زندگی نامه آتوسا دختر کوروش کبیر

toptoop.irاسم و اطلاعاتی درباره دختر کوروش کبیر

دختر کورش کبیر کیه؟آیا کوروش کبیر فقط یک فرزند و آن هم یک دختر داشته است؟زندگی نامه کامل دختر کورش کبیر چیست؟این ها سوالاتی بود که برای برخی از کاربران پیش امده بود که در این مطلب از توپ تاپ به توضیح و تفصیل ان خواهیم پرداخت حتما و حتما در وبلاگ ها و سایت های تفریحی مختلفی که درباره تاریخ مو شخصیت های تاریخی نویسندگی میکنند نام آتوسا را به عنوان نام دختر کوروش پادشاه بزرگ ایران شنیده اید اما به زندگی نامه ی او همچنین راجب ازدواج و تعداد فرزندان آتوسا اشارات چندانی نشده است تک عکسی زیبا و دیدنی نیز از آتوسا دختر ارشد و تک کوروش کبیر در ذیل مطالب قرار داده شده است

toptoop.irعکس زیبا از دختر کوروش کبیر

آتوسا (فارسی باستان: اوتَئوثَه Utauθa؛ اوستایی: هئوتسه Hutaosā؛ پهلوی: Hudōs؛ عربی: خطوس؛ پارتی: xwdws؛ ایلامی: ú-du-sa؛ حدود ۵۵۰ پ م – ۴۷۵ پ م) دختر کوروش بزرگ، ملکه پادشاه هخامنشی داریوش یکم، و مادر خشایارشا بود. به گواهی مورخین یونانی، او بانفوذترین همسر داریوش بزرگ بود.

toptoop.irآلبوم تصاویر و زندگی نامه آتوسا دختر کوروش کبیر 

شخصیت آتوسا، همانند دیگر زنان پارسی نبود. به گفته مورخین یونانی، در عین زنانگی، او خصلت‌های مردانگی نظیر قدرت‌طلبی، درایت و اقتدار را نیز داشت. گرچه پسر آتوسا (خشایارشا) پسر ارشد داریوش یکم نبود، ولی به دلیل زیرکی و نسب پدری او (کوروش بزرگ)، توانست که پسرش را جانشین همسرش کند. روایت هرودوت در مورد او، گرچه ممکن است افسانه‌ای باشد، ولی بازتابی از روایت‌های پارسی‌ها در مورد قدرت او است. گرچه در منابع تاریخی، سخنی از مذهب آتوسا نیامده، لیکن نام او، نمودی از نام زرتشتی هتوئسه است که نشان می‌دهد، بایستی او پیرو آئین زرتشت می‌بوده است. هرودوت، با روایت داستانی، اولین جنگ بین پارسی‌ها و یونانی‌ها را به آتوسا و پزشک محرم او، دموکدس مربوط می‌سازد.
 
آتوسا یا آتش‌سا از شهبانوهای ایران بود. وی دختر کورش بزرگ، و خواهر خوانده کمبوجیه، و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم، و مادر خشایارشا بود. پس از آناهیتا او دومین کسی بود که لقب بانو که یک عنوان مذهبی بود، گرفت. آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبی می‌دانست، و نقش تصمیم گیرنده در آموزش خود و دیگر درباریان داشت.. پس از درگذشت کمبوجیه در راه بازگشت از مصر، داریوش یکم با آتوسا ازدواج می‌کند. این ازدواج چند دلیل داشته‌است:

ازدواج با آتوسا که از سلاله هخامنشی بود حکومت او را قانونی جلوه می‌داد.

از آنجا که آتوسا باهوش، با فرهنگ، با قدرت و تفکر سیاسی بود در موقع لزوم کمک خوبی برای داریوش شاه به حساب می‌آمد.

 

آتوسا از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود و در دوره جنگ با یونان که به توصیه او انجام شده بود، داریوش یکم همواره از نصیحت‌های او بهره می‌جست. او حتی علاقمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند.آتوسا از صلب داریوش شاه دارای چهار فرزند شد، که بزرگ‌ترین آن‌ها خشایارشا بود. اما آتوسا همسر اول داریوش یکم نبود، و داریوش از همسر اولش دارای پسرانی بود که همگی از خشایارشا بزرگ‌تر بودند.

