متن درباره تکراری شدن زندگی
زندگی فقط لحظاتی شیرین و خاطره آفرین است که هر روزت یک شگفتانه جدیدی داشته باشد. یک کار متفاوت، جایی متفاوت و کارهای جدیدتر و اتفاقات خرسندتری برای تو رقم بخورد. گاهی به جاهایی از زندگی می رسید که فقط روتین وار به صورت تکراری می آیند و می گذرند و فقط افسردگی و غم و غصه را سر راه شما سبز می کنند. از این حالات زندگی باید ترسید.
***************************
آنقدر زندگی روتین وار به روال تکراری بودن خود ادامه می دهد و روزها یکی پس از دیگری پشت سر همدیگر می آیند و می روند که دیگر امیدی به ادامه زندگی نیست.
***************************
هر وقت چشم ها را باز کردی و دیدی که باز هم زندگی امروز تو همان روزی است که دیروز و روزهای پیش از آن پشت سر نهاده ای، بدان که زندگی نکرده ای و زندگی تو به روند تکراری بودن خود ادامه می دهد.
***************************
خسته ام آنقدر خسته که دیگر نمی خواهم دل به ای زندگی لعنتی ببندم. زندگی که هیچ گونه تنوعی در آن نیست و باید همان کارهای تکراری خود را باز هم تکرار کنی. چنین زندگی را نمی توان زندگی نامید.
***************************
دوست دارم در کرکره این زندگی را بکشم پایین و برای همیشه خیال خودم را از این زندگی نکبت بار راحت کنم. مرگ بهتر از این زندگی ننگین است که هر روزش به سان دیروز است.
***************************
زندگی تکراری و ملال آور آنقدر روح و روانم را پریشان خاطر نموده است که دوست دارم یک تنوع و هیجانی در زندگیم ایجاد کنم تا از این زندگی آزاردهنده خلاص شوم.
***************************
مدت هاست گوشه ای از خانه نشسته ام و ولو شده ام روی مبل و تحت خواب خویش. نه سفر و تنوعی در پیش است و نه دیدار تازه ای، نه اتفاقی جدید در راه است و نه خبری از ورای این پنجره ها. فقط تنها چیزی که در جریان است، تکراری شدن این زندگی نکبت بار است که هر روز آن به مانند روزهای گذشته در آوردگاه زندگی با سرعت بالایی می آیند و می روند.
مطلب پیشنهادی :
آنقدر در این زندگی تکراری زیستیم که گویی پوسیده ایم و هیچ چیزی دیگر ما را خوشحال نمی کند. تنها چیزی که سبب خوشحال شدن ما و خارج شدنمان در این جو وانفسا می گردد، این است که زندگی پاهایش را روی ترمز بگذارد و متوقف شود تا بتوان مسیر زندگی را به گونه دلخواه خود تغییر داد.
***************************
آنقدر زندگی برایمان تکراری شده است که بیماری عصبی گرفته ایم و دیگر هیچ اعصاب و روانی برای ما نمانده است. دوست دارم که هر چه زودتر این زندگی کثیف و تکراری تمام شود و رود تا ما بتوانیم با فراغ بال به آن زندگی ایده آل و محبوب خود بیندیشیم.
***************************
زندگی من دیگر رنگ و لعاب گذشته را ندارد. انگار تکراری و بی روح شده است. حال و هوایی سرد و بی هیچ حس خوبی که در دل طنین انداز شود. اینکه هر روز قرار باشد به این چهار دیواری زل بزنی و همیشه این سقف بالای سرت باشد، یک حس تکراری مزخرفی در ذهن و فکر شما پدید می آید که دوست داری جار بزنی و از این زندگی نکبتی خودت را رها سازی.
***************************
هیچ گاه فکر نمی کردم این زندگی که یک روزی با جان و دل خشت خشت آن را روی هم گذاشته ام، انقدر برای من تکراری گردد. دیگر حتی یک درصد هم آن حس و حال گذشته را ندارم دوست دارم زندگی را دوباره از اول برای خود بسازم تا بتوانم باری دیگر با یک تغییر اساسی زندگی را از سر گیرم.
***************************
زندگی همچون لیمو شیرینی می مانند که هر کس زود بتواند از اوایل زندگی و شیرینی های آن بهره مند شود، او یک فرد موفق و خوشبختی است وگرنه اگر روز و روزگار بگذرد و جوانی وی تلف شود، به مانند خوردن لیمو شیرینی است که چند لحظه ای از خوردن آن امتناع کرده اید و اینک که می خواهید آن را بخورید، مجبورید طعم تلخ آن را هم بچشید. تلخی طعم لیمو شیرین در زندگی دقیقا تکراری شدن روزهای زندگی شماست.
