جملات عرفانی تکان دهنده
عشق، خدا، زندگی؛ این ها تعیین کننده هویت تو هستند، تعیین کننده میزان خوشبختی ات هستند. اگر هر سه را داشته باشی، اگر به هر سه در زندگی بها دهی، آن موقع می شوی خوشبخت ترین انسانی که می شناختی، خوشبخت ترین آدم روی زمین، همانکه معنی واقعی انسان بودن را درک کرده.
در ادامه برایتان متن هایی عارفانه و تکان دهنده تهیه کرده ایم که می توانید آنها را با دوستانتان به اشتراک بگذارید و یا خود از خواندنشان لذت ببرید. خواندن این متن ها برای ما انسان ها الزامیست تا بتوانیم در پس همه آنها معنای واقعی زندگی را درک نماییم.
جملات عرفانی عاشقانه
عاشق باش! عاشق باش و عاشقی کن. بگذار این مردم تو را مجنون بخوانند، بگذار این مردم تو را دیوانه بخوانند، این مردم هر آنچه که مانند آنها نیست را مسخره میکنند. دل های آنها با کینه و نفرت پر شده، تو با عشق ورزیدن هایت خوبی را به آنها نشان بده.
***************************
عشق زیباست، اگر میخواهی دلت زیبا شود، اگر می خواهی قلبت زیبا شود، اگر میخواهی زیبایی را حس کنی پس عاشقی را یاد بگیر، عاشق بودن را یاد بگیر. عشق با خود برایت هر آنچه حس خوب است را به ارمغان می آورد.
***************************
می گویند عاشقان دیوانه اند، می گویند در دنیایی که همه خیانتکار شده اند، عاشق شوی باخته ای. اما آنها نمیدانند که عاشقان فقط تصویری از عشق را در فردی دیگر می بینند! عشق هم احساس است مانند احساسات دیگر و فردی که آن را تجربه کرد، نهایت حس خوب را تجربه کرده. کسی که عاشق می شود، در ابتدا عشق را در وجود خویشتن می یابد و سپس انعکاس آن را در وجود دیگری می بیند. پس ما عاشق می شویم نه آنکه به دیگران حس خوبی بدهیم، عاشق می شویم تا خود را از دل احساسات بد بیرون بکشیم و نهایت حس خوب را به خود هدیه دهیم.
***************************
عشق را تجربه و لمس کن. تو انسانی و حق عاشق بودن داری. خالقت تو را عاشقانه خلق کرد، عشقی وصف ناپذیر به تو داشت و این عاشق کاری کرد که از روح خود در تو بدمد. حالا خود را از عشق منع میکنی؟ همان حسی که باعث شد نماینده خدایت روی زمین باشی؟ همان که باعث شد تو هم ذاتی خداگونه داشته باشی؟
***************************
گاهی به اندیشه بپرداز. فکر کن و ببین برای چه به این دنیا آمده ای، چرا خدا فرصت زندگی را به تو داده و هدف از خلقتت چه بوده. به تمام این ها که فکر کنی به یک چیز میرسی و آن هم عشق است. تو آمده ای تا نهایت عشق را احساس کنی، عشقی که خدا به بنده اش داشت و تو را برای همین خلق کرد.
***************************
عشق چیز خاصی است. وقتی که پیدایش کنی گویی زندگی قبل از آن سوء تفاهمی بیش نبودی، گویی اتفاقاتی که قبل از آن تجربه کرده ای خواب و خیالی بیش نبوده. آدمها وقتی عاشق می شوند و وقتی عشق را می یابند گویی از نو متولد می شوند، گویی جانی دوباره می یابند و همه چیز را از نو شروع میکنند.
***************************
وقتی که عاشق شدی به پای عشقت بمان. برای این مردم، برای این زمانه، برای این دنیا و برای این زندگی عشقت را فدا نکن. هر کدام از چیزهایی که گفتم به نوعی تو را ترک میکنند. مردم از پیشت میروند، زمان میگذرد، دنیا به آخر می رسد و این زندگی به پایان میرسد اما نهایت چیزی که با تو می ماند عشق است.
***************************
هوای عشقت را داشته باش. فرقی نمی کند که زن هستی یا مرد، فرقی نمی کند که عاشق چه شده ای، ما آدم ها برای خود هم که شده باید مراقب عشق مان باشیم. این عشق نهایت لذت زندگی را به وجودمان تزریق می کند، نهایتِ حسِ خوبِ بودن در این دنیا را به وجودمان تزریق می کند. حال چه زن هستی و چه مرد، تو یک انسانی و چون انسانی نیاز داری که نهایت احساس خوب را درک کنی و برای این کار عشق لازم است. پس عشقت را ارزان نفروش و مراقبش باشد.
