خیانت به انگلیسی چه می شود + خیانت به همسر و مچ گیری
عبارت "خیانت" به انگلیسی به "Betrayal" ترجمه می شود. این واژه به معنای سوءاستفاده از اعتماد ، ترک افراد یا اصولی که قبلاً متعهد شده اید می باشد ، یا سوءاستفاده از وفاداری به کسی یا چیزی به کار می رود. خیانت می تواند در رابطه های شخصی و عاطفی ( مخصوص پسر و دختر ، زن و شوهر) ، اعتراضات سیاسی ، روابط میان دوستان، یا حتی در روابط میان کشورها و انسان ها رخ دهد. این واژه معمولاً به عملیات یا اعمالی اشاره دارد که تصمیمگیری یا رابطه ای را آسیب می رساند و اعتماد را تخریب می کند.
خیانت به عنوان یک عمل خیانت آمیز یا سوءاستفاده کردن از اعتماد می تواند در موارد مختلفی رخ دهد. در زیر چند مثال از خیانت در موارد مختلف آورده شده است:
خیانت کردی به انگلیسی چی میشه ؟
عبارت "خیانت کردی به انگلیسی" به صورت "You betrayed" ترجمه می شود. این جمله به معنای انتقال یا اعلان یک عمل خیانت به شخص دیگری است.
خیانت به همسر به انگلیسی چی میشه؟
عبارت "خیانت به همسر" به انگلیسی به صورت "Cheating on a spouse" یا "Infidelity" معنی میشود. این عبارت ها به معنای رفتاری نادرست و یا سوءاستفاده از رفتار همسر و یا شریک زندگی دارد.
به من خیانت کردی به انگلیسی چی میشه ؟
عبارت "بهم خیانت کردی" به انگلیسی به صورت "You betrayed me" ترجمه می شود. این جمله به معنای اعلان یا انتقال عمل خیانت یا خیانت در یک رابطه شخصی و یا عاطفی است.
مچ گیری به انگلیسی :
در مواردی که شخصی دیگر را در حین انجام کاری اشتباه که احتمالا مخفیانه مرتکب آن می شود و از او میخواهید که رفتارش را اصلاح کند، از عبارت "I've got your wrist" یا "I've got your wrist now" به عنوان یک عبارت عامیانه و غیر رسمی استفاده می شود. این عبارت به معنای این است که شما کسی را در آن لحظه نظارت می کنید یا به اصطلاح عامیانه مچش را می گیرید.
توضیحات بیشتر درباره خیانت به انگلیسی در موضوعات مختلف :
Betrayal in Personal Relationships (خیانت در روابط شخصی) :
Example**: She felt a deep sense of betrayal when she found out her best friend had been spreading rumors about her
مثال**: وقتی متوجه شد بهترین دوستش در مورد او شایعاتی را منتشر می کند، احساس عمیقی از خیانت کرد.
Definition (معنی فارسی) : تخلف از اعتماد و وفاداری در یک رابطه شخصی.
Betrayal in Politics (خیانت در سیاست):
Example**: The politician's betrayal of his party's core principles led to a loss of support among his constituents
مثال**: خیانت سیاستمدار به اصول اصلی حزبش منجر به از دست دادن حمایت در میان رای دهند گانش شد.
Definition (معنی فارسی) : نقض وعدهها یا اصول سیاسی توسط یک سیاستمدار.
Betrayal in Business (خیانت در دنیای تجارت) :
Example**: The CEO's financial betrayal was uncovered when it was revealed that he had embezzled company funds
مثال**: خیانت مالی مدیر عامل زمانی فاش شد که او از سرمایه های شرکت اختلاس کرد.
Definition (معنی فارسی) : نقض اعتماد در معاملات تجاری ، اغلب با نقض اخلاقی یا مالی.
Betrayal in Ethical Matters (خیانت در مسائل اخلاقی)**:
Example**: His betrayal of his own moral principles by engaging in fraudulent activities shocked his colleagues
مثال**: خیانت او به اصول اخلاقی خود با درگیر شدن در فعالیت های متقلبانه، همکارانش را شوکه کرد.
Definition (معنی فارسی)**: نقض اصول اخلاقی یا رفتارهای بهترش در یک فرد.
Betrayal in Community (خیانت در انجمن)**:
Example**: The treasurer's betrayal, by stealing funds from the community organization, had a devastating impact on the
group's ability to support local initiatives
مثال**: خیانت خزانه دار، با سرقت وجوه از سازمان جامعه، تأثیر مخربی بر جامعه داشت. توانایی گروه برای حمایت از ابتکارات محلی
Definition (معنی فارسی) : نقض اعتماد یا خیانت از اصول اجتماعی در یک انجمن یا گروه.
≡≡مطالب پیشنهادی≡≡≡≡≡≡≡≡
جملات فوق العاده سنگین و تیکه دار خیانت