***************************
کلافه ام!!!! آنقدر کلافه و داغون که حتی یک ثانیه دیگر هم نمی توانم این زندگی فاجعه آور را تحمل کنم. فقط دوست دارم زمین دهان باز کند و من را با این زندگی تکراری و داغون در خود فرو ببلعد.
***************************
زندگی تکراری امروزه دیگر رنگ و بوی گذشته را ندارد. آن همه صفا و صمیمیت که گذشته بود، دیگر به یک حالتی تکراری و سرد تبدیل شده است که تحمل حتی یک لحظه دیگر آن را هم ندارم.
حتما ببینید :
متن زیبا و کوتاه در مورد خسته شدن از زندگی
دیگر حالم از این زندگی به هم می خورد. زندگی که از کله سحر تا روشنایی قمر باید فقط یک سری آدم را ببینی، یک سری چیزها را بخوری، یک کارهای تکراری را انجام بدهی، همان کارهای قدیمی و تکراری، همان اخلاق و خلق و خوی گذشته آدم ها، تا کی باید این اخلاق آدم ها و این زندگی تکراری را تحمل کرد؟!!! کیست که گوش کند حرف دل من را؟ من اره من با آن همه خوش بینی و امیدم به زندگی دیگر خسته خسته خسته شدم بهتر است بگویم دیگر بریده ام.
***************************
من نمی دانم اگر این زندگی به معنای زنده بودن و پویایی است پس چرا برای من همیشه تکراری و پوچ شده است؟!!!! چرا باید همیشه به این زندگی بیهوده و بدون هیچ برنامه و هدفی دل ببندم؟!!! کاش زندگی هم برای ما زندگی بود. به همان معنای واقعی کلمه زندگی.
***************************
چرا دیگر هیچ کس به مانند خودش نیست؟ چرا روح از همه چیز گرفته شده است؟ کاش میشد زندگی را به گونه دیگری تفسیر نمود. دلی تازه کرد و رهسپار جاده ها شد. از این حالت روتین وار زندگی دیگر خسته شده ام. می خوام دل به دریا بزنم و بروم جایی که دنیای آدم ها فرق کند. زندگی هر روزش به یک شکل دیگری باشد تا از شر این تکراری شدن زندگی خلاص شوم.
***************************
کاش یک نفر از آسمان بیاید و دست ما را با خود بگیرد و به آسمان ها ببرد تا از شر این زندگی تکراری و خسته کننده خلاص شویم. زندگی را با برگ خزان به سر کرده اند انگار ک یک سر سرد و بی روح.
***************************
باید ترسید. آری باید از این زندگی تکراری ترسید. زندگی که به روال روزهای گذشته شده همان طور تکرار و تکرار شود، روزی به جایی می رسد که باید فریاد بر آوری و به دنبال یک منجی باشی تا شما را از این زندگی تکراری نجات دهد.
در ادامه تماشا کنید :
مجموعه متن های زیبا درباره ی خستگی از روزگار
خدایا خسته ام. خسته از این زندگی تکراری!!! سال ها دستم را گرفته ای؛ این بار هم دستم را بگیر و من را از این زندگی تکراری و پر از غم و غصه و تنهایی وارد دنیایی دیگر کن.
***************************
دلم یک تغییر و تحول اساسی می خواهد. دلم می خواهد تغییری در این زندگی ایجاد کنم تا از شکل تکراری بودنش خودم را دور کنم. می خواهم تمامی این تکراری شدن ها را بشکنم و این بار یک حس جدید، یک فکر و ایده ای بکر، حتی یک فرد جدید در زندگی را در در زندگی خودم تجربه کنم.
***************************
حال همه ما هر روز مثل دیروز است. همه چیز تکراری و معمولی است. همان کارهایی که دیروز کردی، همان جاهایی که دیروز رفتی، همان آدم هایی که دیروز با آن ها رفت و آمد داشتی، باز هم امروز باید با همان ها زندگی تکراری خود را پشت سر نهی. زندگی که رنگ و بوی تکراری بودن به خودش بگیرد، باید یک فندک زیر آن گرفت و آن را برای همیشه آتیش زد.
***************************
هر چقدر بیشتر این زندگی تکراری پیش می رود، حس می کنم که دنیا پاهایش را روی سینه ام گذاشته است و محکم فشار می آورد تا بتواند نفس من را به طور کامل باز ستاند. دیگر به آخر خط زندگی رسیده ام چرا که کل این زندگی لعنتی برای من تکراری شده است.
***************************
زندگی فقط چند سال اولش زیبا بود. بقیه زندگی برای من تکرار لحظات سرد و بی روحی شده است که هر روز به همین منوال به پیش می رود. روز از نو و روزی از نو می آید و می گذرد. اما چیزی که هست سفید شدن تارهای موی من است که با این تکراری شدن زندگی روزی یک تار به موهای سفیدم افزوده می گردد.
