متن خداحافظی از حرم امام رضا
وقتی وارد حرم آقا امام رضا میشی عطری معنوی تمام وجودت رو در بر میگیره جوری که دیگه دوست نداری از اون فضا خارج بشی. اما بالاخره روز آخر فرا میرسه و قراره برگردی. واسه این روز خیلی خوبه که یک متن خداحافظی با حرم امام رضا آماده کرده باشی.
توی این مطلب متن های مختلفی برای خداحافظی با حرم امام رضا آوردیم. همچنین در انتها حرف های کودکانه قرار دادیم که اگه هنوز سن کمی دارید میتونید از اونها استفاده کنید. وقتی از حرم امام رضا خداحافظی می کنید، دیگه خیلی غم رفتن از حرم روتون تاثیر نمیذاره. همراه ما باشید.
جملات خداحافظی از حرم امام رضا
آقای من، داستان های مهربانی ات را تا به حال زیاد به گوش شنیده ام. از ضمانت آهویی که در بند بود تا مهربانی های دیگرت که پایانی ندارند. می گویند غریب الغربا هستی، می گویند ضمانت کننده ای بزرگ هستی، یا ضامن آهو اکنون که از حرمت می روم، دل خوش کرده ام به مهربانی و ضمانتت. یا امام رضا ضمانتم را نزد خدا بکن.
----------------------------------------------
مولای من، گویی نمی توانم باور کنم که به زیارت مقبره ات آمده بودم. انگار تو زنده هستی و میزبانی مهمانانت را بر عهده داری. وقتی زائران به حرمت قدم میگذارند، همان اول نسیم خوش مهربانی ات روحشان را نوازش خواهد کرد. برای همین باور کردنش سخت است! مولای من آنقدر خوب رسم میزبانی را به جا آوردی که اکنون که قرار است بروم، دلم به این کار رضایت نمی دهد.
----------------------------------------------
چطور می توانم از ولی خدا خداحافظی کنم؟ یا امام رضا، می دانم که در همان موقع که فکر میکنم تنها هستم و هیچ یاوری ندارم، زندگی ام زیر سایه مهربانی خدا و عطر شفاعت توست. اکنون از حرمت می روم ولی خداحافظی نمی کنم چون می دانم تو همراهم هستی و شفیع منی.
----------------------------------------------
امام رضا جان، امام مهربانی ها، به من اجازه مرخصی می دهی؟ قلبم اجازه نمی دهد از پیشت بروم. وقتی نیت رفتن میکنم گویی قلم به درد می آید و مرا می آزارد. یا امام رضا تو چه با قلب آدمها میکنی که این چنین شیفته و دلبیسته تو می شوند؟
----------------------------------------------
به گدایی آدم ثروتمندی رفتم. وقتی به حرم آمدم، به مانند فقیر و نیازمندی تشنه مهربانی آقایم بودم ولی اکنون که خارج میشوم، گویی ثروتمندترینم. یا امام رضا، در مدت بودنم تمام وجودم را غرق در مهربانی ات کردی و می دانم که تا مدت ها عطر مهربانی ات در زندگی ام حضور خواهد داشت. خدانگهدار.
همانطور که جسم به حمام نیاز دارد، روح هم به حمام نیازمند است و از نظر من حرم آقا امام رضا بهترین حمام روح است. وقتی وارد حرم می شوی، اول از همه قلبت حمام می کنند، بعد نوبت به ذهن و افکارت میرسد و بعد از آنها تمام روحت تمیز و مبرا از هرگونه آلودگی خواهند شد. اکنون فرصت حمام کردنم در این حمام بزرگ روح تمام شده اما دوباره باز خواهم گشت، دوباره بر میگردم و روحم را در حمام حرم امام رضا مطهر می کنم. یا امام رضا خدانگهدار.
----------------------------------------------
یا ضامن آهو، چه غریبانه به شهادت رسیدی. وقتی که وارد حرمت شدم و داستان شهادت را از این و آن میشنیدم، جلوی ذهنم تصویری تداعی میشد، تصویر شهادتت را می گویم. این تصویر به من آموخت که برای دینی که اکنون دارم چه انسان هایی که غریبانه به شهادت نرسیدند. با خروج از حرمت، گویی دچار تغییر و تحول شده ام. درونم آدم دیگریست! آدمی که تا قبل از ورود به حرم تو، با اینی که اکنون هست فرق داشت. یا امام رضا خدا نگهدار.
