متن کوتاه ، زیبا و ادبی درباره گل آفتابگردان
آفتابگردان گلی است که نشان از عشق و عاشقی به خورشید دارد. هر کجا که خورشید باشد آفتابگردان رویش به سمت خورشید خواهد بود و این چه عشق زیباییست که فقط در رابطه آفتابگردان و خورشید دیده می شود. کاش مثال این عشق در میان آدم هم بسیار بود اما چه حیف که کمیاب شده.
در ادامه این مطلب متن ها و جملاتی زیبا درباره گل آفتابگردان تهیه کرده ایم که شما را به خواندن آنها دعوت می کنیم. همراه ما باشید.
جملات در مورد گل آفتابگردان
گل آفتابگردان را دیده ای که چطور به سوی خورشید نگاه میکند و همواره نگاهش به سوی اوست؟ خواستم بگویم که اگر هدفی در زندگی دار باید همیشه از گل آفتابگردان الگو بگیری. هر اتفاقی بیفتد و هر چه بشود آفتابگردان نگاهش به خورشید است و بس و تو هم باید به همینگونه باشی و همیشه سعی کنی که تمام تمرکزت به هدف و خواسته ای که داری باشد چرا که اینگونه است که تو به سعادت حقیقی خواهی رسید و خواهی توانست در زندگی ات خوشبختی به معنای حقیقی را تجربه کنی.
*******************
گل آفتابگردان می تواند نگاهش را از خورشید بدزدد اما نکته اینجاست که او عاشق خورشید است و کاری غیر از این کردن برای او یعنی مرگ. میخواهم بدانی که چرا هیچوقت نگاهم را در زندگی از تو نمیگیرم، میخواهم بدانی که چرا لحظه ای توجه ام از تو برداشته نمی شود و می خواهم بدانی که چرا هر لحظه به یادت هستم و هر لحظه ذهنم درگیر فکر تو است. من اگر نگاهم را به تو بردارم، من اگر توجه ای به تو نکنم و من اگر فکر و خیالت در ذهنم نباشد میمیرم. من درست به مانند گل آفتابگردان که به نگاه کردن به خورشیدش عادت کرده به نگاه کردن به تو در زندگی ام عادت کرده ام.
*******************
گل آفتابگردان به تاریکی پشت میکند و به سوی نور نگاه میکند. در زندگی همیشه به مانند این گل باش. اتفاقات زیادی رخ می دهند که می خواهند توجه تو را از نور برداشته و به تاریکی سوق دهند اما یادت باشد که هدف اصلی همان نگاه کردن و توجه کردن به نور است. هر اتفاقی هم که افتاد هدف اصلی ات را فراموش نکن و به دنبال حتی شده روزنه ای کوچک از نور و روشنایی در زندگی ات باش تا به واسطه آن بتوانی خوب زندگی کنی و احساس خوبی در زندگی ات داشته باشی.
*******************
اگر من قرار بود تبدیل به گل شوم قطعا گل آفتابگردان می شد و تو اگر قرار بود تبدیل به چیزی شوی قطعا تبدیل به خورشید می شدی چرا که نگاه من همواره به سوی توست و جز تو به هیچ چیز دیگری توجه نمیکنم. تو برای من حکم همان خورشید برای گل آفتابگردان را داری و من هر لحظه و هر دم به تو مینگرم و از نگاه کردن به تو خسته نمی شوم. نمی دانم چه در وجودت داری که اینقدر مرا مجذوب خود میکنی اما از تو میخواهم که لحظه ای توجه ات را از من برنداری چرا که این کار باعث پژمردگی و آزردگی خاطر من خواهد شد.
*******************
کسی چه میداند، شاید میان آن نگاه گل آفتابگردان به خورشید هزاران حرف است که کسی آنها را نمی شنود و کسی متوجه شان نمی شود. در هر نگاه هزاران حرف نهفته است که شاید هرگز کسی این حرف ها را نشنود و متوجه شان نشود. میان نگاه من به تو هم هزاران حرف نهفته است. من در هر نگاهی که به تو میکنم هزاران کلمه در ذهنم جاری می شوند. گاهی می خواهم این حرف ها را به زبان بیاورم اما بعد که به خود می آیم میبینم که بهترین کار همان مخفی کردن حرف هاست. شاید اگر آفتابگردان حرفهایش را به خورشید بگوید، خورشید دیگر هیچوقت به او نتابد.
*******************
می دانی که اکنون چه حالی دارم؟ حال اکنون من به مانند آن گل آفتابگردانیست که در دل سیاهی شب به دنبال خورشیدش می گردد. خورشیدش رفته، ناپدید گشته و در آن شب دیگر نمی آید اما او همچنان خورشیدش را جستجو میکند و به دنبال او میگردد. خیلی به دنبال تو میگردم، خیلی تو را جستجو میکنم و هر لحظه به فکر و به یادتم اما چه حیف که واقعیت این است که تو رفته ای، در زندگی من دیگر پدیدار نمی شوی و تا همیشه از من فاصله گرفته ای.
