جملات ادبی، کوتاه و زیبا درباره پاییز

از پاییز می توان درس های بسیاری گرفت. پاییز هم می تواند حس غم و هم می تواند حس شادی را درونت برانگیزد، این فصل را فصل عاشقان هم می نامند و در این فصل گویی عاشقان دل در دل ندارند تا به یکدیگر عشق بورزند و محبت شان را به پای هم بریزند.

در ادامه این مطلب متن ها و جملات زیبایی در رابطه با پاییز تهیه کرده ایم که شما را به خواندن آنها دعوت میکنیم. همراه ما باشید.

جملات غمگین و کوتاه درباره پاییز

پاییز آمد و خزان دل من هم شروع شد. نمیدانم که این فصل چه در بطن دارد که وقتی سر می رسد، حال و احساس مرا دگرگون می کند و قلب مرا سرشار از غم می کند. می گویند که پاییز با خود بوی مرگ به همراه می آورد؛ شاید به خاطر همین است که من با این فصل رابطه خوبی ندارم. پاییز که سر می رسد خود را برای کوله باری از غم، شادی هایی که قرار است در دلم خشکیده شوند و احساس بدی که قرار است در تمام وجودم لبریز شود آماده میکنم.

*************

پاییز می خشکاند و از بین میبرد اما رفتنیست و ماندگار نیست، او آمد، قلب مرا خشکاند اما نکته اینجاست که ماندگار است، درست است که از پیش من رفته اما فکر او، خاطرات او و هر آنچه که از او به جا مانده هنوز پیش من است و هنوز احساس خوب و عشق را در درونم می کشد. پاییز اگر می خشکاند بهاری هم در راه است و دوباره سرسبزی و طراوت همه جا را در بر خواهد گرفت اما او احساس مرا خشکاند و می دانم که دیگر برای دل من بهاری در کار نیست.

*************

پاییز که سر می رسد درست به مانند هوای ابری اش هوای دل ما هم ابری می شود. پاییز گویی عطر و بوی غم را در تمام کوچه و پس کوچه های شهر پخش می کند. در این فصل گویی همه مردم غمی در سینه دارند که آنها را می آزارد و ذره ذره وجودشان را آب می کند. گویی خاصیت پاییز است که بیازارد و با غمش آزار برساند. پاییز همانطور که قامت سرسبز درختان را خشکیده می کند، گویی حال دل مردم را هم می خشکاند و در این فصل گویی که هیچ کس دلی برای خندیدن ندارد.

*************

پاییز زیباست اما برای آنها که با عشق آشنا شده اند، برای مایی که عشق از دست داده ایم جز حال بد و احساس بد چیزی نمی آفریند. پاییز بارانی عاشقانه حال و هوایی زیباتر از هر فصل سال دارد، آنها می توانند در کوچه و پس کوچه های شهر قدم بزنند و عاشقانه هایشان را به پای هم بریزند اما برای مایی که عشق مان از پیش مان رفته، حال و هوای این فصل فقط آغشته به غم است، غمی که می آزارد، از پای در می آورد و حتی جان می ستاند.

*************

پاییز را دوست داشتم، خیلی هم دوست داشتم، وقتی که سر می رسد، دستانش را در دستم می گرفتم و برای لحظاتی هم که شده در کوچه و پس کوچه ها با هم قدم میزدیم. هنوز هم صدای خش خش برگ زرد درختان که بر روی زمین افتاده بود و زیر پایمان می آمد را به یاد دارم. اکنون که او از پیش من رفته، چیزی جز نفرت از پاییز در دلم نمانده. نمی دانم، شاید چون عاشقانه هایم را با او به یادم می آورد از او نفرت دارم اما هر چه که هست حالا فقط آرزویم شده که کاش در این فصل بخوابم و وقتی که تمام شد بیدار شوم تا نتواند با خاطره هایش مرا آزار دهد.

*************

می دانی، من احساس میکنم وقتی برگی از درختی به پایین می افتد و درخت را رها میکند، این برگ پاییز را برای رها کردن و جدا شدنش از درخت بهانه می کند وگرنه خیلی وقت بوده که خیلی رفتن داشته. داستان خیلی از آدمهای زندگی ما هم همین است. دوستشان داری، احساس میکنی که زندگی ات با آنها زیباتر است و نمیخواهی که ترکت کنند اما آنها به دنبال بهانه ای برای رفتن اند و کوچکترین دلیل را تبدیل به بهانه ای بزرگ برای رفتن می کنند.

