متن در مورد دلتنگی شب جمعه کربلا
شب جمعه های کربلا، حال و هوای کربلا را می کنیم و دلتنگیم ، دوست داریم که این شب ها را در آنجا باشیم. در این شب ها مظلومیت حسین بر تمام شهر هویدا می شود، آوای مظلومیتش تمام شهر را در بر می گیرد و این شب را می توانی در جوار او تا به صبحگاه نماز بخوانی، دعا کنی و درد دل کنی تا این امام مظلوم شفاعتگرت شود.
در ادامه این مطلب متن ها و جملاتی تاثیرگذار و زیبا برای دلتنگی شب جمعه کربلا آورده ایم که به شما پیشنهاد می کنیم اگر به دنبال متنی احساسی برای بیان حال تان نسبت به شب جمعه های کربلا می گردید، حتما از این متن ها استفاده کنید. همراه ما باشید.
متن در مورد دلتنگی شب جمعه کربلا
کربلا، نامي آشنا و دلنشين است. نامي که هر بار شنيده ميشود، دلها را آرام ميکند. شبهاي جمعه، دلهاي ما بيقرار کربلاست. دلهاي ما در حسرت زيارت آن آستان مقدس ميسوزد. آقا جان! ما را از لطف خود بينصيب نگذار و روزی قسمتمان کن که در بين الحرمین، زائر شما باشيم.
***********
شب جمعه است و دل من هوای کربلا کرده است. هوای آن صحن و سرای پر از نور و صفای تو را کرده است. ای کاش میتوانستم خودم را به کربلا برسانم و در بین زائران تو باشم. آقا جان! من را ببخش که در این دنیا، از تو دورم. اما بدان که قلبم همیشه به سوی توست.
***********
کربلا، شهر عشق و شهادت است. شهری که در آن، بزرگترین قیام تاریخ به وقوع پیوست. قیامی که برای حفظ دین و انسانیت بود. ای کاش میتوانستم در آن روزگار میزیستم و در رکاب تو میجنگیدم. آقا جان! ما را از شفاعت خود ناامید مکن.
***********
شب جمعه است و دل، کربلا را میطلبد. هوای بارانیِ این شبها، عطر خاک کربلا را تداعی میکند. هر نفس که میکشم، بوی خوشِ گِلهای یاس و عطر تربت پاک حسین(ع) مشامم را پر میکند.
چشمهایم را میبندم و خود را در میان زائرانِ پیاده میبینم. زائرانِ خستهای که با پای پیاده به کربلا رسیدهاند و حالا با تمام وجود مشغول عزاداری هستند. صدای نالهها و زاریهایشان در گوشم طنینانداز میشود.
یاد روزهایی میافتم که در بین جمعیت، قدم به قدم به سمت حرم حرکت میکردم. هر قدمی که برمیداشتم، گویی به خدا نزدیکتر میشدم. وقتی به ضریح مطهر میرسیدم، تمام وجودم از شوق منفجر میشد. سجدهای طولانی میکردم و با تمام وجودم از خدا طلب بخشش میکردم.
حالا که دور از حرم هستم، دلتنگیام امانم را بریده است. شبهای جمعه، بیشتر از هر شب دیگری، حس دوری از حرم آزارم میدهد. دلم برای آن لحظهها تنگ شده است که در صحن مطهر قدم میزدم و به ضریح نگاه میکردم. دلم برای آن لحظهها تنگ شده است که در بین زائران نشسته بودم و به نوحهخوانی گوش میدادم.
میدانم که هیچ جای دنیا مثل کربلا نیست. کربلا، خانهی خداست. کربلا، مأمن امن دلهای شکسته است. کربلا، جایی است که میتوان در آن آرامش را یافت.
آقا! حسین جان! من را به خود نزدیک کن. دلم برای کربلا تنگ شده است.
***********
**********
جملات درباره دلتنگی شب جمعه کربلا
امشب شب جمعه است، دوست دارم که امشب را در جوار امام حسین باشم، دوست دارم امشب را در پیشگاه امام مظلومی باشم که مظلومیتش فریادیست در جهان که خاموشی ندارد. دوست دارم که امشب را در پیشگاه آقایم باشم و از او بخواهم که مرا شفاعت کند، برای زندگی، برای آخرت، برای همه چیز شفاعتگرم نزد خدا باشد. بدون تردید امامم حسین که شفاعتگر من باشد، من هم در دنیا و هم در آخرت سعادتمند خواهم بود.