***************************
عشق اتفاقی زیبا و نادر است. خیلی ها میگوید عاشق شده اند، خیلی ها دم از عاشقی میزنند و حس میکنند عشق را یافته اند ولی نهایت عشق آنها در همین اوکی بای های فضای مجازی خلاصه میشود. عشق چیزی فراتر از همه اینهاست. عده ای معدود عاشق می شوند و عده ای معدود عشق را لمس میکنند. وقتی که عاشق شدی، گویی وجودت به وجودش گره میخورد، گویی این گره باز نشدنیست و حتی خدا هم بخواهد نمی تواند آن را باز کند. عشق حس زیباییست اما به همان اندازه زیبایی اش کمیاب.
***************************
ما آدم ها باید تجربه کنیم تا عشق را بشناسیم. خدا یکی یار یکی ها دیگر منسوخ شده اند. برای یافتن عشق دست از تلاش بر ندار تا بالاخره آن را بیابی. عده ای با فردی که حتی حس نفرت هم به او ندارند و بی تفاوت تر از همیشه شان نسبت به او هستند زندگی میکنند و نام این زندگی را نتیجه عشق می دانند. آنها نام این یکنواختی را عشق گذاشته اند، نام بی تفاوتی و کنار هم ماندن را عشق گذاشته اند اما گویی خبر ندارند که آنها دور خود حصاری کشیده اند و نمی خواهند واقعیت ها را ببینند. اگر با کسی با تمام وجود حس خوشبختی نداری، اگر عاشق نیستی، قطع کن این زنجیره را که زندگی ات را تباه می سازد. خدا یک بار بیشتر به تو فرصت زندگی نداده، پس از آن نهایت استفاده را ببر.
***************************
وقتی که عاشق می شوی می توانی خدا بودن را تجربه کنی. خدا نهایت عشق است و تو که عشق را در وجودت شکل داده ای می توانی خود را جای او بگذاری و ببینی که چه حسی داشت که تو را آفرید و تو را جانشین خود بر روی زمین کرد.
***************************
عده ای برای عشق چارچوب تعیین می کنند، عده ای آن را در بند قوانین خود می کنند، عده ای تعریف خود را به جای عشق به خورد دیگران می دهند و عده ای هم به قول خود عاشقی را فراموش نموده و خود را محکوم به زندگی بدون عشق میکنند. عشق چارچوبی ندارد، قانونی ندارد، وقتی به وجود آمد، به وجود آمده. نمی توانی جلوی آن را بگیری و نمی توانی اندکی حسِ عاشق را نسبت به معشوق تغییر دهی. هزار بار هم که خود را گول بزنی، هر وقت که به آینه نگریستی، چهره معشوق را با لبخندی زیبا که به تو امید زندگی میدهد در آغوش خود می بینی.
***************************
چه زیباست عاشقی و چه زیباست عاشقی کردن. خوشا به حال آنها که عشق را تجربه نموده اند. آنها حق بندگی را به جا آورده اند. بعضی ها عشق را خلاف عرف می دانند و بعضی ها هم عشق را حسی ناپسند و قانون شکن می نامند، اما این فقط تعریف آنهاست، همین. حقیقت آن است که عشق به وجود می آید، عشق شکل می گیرد چون انسان خودش با عشق آفریده شده، او در همان لحظه که توسط پروردگار خلق شد توانسته حس معشوق بودن را تجربه کند، معشوقی که عاشقش خدایش بود. حال چطور این حس خلاف عرف است؟ آیا این حس خلاف عرف خداست یا خلاف عرف مردمی که خود را در بند قوانینی مسخره کرده اند؟
متن های عرفانی خدا
دستت را بگذار روی قلبت، تپشش را احساس میکنی؟ با هر بار تپیدن خدا با تو سخن می گوید. آری، تپش قلب تو گفتگویت با خالق است. وقتی که هنوز قلبت می تپد یعنی امید زندگی داری، وقتی که هنوز قلبت می تپد یعنی خدا به تو فرصتی دوباره داده، وقتی که هنوز می تپد یعنی خدا می گوید بس نیست ادامه بده بیشتر از اینها از تو توقع دارم. خدا به همین زیبایی با ما انسان ها سخن می گوید اما ما برای شنیدن حرف هایش و دیدنش چشممان را به سوی آسمان میبریم و با خود میگوییم کجاست خدایی که نه میبینیم و نه حرف هایش را می شنویم.
***************************
خدا را حس کن، او همین حوالیست، میبینی؟ کمی بیشتر دقت کن! به هوایی که تنفس میکنی، به زمینی که روی آن راه می روی، به نور خورشیدی که پوست را نوازش میدهد، به مردم، به پرندگانی که در آسمان پرواز می کنند و به قلبی که اکنون در وجودت می تپد. همه این ها آینه تمام نمای خداوند هستند. کافیست با چشم دل به آنها بنگری تا خدا را درون شان ببینی.
***************************
ما آدم ها هر روز خدا را به زبانی دیگر یاد می کنیم، گویی با او رودربایستی داریم، گویی اگر به زبان خودمان با او حرف بزنیم او ما را نادیده میگیرد، اگر کار خاصی را انجام ندهیم او با چوب تنبیه اش بالای سر ما حاضر می شود، اگر فلان قاعده را رعایت نکنیم او صحبت با ما را نخواهد پذیرفت. نمی گویم این کارها درست هستند یا اشتباه اما کاش اینقدر با خدا غریبه نبودیم، کاش او را مانند خود فرض نمی کردیم. خدا درون قلب ما حضور دارد، کافیست با احساس مان با او سخن بگوییم تا او هم جوابمان را بدهد. راه ارتباط با خدا به همین سادگیست.
