شوهرم بهم شک داره
سوالی که خاطر زنان را آزرده میسازد این است شوهرم بهم شک داره چکار کنم؟درواقع در انجمن های قبلی سایت توپ تاپ تعداد زیادی از دختر و پسرهای جوانتر این موضوع را مطرح کرده بودند که برای اینکه دوست پسرم و یا فرقی نمیکند همسرم بهم شک نداشته باشه و بدبین نباشه چه کنم؟دکتر پورمختاری اماده پاسخگویی به تمام سوالات شما دراین مطلب و البته فقط با موضوع بدبینی و شکاکی میباشد ما در ابتدا به مهتنرین دلایل آن میپردازیم سپس سوال و جواب را کاربران در قسمت نظرات مطرح میکنند تا دیگر بازدیدکنندگان هم بتوانند از موارد ذکر شده استفاده نمایند
شوهر گنده دماغ من آدمی شکاک و بدبین است و مدام بهم شک میکنه حتی وقتایی که برای یه خرید ساده از خونه بیرون میزنم و یا تلفنی با دوستای صمیمی خودم صحبت میکنم انگار که جونش میخاد دربیاد البته من و شوهرم قبلا یعنی قبل ازدواج با هم به مدت سه سال دوست بودیم سوال هایی که مدام سر زبانش هست و منو کلافه کرده اینا هستند، «کجا بودی؟ با کی بودی؟ چرا تلفنت رو جواب ندادی؟ چرا این عطر خاص رو استفاده کردی؟» سؤالات همیشگی او از من است، هرچه میکنم به من اعتماد ندارد و بیاعتمادی او گاه مرا مجبور به تلافی میکند، از این وضعیت تکراری خسته ام، لطفاً راهنمایی کنید.
سرنخها را پیدا کنید: در نخستین گام، به دنبال شناسایی نشانهها و نخستین جرقههای شک درهمسرتان باشید؛ از کجا شروع شد؟ چطور شکاک بودنش را به شما نشان داد؟ واکنش شما به آن رفتارها چه بود؟ بعد از آن، رابطهتان چطور پیش رفت؟ و... هر آنچه را که در این مدت، بر هر دوی شما گذشته، مرور کنید تا با تشکیل پروندهای جامع از شکها، نشانهها و آثارش بتوانید برای کنترل این شرایط مهیاتر شوید. اگر سهمی، هرچند ناچیز، در شکاکیت همسرتان دارید، آنها را شناسایی کرده و برای مهارشان تلاش کنید. شما باید در همه زمینهها قابل اعتماد باشید تا بتوانید با این تردیدها مبارزه کنید، بنابراین همیشه صادق باشید و هرگز به حساسیتهای او دامن نزنید.
گفتوگو کنید: هنگام آرامش و به وقت مقتضی، پای میز مذاکره بنشینید و درباره احساساتتان صحبت کنید. به جای انتقاد یا واکنشهای تند، به حرفها و نگرانیهای همسرتان گوش دهید، اجازه دهید به شما اعتماد کند و از ترسها و نگرانیهایش سخن بگویید. با صمیمیت و محبت، به همسرتان تفهیم کنید قصدی جز برطرف کردن سوءتفاهمها و حل مشکل ندارید، بهتر است مصداقهایی از رفتارهای آزاردهنده را برایش روشن کنید، مثلاً به ایشان بگویید که این کنترل شدنها چقدر آزارتان میدهد و چه احساسات ناراحتکنندهای در شما ایجاد میکند؛ و در نهایت سعی کنید برای ادامه راه به یک توافق منطقی برسید، به طور مثال اگر ایشان برای کاهش میزان حساسیتشان انتظار دارند روزانه چندبار از خودتان به او خبر دهید، حتماً این کار را انجام دهید، اما اگر خط و نشانهای بیشتری برایتان کشیدند، قاطعانه با بیان دلیلی منطقی از پذیرفتن آن امتناع کنید و به او گوشزد کنید برای دریافت نتیجه مطلوب، نه تنها باید متوجه احوالات شما باشد بلکه لازم است خواستههایش را نیز تعدیل کند. بیتردید با دادن امتیازهایی که شما را آزار نمیدهد و به معنای باج دادن به همسرتان و تحت فشار گذاشتن خودنیست، میتوانید آرامش را به زندگیتان بازگردانید.
از روانشناس کمک بگیرید: اگر تمامی تلاش هایتان برای اعتمادسازی در همسرتان، ناکام ماند، توصیه میکنیم از یک مشاور مجرب طلب مساعدت کنید. یک متخصص نه تنها میتواند علت شکاکیت و سوءظنهای همسرتان را تشخیص دهد بلکه راهکارهایی را برای رابطه و مشکل خاص شما نیز پیشنهاد میدهد، چه بسا گاهی رفتارهای حسادتآمیز همسرتان صرفاً به دلیل عدم احساس امنیت نیست بلکه ممکن است ناسازگاری شخصیت، عدم تربیت صحیح، تجارب و ذهنیتهای اشتباه و... علت اصلی بدبینی او باشد و قطعاً این مسألهای نیست که شما بتوانید بدون کمک یک متخصص آن را حل کنید.