**********
ما گذشتگانِ آدمهای فرداییم! امروز زنده هستیم و فردا میمیریم، به خاطرات میپیوندیم و دیگر اثری از ما در این دنیا بر جای نخواهد ماند. کاش گذشتگان مان را فراموش نکنیم که آیندگان مان ما را به فراموشی نسپارند، کاش یادی کنیم از همه آنهایی که گذشته را با ما بودند اما امروز دست تقدیر آنها را برای همیشه از ما جدا کرده و میان مان فاصله انداخته. کاش در این روز در جوار امام حسین بودم، کاش همه آنها که دلشان امام حسینیست در جوار امام حسین بودند و در این شب با یاد گذشتگان، شادی روح آنها را از خدا طلب می کردند. یقیناً در پیشگاه امام حسین که باشی و رفتگان را یاد کنی، بی تردید روح از دست رفته ات را شاد خواهی کرد.
**********
یا امام حسین، امشب شب جمعه است، دلم روزهایی را یاد می کند که با عزیز از دست رفته ام برنامه میچیدیم که به پیش تو بیایم، حرمت را زیارت کنیم و از تو بخواهیم که شفاعتگر ما نزد خداوند باشی. حال او رفته و میان مان فاصله ای به اندازه دو دنیا افتاده. اکنون می خواهم خود تنها به پیش تو بیایم، میخواهم در یکی از شب جمعه های کربلا او را در حرمت یاد کنم، برایش فاتحه ای بخوانم و نمازی اقامه کنم باشد که روحش شاد شود، باشد که عشق زیارت حرم تو با این کارها در روحش ارضا شود.
**********
یا امام حسین، دلم هوای شب جمعه های کربلا را کرده که به زیارتت بیایم و در آنجا برای عزیز از دست رفته ام نماز بخوانم. به راستی که در پیشگاه تو نماز خواندن چه لذتی دارد، به راستی که ثوابی که به روح آن از دست رفته با این نماز می رسد چه بسیار است. یا امام حسین، دلم هوای دیدنت را کرده، تو که هوای دل بنده ات را داری؟ تو که حال دل او را نادیده نمیگیری؟ به او ممد رسان تا دوباره در شب های جمعه کربلا در جوار تو توفیق نماز خواندن و زیارت ضریحت را داشته باشد.
**********
شب جمعه های کربلا مظلومیت امامی را فریاد می زنند که برای دین شهید شد، جان داد اما ذلت را قبول نکرد و برای ادامه راه دین از خود گذشت. این شب ها چه غمی دارند، این شب ها پر از فریادها و گریه هاییست که فقط عاشقان حسین آن ها را می شنوند. کاش میشد یک بار دیگر بتوانم این شب های پر از فریاد را تجربه کنم، یا امام حسین، کاش میشد یک بار دیگر توفیق زیارتت را داشته باشم.
**********
یا امام حسین، امشب شب جمعه است، دوست داشتم که در این شب که شبی مخصوص اموات است در جوار تو باشم، در پیشگاه تو باشم و برای تمام اموات و از دست رفتگانم نماز بخوانم و فاتحه ای ختم کنم. یا امام حسین، وقتی که پیش تو باشم، دلتنگی هایم از بین می روند، درد دوری فراق از بین می رود. دوست دارم شب جمعه را در کربلا و در حرم تو سپری کنم، دوست دارم در پیشگاه تو باشم و با عشق به تو هر چه غم دوری و فراق است را تسکین دهم و در کنار این کار برای از دست رفتگانم نماز و فاتحه بخوانم. یا حسین، حاجتم را برآورده کن.
**********
یا حسین مظلوم، کسی که خود را مظلوم می داند، کافیست در شب جمعه های کربلا به حرم تو بیاید تا بداند مظلومیت واقعی یعنی چه. این شب ها انگار بانگ مظلومیت تو در تمام کربلا بلند می شود. کسی که ادعای مظلومیت دارد وقتی که به کربلا و به حرم تو بیاید از تعریفی که از خود داشته پشیمان خواهد شد چرا که مظلومیت واقعی را آن موقع با شنیدن آوای این بانگ خواهد شناخت. این بانگی که از آن سخن می گویم در اوج سکوت به پا میخیزد و تنها کسانی آن را میشنوند که عاشق حسین باشند.
