معنی و مفهوم ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
ضرب المثل «خود کرده را تدبیر نیست» به این معناست که اگر کسی خودش را دچار مشکل کند، نمیتوان برای او کاری کرد. این ضرب المثل به این نکته اشاره دارد که انسان مسئول اعمال و تصمیمات خودش است و باید عواقب آنها را نیز بپذیرد.
ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست یعنی چه
ریشه این ضرب المثل به زبان فارسی می رسد و در فرهنگ عامه ایران بسیار رایج است. این ضرب المثل در بسیاری از موقعیت ها کاربرد دارد ، از جمله:
وقتی کسی با تصمیمات خود دچار مشکل شود.
وقتی کسی برای خودش دردسر درست کند.
وقتی کسی از عواقب کار خود بیخبر باشد.
در ادامه چند مثال از کاربرد این ضرب المثل آورده شده است:
مردی که به دلیل رانندگی بیاحتیاطی ، دچار تصادف شد ، به دوستش گفت: «خود کرده را تدبیر نیست. حالا باید بنشینم و خسارت ها را بپردازم.»
پدری به پسرش که با دوستانش دعوا کرده بود ، گفت: «خود کرده را تدبیر نیست. حالا باید بروی و از آن پسر عذرخواهی کنی.»
معلمی به دانش آموزی که در امتحان ریاضی مردود شده بود، گفت: «خود کرده را تدبیر نیست. حالا باید درس هایت را بیشتر بخونی.»
در نهایت ، این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که باید در تصمیم گیری هایمان دقت داشته باشیم و عواقب آنها را نیز در نظر بگیریم.
گسترش ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
خود کرده را تدبیر نیست
ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست یکی از ضرب المثل های رایج در زبان فارسی است که به معنای این است که اگر کسی خودش مشکلی برای خودش ایجاد کند، خودش باید آن مشکل را حل کند. این ضرب المثل در بسیاری از موقعیت های مختلف کاربرد دارد و می تواند پیام های مختلفی را به همراه داشته باشد.
ریشه ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
ریشه این ضرب المثل به دوران باستان برمی گردد و در متون قدیمی فارسی نیز به آن اشاره شده است. برای مثال، در کتاب کلیله و دمنه از این ضرب المثل در داستان خرس و روباه استفاده شده است. در این داستان، خرس در یک جنگل زندگی می کرد و به دلیل بی احتیاطی، خودش را در تله ای گرفتار کرد. روباه که از این موضوع باخبر شد، به خرس کمک کرد تا از تله نجات پیدا کند. در پایان داستان، خرس به روباه می گوید:
"خود کرده را تدبیر نیست، تو که از من داناتر هستی، چرا به من نگفتی که این تله خطرناک است؟"
معنی ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
معنای اصلی این ضرب المثل این است که اگر کسی خودش مشکلی برای خودش ایجاد کند، خودش باید آن مشکل را حل کند. این ضرب المثل می تواند در مورد مشکلات مختلف مادی و معنوی کاربرد داشته باشد. به عنوان مثال، اگر کسی به دلیل بی احتیاطی، تصادف کند، خودش باید خسارت وارد شده را جبران کند. یا اگر کسی به دلیل بی مبالاتی، در امتحانی مردود شود، خودش باید برای جبران آن تلاش کند.
کاربرد ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
این ضرب المثل در بسیاری از موقعیت های مختلف کاربرد دارد و می تواند پیام های مختلفی را به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، این ضرب المثل می تواند به عنوان یک هشدار برای افراد استفاده شود تا از ایجاد مشکلات برای خودشان جلوگیری کنند. همچنین، این ضرب المثل می تواند به عنوان یک تسلی برای افرادی باشد که دچار مشکل شده اند و می خواهند با این مشکل کنار بیایند.
مثال هایی از کاربرد ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
اگر کسی به دلیل بی احتیاطی، پول خود را از دست بدهد، خودش باید آن را جبران کند.
اگر کسی به دلیل سوء مدیریت، شغل خود را از دست بدهد، خودش باید برای پیدا کردن شغل جدید تلاش کند.