جملات شاد و کوتاه درباره پاییز شاد

پاییز که می شود گویی خدا زمین را خانه تکانی می کند، درست است که همه چیز سرسبز است و درست است که همه چیز گویی طراوت دارد اما در بطن ماجرا همه چیز نیاز به نو شدن دارد برای همین خدا پاییز را سر می رساند تا به واسطه آن زمین را خانه تکانی کند. می گویند که پاییز غم به همراه دارد و بوی مرگ دارد اما اگر به بطن ماجرا دقت کنی او فقط می آید تا بساط نو شدن زمین را آماده کند.

*************

به مانند پاییز باش، برگ های خشکیده خاطراتت را که فقط تو را آزار می دهند به زمین دلت بینداز و آنها را زیر پا له کن، احساساتی که تو را میرنجاند را خشکیده کند و آنها را از بین ببر و زمینه را برای نو شدن همه چیز آماده کن. نگذار که دلت با این خاطرات و احساسات بپوسد. تو هم به مانند طبیعت می توانی پاییز دلت را برای خود به ارمغان آوری و بساط زیباتر شدن و نو شدن احساساتت و در کنار آن خاطراتی که برای خود به وجود می آوری ایجاد کنی. این کار را انجام بده تا هوای دلت برای بهاری شدن آماده شود.

*************

پاییز که سر می رسد، خودت را در خانه محبوس نکن. به کوچه و خیابان بزن و با آواز خش خش برگ زرد درختان که به زیر پاهایت می آیند آغاز این فصل را برای خودت جشن بگیر. از من می شنوی هر روز همین کار را بکن و هر روز قدم در کوچه و خیابان بگذار و آرامش وصف ناپذیری که پاییز به تو هدیه می دهد را از آن خود کن. چرا بخواهی در این فصل زیبا در خانه بمانی و حال خودت را بدتر از قبل کنی؟ خدا این فصل را آورده تا آرامش را برای بندگانش به ارمغان آورد پس خودت را از این آرامش محروم نکن.

*************

دوباره فصل پاییز و دوباره باران های پاییزی که عجب حس خوبی دارند. عاشق این فصل هستم، عاشق روز به روزی که در این فصل سپری می شود هستم، دوست دارم که ساعت ها در این فصل قفل شوند تا من بتوانم نهایت لذت را از این فصل زیبا ببرم. هر فصلی که طبیعت دارد زیباست چرا که ساخته دست خداست اما پاییز برای من معنایی متفاوت دارد، معنایی متفاوتر از تمام فصل های سال. وقتی که سر می رسد، دل در دل ندارم تا در کوچه و خیابان قدم بزنم و از هوای لذت بخش آن لذت ببرم.

*************

پاییز زیباترین فصل سال است.وقتی که پاییز سر می رسد، درست است که همه چیز خشکیده می شود و گویی از بین می رود اما همین خشکیده شدن ها و همین به زعم ما از بین رفتن ها تصویری دیگر از طبیعت را به رخ ما می کشد، تصویری که از نوع خود بی نظیر و شاهکار خدا در خلق طبیعت را به رخ ما می کشد. اگر میخواهی نهایت قدرت خدا را درک کنی، کافیست در پاییز به طبیعت بروی و اینکه چطور درختانی تنومند کم کم خشکیده می شوند و برگ هایشان زرد می شود و به زمین می افتد را به تماشا بنشینی.

جملات عاشقانه و کوتاه درباره پاییز

پاییز خوب عشق های امروزی را تعبیر می کند، پاییز می آید می خشکاند و می رود و عشق هم همین است و سرانجامی غیر از این ندارد. وقتی که با او آشنا می شوی گویی بهار زندگی ات آغاز می شود اما نمیدانی که بعد از این بهار پاییزی هم در راه است و قرار است هر آنچه که در این بهار تجربه کردی در آن پاییز از بین برود و خشکانده شود. داستان عشق های امروزی همین است، عاشق شدی و وارد بهار زندگی ات شدی، باید منتظر پاییزی هم باشی که به یک باره وارد زندگی ات می شود و همه چیز را می خشکاند و می رود.

*************

دوست داشتن یک نفر به مانند فصل های سال است. اگر کسی واقعا تو را دوست داشته باشد دل به بهارت خوش خواهد کرد و حتی اگر هزاران پاییز هم بیایند و تیشه به ریشه همه چیز بزنند و همه چیز را بخشکانند مهم نیست، او همچنان تو را دوست خواهد داشت و کنارت خواهد بود. اگر میبینی که کسی با کوچکترین چالشی دستت را رها می کند و می رود، این را بدان که شاید او آدم تو نیست، شاید عشق در سرنوشت تو با او نیست و شاید تو دست روی شخص اشتباهی برای زندگی ات گذاشته ای.

