انشا در مورد روز اول مدرسه انشا روز اول مدرسه چگونه گذشت
انشا در مورد روز اول مدرسه انشا روز اول مدرسه چگونه گذشت ، موضوعی است که بدون شک چند روز بعد از رفتن به مدرسه و آغاز شدن سال تحصیلی جدید توسط معلمان به دانش آموزان به عنوان یک تکلیف ارائه می شود ، تا بتوانند به دقت و درستی در مورد اتفاقات خوب و شیرین این روز تفکر کنند و اتفاقات نکات مهمی را هم از این اتفاق یاد بگیرند ، در سال 1402 و همزمان با شروع سال تحصیلی جدید ، در پایین دو انشا مختلف و زیبا درباره روز اول مدرسه آماده شده است.
انشا اول
روز اول مدرسه همیشه یکی از روزهای به یاد ماندنی و خاطره انگیز برای دانش آموزان می باشد ، هیچ دانش آموزی نیست که درباره روز اول مدرسه و اول مهر ماه حرف های گفتنی نداشته باشد ، حالا بعد از سه ماه تعطیلات تابستانی و چشم انتظار بودن برای باز شدن مدارس ، همینک یکم مهر ماه در سال 1402 آغاز شده است ، صبح زود وقتی صدای ساعت کوکی به صدا در می آید ، اینبار کمی سراسیمه تر از قبل بیدار می شوم ، و آماده می شوم تا خودم را برای اولین روز مدرسه آماده کنم .
پدر و مادرم از شب قبل به من کمک کرده اند تا تمام وسایل لازم برای روز اول مدرسه را آماده کنم ، من در ماه شهریور لوازم تحریری که مورد نیاز بود را تهیه کرده ام و با شور و ذوق آن ها را در کوله ی خود قرار داده ام ، کم کم وقت بیرون رفتن از خانه است ، بعد از صرف صبحانه ، به همراه والدین خود به سمت مدرسه حرکت میکنیم .
شاید اتفاقی که خیلی خوشایند و خوب است دیدن دوستان و همکلاسی های خودم می باشد ، همیشه روز اول مدرسه همراه با خاطرات زیبایی رقم می خورد ، در روز اول مدرسه وقتی دوستان خود را می بینیم ، برای آن ها کلی تعریف داریم ، همچنین منتظر هستیم تا ببینیم چه کسانی امسال به عنوان دبیر برای کلاس های مختلف ما تعیین شده اند.
همیشه و تقریبا هر سال چند روز قبل از اینکه به ماه مهر و روز اول مدارس نزدیک شویم ، رسانه ها و تلویزیون شروع به پخش نماهنگ های بسیار خاطره انگیز در مورد مدرسه میکنند ، گوش دادن به این آهنگ ها شور و ذوق رفتن به مدرسه را برای دانش آموزان بیشتر و بیشتر میکند .
حتی پدر و مادر ها و افرادی که دیگر سال ها تحصیلات خود را تمام کرده اند با شنیدن این آهنگ ها به یاد خاطرات روز اول مدرسه و روز باز شدن مدارس می افتند ، و در مورد آن روزها برای کوچکتر ها و برای کسانی که در حال حاضر دانش آموز هستند ، صحبت میکنند.
در شهریور ماه بازار لوازم تحریر داغ هست ، تقریبا به هر مغازه ای که مربوط به فروش لوازم تحریر هست سر میزنیم ، بوی مدرسه ، بوی مشق و بوی مهر و مهربانی به مشام می رسد ، خانواده ها در یک صف شلوغ در حال خریدن لوازم مورد نیاز برای دانش آموز و دلبند خود هستند ، این روزها خصوصا برای کلاس اولی ها یک روز فوق العاده و ماندگار خواهد بود ، شور و ذوقی که کلاس اولی ها برای رفتن به مدرسه دارند بسیار زیاد و قابل توجه می باشد.
هر وقت صحبت از مهر ماه می شود ، ناخودآگاه به یاد مدرسه و لحظات شیرین آن نیز می افتیم ، من در اولین روز مدرسه و در مهر ماه از صمیم قلب برای تمام بچه ها و برای هم سن و سالان خود آرزو میکنم ؛ تا بتوانند بدون مشکل به تحصیل بپزدازند و آرزو دارم تا هیچ پدر و مادری در این روزها بخاطر مشکلات مالی در مقابل فرزندان خود شرمنده نباشد.
