متن زیبا درباره پدر برای وضعیت واتساپ

پدر همان گوهر نایاب است که با بودنش به همه خانواده احساس امنیت، ارزش و آرامش می هد. پدر تا وقتی که هست ذره ای پشت افراد خانواده را خالی نخواهد کرد و هر لحظه یاری گر و کمک کننده آنها خواهد بود. امان از روزی که پدر از میان خانواده پر بکشد و برود، آن موقع تمام خانواده احساس ضعف و ناتوانی خواهند کرد.

در ادامه این مطلب متن ها و جملات زیبایی در رابطه با پدر برای وضعیت واتساپ تهیه کردیم که شما رو به خوندن اونها دعوت میکنیم. همراه ما باشید.

جملات برای وضعیت واتساپ درباره پدر

پدر عزیزم، تلاش ها و همت تو در زندگی مرا به جایگاهی که اکنون دارم رساند. شاید اگر تو نبودی و در زندگی من حضور نداشتی هیچوقت من چنین جایگاهی را از آن خود نمی کردم و حتی نمی توانستم که آرزوی چنین جایگاهی را در زندگی خود داشته باشم. تو بودی که برایم این جایگاه را به ارمغان آوردی و من به خاطر سایه مهربانی که بر سرم افکنده شده بود توانستم در این مرحله از زندگی قرار بگیرم. برای تمام لطف و مهربانی ای که در زندگی در حقم داشته ای از تو سپاسگزارم.

*************

پدر عزیزم، هر لحظه که فکر میکنم تنها هستم و هیچ پشتوانه ای در زندگی ندارم، تویی را به یاد می آورم که با تمام وجودت تلاش میکنی تا مامن امنم و تکیه گاه محکمم شوی. پدر، من برای تمام تلاش های تو ارزش قائل هستم و برای این تلاش ها بی نهایت بار از تو سپاسگزارم. ممکن است گاهی این تلاش ها به ثمره ننشیند اما مهم این است که من درک کرده ام فهمیده ام که پدری دارم که در هر موقعیت و هر لحظه هوایم را دارد و پشتم است که مبادا زمین بخورم و همین برای من کافیست.

*************

پدر جانم، من تو را حتی از جانم هم بیشتر دوست دارم. تو بودی که به من قوت بخشیدی و تو بودی که به من قدرت دادی. اگر تو نبودی، هیچ کدام از این ها هم برای من وجود نداشتم و جانی که از آن صحبت کردم خیلی زود فرسوده می شد پس حق بده که تو را از جانم هم بیشتر دوست داشته باشم. پدر، به پای تمام تلاش های برای قدرتمند کردن من در زندگی به تو قول خواهم داد که از نهایت قدرتم برای خوشحال کردن تو و حال خوب تو استفاده کنم و لحظه ای نگذارم که احساس بد در وجودت رخنه کند.

*************

پدرم، مبادا حال دلت بد شود، مبادا احساس بدی درونت به وجود بیاید، این را بدان که حال خوب فرزندت وصل است به حال خوب تو و اگر تو لحظه ای احساس بدی داشته باشی من هم همان لحظه حال بد در تمام وجودم رخنه خواهد کرد و مرا از پا در خواهد آورد. پدر، وجودم وصل است به وجود تو پس حق بده با کوچکترین احساس بدت اینقدر آشفته شوم و اینقدر از لحاظ درونی به هم ریخته شود. پدر، اگر خوشحالی فرزندت را میخواهی پس خودت هم قول بده که همیشه خوشحال باشی چرا که با خوشحالی توست که من هم خوشحال خواهم شد.

*************

پدر، وقتی که میبینم لبخند رضایت از من بر روی لبانت نقش بسته گویی که همان لحظه به بهشت خدا می روم و باز می گردم. نمی دانی چقدر احساس خوب و چقدر احساس غرور در وجودم شکل میگیرد که میبینم پدرم از عملکرد و رفتار من در زندگی راضی است و لبخند می زند. پدرم، به تو قول خواهم داد که تا جان در بدن دارم برای این لبخند تلاش خواهم کرد و لحظه ای کوتاه نخواهم آمد چرا که این لبخند تو برای من ارزش بسیاری دارد.

*************

پدر عزیزم، من در سایته تو بود که رشد و پیشرفت کردم و در سایه تو بود که به این جایگاهم در زندگی رسیدم. من حتی اگر به بلندترین و بهترین جایگاهی که در زندگی ام می خواهم هم برسم باز هم خودم را مدیون تو و تلاش هایت خواهم دانست. اگر تو و سایه ات نبود حتم دارم که حتی به درجات خیلی پایین تر از این جایگاهی که در آن قرار دارم هم نمی توانستم برسم. از تو برای اینکه این چنین فرزندت را همراهی کردی و به او یاری و مدد رساندی متشکرم.