*******************
گل آفتابگردان زیبایی خودش را دارد، گل رز هم زیبایی خودش را دارد، هر گلی عطر و بویی دارد و هر گلی جمال و زیبایی خاص خود را دارد و تو هیچکدام از آنها را نمی توانی با هم مقایسه کنی چرا که ممکن است هر کدام زیبایی هایی داشته باشند که آن یکی ندارد. خواستم این را بگویم تا بدانی در زندگی هیچوقت خودت را با دیگری مقایسه نکنی، وقتی که مقایسه کردی زیبایی های خودت فراموش می شود و توجه به زیبایی هایی میکنی که شاید در تو وجود نداشته باشد.
*******************
یک گل آفتابگردان با نگاه کردن به خورشید است که نامش به سر زبان ها افتاده و اینقدر زبان زد خاص و عام شده است، اگر این گل میخواست که به مانند یک گل دیگر مثلا رز باشد هیچوقت انقدر که باید نامش بر زبان ها جاری نمیشد چرا که هیچگاه تقلید نمی تواند موجب موفقیت شود. این را گفتم تا بدانی همیشه شیوه و روش خاص خودت را دنبال کنی! این کار شاید برایت سخت باشد اما بدان که در نهایت همان است که موجب پیشرفت و موفقیت تو می شود.
*******************
من به مانند گل آفتابگردان هستم و تو به مانند خورشیدی، تشنه هستم، تشنه ی نور خورشیدم، این نور همان عشق توست، آن را از من محروم نکن. بر زندگی ام بتاب، زندگی مرا زیبا کن و کاری کن که با حضورت همه بدانند که من چقدر خوشحال و شادم. نبودنت در زندگی برای من یعنی مرگ پس از من فاصله نگیر و همیشه در کنارم باقی بمان. اگر از زندگی ام بروی من به مانند همان گل آفتابگردانی می شوم که در دل سیاهی شب خورشیدش را جستجو می کند و همواره ناامید می شود.
*******************
میبینی که گل آفتاب گردان چه زیبا باز می شود و باز شدنش به مانند لبخندی زیباست؟ خواستم بگویم که لبخند او حتی از گل آفتابگردان هم زیباتر است. وقتی که او میخندد گل آفتابگردان حرفی برای گفتن ندارد چرا که خدا تمام زیبایی هایش را فقط و فقط در لبخند او نهادینه کرده و این زیبایی ها جز لبخند او جایی برای عرض اندام ندارند. حتی اگر برای هیچ کس اینطور نباشد برای من همینگونه است و لبخند او زیباترین نعمت خدا در زندگی ام خواهد بود و من این لبخند را زیباترین آفریده خدا خواهم دانست.
*******************
آفتابگردان را دیده ای؟ حتی در دل تاریکی شب از ایستادن باز نمی ایستد و به دنبال نور خورشید می گردد و این یعنی امید و انگیزه. یادت باشد حتی اگر در دل تاریک ترین روزهای زندگی ات بودی باز هم ننشینی و باز هم متوقف نشوی چرا که روشنایی نزدیک است. ممکن است کمی سخت بگذرد و سردی این تاریکی تنت را بلرزاند اما ادامه بده و خسته نشو و مطمئن باش که بالاخره می توانی روشنایی را دریابی و به واسطه این روشنایی درونت را جلا دهی و آن سردی که از روزگار به تنت خورده بود را به فراموشی بسپاری.
*******************
تو برای من به مانند خورشید برای آفتاب گردان هستی، آفتابگردان هیچوقت هیچ چیزی را با خورشید اشتباه نمی گیرد، خورشید برای او تک است، خورشید برای او خاص است، خورشید برای او منحصر به فرد است و او همیشه رویش فقط و فقط به خورشید خواهد بود. حتی اگر میان میلیون ها آدم هم بروم باز هم تو برایم گم نخواهی شد، تو را فراموش نخواهم کرد و هیچوقت نگاهم از تو برداشته نخواهد شد چرا که تو برای من خاص و منحصر به فرد هستی و هیچ چیزی نمی تواند جای تو را برای من پر کند.
*******************
آفتاب گردان رویش را به خورشید می کند و صبح تا شب خورشید را می نگرد، کار او همین است، کار او نظاره کردن عشقش خورشید است و من و آفتابگردان چه شباهت بسیار نزدیکی به هم داریم. تو هم برای من به مانند خورشید برای آفتاب گردان هستی. من هر روز تو را می نگرم و از نگاه کردنت هیچ وقت خسته نمی شوم چرا که کار من همین است، کار من عاشقی کردن است، عشق ورزیدن به توست و هر بار که به تو می نگرم این عشق شعله هایش بیشتر می شود و بیشتر در وجودم غلیان می کند.