یک اتفاق بسیار زیبا و جالب دیگر در اولین روز مدرسه و یا در اول مهر ماه این هست که شروع مدارس مقارن شده است با فصل زیبای پاییز ، زیبایی های فصل پاییز مدرسه و درس خواندن را دوست داشتنی تر می کند ، خصوصا وقتی که پیاده به سمت مدرسه حرکت میکنیم و صدای خش خش برگ های درختان را در زیر پاهایمان احساس میکنیم ، بازیگوشی های روز اول مدرسه همه و همه در دفتر خاطرت ما ثبت می شود ، و بعد از مدتی آن ها را مرور میکنیم و ناخودآگاه لبخند روی لبانمان جاری می شود .
روز اول مدرسه همیشه برای کلاس اولی ها کمی همراه با استرس هست ، شاید شب قبل از رفتن به مدرسه کمی دیر تر بخوابند و در فکر و خیال مدرسه باشند ، و شاید این یک امر طبیعی باشد ، چرا که قرار است یک اتفاق جدید را تجربه کنند ، اما همینکه به مدرسه می روند و با افراد جدیدی دوست می شوند ، به آرامش می رسند و برای رفتن دوباره به مدرسه و دیدار دوستان و معلمان مهربان خود دلتنگ می شوند.
در هر صورت مهر ماه و آغاز مدارس ، بخاطر اینکه برای تمامی دانش آموزان یک هدف مشخص تعیین میکند بسیار قابل توجه است ، شاید خیلی ها دوباره دلتنگ تابستان و بازی های کودکانه شوند ، اما باید قبول کنیم که تابستان هم با تمام لذت هایی که داشت بالاخره حوصله آدمی را به سر می برد و دوست داریم تا زودتر برای هدف مهم تری داشته باشیم و چه هدفی بهتر و بزرگتر از درس خواندن و موفق شدن در آینده.
درس خواندن و ادامه ی تحصیل یکی از اهداف مشخص برای هر دانش آموز می باشد ، و انشاءالله که همه بتوانند در آینده به خود افتخار کنند و فرد مفیدی برای پدر و مادر خود و برای جامعه باشند.
انشا دوم
روز اول مدرسه را باید حتما در یکی از دفترهای خاطرات و کودکانه ی خود همانطور که بوده و اتفاق ثبت کنیم ، چرا که با گذشت زمان و رفتن به کلاس های بالاتر ، مرور کردن این خاطرات بسیار لذت بخش و دوست داشتنی است ، به یاد آوردن نام معلم ها ، نام همکلاسی های قدیمی و ...شور و ذوقی عجیبی دارد .
امسال معلم ما در روز اول مدرسه با همه ی ما صحبت کرد و به ما انگیزه ی خیلی زیادی برای درس خواندن داد ، معلم و مدیر در مدرسه همیشه سعی میکنند به دانش آموزان آرامش بدهند ، آن ها برای ما زحمت بسیار زیادی می کشند و باید همیشه قدردان محبت های ایشان باشیم.
امسال همه ی دانش آموزان با یک شاخه گل زیبا به استقبال درس و مدرسه و معلم های خود رفته بودند ، حالا بعد از چند ماه تعطیلی دلم برای صف های پرشور مدرسه که قبل از رفته به سر کلاس و در صبح ها برگزار می شد لک زده بود ، صف را تشکیل دادیم ، صبح زود را با شنیدن آیات آرامش بخش قران کریم شروع کردیم و سپس خانم مدیر بلندگو را در دست گرفت و با بچه ها صحبت کرد ، یکی یکی وارد کلاس های درس می شدیم و گل هایی را که در دست داشتیم به معلم خود میدادیم.
همیشه و از قدیم به بچها و به دانش آموزان مدرسه را به عنوان خانه ی دوم معرفی کردند ، چرا که اتفاقات بسیار تاثیرگزار و قابل توجهی در این کانون رخ می دهد و اگر واقعا برای خودمان هدفی مشخص تعیین کنیم و به دنبال موفقیت باشیم ، مدرسه می تواند یکی از کلیدی ترین مکانی باشد که میتواند آینده ای خوب و مورد دلخواه را برای ما رقم بزند .
البته این مهم را مدیون رفتارهای محبت آمیز دبیران و مدیران خود هستیم که با تلاش خود توانسته اند مدرسه را به یک مکان و محیط بسیار امن تبدیل کنند ، تا دانش آموزان نیز بتوانند احساس راحتی داشته باشند و همیشه به مدرسه و کلاس های درس خود عشق بورزند.
روز اول مدسه وقتی وارد حیاط شدیم ، متوجه رنگ آمیزی های جدید و بسیار چشم نوازی شدیم که روی در و دیوار مدرسه نقاشی شده بود ، مخصوصا بعضی از حدیث ها توجه من را به خود جلب کرد ، حدیث هایی که درباره ی اهمیت درس خواندن و اهمیت با سواد بودن نوشته شده بود ، همچنین نقاشی های شاد و متنوع هم داخل کلاس ها دیده می شد که شور و ذوق ما را بیشتر می کرد.