اگر کسی به دلیل اعتیاد، سلامت خود را به خطر بیندازد، خودش باید برای ترک اعتیاد تلاش کند.
نتیجه گیری
ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست یک ضرب المثل پندآموز است که می تواند پیام های مختلفی را به همراه داشته باشد. این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که باید از ایجاد مشکلات برای خودمان جلوگیری کنیم و اگر دچار مشکل شدیم، برای حل آن تلاش کنیم.
داستان در مورد ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
داستان ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست
بخش اول
روزی روزگاری، در روستایی دورافتاده، آسیابان مهربانی زندگی میکرد که گندم مردم را آرد میکرد. او مردی زحمتکش و باهوش بود و از کارش لذت میبرد.
یک روز، آسیابان مشغول کار بود که ناگهان در آسیابی باز شد و غولی بزرگ و ترسناک وارد شد. غول، آسیابان را دید و پرسید: «تو کی هستی؟»
آسیابان که از دیدن غول ترسیده بود، گفت: «من خودم هستم.»
غول هم گفت: «من هم خودم هستم.»
آسیابان هر چه گفت، غول حرف او را تکرار کرد. علاوه بر این، غول هر کاری که آسیابان میکرد، او هم همان کار را میکرد.
آسیابان که متوجه شده بود غول یک احمق است، سعی کرد با او صحبت کند و او را از آسیابی بیرون کند. اما غول حرفهای او را نمیفهمید و فقط کارهای او را تکرار میکرد.
بخش دوم
آسیابان که از دست غول خسته شده بود، تصمیم گرفت به سراغ مرد دانا و مهربانی برود که در روستای مجاور زندگی میکرد. آسیابان ماجرا را برای مرد دانا تعریف کرد و از او کمک خواست.
مرد دانا فکری کرد و گفت: «آسیابان عزیز، نگران نباش. من به تو کمک میکنم تا از شر غول خلاص شوی.»
مرد دانا به آسیابان گفت که دو ظرف پر از آب و نفت و دو قوطی کبریت به آسیابی ببرد. آسیابان هم طبق دستور مرد دانا عمل کرد.
بخش سوم
وقتی آسیابان به آسیابی برگشت، غول هنوز آنجا بود. آسیابان یکی از ظرفها را پر از آب کرد و یکی دیگر را پر از نفت. سپس یکی از قوطی های کبریت را پای ظرف آب و دیگری را پای ظرف نفت گذاشت.
آسیابان خودش پای ظرف آب نشست و شروع به مالیدن آب به خودش کرد. غول که فکر میکرد آسیابان نفت به خودش میمالد، او هم فوراً پای ظرف نفت نشست و شروع به مالیدن نفت به خودش کرد.
وقتی غول تمام بدنش را به نفت آغشته کرد، آسیابان کبریتی را روشن کرد و به سمت خودش گرفت. چون لباس آسیابان با آب خیس شده بود، آتش نگرفت. اما غول که تمام بدنش به نفت آغشته بود، فوراً آتش گرفت.
غول از درد فریاد میزد و میخواست خودش را از آتش نجات دهد. اما چون نفت زیادی به خودش مالیده بود، آتش خاموش نمیشد.
غولهای دیگر که صدای فریاد غول را شنیده بودند، به آسیابی آمدند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است. وقتی دیدند غول آتش گرفته است، سعی کردند او را خاموش کنند. اما آتش آنقدر زیاد بود که نمیتوانستند آن را خاموش کنند.
بالاخره غول سوخت و خاکستر شد. آسیابان که از شر غول خلاص شده بود، خوشحال بود. او از مرد دانا تشکر کرد و به کارش ادامه داد.
نتیجه
داستان ضرب المثل خود کرده را تدبیر نیست، حکایت از این دارد که اگر کسی خودش کاری را انجام دهد و بعد پشیمان شود، دیگر نمی تواند آن را جبران کند. بنابراین، بهتر است قبل از انجام هر کاری ، خوب فکر کنیم و عواقب آن را در نظر بگیریم.
گسترش ضرب المثل آفتاب پشت ابر نمی ماند