**********
یا امام حسین، قلبم پر از حس غم شده، دلم پر میکشد که یک بار دیگر به زیارتت بیایم و در شب های جمعه کربلا به یاد عزیز از دست رفته ام در حرمت بگریم و آرام گیرم. می دانم که تو دست گیر من در این شب ها خواهی شد، می دانم که قلبم را تسکین خواهی داد و اندکی هم که شده آرامش به وجودم تزریق خواهی کرد. مگر می شود مهمانی به منزل تو بیاید و دست خالی برگردد؟ یا امام حسین، شب جمعه های کربلا خود حس و حالی جداگانه دارند، حال اگر در این شب ها به یاد عزیزانم که از دست داده ام در حرم تو بگریم، حس و حالم درونی ام به طور کامل دگرگون خواهد شد پس مرا از توفیق زیارتت محروم نساز.
**********
امشب شب جمعه است، صدای گریه های اسیران در کربلا به گوش می رسد، صدای مظلومیت حسین در این شب ها گوش همه را کر می کند و چه کسی واقعا این صداها را نمی شنود؟ چه کسی این غم را نمی بیند؟ حس میکنم از واقعه تاسوعا و عاشورا به بعد، شب جمعه های کربلا با همه شب ها فرق کرد، حس میکنم از آن واقعه ها به بعد شب جمعه های کربلا پر از نواهاییست که مظلومیت حسین و خاندانش را فریاد می زنند.
**********
یا امام حسین، شب جمعه های کربلا در جوار تو بودن معنایی دیگر دارد. درست است که در شب جمعه در تمام جهان غمی برپاست اما این غم در پیشگاه و در جوار تو به گونه ای دیگر است. این غم، در کنار غم عزیزان از دست رفته، غم مظلومیت تو را هم در بر دارد. اشک هایی که در شب جمعه های کربلا از گونه می ریزند فقط برای عزیزان از دست رفته نیستند، این اشک ها برای مظلومیت تو و غمی که به جان خریدی تا دین زنده بماند هم از چشم ها جاری می شوند.
**********
یا حسین خواسته ای دارم، اجابت می کنی؟ حاجتی دارم، نزد خدا مرا شفاعت می کنی؟ میخواهم در یکی از شب جمعه های کربلا در جوار تو باشم. می خواهم در این شب که مظلومیتت بر تمام کربلا فریاد زده می شود در جوار تو باشم و بگریم. یا امام حسین، دلم میخواهد گریه کنم تا خالی شوم، دوست دارم گریه کنم تا حال بدم تسکین یابد، دوست دارم این گریه ها در جوار تو و برای مظلومیت تو باشد پس می شود که مرا به حرمت دعوت کنی؟ می شود نزد خدا شفاعتم کنی که من مسافر کربلا و حرم تو باشم؟
**********
شب جمعه های کربلا بعد از حسین چگونه می گذشت؟ چقدر غم داشت؟ چقدر درد داشت؟ چقدر آه و ناله داشت؟ آن شب جمعه ها بر مردم کربلا چگونه می گذشت؟ در خانه هر کدام از آنها چه غوغایی بر پا بود؟ آخر مولایشان را از دست داده بودند، حسین را از دست داده بودن، همانی که او را امام و پیشوا میخواندند. یعنی بعد از حسین شب جمعه های کربلا چطور به سر میشد؟ درد و آه و غم و ناله دست از سر این مردم بر می داشت؟ هنوز هم که صدها سال است از آن واقع می گذرد، فکر نمیکنم که این غم و درد دست از سر مردم این شهر برداشته باشد.
**********
یا امام حسین، از غمم می گویم که چه بزرگ است و چه بی درمان، از دردم می گویم که چه عمیق است و چه بی مرهم، یا امام حسین این غم را همه جا با خودم برده ام، این درد همه جا با من بوده، اما جوار تو حس میکنم که آن را برای همیشه از من بستاند و دور کند. یا حسین، دوست دارم در شب جمعه های کربلا که آوای مظلومیتت به گوش همه مردم این شهر می رسد، بیایم و در جوارت بِگِریَم و از تو بخواهم به پای مظلومیتت مرا نزد خدا شفاعت کنی، شفاعتم کنی تا این درد و غم را از من رها کند.
