متن فاتحه شب جمعه برای مادر

شب جمعه، شبیست مخصوص اموات و در این شب عزیزان از دست رفته ات را به یاد می آوری. وای به حال آنکه عزیز از دست رفته اش مادرش باشد، آن موقع او در شب های جمعه درد و عذابی شدید از فراق را خواهد چشید. در این شب ها، تنها چیزی که می تواند او را آرام کند شاید ذکر فاتحه ای برای مادرش باشد.

با عرض تسلیت به شما برای از دست دادن مادرتان، درک می‌کنم که در این لحظات دشوار به دنبال راهی برای ابراز احساسات و آرامش خود هستید. خواندن فاتحه و یاد کردن از عزیز از دست رفته در شب جمعه، یکی از سنت‌های زیبای ماست که می‌تواند تسکینی برای دل باشد.

متن فاتحه شب جمعه برای مادر

در ادامه این مطلب متن ها و جملاتی مخصوص فاتحه شب جمعه برای مادر فوت شده آورده ایم که اگر خدا نعمت وجود مادر را از زندگی تان گرفته می توانید در شب های جمعه از این متن ها استفاده کنید تا با آنها هم خود برای او فاتحه ای بخوانید و هم از دیگران بخواهید که برای مادرتان فاتحه ای ختم کنند. 

در این مطلب حتی متن هایی هم آورده ایم که در کل مخصوص مادران فوت شده است و حتی اگر شما خود مادرتان را از دست نداده اید اما میخواهید که از دیگران بخواهید برای مادران فوت شده فاتحه ای بخوانند، می توانید از این متن ها استفاده کنید. همراه ما باشید.

مادر عزیزم، شب جمعه که می‌شود، عطر خاک خفته‌گاهت همه جای وجودم را پر می‌کند. انگار همین دیروز بود که دستان گرمت را در دست‌هایم گرفته بودی و برایم لالایی می‌خواندی. حالا دیگر نیستی تا برایم لالایی سر دهی، اما خاطره‌ی تو همیشه در قلبم زنده است.

*********

مادر مهربانم، هر شب جمعه که می‌شود، به آسمان نگاه می‌کنم و با تو حرف می‌زنم. از تو می‌خواهم که بر من و خانواده‌ام رحمت فرستادی و همیشه حافظ ما باشی.

*********

مادر عزیزم، دلم برای نوازش‌هایت، برای بوی عطرت، برای نگاه مهربانت تنگ شده است. می‌دانم که هرگز جای خالی‌ات را هیچ‌کس نمی‌تواند پر کند، اما سعی می‌کنم راهت را ادامه دهم و باعث سربلندی‌ات باشم.

*********

مادر عزیزم، شب جمعه که می‌شود، به قبرستان می‌روم و با تو درد دل می‌کنم. همه چیز را برایت می‌گویم، از خوشی‌هایم تا غم‌هایم. دلم می‌خواهد بدانی که همیشه به یاد تو هستم.

*********

مادر عزیزم، در این شب‌های غم‌انگیز، تنها چیزی که به من آرامش می‌دهد، یادآوری خاطرات خوبمان است. خاطراتی که همیشه در قلبم زنده خواهند ماند.

جملات فاتحه شب جمعه برای مادر

امشب شب جمعه است، همه آنها که مادر از دست داده اند غم شان تازه گشته، بوی دلتنگی تمام خانه شان را فرا گرفته و درد فراق قلب شان را به درد می آورد. امشب، غم فراق مادر عجیب تن آدمی را می لرزاند، عجیب او را به گریه وا می دارد و عجیب او را عذاب می دهد. و هر هفته انسان محکوم است به تحمل این درد فراق، به تحمل این گریه ها و عذاب شدید، اما چه می توان کرد؟ رسم دنیاست، باید با آن بسازی وگرنه وجود خودت را هم از بین می برد. برای شادی روح همه مادرانی که نور امید فرزندان شان بودند، اما خاموش گشتند و فرزندانشان را در دل تاریکی دنیا به دست خدا سپردند و رفتند، فاتحه ای ختم کنیم.

