معنی ضرب المثل چیزی که عوض داره گله نداره
ضرب المثل «چیزی که عوض داره، گله نداره» به معنای این است که اگر کسی کاری انجام دهد و نتیجه آن کار، همان چیزی باشد که انتظار داشته، نباید از آن گله و شکایت کند. این ضرب المثل در واقع، به این نکته اشاره دارد که هر عملی، عکس العملی دارد و انسان باید منتظر نتیجه اعمال خود باشد.
مفهوم و کاربرد ضرب المثل چیزی که عوض داره گله نداره
در فرهنگ ایرانی ، این ضرب المثل معمولاً در موارد زیر به کار می رود:
وقتی کسی به دیگری بدی کند و در مقابل، همان بدی به او برگردد.
وقتی کسی کاری انجام دهد و نتیجه آن کار، مطابق با انتظارات او نباشد.
وقتی کسی از نتیجه کار خود راضی باشد و از آن گله و شکایتی نداشته باشد.
در ادامه ، چند مثال از کاربرد این ضرب المثل را می بینیم:
مردی به دیگری گفت: «من تو را کتک می زنم!» آن مرد گفت: «چیزی که عوض داره، گله نداره!»
دانش آموزی در امتحان نمره کم گرفت و به معلمش گفت: «من از این نمره راضی نیستم !» معلم گفت: «چیزی که عوض داره ، گله نداره !»
کشاورزی محصول خوبی برداشت کرد و گفت: «از این نتیجه، خیلی راضی هستم!»
ریشه ضرب المثل چیزی که عوض داره گله نداره
ریشه این ضرب المثل در فرهنگ عامه ایرانی است و داستان های مختلفی در مورد آن گفته می شود. یکی از معروف ترین داستان ها، داستان ملانصرالدین است. در این داستان ، ملانصرالدین سگی دارد که یک روز، دسته گلی از آب بیرون می آورد.
همسایه ملانصرالدین از این کار سگ عصبانی می شود و به ملانصرالدین شکایت می کند. ملانصرالدین می گوید: «چیزی که عوض داره، گله نداره!» و از همسایه خود می خواهد که سگ او را به خانه اش بفرستد تا سگ او نیز دسته گلی از آب بیرون بیاورد و همسایه او را عصبانی کند!
در پایان ، باید گفت که ضرب المثل «چیزی که عوض داره ، گله نداره» یک ضرب المثل پند آموز است که به انسان ها یاد می دهد که باید منتظر نتیجه اعمال خود باشند و از آن گله و شکایت نکنند.
داستان در مورد ضرب المثل چیزی که عوض داره گله نداره
در سال های نه چندان دور، در یکی از روستاهای ایران ، مردی به نام «علی» زندگی می کرد. علی مردی بسیار بداخلاق و بدجنس بود. او همیشه به دیگران بدی می کرد و از کارهایش لذت می برد.
روزی ، علی در حال قدم زدن در روستا بود که دید پسری خردسال در حال بازی است. علی به پسرک نزدیک شد و او را هول داد. پسرک زمین خورد و به شدت آسیب دید. پدر پسرک که شاهد این صحنه بود، بسیار عصبانی شد. او به علی حمله کرد و او را کتک زد.
علی از کتک خوردن بسیار ناراحت شد. او به خانه رفت و در رختخوابش دراز کشید و شروع به گریه کرد. همسر علی از او پرسید که چرا گریه می کند. علی ماجرا را برای او تعریف کرد. همسر علی به او گفت: «این نتیجه کارهای خودت است. تو همیشه به دیگران بدی می کنی. حالا باید نتیجه کارهایت را ببینی.»
علی مدتی در رختخوابش دراز کشید و فکر کرد. او متوجه شد که همسرش درست می گوید. او تصمیم گرفت که دیگر به دیگران بدی نکند.
از آن روز به بعد ، علی مردی مهربان و خوش اخلاق شد. او همیشه به دیگران کمک میکرد و از کارهای خوبش لذت می برد.
روزی، علی در حال قدم زدن در روستا بود که پسرک خردسالی را دید که در حال بازی است. علی به پسرک نزدیک شد و با او سلام کرد. پسرک با تعجب به علی نگاه کرد. او علی را نمیشناخت. علی به پسرک گفت: «سلام پسرم. چطوری؟»
پسرک گفت: «خوبم. ممنون.»
علی به پسرک گفت: «می خوای با هم بازی کنیم؟»
پسرک با خوشحالی گفت: «بله ، خیلی دوست دارم.»
علی و پسرک شروع به بازی کردند. آنها ساعت ها با هم بازی کردند و بسیار خوش گذشتند.
پس از بازی ، علی به پسرک گفت: «امیدوارم دوباره همدیگر رو ببینیم.»
پسرک گفت: «منم همینطور.»
علی و پسرک خداحافظی کردند. علی با لبخندی بر لب از آنجا دور شد. او خوشحال بود که توانسته است با پسرک دوست شود.
این داستان نشان می دهد که هر کس باید به دیگران خوبی کند. اگر کسی بدی کند، نتیجه بدیهایش را خواهد دید.
حکایت واقعی در مورد ضرب المثل چیزی که عوض داره گله نداره
روزی روزگاری ، ملانصرالدین در خانه اش نشسته بود و مشغول خوردن چای بود که ناگهان صدای در به گوشش رسید. ملا با تعجب از جایش بلند شد و به سمت در رفت. وقتی در را باز کرد، همسایه اش را دید که با عصبانیت به او خیره شده بود.
همسایه با صدای بلند گفت: "ملا، سگت پای زنم را گاز گرفته! حالا باید جوابگو باشی!"
ملانصرالدین با تعجب گفت: "من چه کار کنم؟ مگه سگ من کار اشتباهی کرده؟"
همسایه با عصبانیت گفت: "بله، سگت کار اشتباهی کرده ! حالا باید پای زنم را دوا کنی و خسارتش را بدهی!"
ملانصرالدین فکری کرد و گفت: "باشه ، من پای زنت را دوا میکنم و خسارتش را می دهم. اما در عوض ، باید سگت هم پای مرا گاز بگیرد!"
همسایه با تعجب گفت: "یعنی چی؟ مگه خودت نمی گی سگت کار اشتباهی نکرده؟ حالا می گی باید پایت را گاز بگیرد؟"
ملانصرالدین گفت: "بله، باید پایم را گاز بگیرد. چون اگر پایم را گاز بگیرد، میفهمم که چقدر درد دارد و بعد عذرخواهی میکنم که سگم پای زنت را گاز گرفته است."
همسایه با عصبانیت گفت: "تو دیوانه شدی؟ مگه پای خودم را می تونم گاز بگیرم؟"
ملانصرالدین گفت: "نه، نمیتونی. اما می تونی از سگت بگی که پایم را گاز بگیره."
همسایه که دیگر چیزی نمیفهمید، با عصبانیت از آنجا رفت.
از آن روز به بعد ، هر وقت کسی می خواست بگوید که آدم باید نتیجه کارش را هم تحمل کند ، می گفت: "چیزی که عوض دارد، گله ندارد."
بیشتر بخوانید :
معنی ضرب المثل زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
معنی و مفهوم ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
گسترش ضرب المثل آفتاب پشت ابر نمی ماند