دفاع از میهن یعنی دفاع از ارزش ها. ممکنه این دفاع به صورت رو در رو باشه یعنی دشمن به صورت تن به تن حمله کنه. در اینجا ما باید به همین شکل دفاع کنیم تا نتونه ارزشهامون رو نابود نشه. دشمن ممکنه به شیوه ای دیگه که حمله به افکارمون هست هم کارش رو انجام بده که ما اینجا هم باید دفاع کردن رو یاد بگیریم.

توی این مطلب انشاهایی در مورد دفاع از میهن در زمان گذشته و امروز میاریم. ما توی این انشاها میگیم که شیوه دفاع از کشور در گذشته چطور بوده و در زمان حال به چه شیوه ای تغییر پیدا کرده. اگه دوست دارید انشاهای مختلفی در این زمینه بخونید پس همراه ما باشید.

متن انشا درباره دفاع از میهن در گذشته و حال

انشا اول

مقدمه:

در زمان قدیم شیوه دفاع از میهن توپ، تانک و میدون جنگ بود اما امروزه چی؟ آیا امروزه هم فقط همین روش کاربردیه و ما فقط میتونیم به همین شیوه از کشورمون دفاع کنم؟ من فکر نمیکنم. ما همینکه در مسیر پیشرفت کشورمون باشیم و کاری کنیم که باعث افتخار کشورمون بشیم یعنی اینکه ما به بهترین شیوه در حال دفاع از اون هستیم و نقش یک مدافع خوب رو براش بازی میکنم.

بدنه انشا:

خیلی از آدما فکر میکنن که دفاع کردن از میهن یعنی نذاری که کسی به مرزهاش نفوذ کنه و ازش رد بشه. خب این درسته اما معنای کامل دفاع رو به خودش نمیگیره. معنای کامل دفاع، یک دفاع همه جانبه هست. تو میتونی از ارزش های کشورت، از آرمان های اون هم دفاع کنی و این فقط به شکل به دست گرفت تفنگ و به میدان مبارزه رفتن نیست.

بله در گذشته به دلیل شروع جنگ این کار باید انجام میشد اما شیوه دفاع از میهن در دنیای امروز فرق کرده. ما میتونیم با پیشرفت از آرمان های اون دفاع کنیم، از حرمت و ارزش کشورمون دفاع کنیم و نذاریم کشورمون به بیگانه نیازمند بشه. این یکی از بهترین روش های دفاع هست که حتی منجر به حمله هم میشه یعنی اگه این کار رو به خوبی انجام بدیم به زودی کشورهای دیگه به ما نیازمند میشن و به نوعی دفاع شون رو در برابر ما از دست میدن و این یعنی شیوه درست در حفظ ارزش های کشور.

ما میتونیم طبق یک اصل از کشورمون دفاع کنیم و اون اصل هم اینه که هر کسی وظیفه خودش رو به نحو احسنت انجام بده. کسی که دانش آموزه به درستی درس بخونه و تمام تلاشش رو در این زمینه انجام بده و کسی هم که کار خاصی میکنه و شغلی داره در شغل خودش بدرخشه و سعی کنه یکی از بهترین ها باشه. همین باعث میشه که ما به بهترین شکل از کشورمون دفاع کنیم.

الان دیگه زمان تفنگ دست گرفتن نیست چون جنگ تن به تن هم نیست الان زمانِ جنگ نرمه. جنگ نرم یعنی اینکه دشمن در عقاید، افکار و ارزش های ما نفوذ میکنه و اونها رو تغییر میده و باعث میشه که کشور از درون بپاشه. ما باید در مقابل این جنگ از کشورمون دفاع کنیم و تنها راهش هم اینه که هرکسی وظیفه خود رو بشناسه، سر پست خودش بمونه و به هیچ وجه از اون عقب نکشه. در نتیجه چنین کاری کشور پیشرفت میکنه و ما میتونیم از کشورمون در زمان امروز دفاع کنیم.

نتیجه گیری:

پس من دفاع از کشورم رو نه فقط در اسلحه دست گرفتن بلکه در همین دانش آموز بودن خودم میدونم. الان بهترین کاری که من میتونم برای کشورم انجام بدم اینه که دانش آموز خوبی باشم، درس هام رو خوب بخونم و از پس وظیفه خودم به خوبی بر بیام. اگه من این کار رو انجام بدم، کشور من رشد میکنه، کشور من پیشرفت میکنه در واقع کشورم با پیشرفت منه که پیشرفت داره و این بهترین شیوه ای هست که من برای دفاع از میهن در زمان امروز پیدا کردم.

