عکس نوشته های خیال
در این البوم از توپ تاپ شاهد عکس نوشته هایی زیبا و عاشقانه با موضوع خیال هستید تصاویر متن دار و جالبی که درباره خیال تو صحبت میکند متن های کوتاه مناسب برای پروفایل راجب خیال کردن و خیال های عاشقانه
"دلم برایت تنگ شده " های این روزها، با همه ی دلتنگی های دهه ی شصتی و هفتادی فرق دارد!
این روزها دلتنگی آدمها پنهان شده اند پشت تمام عکسهای پروفایلشان، این روزها جنس دعاها هم عوض شده،
کاش انلاین باشدهایت زیاد میشود... و به برکت این فضای مجازی، چشمهایت کم سوتر...
این روزها زمان ؛ تو را پیر نمیکند، خیال آدمهایی که باید باشند و نیستند ؛ پیرت میکند...
در خیــــال من بمان؛ اما خودت بـــــــــرو … آن که در خیــال من است مـــرا دوســـت دارد …
نه مثل تــــو که بیخیـــال من اســــت…❤
امان از دست خیال تو...
بین من و تو یک دنیا فاصله است...فاصله ای که من در این دنیا غرق میشوم...
اما تو بی خیال از همه جا...زندگی می گذرانی
تلخی دوریت را به دل میکشم و روی خیالت اشک میریزم هیچ وقت خیال نکن تو را فراموش میکنم مگه روزی که کوچ به سوی خاک کنم ...
باز امشب از خیال تو غوغاست دلم...
نقاش می کشید تو را در خیال خویش شاعر شد آن زمان که نگاهی به کار کرد ....
دوباره می نویسمت ..کنارِ بیت آخرم وچکه چکه می چکم...به سطر های دفترم تو تازیانه می زنی
به زخمه ی خیال من من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم تو مثل ماهِ برکه ای ...
و من غریق مست شب دوباره تو ..دوباره من..شناوری ..شناورم
نیمه شب کنار پنجره ی بخار گرفته،تکیه دادم به صندلی چوبی چشم هایم را بستم
که معجونی بسازم از عطر و موسیقی،مخمل و نور ، رنگ و شراب!
معجونی که نامش را بگذارم... تو! حس کردم بالهایم در می آیند آنقدر خوشایند بود که چشم باز نکردم گرمی دست هایت را حس کردم
دانستم شانه هایم را ورز میدهی! چه گفتی؟ دوستم داری؟ من هم دوستت دارم! اما یک سوال این وقت شب،
تنها،با این لباس! اینجا، وسط خیال بافی های من چه میکنی؟ اگر آمده ای دیوانه ام کنی... خوش آمدی...
شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ست که آنچه در سرِ من نیست، بیم رسوایی ست چه غم که خلق به حسن تو عیب می گیرند؟
همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست اگر خیال تماشاست در سرت، بشتاب که آبشارم و افتادنم تماشایی ست
شباهت من و تو هرچه بود ثابت کرد که فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست
کنون اگرچه کویرم هنوز در سرِ من صدای پر زدن مرغ های دریایی ست
دلگیرم از این هجوم درد که تو خیال تو غم آشیونه کرد آشوبم من از نبود تو به من نمیرسه تب وجود تو