***************************
چه زیباست طعم بندگی وقتی که خدا را واقعا حس کرده باشی، با او بودن را تجربه کرده باشی. وقتی که خدا را بیابی، هر گونه عشقی برایت بی معنا خواهد شد. آن زمان فقط عشق به خالق است که درونت موج میزند. مگر می شود سر منشا تمام عشق ها را بیابی و به دنبال عشق دیگر باشی؟
***************************
خدایا، در مسیر بندگی، چراغ راهم تویی، آرام خیالم تویی، تمام آنچه که به من امید ادامه دادن می دهد تویی. تنهایم نگذار، فراموش نکن، نادیده ام نگیر. گاهی در این مسیر به موانع بر میخورم، گاهی در این مسیر تو را فراموش میکنم اما تو خدای من هستی، تو منشا وجودی من هستی، تو مرا فراموش نکن، نگذار که هیچ مانعی باعث شود که زنجیره ارتباط من با تو قطع شود.
***************************
خوشا به حال آنانکه عشق را با خدا تجربه کرده و عشق را با او یافته اند. بعضی ها عاشق انسانی دیگر می شوند، بعضی ها عاشق حیوان خانگی خود میشوند، بعضی ها عاشق کار خود می شوند و بعضی ها هم عاشق خود می شوند اما در میان همه اینها آن کسی برنده است که عاشق خدا باشد، عشق خدا را یافته باشد و وجودش را با آن تطهیر کرده باشد.
جملات عرفانی زندگی
زندگی اتفاقی ناب است که فقط یک بار به هر انسان داده می شود. در این اتفاق زیبا خود را در بند قوانین انسان ها نکن، آنها با تو نمی مانند، آنها هم مسافرانی هستند به مانند تو. اگر میان آنهایی هستی که با قوانین شان تو را محدود میکنند، از میان شان برو! برو جایی که معنای انسان بودن را بفهمی، معنای زندگی کردن را درک کنی.
***************************
اینکه می گویند برای زندگی ات ارزش قائل شو یعنی زندگی ات را هر طور که دوست داری بساز. بعضی ها تعریف شان از زندگی یعنی داشتن خانواده، شغلی مناسب و درآمدی معقول؛ برای بعضی ها زندگی یعنی زندگی مستقل و تنها، برای بعضی ها یعنی بودن با عشق شان و برای بعضی ها هم یعنی رسیدن به اهداف شان. اینکه تو خود را مانند آنها کنی، ارزش قائل شدن نیست، ارزش قائل شدن این است که زندگیت را به همان وجه که دوست داری بسازی، همان وجهی که وقتی در انتها به آن می نگری به خود برای ساختنش آفرین بگویی.
***************************
زندگیست، می گذرد. چرا غمش را به جان بخری؟ چرا درگیر اتفاقات بدش شوی؟ زندگیست، این لحظه هستی و لحظه ای دیگر ...؛ سعی کن زندگی را زندگی کنی، فارغ از تمام این اتفاقات و غم ها در پی معنای آن باش.
***************************
زندگی زیبا میشد اگر ما آدم ها یاد میگرفتیم مسئول زندگی دیگران نیستیم، تعیین کننده رفتار آنها نیستیم، ضامن خوشبخت شدن یا نشدن آنها نیستیم، تصمیم گیرنده به جای آنها نیستیم، تعیین کننده اهداف آنها نیستیم، تعیین کننده مسیر زندگی آنها نیستیم، تعیین کننده پوشش و حرف های که به زبان می آورند نیستیم، ما فقط انسانیم! انسانیم و یک زندگی به ما داده شده نه بیشتر، ما فقط حق داریم در حق زندگی خود تعیین کننده باشیم.
***************************
در میان چیزی که نام آن را زندگی گذاشته ای کمی به فکر فرو رو. آیا این چیزی که نامش را زندگی گذاشته ای واقعا زندگیست؟ آیا این تمام آن چیزیست که آن را با نام رسالتت در این دنیا می شناختی؟ آیا این تمام آن چیزیست که قرار بود در طول زندگی ات آن را تجربه کنی؟ خیلی از ما آدما درگیر سیکلی معیوب می شویم که نامش را زندگی گذاشته ایم. گاهی لازم است این سوالها را از خود بپرسیم که از این چرخه نادرست خارج شویم و دوباره در مسیر اصلی قرار بگیریم.
در ادامه ببینید :
آلبوم عکس نوشته احادیث زیبا از امامان معصوم + متن حدیث
آلبوم عکس نوشته های خوشنویسی با خودکار
دلنوشته های لاکچری درباره تولد خودم
جملات زیبا از آیت الله بهجت (21 تصویر )