انشا دوم

مقدمه:

دفاع از میهن؟ اصلا معنیش چیه؟ کاری به گذشته و الانش ندارم اما چرا اینقدر میهن مهمه که ما از گذشته تا زمان امروز از اون دفاع می کردیم و هر روز هم به دنبال شیوه های جدید بودیم تا به بهترین شیوه دفاع مون رو قوی کنیم؟ من فکر میکنم اهمیت میهن در همین ارزش های ما خلاصه میشه. ما مجموعه ای از انسان ها هستیم که با یک سری عقاید و ارزش های خاص یک اجتماع تشکیل دادیم و اسم این اجتماع رو هم میهن گذاشتیم. حالا خیلی از اجتماع های دیگه میخوان ارزش های خودشون رو به ما قالب کنن یا اصلا میخوان اجتماع ما رو از بین ببرن که دیگه ارزش های ما هم وجود نداشته باشه در این زمانه که دفاع از میهن و ارزش های اون معنا پیدا میکنه چرا که اگه دفاعی نباشه دشمن به راحتی اجتماع ما رو از بین خواهد برد.

بدنه انشا:

در گذشته دشمن قصد از بی بردن این اجتماع رو به صورت کامل داشت، برای همین به صورت تن به تن حمله کرد و تا میتونست به اجتماع یا میهن ما ضرر رسوند اما ما خوب دفاع کردن رو بلد بودیم و تونستیم حریف مون رو به خاک بزنیم و اونو شکست بدیم. اما در زمان امروز قصد اون فرق میکنه. حالا اون میخواد ارزش های ما رو از بین ببره تا به این شکل اجتماع ما از درون تخریب بشه و از بین بره.

هر کدوم از ما به عنوان یک هم میهن و شخصی که در این اجتماع حضور داره وظیفه داره که از این اجتماع محافظت کنه در غیر اینصورت به زودی ممکنه زمانی فرا برسه که تحت سلطه اجتماع های دیگه قرار بگیره و اونجا دیگه آزادی همیشگیش رو نخواهد داشت و ارزش هاش به راحتی نادیده گرفته خواهند شد. پس هر کدوم از ما هم میهنان وظیفه داریم که در قبال دشمن دفاع کنیم و نذاریم که از ارزش ها رد بشه.

اما این دفاع چطور امکان پذیره؟ من فکر میکنم این دفاع با پایبندی و استواری بر روی افکار و عقایدی که داریم امکان پذیر خواهد بود. دشمن با روش های مختلفی سعی میکنه که ارزش هایما رو از بین ببره، به اون خدشه وارد کنه و هدفش به این شکله که در ذهن و فکر ما نفوذ کنه و افکارمون رو نسبت به ارزش هامون تغییر بده. به نظر من بهترین دفاع در زمان امروز اینه که به دشمن اجازه ندیم وارد افکارمون بشه.

نتیجه گیری:

اون شیوه های مختلفی رو پیش رو میگیره. فیلم های مختلف میسازه، کتاب های مختلف مینویسه، مستندهای مختلف میسازه و کلی برنامه اجرا میکنه تا بالاخره به هدف خودش برسه اما ما که به عنوان افراد یک اجتماع در کنار هم قرار گرفتیم باید هر کدوم وظیفه ای برای حفظ ارزش ها بر عهده بگیریم و اون قدر روی این وظایف پافشاری کنیم که دشمن نتونه به هدفش برسه.
به عنوان مثال یکی برنامه های مشابه به دشمن رو بسازه و روی ارزش ها پافشاری کنه، یکی اهداف دشمن از فلان برنامه خاص که داشته رو بیان کنه و یکی هم سعی کنه ارزش هایی که داشتیم رو حفظ کنه و هر روز نسبت به اونها بین مردم اعتقاد و اعتماد به وجود بیاره. به این شکله که میتونیم در زمان امروزی از میهن مون دفاع کنیم.

انشا سوم

مقدمه:

میهن جاییه که ما آدما به خاطر اون امنیت داریم، به خاطر اون غرور و عزت داریم و به خاطر اون شناسنامه داریم. اگه میهن از بین بره تمام این ها هم از بین میره و ما به زیر سلطه دشمنانی قرار میگیریم که از اول هم هدفشون بی شناسنامه کردن و بی هویت کردن ما بوده. حال باید برای اینکه از این اتفاق جلوگیری کنیم از میهن مون دفاع کنیم و این نیازمند عمل به کارهای مختلف در زمان های مختلفه.

بدنه انشا:

قطعا در هر بازه از زمان شیوه دفاع از میهن هم فرق میکنه. مثلا در زمان گذشته دشمن به کشور ما حمله تن به تن کرد پس اونجا بهترین دفاع این بود که ما هم اسلحه بگیریم و در مقابل دشمن بایستیم اما حالا که شیوه های دشمن برای حمله کردنش فرق کرده ما هم باید شیوه دفاعی مون تغییر کنه تا بتونیم حمله های اون رو خنثی کنیم در غیر این صورت خیلی راحت و ساده میتونه ما رو شکست بده و به هدف خودش دست پیدا کنه.

اما چطور در زمان های مختلف میتونیم بهترین شیوه دفاع رو بشناسیم؟ خب باید به شرایط و اتفاقات توجه کنیم. در اون زمان حمله تن به تن بود پس بهترین گزینه هم اسلحه بود اما حالا اگه خوب به دنیای اطرافمون دقت کنیم می بینیم که تکنولوژی وجود داره و یکی از بهترین راه های حمله دشمن میتونه همین تکنولوژی باشه.