به محض ورود به محوطه مدرسه ، بلندگوهای مدرسه شروع به پخش سرود هایی با مضمون خوش آمدگویی به دانش آموزان میکردند ، این آهنگ در روز اول مدرسه بسیار زیبا و شنیدنی بود ، من و چند نفر دیگر از دوستانم هم با صدای آهنگ هم خوانی کردیم و شعرهای مدرسه را می خواندیم. پدر و مادر ها و خانواده های زیادی در اطراف مدرسه و حیاط مدرسه دیده می شد .
همگی برای بدرقه فرزند عزیزشان آمده بودند ، به عنوان خوش آمدگویی به هر کدام از بچه های شاخه گلی از طرف مدیر مدرسه داده می شد و لبخندی زیبا را روی لب بچه ها می نشاند . من به درستی متوجه شده بودم که دبیران و مدیران مدرسه تمام تلاش خود را می کردند تا دانش آموزان در روز اول مدرسه خوشحال و شادمان باشند .
هیچوقت محبت ها و زحمات مادران در روز اول مدرسه و عشقی که نسبت به فرزند خود دارند فراموش نمی شود ، وقتی که متوجه می شویم در کوله ی ما بدون اینکه خودمان خبر داشته باشیم ، پر از خوراکی های خوشمزه و مورد علاقه ی ماست ، لبخند میزنیم و میدانیم که این کار مادر مهربان است ، مادری که تمام خود را فدای فرزندش می کند .
در روز اول مدرسه مادرم مرا از زیر قران رد کرد و پیشانی مرا بوسه زد و کم کم با همدیگر به طرف مدرسه حرکت کردیم ، در حقیقت این کار سختی هست که بتوان تمام خاطره های خوش و خوب مدرسه را بواسطه ی قلم و فقط در چند سطر خلاصه کرد ، بخاطر اینکه لحظه به لحظه ی این دوران شیرین و به یاد ماندنی هستند ، بزرگتر ها همیشه به من میگویند که بسیار دلتنگ مدرسه و درس خواندن هستند ، آن ها می گویند خیلی دوست دارند که همچون بچه ها و یه یاد دوران قدیم مشغول خرید دفترها و خودکارهای رنگارنگ شوند ، دیدن لوازم تحریر هر کسی را به یاد دوران درس و مدرسه می اندازد.
خیلی خوب است که در روز اول مدرسه قراری بگزاریم تا دعاگوی همه باشیم ، این شاید یک حقیقت تلخ باشد که خیلی از بچه ها شاید بخاطر بعضی از مشکلات مالی و خانواگی نتوانند به مدرسه بیایند ، خیلی خوب است که برای همه ی بچه های کار دعا کنیم . و امیدوارم که تمام دانش آموزان بتوانند بدون دغدقه و بدون استرس به درس خواندن بپردازند.
فصل پاییز به همراه خود نشاط و شور می آورد ، انگار حامل خبرهای بسیار مهمی می باشد ، به قاصدک هایی که در آسمان هستند نگاه میکنم ، انگار میخواهند یک خبر خوب و زیبا را به بچه ها برسانند ، درختان همگی دست به دست هم داده اند تا برگ های زرد و نارنجی خود را فرش زیر پای دانش آموزان کنند ، انگار آن ها می خواهند به همه ی بچه ها هدیه بدهند.
حتی صدای پرنده هایی که در آسمان ها هستند نوید خبرهای خوب را می دهند ، شاید آواز خوش آن ها برای بچه هایی که راهی مدرسه هستند یک بدرقه هست ، در روز اول مدرسه همهمه ای عجیب و زیبا سراسر مدرسه را فرا میگیرد ، خوب گوش کن هر کسی حرفی برای گفتن دارد ، مدرسه و کلاس های درس با حضور بچه ها در روز اول مدرسه بسیار دیدنی می شود انگار حضور بچه ها در مدرسه ، جانی دوباره به در و دیوار مدرسه و کلاس های درس می دهد ، انگار مدرسه هم همراه با دانش آموزان مشعول خوشحالی کردن است .