*************

پدر، به کدام از زبان از تو تشکر کنم؟ با کدام رفتارم به تو نشان دهم که بی نهایت دوستت دارم و وابسته حضورت در زندگی ام هستم؟ به چه شکل به تو ثابت کنم که خودم را مدیون تو و تمام تلاش هایی که برای من کردی می دانم؟ پدر، تو در زندگی از خودت برای من گذشتی و من احساس میکنم با هر زبانی که صحبت کنم، با هر رفتاری که از خود نشان دهم و به هر شکلی که عمل کنم نمی توانم اوج سپاسگزاری ام را به تو نشان دهم. پدر، بی نهایت بار از تو برای تمام زحماتت متشکرم.

*************

پدر، فقط می دانم که تا بی نهایت دوستت دارم؟ می دانی پایان بی نهایت کجاست؟ مشخص نیست، پس پایان عشق من هم نسبت به تو مشخص نیست و نمی توانی برای این عشق اندازه ای تعیین کنی. من به پای این عشق حتی حاضرم برای تو جان بدهم، برای تویی که به معنای واقعی از جان و دل برای من مایه گذاشتی تا به این جایگاهی که اکنون دارم دست پیدا کنم. پدر عزیزم، عشق تو مثل خون در تمام رگ های بدنم جاریست و به پای این عشق هرگز تو را از خودم ناامید نخواهم کرد.

*************

پدر، شکنجه وار ترین لحظه زندگی ام همان لحظه ایست که تو سرت پایین باشد. به تو قول خواهم داد که تمام تلاشم را خواهم کرد تا همیشه سر تو را بالا نگه دارم و کاری کنم که هیچوقت احساس سرافکندگی نکنی. پدر، لحظه ای کوتاه نخواهم آمد چرا که تو برای رشد و پیشرفت من لحظه ای کوتاه نیامدی و لحظه ای هم درنگ نخواهم کرد چرا که تو هم برای پیشرفت من درنگ نکردی، همواره در حال تلاش خواهم بود تا فقط به تو غرور و افتخار بدهم تا به این شکل کاری کنم که همیشه سرت بالا باشد.

*************

پدر عزیزم، مرا برای تمام بی مهری هایم، مرا برای تمام کم لطفی هایم و مرا برای تمام آن محبت هایی که در حقم خرج کردی با سردی از کنار تمام آنها گذشتم ببخش. پدر عزیزم، تو مثل گوهر نایابی در زندگی ام هستی که در زندگی بودنش برایم طبیعی شده بود اما اکنون به تو قول می دهم که از این به بعد با تو به مانند گوهری نایاب رفتار خواهم کرد و لحظه ای نخواهم گذاشت که گرد و غبار ناراحتی بر روی تو بنشیند. این قولی است که فرزندت با تمام وجودش به تو می دهد و تا پای جان هم به آن عمل خواهد کرد.

متن درباره پدر فوت شده برای وضعیت واتساپ

پدر عزیزم، قلبم دیگر کار نمی کند. آری، او وظیفه جسمانی اش را خوب انجام می دهد و به درستی می تپد اما دیگر نه عشقی در آن موج می زند و نه احساسی. مرگ تو با قلب من این کار را کرد. پدر عزیزم، تو رفتی و با رفتنت قلبم هنوز می تپد اما می دانم که احساس در آن مرده و هیچوقت زنده نخواهد شد. اکنون فقط یک آرزو دارم و آن هم این است که به پیشت بیایم. خدایا، حداقل می دانم که با بودن در کنار تو این احساس زنده خواهد شد.

*************

پدر عزیزم، چرا رفتی؟ چرا مرا تنها گذاشتی؟ نمی دانستی که با رفتنت دنیایی از درد به من هجوم می آورد؟ نمی دانستی که با رفتنت کوله باری از غم کمر مرا خم می کند؟ حالا من چطور به این زندگی عادت کنم؟ به زندگی بدون تو! هیچوقت این اتفاق نخواهد افتاد و من هیچوقت جوای برای این سوال پیدا نخواهم کرد. پدر جان، می دانم که از بعد رفتن تو تا زمان مرگم من فقط در بی قراری خواهم بود، بی قراری و حال بدی که از رفتن تو در وجودم شکل گرفت.

*************

پدر جانم، جانم را گرفتی، تو این کار را با مرگت انجام دادی. تو که همیشه مراقبم بودی، تو که همیشه حواست به من بود و تو که همیشه در هر کاری پشت و پناهم بودی پس حالا چطور دلت آمد که چنین ضربه ای به من بزنی؟ چطور دلت آمد که مرا برنجانی و روحم را آزرده خاطر کنی؟ پدر، خسته ام، خیلی خسته ام و فقط می خواهم که بمیرم. اکنون تنها مرگ است که آن را علاج درد خود می دانم. ضربه ای که به من زدی هیچ مرهمی جز مرگ ندارد.