----------------------------------------------
من به بزرگترین ثروتی که دوست داشتم به آن برسم رسیدم. اکنون حس میکنم خوشبخت ترین انسان روی زمینم. من حرم آقایم را زیارت کردم. چه ثروتی از این بزرگتر و بهتر؟ خدانگهدار آقا، می دانستم که با زیارتت روحم ثروتی بزرگ به دست می آورد.
----------------------------------------------
با خارج شدن از حرم امام رضا گویی روحم بزرگتر شده، گویی قلبم سخاوتمندتر شده، گویی دستم دهنده تر شده و گویی زبانم نرم تر شده. وقتی به حرم آقا می آیی، کلا به آن چیزی که قبلا بودی فرق خواهی کرد. این را منی می گویم که شفاعت آقا نصیبم شد.
یا امام رضا، با اینکه از پیش تو می روم اما مبادا مرا تنها بگذاری؟ مبادا دست نیازم را نگیری؟ درست است که از تو دورم اما جسمم دور است نه روح و قلبم. یا امام رضا در زندگی تنهایم نگذار.
----------------------------------------------
من به خدا نیاز دارم اما به دست خدا هم نیازمندم. از خدا می خواهم که سایه دستش همواره روی سر زندگی ام باشد. من امام رضا علیه السلام را دست خدا می دانم. اکنون از حرم آقا می روم اما این خداحافظی را به معنی پایان مهربانی مولایم با خود نمی دانم. یقین دارم که همواره در سایه مهربانی امام رضا خواهم بود.
----------------------------------------------
آقای من، گاهی با خود می گویم که کاش کبوتری بودم و برای همیشه به پیشگاهت می آمدم. دروغ نباشد به کبوترهای حرمت حسودی ام می شود. چون آنها همیشه تو را دارند و زیر سایه مهربانی ات هستند اما من چه؟ اکنون زمان خداحافظی با حرمت فرا رسیده و من به جبر روزگار باید از تو دور شوم و چه تلخ است این خداحافظی.
----------------------------------------------
زائری بودم دل شکسته، غمگین و ناراحت. هیچ چیز نمی توانست مرا خوشحال کند. قدم به حرم آقا امام رضا گذاشتم. با هر قدمم انگار نوری به قلبم می تابید، نوری که نوید خوشحالی بزرگی را به من میداد. اکنون که زمان خداحافظی فرا رسیده، به آن خوشحالی بزرگ دست یافته ام. دیگر خبری از آن زائر غمگین نیست. اکنون در درونم فقط بنده ایست که محتاج زیارت دوباره مولایش است.
یا امام رضا، وقتی به پای ضریح ات نشستم، اشک از چشمانم بند نمی آمد. گوی مولایم جلویم نشسته و درد و دل هایم را گوش می کند. دلم شکسته بود آقا! تمام زمانه و روزگار دست به دست هم داده بودند تا مرا از آنچه بودم دور کنند. تصمیم گرفتم به دیدنت بیایم و چه خوب پذیرای من شدی. وقتی با تو درد و دل کردم گویی آرام ترین انسان روی زمین شدم. اکنون زمان خداحافظی از حرمت است اما من گوشی شنونده برای دردهایم یافته ام و با خود عهد کرده ام که هر بار از غم روزگار به سر آمدم، نزد تو بیایم چرا که می دانم حتی اگر مشکلم رفع نشود، دل و قلبم آرام خواهد شد.
----------------------------------------------
مامن امن نگاه تو، بهترین جایی بود که می توانستم به آن پناه برم. آقا، حالا که قرار است از آن بروم، بگو که همراهمی، بگو که تنهام نمی گذاری. یا امام رضا، نگاه پر مهرت را از من برندار که شادی از دلم پر میکشد.
----------------------------------------------
زیارتت بر دلم عقده ای بود، عقده ای که نمی توانستم با هیچ چیزی پرش کنم. تصمیمم نهایی شد و به دیدنت آمدم. یا امام رضا، حالا میفهمم که چرا اینقدر دلم هوای دیدنت را کرده بود. گویی دلم از همان اول راه درمان خودش را می دانست. تو آرام دلم شدی و قلبم را با لطف و عنایتت از هر گونه حس بد مبرا کردی. فکر میکنم زندگیم تا مدت ها تحت تاثیر این زیارت خواهد بود. چه حیف که زود تمام شد.