به هر حال چیزی که بسیار اهمیت دارد این است که باید با جهل در جنگ باشیم و تنها راه آن باسواد شدن و آموختن علم است. خیلی ها میتوانند در روز اول مدرسه و در محیط مدرسه رفیق هایی پیدا کنند که شاید یک عمر با آن ها دوستی کنند ، مدرسه محیطی بسیار مناسب برای این است که بتوانیم در اجتماع بودن و یا اجتماعی شدن را یاد بگیریم ، در این محیط یاد میگیریم که چگونه با آدم های مختلف صحبت کنیم ، و راه و روش هم صحبت شدن با دیگران را یاد بگیریم.
در پایان می توانم از این انشا نتیجه گیری کنم که باید همیشه قدردان زحمات معلم و مدیر دلسوز خود باشم ، احترام آن ها را نگاه دارم ، برای دوستانم و برای همکلاسی های خودم آرزوها و دعای نیک داشته باشم ، بدانم که تنها راه موفق شدن و طی کردن پله های موفقیت در درس و تحصیل ، تلاش و پشتکار می باشد.
انشا سوم :
مقدمه:
روز اول مدرسه همواره یکی از لحظات پرمهم در زندگی افراد جوان است. این روز، آغاز یک دوران جدید از تحصیل و یادگیری است که ممکن است با حسهای مختلفی همراه باشد. در این مقاله، تجربه روز اول مدرسه را از نگاه شخصی شرح میدهم.
بدنه:
روز اول مدرسه همواره با هیجان و انتظارات زیادی شروع میشود. از یک سو، دوستان قدیمی را دوباره می بینیم و این دیدار باعث خوشحالی و شادی ما می شود. از سوی دیگر، دوستی های جدیدی هم ممکن است شکل گیرد که این اتفاق نیز به یادگاری های خوبی تبدیل خواهد شد.
دیدار با معلمان نیز تجربه ای مهم است. آنها به عنوان راهنما ها و منشیان تحصیلی ما عمل می کنند و تعیین می کنند که چگونه ما به دنیای دانش و یادگیری نگریسته و چگونه در این مسیر پیش برویم.
حیاط مدرسه نیز یک جایگاه ویژه دارد. این مکان، نه فقط یک محیط برای بازی و تفریح با دوستان است، بلکه مکانی است که ممکن است اولین تعامل ها و دوستی های مدرسه ای شکل بگیرد. حیاط مدرسه ممکن است تجربه های جالب و خاصی را در انتظار داشته باشد.
نتیجه:
روز اول مدرسه یک آغاز تازه به ما می دهد. این روز باعث میشود تا با انسان های جدید آشنا شویم، دوستی های جدید پیدا کنیم و در ارتباط با معلمان جدیدتر از پیش فرض های خود آموزشی و تربیتی نیز پیش برویم. حیاط مدرسه به ما فرصت میدهد تا در محیطی باز و طبیعی تفریح کنیم و دوستان خود را در محیط غیررسمی بشناسیم.
این تجربه در طول زمان به خاطره های خوبی تبدیل می شود و به ما اجازه می دهد تا در مسیر تحصیلات و رشد شخصی خود بهترین کارها را انجام دهیم. روز اول مدرسه یک فرصت برای شروع دوباره، آمادگی برای یادگیری و توسعه، و آغاز یک ماجراجویی آموزشی جدید است.
انشای چهارم :
مقدمه:
آغاز اولین روز مدرسه همیشه یک لحظه پر از هیجان و ترس برای دانش آموزان جوان است. این روز با پیشامدهای جالب و برخی از ترس های طبیعی همراه است. از این جهت، بررسی تجربه ی روز اول مدرسه از زاویه ای دیگر م یتواند جالب باشد.
بدنه:
با ورود به دروس در روز اول مدرسه، دنیایی جدید از دانش و یادگیری برایم باز شد. اینجا دوستان قدیمی را دوباره دیدم، اما همچنان با شخصیت های جدیدی آشنا شدم. این تلاقی دو دنیای مختلف، من را به آگاهی از اهمیت تنوع انسانی و تعامل با محیط پیرامونم آشنا کرد.
معلمان جدید نیز وارد زندگیم شدند. آنها با راهنمایی ها و درس های خود، من را ترغیب به برقراری ارتباط با علم و دانش کردند. این روز یادآوری کرد که یادگیری یک مسیر پیوسته و ادامه دار است.
نتیجه گیری:
روز اول مدرسه یادآوری می کند که هر روزی فرصتی است تا درکی عمیق تر از جهان پیرامون خودمان پیدا کنیم. این تجربه، در پیش بینی بسیاری از چیزها، پایه ای برای دوستی ها و ارتباطات مستدام و بالاخره برای یادگیری و تکامل ما در زندگی تعیین کننده است. این روز یک فرصت برای شروع مجدد و تجربه ی زیبایی از آموزش و یادگیری است.