نگارش هشتم کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد
در این فعالیت از دانش آموزان خواسته می شود با توجه به ضرب المثل «کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد ، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد»، داستانی بنویسند که مفهوم این ضرب المثل را به خوبی بیان کند. این فعالیت به دانش آموزان کمک می کند تا مهارت های داستان نویسی خود را تقویت کنند و مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را در قالب داستان بیاموزند.
نگارش هشتم کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد
یک روز، کلاغ جوانی که در جنگل زندگی می کرد، از راه رفتن کبک ها بسیار خوشش آمد. او فکر می کرد که راه رفتن کبک ها بسیار زیبا و ظریف است. بنابراین، تصمیم گرفت که راه رفتن کبک ها را یاد بگیرد.
کلاغ جوان هر روز به تماشای کبک ها می نشست و با دقت راه رفتن آنها را زیر نظر می گرفت. او سعی می کرد که تمام حرکات کبک ها را تقلید کند.
کم کم، کلاغ جوان توانست راه رفتن کبک ها را یاد بگیرد. او با افتخار شروع به راه رفتن کرد. اما، به زودی متوجه شد که راه رفتن او دیگر مانند قبل نیست. او دیگر نمی توانست به راحتی راه برود.
یک روز، کلاغ جوان به نزد کبک ها رفت و به آنها گفت: "من راه رفتن شما را یاد گرفتم. حالا می توانم مانند شما راه بروم."
کبک ها با تعجب به کلاغ نگاه کردند و گفتند: "تو دیوانه شده ای! راه رفتن تو دیگر شبیه راه رفتن کبک ها نیست. تو دیگر نمی توانی به راحتی راه بروی."
کلاغ جوان متوجه شد که اشتباه کرده است. او راه رفتن خودش را فراموش کرده بود و حالا نمی توانست به راحتی راه برود.
از آن روز به بعد، کلاغ جوان تصمیم گرفت که راه رفتن خودش را یاد بگیرد. او دیگر از کبک ها تقلید نکرد و راه رفتن خودش را ادامه داد.
معنی ضرب المثل
این ضرب المثل کنایه از تقلید کورکورانه است. یعنی اگر کسی بدون فکر و منطق از دیگران تقلید کند، ممکن است به نتایجی نامطلوب برسد.
پیام اخلاقی
در زندگی ، باید از دیگران الگوبرداری کنیم ، اما نباید کورکورانه از آنها تقلید کنیم. باید با فکر و منطق ، بهترین الگو را برای خود انتخاب کنیم.