*********

مادر فقط یک کلمه است اما در همین کلمه می توان عشق، امید، انگیزه و امنیت را یافت. وقتی که مادرت در کنارت هست، حس عشق در وجودت غلیان می کنید، نسبت به هر چیزی امیدواری و برای رسیدن به هر هدفی انگیزه داری و حس میکنی هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند تو را به زمین بزند. اما وای بر زمانی که مادر در کنارت نباشد، آن موقع تو دیگر چیزی به نام عشق نمی شناسی، دیگر هیچ امید و انگیزه ای در وجودت نخواهی یافت و دیگر هیچ احساس امنیتی نخواهی داشت، این را فقط کسانی درک می کنند که مادر از دست داده اند. بیایید با ذکر فاتحه در این شب جمعه یادی کنیم از همه مادرانی که فرزندان شان دنیایشان بودند اما خدا میان آنها و دنیایشان فاصله انداخت و آنها را به دنیایی دیگر.

*********

مادر حتی اگه در قید حیات نباشد، حتی اگر سایه اش بر سر فرزندش نباشد، حتی اگر حضورش دیگر در زندگی فرزندش احساس نشود اما همچنان دعایش کارگشاست، اما همچنان دعایش برای فرزندش پابرجاست و خدا آن دعا را مستجاب می کند. امیدوارم که هیچ کس غم مادر نبیند، امیدوارم که همه سایه مادر بر سرشان بوده و از نعمت و حضور او در زندگی بهره مند گردند و خطاب به تمام آنها که مادر از دست داده اند می گویم که گرچه مادری نداری اما دعاهای خیر مادرت هنوز هم که هنوز است پابرجاست و با همین دعای خیر است که تو به سوی عاقبت به خیری هدایت می شوی. در این شب جمعه برای شادی روح تمام مادران آسمانی شده فاتحه ای ختم کنیم.

*********

وقتی که میگفتی مادر، تمام وجودت سرشار از حس عشق و امنیت می شد، وقتی که نامش را به زبان می آوردی گویی که در برابر تمام دنیا و آدمهایش احساس امنیت می کردی و گویی هیچ کس نمی توانست تو را از پا در بیاورد چرا که حس میکردی مادری داری که همیشه سایه اش بر سرت است. چه احساس زیبایی بود، چه حس دل انگیزی بود و چه خدا حس غم انگیز و ناراحت کننده ای بعد از گرفتن مادر بر وجودت انداخت. این حرف من خطاب به کسانیست که مادر از دست داده اند و چیزی که گفتم را فقط آنها با عمق وجود درک می کنند. بیایید در این شب جمعه فاتحه ای بخوانیم برای تمام مادرانی که روزی فرزندشان حتی با صدا زدن نام شان احساس عشق و امنیت می کردند اما اکنون دیگر از این حس بهره مند نیستند.

*********

چه آرزوهایی که برای خود و مادرت می چینی، چه برنامه هایی که تدارک نمیبینی، چه اهدافی که برای خود در ذهن با او نمی پرورانی و چه خاطره های زیبایی که با او نمیسازی. و وای بر روزی که خدا مادر را از تو بگیرد، آن موقع تمام آن آرزوها، برنامه، هدف ها و خاطرات بر سرت مانند دیواری خراب خواهد شد و تو خواهی ماند و جای درد آرزوهای محقق نشده در کنار مادرت و خاطره هایی که با او داشتی. امیدوارم که هیچ کس غم مادر نبیند که این غم آدمی را به زمین می زند. بیایید در این شب با ذکر فاتحه ای روح تمام مادرانی که آسمانی شده و از این دنیا پر کشیده اند را شاد کنیم.

*********

مادر فرشته ای آسمانیست که تا وقتی هست نمی گذارد خلاء عاطفی داشته باشی اما همینکه پر می کشد و از این دنیا برای همیشه میرود آن موقع است که خلاء عشق و محبت را در زندگی ات به معنای واقعی احساس خواهی کرد. آن موقع هر کسی هم به تو عشق بدهد دیگر عشقش طعم و لذت عشق مادر را ندارد، آن موقع هر کس به تو محبت کند محبت کردنش آن حال خوبی که از محبت های مادر میگرفتی را برایت در بر نخواهد داشت. برای همه آنها که هنوز مادرشان در قید حیات است آرزو می کنم که سایه مادرشان از سرشان کم نشود و برای همه آنهایی که مادر از دست داده اند، در این شب جمعه فاتحه ای ختم میکنم و از همه عزیزان هم می خواهم که برای شادی روح مادران آسمانی شده فاتحه ای ختم کنند.

