متن پاییزی غمگین برای اینستاگرام جدید
با آمدن فصل پاییز و شروع شدن این فصل زیبا ، خیلی از متن ها و شاید دکلمه های کوتاه و قشنگ پاییز در اینستاگرام به چشم میخورند ، بسیاری از افراد از جملات قصار پاییزی برای بیو و یا استوری استفاده میکنند ، افرادی نیز این جملات را به همراه عکس های مد نظر خود برای دیگران و دوستان خود نشر میدهند ، در این بخش موضوعی تهیه شده است با مضمون : متن پاییزی غمگین برای اینستاگرام جدید ، که در مهر ماه 1402 توسط سایت توپ تاپ گرد آوری شده است.
برای تک تک عزیزان و دوستانم از صمیم قلب آرزو دارم تا حال دلشان خوب و شاد باشد و خدای ناکرده مثل فصل پاییز غم زده نباشند.
****************
به اندازه همه ی حجم برگ های فصل خزان و پاییز برای تو آرزوهای خوب و قشنگ دارم ، دوستت دارم مهربان.
****************
یکی از خوبی های فصل پاییز اینه که نقاب به صورت ندارد و آشکار حرف از زردی ، ریزش و شاید غم می زند ، ای کاش آدم ها نیز به اندازه فصل پاییز جرعت داشتند و دو رو نبودند !
****************
هر چقدر هم که در فصل پاییز احساس غصه ، دلتنگی و حتی افسردگی کنیم اما باز هم هیچکس قشنگی های پاییز را انکار نمی کند.
****************
من ایمان دارم که برگ های پاییزی و ریزش برگ های پاییز نویدی از کم شدن دلخوری ها و ناراحتی های تو دارد دوست خوب من.
****************
بعد از سه ماه خوش رقصی فصل تابستان ، نوبتی هم که باشه نوبت رو به رو شدن با فصل پاییز است.
****************
تنها دلیل اینکه پاییز را دوست دارم برای اینه که تو عاشق این فصل هستی محبوب من.
****************
شاید تنها بودن و تنها ماندن نام های دیگری برای فصل پاییز باشند.
****************
این یک توصیه دوستانه و جدی برای تو هست رفیق : پاییز از راه رسیده ، فصل خزان کم کم خودنمایی میکند ، در این فصل تنها نمان ، چرا که این یک باخت بی چون و چراست.
****************
از شروع کردن فصل پاییز ، از صدای مرموز و دلگیر باد های عصر پاییزی و از قدم زدن های پر از فکر و خیال بدون تو می ترسم. از شروع این فصل زیبا بدون تو هراس دارم.
****************
در دلم احساس آشوب و نگرانی میکنم ، افکار مسموم اذیتم میکند ، همه جای شهر خبر شروع شدن فصل پاییز را می دهند.
بدرستی که خداوند خالق زیبایی هاست ، احساسی به من میگوید که خدا به پاییز بیشتر از سایر فصل ها جان بخشیده و هنرمندانه و استادانه پاییز را به تصویر کشیده.
****************
در این روزهای بی مهری و نامهربانی ، امیدارم که آمدن پاییز فصلی برای عوض شدن حال دلمان باشد ، و پر از نوید عشق و مهربانی باشد.
****************
نمدونم چرا هر وقت پاییز میشه ؛ به سن و سالم بیشتر فکر میکنم ، به اینکه چقدر زود گذشت ، به این که شاید میتونستم بهتر باشم ، آینده ای بهتر داشته باشم ، بهتر زندگی ، کنم ، شاید پاییز و رنگ و رخساره زرد آن تلنگری باشد برای فرصت هایی که از دست دادیم !
****************
یک احساس مشترک در بین بسیاری از افراد در پاییز موج می زند ، این حس چیزی نیست به جز دلتنگی.
****************
ظاهر و رنگ و رخ من مثل عصرهای پاییزه .
****************
اینک چرخ روزگار به جایی رسید که من قدم زنان در کوچه های غمگین شهرم ، به یاد تو قدم برمیدارم ، هیچ چیزی بیشتر از صدای باد ، و خش خش برگ ها نمی تواند برای من در این فصل آزار دهنده و تلخ باشد.
****************
وقتی تصمیم بگیری شاد باشی و شاد زندگی کنی ، حتی برگ های زرد پاییزی و عصرهای پاییز هم نمی تونه تو را دلتنگ و آزرده خاطر کنه.
****************
انگار واقعا پاییز مامور شده است تا به جز اینکه زندگی ، شادابی و طروات را از درختان ، گلها و گیاهان بگیرد و زندگی را برای آن ها به کام مرگ بکشد ، موظف است تا کاری شبیه به این موضوع را با دل های آدمیان نیز بکند.
