مهمترین عوامل به هم خوردن زندگی زنانشویی
زیادهخواهی در امور جنسی از عوامل بر هم زننده زندگی زناشویی است
عوامل موثر در بر هم خوردن زندگی زناشویی
مطالبی که در این مقاله ذکر می شود نقش مهمی در برهم زدن پایه و اساس زندگی زناشویی و ایجاد اختلافات در بین همسران دارد، پس سعی کنید از آنان پرهیز کنید.
از جمله علل مهمی که تیشه به ریشه خانواده میزند ناهماهنگی، نداشتن توافق، زیادهروی یا زیادهخواهی در امور جنسی همسران است که میتواند برهمزننده نظام خانواده باشد.
در واقع بیشتر اختلاف زن و شوهرها گرچه به ظاهر بر سر جزییات زندگی است اما اصل و منشاء آن در اسرارخواب آنان نهفته است و ریشهاش ناهمگونی جنسی است. به گفته صاحب نظران از همه مشکلاتی که دامنگیر زن و شوهر میشود میتوان چشم پوشی کرد به جز ناهماهنگی جنسی که کاملا نظام زن و شوهری را میگسلد.
اما سوال اینجاست منشاء پیدایش این ناهمگونی جنسی از کجاست؟
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عابدینی، روانشناس در این باره میگوید: در روابط نزدیک زناشویی، در زن غرایز جنسی معینی وجود دارد که نشان میدهد کی و چه زمانی میتواند به روابط زناشویی بپردازد و تمکین کند. اما متاسفانه در اغلب ازدواجها مرد به خاطر ناآگاهی و نداشتن اطلاعات درست از روابط زناشویی، این شرایط زن را به کلی نادیده میگیرد و با تبعیت از تمایلات افسار گسیخته جنسی خود، زن را در اوقاتی که آمادگی ندارد وادار به انجام روابطی میکند که او، آن را حقوق زناشویی میخواند و همین عامل سنگ بنای سردمزاجی و تنفر زن از ادامه و تکرار روابط زناشویی میشود.
اثرات شوکی که در نتیجه یک چنین روابط جنسی ناهماهنگ بر مغز و روان یک زن با آن احساسات لطیف و آسیب پذیر وارد میشود، به قدری عمیق است که احتمال دارد اثرات منفی آن در سراسر زندگی و طرز تلقی نامطلوب او نسبت به امور جنسی و زناشویی دیده شود.
در روابط زناشویی که در آن زن و مرد با همدیگر به همکاری میپردازند یک نوع نیرو یا انرژی مطلوب رد و بدل و باعث ارتقا قوت و قدرت طرفین میشود. اما وقتی رابطه یکطرفه و اجبار در کار باشد یعنی مرد اصرار به انجام این اعمال داشته باشد و زن بهآن مایل نباشد، نه تنها صدمات جسمانی و روانی زیادی به زن وارد میشود بلکه آن انرژیای که مرد از دست داده مجدد به دست نخواهد آورد و دچار زیان میشود.
ناتوانی جنسی از شش ماه پس از ازدواج بر اثر زیاده روی جنسی بروز میکند
موضوع دیگری که میتوان به به آن اشاره کرد، آنکه وقتی مرد به کرات و اجبار همچون وعدههای شام و ناهار اصرار به برقراری روابط زناشویی میورزد، به نوعی خود باعث هدر رفت انرژی و قوتی میشود که باید صرف کارهای مهم زندگی کند و این ناهماهنگی را میتوان بنوعی زیادهروی جنسی دانست.
در زیادهرویهای جنسی ناهمگون و ناهماهنگ که این روزها در بسیاری از زندگی همسران دیده میشود و دلیل اصلی آن محرکات محیطی از نوع (سمعی، بصری و حسی) است، این مرد است که زیان اصلی را خواهد دید. چرا که در روابط زناشویی ناهماهنگی که در آن اعتدال رعایت نشود مرد زودتر از زن به مرز زیاده روی و اتلاف انرژی خواهد رسید و عملا ناتوانی جنسی و پیری قبل از موعد را سبب میشود. برخی تحقیقات نشان میدهد که بروز اختلالات یا ناتوانی جنسی از شش ماه پس از ازدواج بر اثر اینگونه زیاده رویها بروز میکند.