*************

پاییز که سر می رسد دلبرانه های خاص خودش را دارد. آن هوای خوش پاییزی را تصور کن که به روی نیمکت پارک در کنار یار مینشینی و در آن هوای زیبا افتاد برگ درختان بر روی زمین و راه رفتن مردم روی آنها را به تماشا مینشینی. این هنوز اول ماجراست، بعد از تمام این ها، نوبت باران پاییزیست، باران که می بارد، آغوش یار برایت می شود بهترین چتری که داشته ای و می توانی در آن پناه ببری و از باران در امان باشی. پاییز اینگونه با دلبری هایش آغاز می شود و دل همه عاشقان را به خود خوش می کند.

*************

پاییز که سر می رسد همه منتظر باران پاییزی هستند، گویی پاییز با بارانش است که شناخته می شود و همه او را با بارانش می شناسند. حالا اگر من پاییز باشم تو برای من مثل بارانی، من با تو معنا می یابم و با تو است که شناخته می شوم. اگر باران در کنار پاییز نباشد دیگر پاییز معنایی ندارد و همچنین اگر تو در کنار من نباشی دیگر من هم معنایی نخواهم داشت. تا ابد در کنارم بمان و بگذارم که پاییز زندگی ام بارانش را برای همیشه داشته باشد.

جملات کوتاه برای موفقیت با موضوع پاییز

درخت را وقتی که برگ زرد و خشکیده ای را رها میکند دیده ای؟ این برگ به مین می افتد اما برای درخت موقعیت جدیدی پیش می آید تا برگ های سرسبزتری دوباره در خود برویاند و طراوت را به خود بازگرداند. ماجرای بسیاری از آدمهای زندگی ما هم همین است. برگ های زرد زندگی ات را رها کن تا فرصت برای روییدن برگ های سبز ایجاد شود. تا وقتی که به انسان های ناکارآمد زندگی ات وابسته ای نمی توانی فرصتی برای آمدن انسان های کارآمد که به زندگی ات زیبایی بیشتری میبخشند به وجود آوری.

*************

پاییز درس های زیادی برای زندگی دارد. به طبیعت برو و به تماشای درختانی که برگ هایشان خشکیده است مشغول شو. هر برگ درختی که می افتد گویی درخت هم بیشتر از قبل زیبایی اش را از دست می دهد. اگر بخواهی داستان ریزش برگ درختان را به زندگی واقعی تشبیه کنی، آن برگ درختان حرف ها و رفتارهای تو هستند و آن درخت هم خود تو هستی. هر حرف و رفتار ناشایستی داشته باشی گویی برگی از درخت ارزش و اعتبار تو می ریزد و تو شخصیت تو کوچکتر از قبل می شود. همیشه مراقب حرف ها و رفتارهایت باش.

*************

پاییز که می آید همه چیز را می خشکاند و می رود، باید از پاییز یاد بگیری تا تمام آن خاطره هایی که به تو آسیب می زنند و تو را محدود میکنند بخشکانی و از بین ببری. هر چقدر که این خاطره ها در ذهنت باقی بمانند، فقط و فقط تو را بیشتر از قبل از پای در خواهند اورد. این اجازه را به آنها نده، پاییز را الگوی خود کن و تمام تلاشت را بکن یک خاطره بد را هر چند که قوی است بخشکانی و آن را از درخت ذهنت به پایین بیندازی.

*************

پاییز به ما می آموزد هیچ چیزی ماندگار نیست، حتی زیباترین آفریده خدا که طبیعت است و روزی سرسبز و زیباست به واسطه پاییز خشکیده و بی روح می شود. همین به ما می آموزد که وابسته کسی یا چیزی در زندگی مان نشویم، وابستگی بدترین آسیب ها را به انسان می زند. هر کسی و هر اتفاقی که در زندگی مان وارد میشود روزی تاریخ انقضایی که دارد سر می رسد و مجبور به رفتن از زندگی ات می شود و آن موقع است که تو میمانی و دنیایی از حس بد.


در ادامه تماشا کنید :

متن در مورد پاییز و دلتنگی

متن زیبا در مورد چهار فصل

متن زیبا درباره باران | جملات کوتاه درباره باران


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...