*******************
می گویند که بدون آفتاب آفتابگردان معنایی ندارد، خواستم بدانی که بدون تو هم من معنایی ندارم تو تمام معنای من شده ای، تو تمام هستی من شده ای و تو تمام چیزی هستی که مرا می سازد و اگر نباشی دیگر از من جز هیچ چیزی باقی نمی ماند. با من بمان همانطور که خورشید برای آفتابگردان می ماند و ان را طراوت می بخشد. با من بمان و از من دور نشو، در کنارم بمان و با نور وجودت کار کنی که قامت من همیشه راست باقی بماند و سرم بالا باشد.
*******************
هر وقت خواستی معنای واقعی عشق را دریابی به ارتباط آفتابگردان و خورشید نگاه کن. آفتابگردان روی به سوی خورشید است، اگر باران ببارد، اگر برف ببارد، اگر طوفان شود و اگر هر اتفاق دیگری بیفتد آفتابگردان لحظه ای از جستجوی خورشید باز نمی ایستد و همواره خورشید را می جوید. این است عشق واقعی. اگر وقتی مشکلات شدید زندگی ات را احاطه کرد اما همچنان از جستجوی یار دست برنداشتی بدان که عاشقی حقیقی است و این عشق ارزشی فراتر از هر آنچه که تصورش را می کنی دارد، ارزشی که نمی توان روی آن قیمت و اندازه گذاشت.
*******************
از آفتابگردان خوشم می آید، با اینکه می داند هیچوقت به خورشید نمی رسد اما هیچوقت نگاهش را از او بر نمیدارد و همواره فقط و فقط نگاهش به خورشید است و عاشق اوست. هیچ چیز و هیچ کسی نمی تواند روی نظر آفتابگردانی تاثیری بگذارد و هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند کاری کند که نگاه او از خورشید برداشته شود. چه زیباست عشق های این چنین، عشق هایی که با وجود فاصله ها باز هم از بین نمی روند و باز هم پابرجا باقی می مانند. این عشق ها را باید طلا گرفت.
*******************
زن ها نمی توانند خود را با آفتابگردان ها مقایسه کنند، آفتابگردان حاضر است عشقش را با دیگر آفتابگردان ها هم تقسیم کند اما عشق زنی عشقی فراتر از آفتابگردان است، او عشقش را فقط برای خود می خواهد، فقط خود می خواهد او را دوست داشته باشد و فقط خود می خواهد که متعلق به او باشد. یک زن نمی تواند به مانند آفتابگردان وقتی که می داند عشقش برای دیگری هم هست قامتش را راست نگه دارد چرا که عشق زن عشق بسیار است که در هیچ موجودی از موجودات خدا یافت نمی شود.
*******************
من به مانند آفتابگردان و چشمان تو به مانند خورشید هستند. هر کجا باشی و هر کجا باشم چشمانت را جستجو خواهم کردم چرا که چشمانت گویی به من زندگی می بخشند و مرا طراوت می بخشند. هر سری که به چشمان تو نگاه می کند وجود غرق در انگیزه می شود و قامتم درست به مانند آفتابگردانی که به خورشید نگاه می کند راست و راست تر می شود. به راستی در چشمان تو چیست که مرا اینگونه مجذوبت می کند؟ چه انرژی خاصی در آنها نهفته است که برایم به مانند خورشید برای آفتابگردان هستند؟
*******************
اگر آفتابگردان تو را میدید حتم دارم که نگاهش را از خورشید بر میداشت و تو در هر جا بودی رویش را به همانجا بر می گرداند. تو نوری از عشق از وجودت ساطع می کنی که این نور هر کس و هر چیزی را جذب خود می کند. چه خوشبختم من که تو را دارم و تو از آن من شدی و من از این نور در زندگی ام بهره مند می شوم.
*******************
کسی چه می داند، شاید آفتابگردانی عاشق ماه شده باشد اما چون این یک تابو است هیچوقت کسی عشقش را نمی پذیرد. این آفتابگردان محکوم است است به زندگی با خورشیدی که هیچ معنایی برایش ندارد صرفاً برای اینکه نامش آفتابگردان است. چه بسیار آفتابگردان ها در میان این آدم ها زندگی می کنند و هیچ کس نمی داند که عشق حقیقی آنها ماه است نه خورشید.
در ادامه تماشا کنید :
متن انگلیسی در مورد گل + ترجمه
مجموعه شعر زیبا درباره گل نرگس
جملات زیبا و ادبی درباره پروانه
متن زیبا درباره باران | جملات کوتاه درباره باران