در چه مواقعی طلاق خوب است
با اینکه تا یاد داریم هیچوقت طلاق خوب نبوده و هیچ زمانی برای آن مناسب نبوده اما واقعا در بعضی زمان های استثنایی مجبور هستیم کمی ریز تر و کامل تر این موضوع را برسی نماییم چرا که به کرات دیده شده است میان عده ای از زن و شوهر ها درجه اختلاف کشکمش درگیری و دعوا به حدی بالا بوده که حتی یک روز و یا یک ساعت زندگی مشترک برای آن ها نشدنی و ناممکن بوده است برای همین در بسیاری از انجمن ها و سایت هایی که در زمینه مشاوره خانواده فعالیت دارند کاربرانی اقا یا خانم سوالات متعددی را مبنا بر این که در چه زمانهایی باید قبول کنیم که تنها راه حل جدایی و طلاق است؟
با تمام این توضیحات باید در زمان هایی حق طلاق را به مرد یا زن بدهیم مثلا مواردی بوده است که مرد مبتلا به بیماری اعتیاد است بطوری که هیچکدام از راه های ترک برای او میسر نبوده و پس از چندین مرتبه ترک مجددا به سمت مواد رفته است و زندگی را برای خودش و خانواده اش جهنم کرده است طبیعی است که در اینجا زن برای نجات خودش و فرزندانش به طلاق فکر میکند
و یا خدای نکرده زن مرتکب اعمل قبیح و بسیار زشتی همچون خیانت میشود که واقعا تحمل و بخشیدن این کار برای برای مرد سنگین و نشدنی است و به اولین چیزی که فکر میکند طلاق است
اینجا به دنبال مقصر نیستیم و فقط در این مطلب از توپ تاپ چند فاکتور و مورد مهم را برای زمان هایی که تنها راهکار برای زن و شوهر جدایی است را مشاهده خواهید کرد
خب حق طلاق را به زن بدهیم یا مرد؟
یکی از کاربران اینگونه مشکل خودش را مطرح کرده است:
با سلام خدمت اقای دکتر مدت سه سال است که ازدواج کرده ام بعد از گذشت یکسال متوجه شدم که همسرم شیشه مصرف میکند برای بار اول که موضوع را فهمیدم دعوای حسابی به راه انداختم و وسایلم را جمع کردم و به منزل پدری برگشتم اما با مشورت بزرترها به این تتیجه رسیدم که کارم اشتباه بوده وباید با همسرم در این باره بیشتر صحبت میکردم و به او کمک میکردم که همینکار را نیز کردم همسرم به کمپ اعتیاد رفت و برای چند ماهی مواد مصرف نکرد ولی با گذشت مدت کوتاهی مجددا به سمت مواد و اعتیاد رفت حالا پس از چندین بار ترک موفق نشده است که اعتیادش را کنار بگذراد و من فقط و فقط به فکر طلاق و نجات خودم و بچم هستم ایا راهکاری هست که به من پیشنهاد بشه ؟
طلاق مسیر بی انتهایی است که پایانش نا مشخص است.
به خصوص که اگر بانو باشید در قانون مردسالانه ایران نا امیدیتان از مسیر می بایست بیشتر هم باشد.
که بی تعارف عرض کنم خدمتتان که به هیچ حساب نمی شوید.
با همان اختلاف اول به طلاق فکر نکنید. مبادا که پس زمینه ذهنتان را به همین سادگی برای طلاق آماده کنید.
طلاق را برای خودتان آخرین و آخرین و آخرین راه ببینید.
چرا که با طلاق همه چیز تمام نمی شود. تازه اول راه کلی مشکلات دیگر خواهید بود.
زمانی لحظه واقعی طلاق خواهد بود که یقین پیدا کنید دگر هیچ راهی نیست.
تمام تلاشتان را برای ساخت زندگیتان انجام داده اید.
به خاطر داشته باشید که بعد از طلاق پشیمانی به شدت روانتان را نابود می کند.
پس تمامی راه های پشیمانی را مسدود کنید.
در این راه حتماً و حتماً از یک مشاور خوب بهره ببرید. توجه کنید که مشاوره ناپخته و بی تجربه به راحتی می تواند همه چیز را نابود کند.
هیچ زمانی نوشتن از طلاق و گذشته برایمان راحت نبود. همین چند سطر را هم با کلی جان کندن نوشتیم.
ولی حاضریم جان بکنیم و بازهم برایتان بنویسیم.
طلاق را ساده نینگارید.
ولی اگر راه دیگری باقی نبود بهترین راه خواهد بود.
نمی دانم پاسختان را گرفتید یا خیر ولی اگر بازهم سؤالی بود در خدمتیم.
وقتی مداوم به طلاق و نتایج آن فکر میکنید، باید زندگی و رابطه تان با همسرتان را به خوبی ارزیابی کنید. یک قدم عقب بروید و ببینید چرا چنین احساسی پیدا کرده اید و چه مدت است که این افکار و احساسات شما را مشغول کرده است؟ آیا چیز خاصی در زندگیتان باعث شده فکر کنید که طلاق تنها راه نجات و تنها تصمیم درست برای شماست؟
خیلی وقت ها پیش می آید که فکر می کنید طلاق چاره کار شماست و بعد روز بعدی که از خواب بیدار می شوید همه چیز به نظرتان خوب می آید. پستی بلندی هایی مثل این باید شما را به این فکر بیندازد که چه چیز برایتان اهمیت دارد و زندگیتان چطور می تواند بهتر یا بدتر شود.
طلاق مسئله ای ناگوار است و تصمیم گرفتن برای طلاق را نباید آسان گرفت. فهمیدن اینکه کی وقت طلاق رسیده است کار سختی است.
تصمیم نهایی برای طلاق فقط توسط خودتان گرفته می شود و این شما هستید که باید ببینید میلتان به کدام طرف است. اگر هنوز همسرتان را دوست دارید و می خواهید که زندگیتان درست شود، دست نگهدارید.
ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل توجیهی داشته باشید اما پرسش نامه زیر به شما کمک می کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