ناگفته هایی از زندگی ایمان شهباز "

 

ایمان شهباز , جوانی موفق , دوستی دوست داشتنی و یک مربی بدنساز بینظیر که از او به عنوان یک عجوبه در علم ورزشی یاد میشود . علمی کامل و سرشار در زمینه ی تغذیه و تمرینات بدنسازی در وجود او باعث گردید تا امروز در پرانتز گفتمان های ما قرار گیرد .

او هرگز حاضر نشد سن واقعی خودش را در مصاحبه با مجلات و یا تلوزیون بیان نماید , اما از انجا که پیداست دوست ندارد سنش از این که هست بالاتر برود . روابط اجتماعی بسیار بالا و گپ و گفتمان های دوستانه ی او همیشه مثال زدنی میشود , اغلب شاد اما همیشه اخم مهربانی در چهره اش نقش بسته است , همیشه ساعت های پایانی شب را به تفریح و گردش در بیرون شهر با دوستان خود بدون هیچ گونه اختلال و استثنا , انجام میدهد . بدون شک بسیار انسان خوش مشرب و اهله تفریح به نظر می اید , و تا جایی که مطلع هستیم سفر کردن برای او یک تصمیم فل بداعه است و همیشه در تماس های تلفنی خود با دوستان , احوال خود را در شمال کشور و تهران توصیف مینماید . ساکن مشهد , اما برای انجام مشاوره هایش به دفتر خود در پونک تهران حاضر میشود . به صورت تقریبی ماهیانه 3 بار به تهران سفر میکند , بابلسر را بهترین قطب تفریحی و گردشی می داند , در منزل یک اکواریوم 3 متری را تهییه دیده است که به گفته ی خودش یک ساعت در روز را صرف تماشای ماهی ها و غذا دادن به انها مینماید . عاشق طبیعت و حیوانات است , به ان شدت که دوستان نزدیک او میگویند , ماهی یکبار ترجیح میدهد به باغ وحش برود , کلکسیون دوست و اشنا که با بیشتر انها رابطه ای گرم و صمیمی دارد , در پیج فیس بوک او تعداد زیادی برادر و خواهر فیس بوکی دیده میشود اما فقط دارای یک برادر کوچکتر از خودش به نام - عارف - میباشد . مهمان دعوت میکند اما کمتر به مهمانی میرود , سعید شریعت , دوست صمیمی او در تهران در پیج فیس بوک خود ایمان را علاقه مند به غذاهای خانگی یاد کرد اما در مزاح نوشته بودند که کمتر میشود در منزل غذا را صرف کند , بیشتر اوقات به اسرار دوست صمیمی دیگرخود مسعود عدالتیان به رستوران های مختلف سطح شهر میروند . از انجا که او در تنوع غذاها مرغ کنتاکی را بسیار میپسندد در تهران بیشتر شبها او را میتوان در رستوران سی تو میرداماد پیدا کرد , خوردن غذا شاید 30 دقیقه بیشتر به طول نیانجامد , اما دیدار و گپ و گفتمان با دوستان بدنساز او ماندن در رستوران را به 2 الی 3 ساعت به تعویق می اندازد , هفته ی گذشته فهمیدیم که او به تهران امده و مثل همیشه راس ساعت 21 با صدای خنده ی بلند سعید شریعت درب رستوران را باز کردند و مثل همیشه در انتهای سالن نشستند , ایمان به همراه سعید شریعت و شش هفت نفر هرکول که در هر دقیقه به تعدادشان افزوده میشد ... و در ادامه جلو رفتن بنده ,عرض ادب و گرفتن عکسهایی برای فیس بوک با ایمان عزیز .

 

 

 

یک حادثه ی بزرگ که در سال 90 از ان جان سالم به در برد , چپ کردن ماشین شخصی او در محور مشهد - تهران بر اثر خواب الودگی و طولانی شدن مدت رانندگی که صحت ان را به صورت قطعی هنوز نمیدانیم . از سعید شریعت پرسیدیم چرا از امپول زدن میترسد ؟ که او در پاسخ گفت : ایمان با تمام شجاعت و موفقیت های خود در زندگی از تنها چیزی که ترس و وحشت زیادی دارد امپول زدن است , در ان حد که اگر خدایی ناکرده دچار مشکل و کثالتی گردد هرگزحاضر به تزریقات برای درمان خود نمیشود . شایعاتی که از شرکت ای ام پی , اروپا پولهای هنگفتی برای تبلیغات نوشابه هایش گرفته است هنوز گریبانگیر سوالات اطرافیان او میباشد . کمتر تلوزیون نگاه میکند و بیشتر اهنگ گوش میدهد , حتی در هنگام مشاوره هایش در دفتر تهران , چندین بار شاهد بودیم که صدای اهنگ فقط کمتر میشود اما قطع نمیشود . به منشی های دفتر انقدر احترام میگذارد , که گویی فرمانروایان مصر را به عنوان منشی انتخاب کرده است . ادب و شخصیت خود را در سطح بالایی نگه میدارد , زیبا صحبت میکند و هنگام صحبت کردن نوای دلنشینی را به همراه گفته هایی ارزشمند تقدیم مخاطب مینماید . در خرید و فروش مکملهای ورزشی هم فعالیت های بزرگی دارد که همیشه با تلفن همراه در محضر مخاطبان کارهای خود را ناخواسته لو میدهد . همیشه کسانی که به او مراجعه میکنند از استروئید های مورد استفاده در بدنسازی با دلایل گوناگون و علمی از سوی او منع مصرف میشوند . دو دوست که انها را همیشه اسطوره و استاد خود معرفی مینماید , کسانی نیستند به جز سهراب و سامان سرابی قهرمانان پرورش اندام جهان , که به گفته ی خودش در مجله ی نارنج سهراب و سامان سرابی اولین کسانی بودند که او را یار و یاور بوده اند .

منتظر ناگفته هایی دیگر , با منابعی موثق از سوی نزدیکان و دوستان صمیمی ایمان شهباز باشید .