*************

پدر نازنینم، تمام روزهای خوب و خوشی که در کنار تو داشتم اکنون مرا آزار می دهد چرا که خاطراتش برای من زنده شده. رفتن تو به یک باره تمام آن خاطرات را زنده کرد. تا وقتی که بودی من خیلی از این خاطرات را به فراموشی سپرده بودم اما وقتی که رفتنی همه آنها به مانند فیلمی سینمای جلوی چشمم پخش شدند و اکنون من مانده ام و دنیایی از خاطراتی که با تو دارم. پدر، کاش نمی رفتی چرا که این خاطرات اکنون فقط به روح خسته ام زخم های بیشتر می زنند.

*************

پدر جان، دوستت دارم و عاشقت هستم، مگر همین دوست داشتن و عشق برای ماندن کافی نبود؟ پس چرا گذاشتی و رفتی؟ مگر در این دنیا به تو بد گذشت؟ مگر از من کار بدی سر زده بود که مرا تنها گذاشتی و به پیش خدا رفتی؟ پدر، می دانی که این عشق اکنون با من چه کرده؟ برایت می گویم، این عشق یک روح خسته، یک قلب شکسته و یک دل پر از درد به من داد و این ها تماما به خاطر رفتن توست. کاش که از پیشم نمیرفتی و کاش که مرا تنها نمی گذاشتی اما اکنون این اتفاق افتاده و اکنون من مانده ام و دنیایی از درد.

*************

خدایا، اگر درد مرا میخواستی، اگر رنجی و مشقت مرا می خواستی و اگر میخواستی که مرا آزار دهی، چرا پدرم را بردی؟ یعنی نقطه ضعف دیگری پیدا نکردی که دست روی پدرم گذاشتی؟ مگر پدرم جز خوبی در این دنیا چه کرد؟ چرا هر چه گل است را میچینی و هر چه خار است را باقی می گذاری؟ خدای من، پدرم گل بود و اگر خاری وجود داشت آن خار من بودم. کاش به جای او مرا میبردی و به او اکنون مرگ نصیب من میشد.

*************

پدر نازنینم، تا همیشه از تو خداحافظی میکنم، تا همیشه یعنی تا آن لحظه که مرگ به سراغ من بیاید. خود من لحظه شماری میکنم که این مرگ سر برسد و فصل زندگی من به پایان برسد. دیگر این زندگی را بدون تو نمی خواهم و فقط میخواهم که پیش تو بیایم. تا آن موقع از تو خداحافظی میکنم و با درد و رنج ادامه می دهم. پدر، دیگر توقعی از من نیست که بعد تو خوشحال باشم، اکنون من فقط ناراحتم و این ناراحتی تا وقتی که به پیش تو بیایم تمام زندگی من خواهد شد.

*************

پدر، می گفتی مرد که گریه نمی کند، میگفتی مرد باید قوی باشد و در هر حالتی خودش را حفظ کند، اما میخواهم بگویم که من دیگر نمی توانم، کشش را ندارم، دلم می خواهد گریه کنم، ضعیف شده ام و دیگر نمی توانم مثل قبل قوی باشم. پدر، تو رفتی، حالا چطور من احساس قوی بودن کنم؟ چطور از غم رفتن تو گریه نکنم؟ چطور خودم را حفظ کنم و طوری رفتار کنم که گویی اتفاقی نیفتاده؟ نه من نمی توانم، حالا فقط برای من دنیای از رنج مانده و این رنج ها مرا به زانو درآورده و مرا ضعیف کرده اند.

*************

پدر عزیزم، مگر نمی گفتی که هر کاری میکنی تا اشک به چشم های دخترکت نیاید؟ مگر نمی گفتی دنیای دخترانه من آنقدر زیباست که یک بار هم نباید در آن احساس ناراحتی کنم؟ مگر نمیگفتی که هر کاری میکنی تا لبخند دخترکت همیشه حفظ شود و همیشه روی لب هایش باقی بماند؟ تو که رفتی و همه حال خوش مرا از من گرفتی! تو خودت شدی عاملی برای اشک ریختن دخترکت، تو خودت شدی عاملی که اکنون من برایش فقط احساس ناراحتی میکنم و تو خودت شدی عاملی که لبخند را از یاد ببرم و با اشک و غم آشنا شوم. پدر، کاش که از پیش دخترت نمی رفتی، حالا این دختر با دنیایی از غم که نبود پدرش را فریاد میزند تنها مانده.


در ادامه تماشا کنید :

زیباترین متن در وصف پدر

متن طولانی در مورد پدر فوت شده

جملات زیبای بزرگان در مورد پدر

دلم برای پدرم تنگ است+عکس و متن


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...