ممکن سوال بعضیا این باشه که چطور از طریق تکنولوژی دشمن میتونه به ما حمله کنه؟ در پاسخ به این سوال باید بگم که افکار و باورهای ما در همین تکنولوژی شکل میگیره. ما یک صفحه اجتماعی رو دنبال میکنیم و این صفحه باورهایی رو درون ما شکل میده که ممکنه مثبت یا منفی باشه. در این زمان دشمن مثلا با همین کار به راحتی میتونه باورهای ما رو تغییر بده و کاری کنه که خود ما به عنوان یک عامل به کشورمون و ارزش هاش حمله کنیم. باید بگم که شیوه جنگ و حمله از طریق تکنولوژی بسیار آسیب رسان تر از جنگ تن به تن هم هست چون اونجوری دشمن ما رو علیه خودمون میکنه و این بدترین اتفاق ممکنه.

نتیجه گیری:

حالا چطور باید از میهن مون در زمان امروز در برابر دشمن دفاع کنیم؟ پاسخ مشخصه ما هم باید برای دفاع از تکنولوژی استفاده کنیم. ما باید شیوه های مختلفی رو به کار بگیریم تا در همین تکنولوژی ارزش های خودمون رو بهم یادآوری کنیم، نقشه های دشمن و باورهایی که میخواسته از طریق تکنولوژی وارد ذهن ما کنه رو در همون تکنولوژی رو کنم و بگیم که هدف و نیت اون چی بوده و در نهایت اونقدر از خودمون یک منِ قوی بسازیم که نذاریم به راحتی هر فکر و باوری وارد ذهن مون بشه و کنترل ما رو در دست بگیره. من فکر میکنم بهترین شیوه دفاع از میهن در زمان امروز کنترل خویشتن و استفاده از تکنولوژی هست.

انشا چهار

مقدمه:

در زمان های گذشته عده ای با اسب و نیزه و شمشیر به یک کشور حمله میکردن، زمان گذشت و بعد با توپ و تانک و تفنگ شروع به حمله کردن کردند اما آیا امروز هم همین اتفاق میفته؟ آیا امروز هم فقط از همین شیوه ها برای جنگ استفاده میشه؟ منکه فکر نمیکنم! با پیشرفت انسان، شیوه ها و روش های اون برای جنگ هم تغییر میکنه و به روز میشه. من فکر میکنم در زمان امروزی بیشتر از جنگِ شمشیر و اسلحه، جنگ افکار هست که وجود داره و تخریبش هم از همه بیشتره به شکلی که میتونه میهن رو به صورت کامل رو به نابودی بکشونه.

بدنه انشا:

جنگ افکار یعنی ایجاد حساسیت فکری نسبت به یک قضیه که دشمن اینقدر روی اون مانور میده که بالاخره اون حساسیت به اوج خودش میرسه و فرد یا افراد تحت تاثیر این مسئله خودشون علیه میهن خودشون دست به کار میشن و کارهایی میکنن تا میهن شون از درون تخریب بشه. این قدرت جنگ افکاره به شکلی که دشمن بدون اینکه حتی کوچکترین دخالتی کنه، یک میهن رو به هم میریزه و از بین میبره.

مثال های متعددی میشه از این موضوع بیان کرد مثل اعتراضاتی که در میهن خودمون به وجود اومد و دشمن یک جنگ فکری به راه انداخت که جوون های زیادی تحت تاثیر حساسیتی که این جنگ به وجود آورد به خیابون ها ریختند و شروع به اعتراض به شیوه این نادرست کرده بودند. در اینجا دشمن به هدف خودش رسیده بود و کاری کرد که میهن از درون به هم بریزه.

حالا برای اینکه ما دیگه نذاریم که دشمن به هدفی که داره برسه و حساسیت فکری نسبت به یک قضیه به وجود بیاره باید باور و اعتقاد خودمون رو نسبت به افکار قالبی که باید در میهن وجود داشته باشه تا سر پا بمونه بیشتر کنیم به نحوی که دیگه هیچ کس نتونه روی اونها تاثیری بذاره.

ما باید هر روز شواهد بیشتری که افکار قابلمون رو تصدیق میکنن پیدا کنیم و باید هر روز به اونها بیشتر دامن بزنیم تا اونقدر قوی بشن که حتی اگه دشمن از بدترین سلاح برای تخریب افکار ما هم استفاده کرد باز هم نتونه به نتیجه ای برسه و با شکست روبرو بشه.

نتیجه گیری:

من احساس میکنم این یک شیوه مناسب برای دفاع از میهن در دنیای امروزی هست. وقتی که ما افکار قالبمون رو قوی کنیم، اونقدر میهن مون قوی میشه که حتی میتونه با اون به دشمن حمله هم کنیم و نظام فکری اون رو بهم بریزیم. ما باید روی خودمون تمرکز بیشتری داشته باشیم و نذاریم که به سادگی یکی افکاری که مدت ها داشتیم رو تغییر بده. این شیوه ای درست هست و به واسطه اون میشه میهن رو سر پا نگه داشت.

تهیه کننده : توپ تاپ