****************
پاییز می تواند به قدری بی رحم باشد که صحنه هایی تلخ مثل تنها گریه کردن ، تنها قدم زن ، تنهایی فکر کردن و تنهایی غصه خوردن را برای تو رقم بزند ، شاید مجبور باشیم با این فصل دست و پنجه نرم کنیم و این فصل را با تمام دلتنگی ها و با تمام زیبایی هایش مرور کنیم.
شاید بهتر باشد که با آمدن پاییز و شروع شدن فصل خزان ، یکدیگر را خیلی بیشتر از قبل درک کنیم ، بعضی از اطرافیان و حتی بعضی از دوستان و آشنایان واقعا در بعضی از لحظات حساس زندگی تومخی و غیر قابل تحمل هستند ؛ شاید بهتر باشد به یکدیگر اجازه بدهیم در پاییز بیشتر تامل کنیم ، بیشتر فکر کنیم و کسی مزاحم این حس و حال عجیب و غیرقابل توضیح نشود.
****************
احساس میکنم من و پاییز دو دوست خوب برای همدیگر باشیم ، هر کدام از ما قصه های زیادی برای گفتن دارد ، جملات و صحبت هایی که شاید هیچکسی آن ها را نمی تواند درک کند به جز یک دوست خوب که با ما همدرد باشد ، بنابراین من و پاییز همدرد هستیم.
****************
این یک حقیقت تلخ و غم انگیز است که با تمام سال هایی که پشت سر گذاشته ام و سن و سالم را شماره کردم ، هیچوقت مهر پاییز به من نرسید و من موفق نشدم مثل بقیه دوستانم که از زیبایی های پاییز ، از خاطرات آن و از اتفاقات قشنگ آن صحبت میکنند ، من هم حرفی برای گفتن داشته باشم و همیشه دکلمه های من در صفحه ی شخصی خودم در اینستاگرام در این فصل ناراحت کننده و سرد بوده.
****************
قلبا اعتقاد دارم که فصل پاییز حداقل برای خودم به عنوان یک مربی و یک استاد عمل کرده است و خیلی آشکار با بعضی از صحنه هایی که پدید می آورد می خواهد درس هایی از زندگی را به من بیاموزد ، بطور مثال زردی و خزان ، ریزش برگ ها و از دست رفتن و سوخت شدن طراوت و شادابی درختان میتواند برای من نمادی از رها کردن باشد ، این رها کردن می تواند حتی شامل چیزهای باارزش باشد ، شاید با رها کردن و دل کندن از برخی از آدم ها و اطرافیان می توان در آینده رشد بهتری داشت میتوان بیشتر پیشرفت کرد.
****************
این بی انصافی بزرگی است که خیلی ها پاییز را که یکی زیباترین و جذاب ترین آفریده های خداوند بی همتاست ، بخاطر برخی از تجربه ها و شاید خاطراتی که به اشتباه رقم زده اند ، تلخ و غم انگیز معرفی میکنند. بهتر است دست از گلایه و یا افکار منفی و ناامید کننده و شاید نشر استوری ها و پست های دلگیر کننده در این فصل زیبا برداریم و فقط از تماشای آن لذت ببریم و از خوبی ها و قشنگی های آن بنویسیم.
****************
شاید فصل پاییز از بسیاری از آدم ها شکایت داشته باشد که چرا مقصر دلتنگی ها ، تنهایی ها و حتی شکست های خود را در فصل پاییز جست و جو میکنند ، چرا همیشه برگ های زرد و خشکیده را نمادی از غم و دلتنگی به دیگران معرفی می کنند ، و چرا پاییز را به جرم هایی که هیچوقت مرتکب آن نشده محاکمه و متهم میکنند !
****************
حتی اگر بارها و بارها فصل بهار را با تمامی زیبایی های آن تجربه کنیم ، حتی اگر زمستان و تابستان را با وجود قشنگی های خاص خودشان دنبال کنیم ، اما اگر این وسط پاییزی وجود نداشته باشد از قشنگی های دیگر فصل ها هم کاسته میشد و به صورت جدی جای خالی پاییز احساس می شد.
****************
وقتی که یک درخت تنومند با آن همه زیبایی که به نمایش گذاشته بود و به قول معروف خوش رقصی و چشم نوازی کرده بود ، شروع به ریزش برگ ها می کند و تمام خود را در مدت زمان کوتاهی فدا میکند ، انگار شروع به گلایه کردن میکند ، انگار ظرف زمان کمی تهی می شود و تصمیم دارد تا به انزوا برود ، و به باد سپردن برگ های خود را به تماشا بنشیند ، این روزها خیلی زیاد این احساس مشترک بین من و پاییز وجود دارد.