 

مطابق قانون پادشاهی, پسر بزرگ شاه پس از او به پادشاهی می‌رسید. اما آتوسا آن قدر بر شوهر خود نفوذ داشت که توانست خشایارشا را پس از داریوش به پادشاهی برساند.در زمان پادشاهی خشایارشا آتوسا به عنوان مادر پادشاه در امور دولت دخالت می‌کرد. آشیل در نمایشنامه خود همواره از او به عنوان بانوی بانوان یاد می‌کرده‌است. می‌توان گفت که در نمایشنامه آشیلوس پس از خشایار، آتوسا بیشترین نقش را بازی می‌کند.

 

از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها می‌دانیم تا زمانی که خشایار از جنگ یونان بر می‌گردد زنده بوده‌است. احتمالاً آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش بزرگ در نقش رستم قرار دارد.زندگی‌نامه:

آتوسا همسر برادر خود، کمبوجیه دوم بود که بعد از مرگ کمبوجیه، به طریقی به حرم‌سرای گئومات (بردیای دروغین) وارد می‌شود. اما سرانجام، داریوش بزرگ مالکیت حرم‌سرا را به دست گرفته و با آتوسا ازدواج می‌کند و او را همسر اصلی خود و ملکهٔ هخامنشیان می‌کند.

 

داریوش با پیوستن به خانوادهٔ کوروش، به مشروعیت جانشینی تضمینی خاندان هخامنشی دست یافت. بنابر گزارش هرودوت، او داریوش را تشویق می‌کرد تا با یونان وارد جنگ شود، چرا که می‌خواست اَتیک، اَرگیو و کورینثیان را خراج‌گذار کند. به علاوه، آتوسا از همسرش، کنیزهایی از سرزمین لکونی، اَرگیو، اَتیک و کورنیثیان طلب کرد. بر عقیده احمدی، این گزارش هرودوت ناشی از آن است که هرودوت، جهت مشروعیت دادن به اندیشه یونانیان در مورد زنان هخامنشی (که این افراد، دسیسه‌گر و فتنه‌گر بودند) این گزارش را نوشته است، در حالی که داریوش، به منظور تلافی مداخله آتن در تاراج سارد و به آتش کشیدن معبد ایزدبانوی بومی سیبله، به یونان لشگر کشیده بود.

 

به روایت هرودوت، دِمُکدِس، پزشک یونانی که پس از معالجهٔ داریوش، به سمت پزشک خصوصی او منصوب شده بود، می‌توانست از شاه تقاضای هر چیزی به جز بازگشت به وطن داشته باشد. کمی بعد، غده‌ای بدخیم در سینهٔ آتوسا پدیدار می‌شود. او بیماری خود را با دمکدس در میان می‌گذارد، و دمکدس که شوق دیدار میهن را داشت، محرمانه از او می‌خواهد تا در صورت موفقیت در معالجه، تقاضای او را به شرطی که زیانی برایش نداشته باشد، بپذیرد.

 

آتوسا می‌پذیرد و درمان می‌شود. دمکدس از او می‌خواهد که شاه را با این یادآوری که جوان، ثروتمند و نیرومند است، برای حمله به یونان ترغیب کند. آتوسا به داریوش می‌گوید جنگ با یونان از یک سو بر آوازه و قدرت او نزد پارسی‌ها می‌افزاید و از سوی دیگر، چون آنان را سرگرم می‌سازد، از فرصت ایجاد مزاحمت می‌کاهد. داریوش جواب می‌دهد که قصد جنگ با سکاها را دارد، اما آتوسا جواب می‌دهد که چیره شدن بر سکاها هر لحظه ممکن است ولی او آرزوی تصرف یونان را در سر دارد. به ویژه که راه‌آشنایی مثل دمکدس در دسترس است.

 

داریوش می‌پذیرد و دموکدس را به همراه جاسوسان پارسی برای به دست آوردن اطلاعات به سواحل یونان می‌فرستد. پارسی‌ها وظیفه داشتند که از فرار پزشک یونانی جلوگیری کنند. بر اثر تحریک او، لشکر پارسی‌ها سواحل یونان را شناسایی کردند و نیروی دریایی یونان را هم بررسی کردند و با راهنمایی‌های دموکدس کروتونی، پزشک خصوصی او و داریوش هدایت شدند. گرچه لشکرکشی موفقیت آمیز بود، دموکدس موفق شد فرار کند. رجبی گرچه در صحت کل روایت هرودوت شک دارد، اما جزئی از روایت را می‌پذیرد، چرا که آن را حامل برداشت معاصرین هرودوت از دربار ایران، اعتبار ملکه و علت یکی از بزرگترین جنگ‌ها میان پارس و یونان می‌داند.

منبع:بیتوته

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...