**********
یا حسین چه کنم که عاشق تو هستم؟ چه کنم که قلبم با آوای حسین حسین آرام می گیرد؟ دوست دارم که در یکی از شب جمعه های کربلا بیایم و در جوار تو آرام گیرم. دوست دارم که در یکی از شب جمعه های کربلا، در حرمت بر مظلومیتت بگریم و قلب و روحم را از حس عشق به تو ارضا کنم. یا حسین، این اجازه را به من میدهی؟ میگذاری زائر حرمت باشم؟ میگذاری زیارت کننده حرمت باشم؟ این عاشق مولایش را طلب کرده، میگذاری عاشق به معشوق برسد؟
**********
یا حسین، شب جمعه کربلا را دیده ای؟ این همه غم، این همه اندوه را دیده ای؟ می دانی تمام این غم و اندوهی که کل شهر را در بر گرفته برای توست؟ برای تویی که مظلومیتت به گوش تمام جهانیان رسیده؟ یا حسین، چطور این غم را به جان خریدی؟ چطور این همه درد را تحمل کردی؟ اکنون می دانی شب جمعه های کربلا چقدر دردناک و غم انگیزه شده؟ این درد و غم که شب جمعه را در بر گرفته برای مظلومیت توست.
**********
یا حسین، در دلم غمی عمیق پنهان است، دوست دارم در شب جمعه های کربلا که غم بیداد میکند به جوار تو بیایم و این غم را از ته دل فریاد بزنم، دیگر آن را پنهان نکنم و بگذارم تا وجودم با فریاد زدنش آرام گیرد. حتم دارم در این شب کسی فریاد غم مرا نمی شنود چرا که غم تو بزرگ تر از هر غمیست و فریاد این غم شب جمعه های کربلا را در بر میگیرد پس نزد خدا شفاعتم کن تا به پیشگاهت بیایم و غم درونم را که نمی توانم به هیچ کس بگویم در حرمت فریاد بزنم.
**********
یا امام حسین امشب شب جمعه است و در دلم غمی دارم، می خواهم این غم را فریاد بزنم و از ته دل بگریم. امشب دلم هوای کربلا را کرده، امشب دلم هوای زیارتت را کرده اما چه کنم که از تو، از حرمت دورم. هوس کرده ام تا به پای ضریحت بِگِریَم، هوس کرده ام تا در جوارت نماز اقامه کنم و روحم را تطهیر نمایم اما چه کنم که از تو دورم. اکنون دلم غمی دارد که مثال ندارد، امشب را تا به صبح خواهم گریست چرا که فقط گریه است که می تواند دل بی طاقت این بنده را آرام کند.
**********
یا امام حسین، گریه های من صدا ندارند، گریه های من حتی اشک هم ندارند. من محکوم شده ام به گریستن در درون، من محکوم شده ام به زجری که از درون می کشم. یا حسین، تو خود مظلومی، می دانی که چه میگویم، می دانی که چه میکشم پس می شود شفاعتم کنی که برای یک بار هم که شده در یکی از شب جمعه های کربلا که آوای مظلومیتت کل شهر را پر کرده من هم به جوارت بیایم و مظلومیتم را فریاد بزنم؟ یا امام حسین دوست دارم که به پای ضریحت بگریم، اشک بریزم و هر چه درد از درون داشتم را بروز دهم.
**********
شب جمعه است و هوس کرده ام که در حرم آقایم به دعا بنشینم، هوس کرده ام تا چند رکعتی نماز بخوانم و آرامش روح را برای خود به ارمغان آورم. شب جمعه های کربلا عجب حال و هوایی دارند! در آن شب ها خواب به چشمانت نمی آید و فقط دوست داری تا به صبحگاه در حرم آقایت نماز بخوانی، دعا کنی و با امام مظلومت درد و دل کنی. یا حسین، می دانم که تمام آنها دعاها و تمام آن درد و دل ها را می شنوی و نمازهایم را میبینی پس شفاعتگرم نزد خدا باش تا حاجتم را برآورده کند و بیایم و در پیش تو کمی درد و دل کنم، کمی دعا کنم و چند رکعت نماز بخوانم تا وجودم را آرامش ببخشم.
دلنوشته در مورد کربلا (31 تصویر)
آلبوم بهترین عکس کربلا برای پروفایل سری 2