*********

مادر تا وقتی که هست با عطر و بوی خوش وجودش رایحه زندگی ات را خوش نگه می دارد و هیچ وقت نمی گذارد که لحظه ای بودی تعفن زندگی را احساس کنی. اما وای بر روزی که او را از دست بدهی، در آن روز بوی متعفن زندگی تمام مشامت را در بر خواهد گرفت و به هیچ وجه نخواهی توانست این بو را از بین ببری. مادر تا وقتی که هستی سپر دفاعی می شود در برابر تمام حملات دنیا و زندگی و برای همین تو هیچ وقت بوی تعفن زندگی را احساس نخواهی کرد. مادر نه تنها از تو در برابر دنیا و زندگی دفاع می کند بلکه با عطر وجودش زندگی ات را هم خوش رایحه می کند. در این شب جمعه که شبی مخصوص اموات است اول از همه برای آنها که مادرشان هنوز سایه اش بر سرشان است آرزو می کنم که خداوند عمری طولانی به مادران شان بدهد و بعد فاتحه ای ختم می کنم برای روح مادرانی که دیگر سپر دفاع فرزندانشان نیستند چرا که از این دنیا پر کشیده اند. از شما هم می خواهم که برای این مادران فاتحه ای ختم کنید.

*********

مادر جان، هنوز هم وقتی که نامت را صدا میزنم، آن لبخند مهربانی که به من میزدی و نظیر نداشت را به یاد می آورم، آن لبخندی که به من احساس امنیت و عشق میداد و من با همین دو احساسی که از تو می گرفتم می توانستم به جنگ و مصاف دنیا و سختی هایش بروم. اکنون آن لبخند مهربانت را با صدا زدن نامت به یاد می آورم اما دیگر آن حس امنیت و عشق را دریافت نمی کنم، اکنون به جای این دو حس، حس فراق، حس درد و حس اندوه است که به سراغم می آید چرا که تو دیگر در پیش من نیستی. در این شب جمعه، یاد و خاطر تو وجودم را آزرد و مرا به زمان هایی برد که نامت را صدام می زدم و عاشقانه مرا نگاه میکردی و لبخند میزدی. برای شادی روح مادرم و تمام مادرانی که با لبخندشان انگیزه ای بودند برای فرزندان شان فاتحه ای ختم کنیم.

*********

مادر، هر هفته این درد و زجر عمیق به سراغم می آید و مرا از درون نابود می کند. هر بار که شب جمعه سر می رسد و من به یاد تو می افتم، تمام وجودم از درد و زجر لبریز می شود و دیگر هیچ حس خوبی درونم وجود نخواهد داشت. راستش را بخواهی خودم هم این درد و زجر را دوست دارم چرا که نمی خواهم نسبت به تو که تمام زندگی ام بودی بی تفاوت شوم. عزیزانم، بیایید با هم فاتحه ای هم برای مادر خودم و هم برای تمام مادرانی که آسمانی شده اند ختم کنیم.

*********

مادر، با تو فصل بهار زندگی ام را تجربه می کرد، چرا خواستی که وارد فصل زمستان شوم؟ چرا خواستی که تمام وجودم خشکیده شود و هیچ سرسبزی ای درونم وجود نداشت باشد؟ تو طبیعت وجود مرا زنده نگه می داشتی، تو وقتی که بودی سراسر وجود مرا غرق در حس عشق می کردی و همین عشق مایه حیات طبیعت وجود من بود. مادر، اکنون که نیستی دیگر من هم از این مایه حیات بی بهره ام و این طبیعت خشکیده شده و من اکنون در فصل زمستان زندگی ام به سر می برم. کاش بودی و کاش اندکی از عشقت مرا بهره مند می کردی. شدیداً محتاج آن عشقی هستم که فقط در دنیا می توانستم از تو دریافت کنم. به تمام کسانی که مادری از دست داده اند می گویم که قدر این فرشته را بدانید که عشق او بی بدیل ترین عشقیست که در جهان وجود دارد. در این شب جمعه فاتحه ای ختم کنیم برای تمام مادرانی که آسمانی شده و اکنون بهشت خدا زیر پاهای آنهاست.