متاسفانه در بسیاری از سایتهای غیرمجاز اینترنتی و فیلمها و میان برنامههای مبتذل ماهوارهای به نمایش گذاشته میشود و تاسف بارتر اینکه هیجانات کاذب آن موجب میشود برخی همسران بخصوص جنس مرد به برقراری این اعمال نامتعارف و غیر بهداشتی در روابط زناشویی خود اقدام کنند.
وضعیتی که زن در ارتباط با سوءاستفاده و تعرضهای نامناسب و نامتعارف جنسی از سوی همسر یا با زیاده رویهای زناشویی روبهرو میشود رابطهای است که در آن به دلیل یکطرفه بودن عمل جنسی، زن تبدیل به ابزاری میشود در دست مرد برای دفع آتش شهوت. چرا که وقتی مرد به طرز غیر عادی و با محرکاتی کاذب برانگیخته شود بیملاحظه شده و دیگر قادر نخواهد بود به حقوق زناشویی همسر خود احترام گذاشته و یک پاسخ عاطفی دهد و در نتیجه برقراری رابطهای که میلی به آن نباشد برای زن نفرت انگیز، تحمیلی، ملامت بار، پست و مبتذل خواهد شد.
این روابط غیر بهداشتی خارج از عرف و زیاده رویها نه تنها یک بیحرمتی اخلاقی به حریم زن است بلکه سرچشمه ضعف و آسیبهای جسمانی او نیز هست. زیاده رویهای جنسی و رنجشی که سبب آسیب زن شده حتی برقراری یک همدلی، همکلامی یا مصاحبت دوستانه و صمیمانه را امکان ناپذیر میکند و قدرت و نیروی این دشمنی جنسی به حدی است که بسیاری از زنان را به دادگاه و طلاق میکشاند.
به یاد داشته باشید، انگیزه جنسی آن طور که عموم مردم تصور میکنند تنها یک تجلی جسمی نیست بلکه سراسر وجود و روان یک شخص را در بر میگیرد و اگر بیحرمتی جنسی رخدهد، آن چنان نارضایتی در خداوند و آن چنان نفرت و دشمنی بین زن و مرد به وجود میآورد که میتوان آن را دقیقا با شدت محبتی که همسران قبلا نسبت به یکدیگر داشتند مقایسه کرد که متاسفانه در جامعه امروز ما هزاران زن این بیحرمتی جنسی را تجربه کردهاند و به دلیل شرم از ابراز آن ناچار به سکوت شدهاند.
اغلب مردان از نظر برخوردار شدن از رابطه جنسی همیشه آمادگی دارند. به عبارت دیگر مرد فقط در انتظار این است که زن او را دعوت کند؛ اما چون زن تنها در دورههایی خاص قابلیت پذیرش بالایی دارد و خود به این امر واقف است، باید مرد این را بپذیرد که امکان برقراری این روابط تنها در زمانهایی خاص موجب انتقال انرژی مطلوب به او میشود و بیش از این قوت خود را به هدر ندهد.
دکتر عابدینی با اشاره به این موضوع میافزاید زن و مرد باید دورههای مباشرت خود را که اغلب از سوی زن تعیین میشود بتدریج منظم کنند تا جاذبه و گرمی این روابط باقی روزها را تحتالشعاع خود قرار دهد. مردان باید بدانند که دورههایی در زندگی زن وجود دارد که طی آن زن از هر حیث خودش نیست. در حوالی این دوره زن فوقالعاده به عصبانیت، حساسیت و ترشرویی گرایش دارد. دست کم در چنین اوقاتی مرد باید ملاحظه حال زن را بنماید و سعی کند با زن توأم با درک و محبت و احترام برخورد کند و مطمئن باشد بازتاب یک محبت واقعی به زن، دریافت هزاران محبت است.
بنابراین برای اینکه بتوانید از روابط زناشوییتان محافظت کنید باید یک عاشق ملاحظه کار باشید. این ملاحظات بیش از هزار راه قانونی، پیوند زناشوییتان را محکم نگه میدارد و وجود یک چنین پیوندی است که ازدواج را مقدس میکند.
منبع:beytoote.com
باید برای جامعه ایی متاسف شد که نظرات متخصصین آن در این سطح قرار دارد که اعلام میدارد:بیشتر اختلاف زن و شوهرها اصل و منشاء آن در اسرارخواب آنان نهفته است و ریشهاش ناهمگونی جنسی است!!!!! زهی تاسف..!!!بخاطر این شناخت سطحی..!!..