----------------------------------------------
روزهای خوب مانند پلکی به هم زدن گذشته و تمام می شوند. یکی از همین روزهایی خوب روزی بود که به زیارتت آمدم. حال فکر میکنم روزهای خوبم تمام شده چون قرار است برگردم. آقا بگو که سایه مرحمتت از سر من کم نمی شود! بگو تا به روزهای خوب آینده هم ایمان داشته باشم.
----------------------------------------------
زیارت امام هشتم به پایان رسید و راهی منزل هستیم. در راه دلم پر کشیده تا دوباره ضریح آقا امام رضا را زیارت کنم. عکس ها و فیلم هایی که گرفته ایم را می نگرم و گوی جسمم اینجاست و هوش و حواسم آنجا. کاش دوباره فرصت زیارت ضامن آهو نصیبم گردد. از همین جا با آقا و حرمش خداحافظی میکنم.
----------------------------------------------
زیارت امام رضا نصیب هر کسی نمی شود. تنها آنهایی که لیاقت داشته باشند در حرم مطهر ایشان حضور خواهند یافت. وقتی به حرم مشرف شدم فهمیدم که طلبیده شده ام و احساس لیاقت کردم اما اکنون که زمان خداحافظی از ضامن آهو سر رسیده احساس میکنم دیگر لیاقت ماندن ندارم. کاش میشد خدا لیاقت بیشتری در من میدید و مدت بیشتری را نزد آقایم به سر می بردم. یا امام رضا خدانگهدار.
یا ضامن آهو، ضمانتم را کن که این دیدار، دیدار آخر است. امروز آخرین روزیست که به زیارتت آمده ام. دلم غمی بزرگ برای رفتن از پیش تو دارد اما باید بروم. گرچه جسمم اکنون از حرمت خارج شده اما ذهنم همیشه اینجاست و زائر توست. خدانگهدار.
----------------------------------------------
یا امام رضا، به رسم ادب به دیدارت آمدم و تو مرا شفیع شدی. شاید دیگر نتوانم به دیدنت بیایم یا تا دیدار دوباره مان مدت ها طول بکشد. اما آقا دل این برده پیش ارباش گیر است. شفاعتم کن که به شفاعتت در لحظه به لحظه زندگی ام نیاز دارم. شفاعتم کن تا زودتر دوباره به حرمت بیایم.
متن خداحافظی کودکانه از حرم امام رضا
وقتی با خانواده ام وارد حرم شدیم، دیدیم که همه دستشون رو جلوی سینشون گذاشته و به سمت حرم آقا کمی سرشون رو خم میکردن. اسم این کار رو سلام دادن گذاشته بودن. واسه همین منم هر بار که به حرم آقا وارد میشدم سلام میدادم. الانم که میخوایم برگردیم خونه دوباره همین کار رو میکنم چون میدونم درسته که از حرم امام رضا خارج میشیم اما دیگه هممون امام رضایی شدیم و امام رضا جزوی از خانواده ما شده. برای همین برای ورودش به خانواده مون سلام میدم.
----------------------------------------------
امام رضا خیلی دوستت دارم. یه حرفایی هست که بچه ها نمیتونن به بابا و مامانشون بزنن. مامانم میگه خدا و امام رضا بهترین شنونده ها واسه این حرفا هستن. یا امام رضا، تو که حرفام رو شنیدی؟ پس تموم آرزوهام رو به خدا بگو برآورده کنه. هم صحبتی با تو خیلی بهم خوش گذشت. خداحافظ آقا جان.
----------------------------------------------
اولین بارم بود که وارد حرم امام رضا شدم و انگار تموم وجودم پر از شادی شد. درسته که اونجا جای بازی نبود، درسته که بچه ای نبود که همبازیم بشه و درسته که مجبور بودم مدام کنار بابا و مامانم راه برم اما از تموم جاهایی که رفته بودم بهتر و قشنگتر بود. توی حرم امام رضا بهم کلی خوش گذشت. ایشالله دوباره فرصتی پیش میاد و دوباره برمیگردم پیش آقام. یا امام رضا خداحافظ.