****************
انگار یک نمایش بسیار بزرگ و غیر قاصل وصف توسط فصل پاییز و زمستان طراحی شده است ، یک کار مشترک و قابل تامل که اگر به آن دقت کنیم و واقعا ریزبین باشیم متوجه می شویم که بعد از روزهای سخت و حتی روزهایی که احساس می شود همه جا رنگ و بوی نیستی و ناامیدی دارد ، همه جا سرد ، تاریک و پوچی است ، یک مرتبه بوی زندگی در اوج ناباوری به مشام می رسد ، نمایش مشترک پاییز و زمستان قدرت خارق العاده خداوند سبحان را به رخ می کشد ؛ و باید این حقیقت را قبول داشته باشیم که شاخه های درخت باز هم جوانه می زنند ، باز زندگی جریان خود را از سر میگیرد و گلهای بهاری در این جشن بزرگ شادمانی می کنند.
****************
شاید پاییز با حرکات و با رفتارهایی که از خود نشان میدهد به نوعی قهر کرده است ، یا شاید فصل خزان عاشق شده و این چنین بی رحمانه تمام خود را به نیستی می سپارد .
****************
دوباره بوی فراموش ناشدنی و نم دار خاک ، دوباره بوی عطر غیر قابل وصف قطره های زیبای باران ، و دوباره آماده شدن برای رو به رو شدن با فصل قشنگ ها ( پاییز)
****************
چند نفس عمیق بکش ، لباس های کمی گرم تر خود را به تن کن ، موهای خود را همان طور که راحت تر هستی شانه بزن ، قدم های خود را کوتاه تر بردار ، با اطرافیان کمی مهربان تر از قبل رفتار کن ، تو هم حس میکنی ؟ پاییز از راه رسیده...
****************
یکی از رازهای شاید لو رفته پاییز و یکی از اسرار قشنگ و همیشگی که این فصل هر بار با آمدنش هدیه میکند ، عشق است...
انگار روزها ، دقیقه ها ، ثانیه ها و زمان در حق پاییز کوتاهی کرده اند ، انگار گذر زمان با فصل پاییز خصومتی ناشناخته دارد ، چرا نوبت به پاییز که رسید روزها کوتاهی کردند و پاییز را دلشکسته و ناراحت کردند.
****************
با آمدن پاییز باید بیشتر مراقب آدمهایی باشیم که زودرنج و حساس هستند ، مراقب آدم های مهربان اطراف خود باشیم ، مراقب پدر و مادر و مراقب بزرگ ترها باشیم ، در هر صورت پاییز می تواند بی رحم باشد و بی رحمانه بتازد همانطور که طراوت و خنده ها و قهقه ی درختان ، شادی و قشنگ های چمن سبز ، خوش رقصی های گل های رنگارنگ را در مدت زمان بسیار کوتاهی به غم و گریه بدل می کند ، در این فصل انگار باید بیشتر مراقب خود و دیگران باشیم ، شاید در پاییز همه ما شکننده تر و احساسی تر از قبل باشیم.
***************
پاییز ذره ذره آب میکند آن حجم از تراکم برگ درختان را ، تدریجی جان میستاند از میوه های رسیده و خوش رنگ درختان ، کم کم و با صبوری زیبایی های خاص تابستان را ، کمی جدی تر بگیریم پاییز را و حواسمان به خودمان و اطرافیان باشد.
دقیقا در همین روزهای ابتدایی مهر ماه می باشد که وقتی در یکی از خیابان های شلوغ شهر خودمان با یکی از دوستان خود قدم می زنیم ، با انگشت به برگ های پاییزی و به بادهای پاییزی اشاره میکنیم و آن ها را به دوست خود نشان میدهیم که نگاه کن دوباره پاییز آمده ، اما هیچوقت نخاستیم این حقیقت را قبول کنیم که چه بخواهیم و چه نخواهیم تمامی فصل ها در نوبت خود ظهور میکنند و یکی از پس از دیگری همدیگر را پشت سر میگزارند ، می آیند و می روند ، چه ما خوشحال باشیم چه زانوی غم بغل بگیریم ، چه جشن بگیریم و چه عزا ! در حقیقت باید قبول کنیم که این عمر ماست که به سرعت در حال سپری شدن هست و فصل ها سر جای خود باقی هستند و در حال انجام وظیفه هستند.
****************
بگذارد تا کمی در رویای خیال خود پرواز کنیم ، آیا شما دوست نداشتید که روزی قادر باشید تا بتوانید با فصل های خداوندی صحبت کنید ؟ بتوانید از آن ها سوال کنید آن ها نیز به پرسش شما پاسخ بدهند ؟ در این صورت اگر شما با فصل پاییز مواجه می شدید و حق داشتید تا یک سوال از او بپرسید ، ایا در مورد علت دلتنگی های و یا دلگیری های این فصل از او سوال نمی کردید ؟ این که چه کسی پاییز را ترک کرده که اینگونه بی رمق و ناامید خود را به دست باد سپرده است !
در ادامه تماشا کنید :
متن فوق العاده غمگین و احساسی پاییزی
جملات ادبی، کوتاه و زیبا درباره پاییز