویی تون توپ تاپ

یاس مریم سیاوشانsays:

سلام مرسی از پاسخ گویی تون ولی میگن حتی خود شما که در توضیحات سایت توپ تاپ که بستگی به زمان خواب ممکن ه بیست سال بعد تعبیر بشه مثل خواب یوسف پیامبر

سهیلاsays:

سلام. دختر مجردم. خواب دیدم با پدر و مادرم وارد فرودگاه میشیم و میخوایم بریم خارج زندگی کنیم. ناگهان توی فرودگاه پدرم با ی خانواده دعواش شد و وسایلشون رو ریخت تو خیابون. ما هم هی دویدیم و فرار کردیم. ولی اونا پیدامون کردن. تفنگ گرفتن رو پیشونی پدرم ولی من دستمو بردم جلو سر پدرم و کلی التماس کردم ک ببخشن ما رو. اونا هم انگار بخشیدنمون. سپاس

شيواsays:

سلام، من خواب ديدم تو فرودگاهم و دارم ميرم سفر خارج از كشور ولي يه سري اتفاقا تو فرودگاه برام مي افته و بعضي از دوستاي قديميم رو ميبينم و گرم صحبت با اونا ميشم يهو اين وسط عكس پسري كه خيلي دوستش دارم (ولي با هم رابطه اي نداريم )رو با يه نفر ديگه تو گوشيم ميبينم (تو فضاي مجازي )و اونقدر گريه ميكنم ك يادم ميره پرواز دارم اما باورم نميشه و تو عالم خواب هم فكر ميكنم دارم خواب ميبينم .بعد از دوستام جدا ميشم و دنبال خونواده ام ميگردم كه سوار هواپيما بشيم و بريم.

ndsays:

سلام.من خواب دیدم دارم میرم از ایران و بار سفر رو بستم و مامانم اینا دارن منو میبرن سمت فرودگاه. حتی یادمه تو خواب گفتم خب پس حالا ویزا و بلیطمم امادس. داخل فرودگاه که شدم رو یادمه. اما بقیشو یادم نیست. فک کنم از خواب بیدار شدم. تعبیر خواب من چیه؟

تاراsays:

سلام. خواب دیدم داخل حیاط خونمون وایسادم و به اسمون نگاه میکنم یکبار هواپیمایی تو اسمون در حال پرواز بود اومد بالا سرم و برف شادی که تو عروسیا استفاده میشه ریخت پایین و وقتی نور به ذرات برف شادی میخورد رنگی میشدن و خیلی زیبا بود تعبیرش چیه؟

ارغوانsays:

با سلام خواب دیدم در فرودگاه هستم با چندین نفر آشنا میخوایم بریم سفر ولی اون آشناها در خواب برام آشنا بودن ولی در واقعیت نمیشناسمشون... خیلی در فرودگاه جو حالت آشفته و استرسی بود و خیلی بازرسی مون میکردن...و سختگیری میکردن کسایی که بار زیاد داشتن راه نمیدادن...ولی برای من سخت نگرفتن و منو تو سالن پرواز راه دادن و من خوشحال شدم از این شرایط عبور کردم

ناشناسsays:

سلام خواب دیدم که با مادرم در یک بلندی هستیم که داخل شهر بود و خبر داده بودن که هواپیمایی نمیتونه در باند بشیه و خلبان هم که با برج مراقبت فرودگاه صحبت میکرد منم هم میشنیدم یعنی انگار با بلندگو صحبت میکرد، میگفت که شما در باند فرودگاه اسفالت کرده این ولی خط سفید را از بین برده این ، منم نگاه میکردم میدیدم که ا اره خط سفیید در باند فرودگاه مشخص نیست ولی خلبان گفت که یه جوری علامت بدین بشینم ، یهویی دیدم با سرعت رفت داخل شهر و منفجر شد ، و به مادرم گفتم نگاه کن وبه برادرم هم زنگ زدم که هواپیمایی سقوط کرد ، کمی رفتیم نزیدکتر دیدیم محله ای در روستا داشتیم جلوی خونه همسایه افتاده و خونه کسی خراب نشده و لاشه های هواپیما را دیدم که از دور خواهرم هم اونجا بود داشتن به لاشه هوی هواپیما نگاه میکردن انگار خوشحال بود،

علیرضا صفویsays:

سلام خواب دیدم که با جمعی از دوستانم به خوشحالی به ترکیه سفر کردیم با هواپیما

محمد سجاد اسکندریsays:

سلام من خواب دیدم میخواستیم به مسا رفت ترکیه برویم خواهر دامادمان می خواستن ما رو ببرن مادرم گفت من نمییام و گفت توبرادرت هم نباید بروین و خلاصه خواهرو دامادمون رفتن من چون خیلی سفر خارج رو دوست داشتم به مادرم اسرار کردم مادرم مادرم قبول کرد خواهرم دامادمون از اسرار من از سفر بر گشتن و همه باهم به سفر رفتیم . من13سال دارم.

اشکان اردلانsays:

من خواب دیدم پدربزرگم که به تازگی فوت کرده میخواست بره فرودگاه من هم بهش گفتم من هم باشما میام این کل خوابم بود باتشکر از این که خواب بنده را تعبیر میکنید

امیرsays:

سلام من خواب دیدم میخوام برم سفر ولی فرودگاه رو پیدا نمی کردم و از همه ادرس فرودگاه رو میپرسیدم

مرضیهsays:

سلام وقتتون بخیر، خواب دیدم دو هواپیما بال به بال هم در آسمان پرواز میکنن، میشه تعبیرشو بفرمایین، متشکرم