----------------------------------------------
هر وقت از چیزایی که دوسشون دارم دور میشم بغض تمام وجودم رو میگیره. الان که از حرم آقا دور و دورتر میشم، تمام وجودم رو بغض گرفته و میخوام گریه کنم. آخه همه میگفتن آقا مهربونه اما من باور نمیکردم تا زمانی که وارد حرمش شدم. وقتی وارد اونجا شدم دیدم واقعا راست میگن، مهربونی آقا امام رضا رو احساس کردم. کاش بشه دوباره پیشش برگردم. امام رضا بهترین دوستم شده. خداحافظ امام رضا.
یا امام رضا، اگه درسته که مهربونی، اگه درسته که با بچه ها خیلی خوبی، اگه درسته که ضمانت کننده ای میشه دوباره دعوتمون کنی تا به خونت بیایم؟ این دفعه بهمون خیلی خوش گذشت و مطمئنم دفعه بعد بیشتر از الان خوش میگذره. خونه امام رضا بهترین مهمونی عمرم بود که رفتم.
----------------------------------------------
دفعه دیگه حتی اگه امام رضا دعوتمم نکنه میرم خونش چون اونجا اونقدر خوب بود که هیچ وقت نمیخوام ازش بیرون برم. وقتی تو حرم هستی انگار فرشته ها میان و هم بازیت میشن و کلی باهاشون بهت خوش میگذره. یا امام رضا خداحافظ. دفعه بعد خیلی زودتر از اینا پیشت میام.
----------------------------------------------
امام رضا فکر نکنی غریبی، فکر نکنی تنهایی، فکر نکنی کسی رو نداری، حتی اگه همه از پیشت برن من میام و تا ابد تو حرمت میمونمم. تو اینقدر مهربونی که هیچوقت دلم نمیخواد ازت جدا بشم. این بار مجبورم برم اما قول میدم وقتی که بزرگ شدم، مدام به دیدنت بیام. خیلی دوستت دارم خداحافظ.
----------------------------------------------
از امروز بهترین دوست من امام رضاست. از وقتی که از خونش اومدیم بیرون یه حس خیلی خوب دارم، حسی که فکر میکنم یه دوست خیلی خیلی عالی پیدا کردم. به هیچ وجه نمیخوام این دوستمو از دست بدم. الان ازش جدا شدم اما میدونم خیلی زود قراره دوباره به دیدنش بیام. خداحافظ امام رضا.
----------------------------------------------
یا امام رضا لطفا حالا که داریم میریم خوب به حرفام گوش کن. کاری کن که دیگه هیچ بچه ای مریض نشه، هیچ بچه ای داغ پدر و مادر نبینه، هیچ بچه ای غم به دلش نیاد و هیچ بچه ای ناراحت نباشه. یا امام رضا میدونم که تو علاوه بر من دوست خوب تموم بچه ها هستی. این حرف های آخرم رو به عنوان خداحافظی بهت زدم. امیدوارم که قبول کنی. خدانگهدار.
در ادامه تماشا کنید :
دلتنگ امام رضا ع دلتنگی برای امام رضا (عکس نوشته و متن)
دلنوشته برای امام رضا علیه السلام
متن ادبی زیبا در مورد شهادت امام رضا
درود بر شما. همین ۴ روز پیش از مشهد به تهران برگشتم و برای آخرين بار به زیارت حرم مطهر رضوی رفتم. خیلی لحظه تلخی بود این لحظه خداحافظی! الان جسمم توی تهرانه ولی دلم تو حرم امام رضا گیر کرده! من همه وسایلم رو با خودم آوردم ولی یه چیز خیلی بزرگی رو جا گذاشتم، دلم رو، که تو حرم امام رضا جا گذاشتم!!!! الان ۴ روزه که آقامو ندیدم! و خیلی ناراحتم! هم خوشحالم و هم ناراحت، خوشحال از اینکه بعد ۱۳ سال به مشهد مقدس مشرف شدم و از نظر روحی شارژ شدم اما ناراحت از اینکه خیلی سفر کوتاهی بود، و هیچ کجا برای من حرم مطر رضوی نمیشه! یا علی ابن موسى الرضا، یا رضا