*********

مادر جانم، مباد غصه بخوری و ناراحت شوی، جای فرزندت در این دنیا خوب است. او فقط تو را ندارد، او فقط از عشق تو بهره مند نیست و این تمام وجودش را می آزارد که این آزار در شب جمعه هایی به مانند اکنون به اوج خود می رسد. اما مادر جان غمی نیست، من تحمل میکنم، من برای تمام آرزوها و هدف هایی که برایم داشتی تحمل میکنم و سعی میکنم که جای خودم را در این دنیا خوب تر و عالی تر کنم. فقط حس دوری و حس فراق توست که مرا آزار میدهد که با آن هم به خاطر تمام آرزوهایی که برایم داشتی کنار می آیم. برای شادی روح مادرم و تمام مادرانی که از این دنیا پر کشیده و در بهشت خدا سکنی گزیده اند فاتحه ای ختم کنیم.

*********

مادر جانم، دارم حس میکنم که اگر اکنون کنارم بودی، اگر مرا تنها نمی گذاشتی و هنوز هم دستت در دستانم بود، اکنون در این شب جمعه به جای اینکه بگریم و درد فراق و دوری تو وجودم را آزار دهد، با هم میگفتیم و میخندیدیم و زندگی را به معنای واقعی زندگی می کردیم. به راستی مگر در این دنیا چقدر بر تو سخت گذشت که رفتی و فرزندت را تنها گذاشتی؟ اکنون می دانی که شب های جمعه برای او به مانند شب های عذاب و درد است؟ این شب ها فکر و خیال تو به سراغ او می آیند و همین فکر و خیال او را به زمین می زند. کاش بودی و کاش نمی رفتی. برای شادی روح مادرم فاتحه ای ختم کنیم.

*********

مادر جان، شب جمعه است اما چطور برایت فاتحه بخوانم وقتی هنوز رفتنت را باور نکرده ام؟ واقعاً تو آسمانی شده ای؟ واقعاً فرزندت را ترک کرده ای؟ نه من نمی توانم این را باور کنم. مادرم تمام دنیای من بود و حالا مگر می توانم بپذیرم که برای همیشه تنهایم گذاشته و رفته؟ مادر، رفتنت را نپذیرفته ام و هنوز خود نمی توانم برایت فاتحه ای بخوانم چرا که باور دارم که هنوز در کنارمی. من از دیگران می خواهم که برایت فاتحه بخوانند، از دیگران میخواهم وظیفه ای که فرزندت اول از همه باید در قبالت انجام دهد را انجام دهند. مرا ببخش که نمی توانم اولین نفر باشم، نمی توانم نبودنت را بپذیرم. عزیزانم، ممنون میشوم برای شادی روح مادرم که تمام دنیای من بوده و هست فاتحه ای ختم کنید.

*********

چه شب غریبانه ایست امشب مادر، چه احساس تنهایی می کنم امشب مادر، دیگر پشت و پناهی ندارم، دیگر آغوش گرمی که بخواهد مرا در بر بگیرد و از تمام غم ها و ناراحتی ها تسکینم دهد ندارم، مادر، من دیگر تو را ندارم، تنهایم، بی کسم، عذابی به جانم افتاده که از فراق دوری توست، چگونه آن را تحمل کنم و به جان بخرم؟ مادر، بودنت برایم به مانند بودن در بهشت بود و حالا که نیستی گویی در جهنم هستم، جهنمی که پایانی ندارد و هر شب جمعه گویی به مانند همین الان شعله های این جهنم بیش از پیش زبانه می کشند چرا که یاد و خاطر تو بیشتر از قبل به ذهنم می آید. برای شادی روح همه مادرانی که روزی امید فرزندان شان بودند ولی اکنون زیر خروارها خاک خفته اند فاتحه ای ختم کنیم.


مطالب پیشنهادی :

متن روز پنجشنبه برای مادر فوت شده

مجموعه متن در مورد مادر فوت شده (2)

متن زیبا برای هفتمین روز درگذشت مادر + عکس نوشته

دلنوشته برای روز مادر فوت شده

متن طولانی در مورد مادر فوت شده

مادر عزیزم روحت شاد (عکس نوشته)

متن شب جمعه برای پدر فوت شده


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...