***************************
زندگی تا وقتی برای شما شیرین است که شما هر روز یک سوپرایز جدید داشته باشید و هر روز یک تغییر و تحول جدی در زندگی خود به وجود آورید. ولی این زندگی شیرین می تواند پایان تلخی هم داشته باشد. دقیقا آنجا که امروزت به مثابه دیروزت می شود و روزهای پس از آن نیز به همین منوال تکرار می شوند. آنجاست که طعم تلخ زندگی را هم می توان چشید.
***************************
از ما که گذشت ولی به شما توصیه می کنم که سعی کنید برای هر روزتان برنامه ای جدید داشته باشید. چرا که هر کس سه روز متوالی اش به مانند هم باشد، این زندگی دیگر برای وی زندگی نخواهد شد و روز و روزگار وی روتین وار، خشک و سرد و بی روح می گذرند. برای دور انداختن این حس و حال ماهی را هر گاه از آب بگیری، تازه است. پس به فکر تغییری در زندگی خویش باشید.
شاید علاقمند باشید :
انگار هر روزم جمعه است. دیگر شمارش هفته ای و روزشمار ماهانه را به خاطر نمی آورم. هر روزی که می گذرد، مثل جمعه های تلخ و غروب های دردآور می آیند و می روند ولی انگار برای من همان غروب جمعه اند. روزهای شبیه هم که دیگر برایم هیچ فرقی نمی کنند و اهمیتی ندارند که امروز چند شنبه است و در چه روزی از ماه قرار داریم.
***************************
هر روز بدتر از دیروز!!! این زندگی چه با ما کرده است که هر لحظه اش از خداوند می خواهیم که زودتر تقدیر ما را بنویسید و ما را به سرای آخرت رهسپار سازد؟!!!! آیا هیچ منجی در این پهنه هستی هست که ما را در گرداب زندگی نجات دهد؟!!! زندگی خیلی کسل کننده و تکراری شده است. طوری که گذر زمان را حس نمی کنی، انگار دنیا در یک روز خلاصه شده است و همان یک روزدائما دور خودش می چرخد.
***************************
تکراری شدن روزهای زندگی مثل عفونت دهان و دندان می مانند که رفته رفته به وجود می آید و هر چقدر روزهای بیشتری با همان وضع به زندگی خود ادامه دهید، دقیقا به مانند رعایت نکردن روزهایی است که پس از عفونت دندان سستی به خرج داده اید و تا به خود می آیید، می بینید که تمام دندان های شما نابود شده است. درست مثل نابود شدن تمام روزهای خوبی که با تکراری شدن زندگی برگ برگ آن ها را سوزاندید و از بین بردید.
***************************
به گمانم دیگر نمی توان این زندگی را از سر گرفت مگر اینکه بتوان آن را از ریشه دوباره از نو ساخت تا بتوان با حذف کردن کلیشه های روزمره و جایگزینی خاطرات و و اتفاقات جدید این بار به زندگی از زاویه دیگری نگریست تا بتوان به نیمه خالی لیوان هم توجه داشت.
***************************
باز هم یک صبح روز دیگر و باز هم همان کارهای تکراری و مسخره کننده. دیگر به آخر خط رسیده ام، بریده ام می دانی به معنای واقعی کلمه بریده ام. با تکراری شدن زندگی دیگر هیچ امیدی به ادامه زیستن ندارم. خدایا یا جانم را بستان یا یک خبر خوش و یک اتفاق تازه ای در زندگی ام پدید آر.
***************************
زندگی خیلی یکنواخت و تکراری شده است. کاش میشد سفری رفت یا دیداری تازه کرد تا بتوان زندگی را از این حالت یکنواختی و تکراری خود خارج کرد و باز هم لبخند بر این لب های ما نقش ببندد.
***************************
افسرده و داغون شدم. فکر می کنم که به یک روانشناس نیاز دارم و حتما باید با یک مشاوره خوب صحبت کنم. چرا که این تکراری شدن زندگی دیگر من را به خط آخر زندگی رسانده و نمی توانم حتی یک روز دیگر هم این زندگی تکراری را تحمل کنم.
مطلب پیشنهادی :
زندگی هر کس تا یک زمانی جدید و شیرین است. وقتی که قرار باشد هر روز زندگی شما به مانند روزهای پیشین شما باشد، باید از عادی شدن زندگی و تکراری شدن آن جلوگیری کرد. گاهی اوقات با یک سفر رفتن، گاهی اوقات با یک جشن ساده، حتی گاهی اوقات با یک پیاده روی و قدم زدن ساده در کوچه پس کوچه های شهر می توان زندگی را از این عادی بودن بیرون آورد تا یک حس متفاوتی را برای خود و زندگی خود تجربه کرد.
***************************
زندگی ام شده درست عین شکه آی فیلم که همیشه فیلم های تکراری پخش می کند. تمام روزها و ساعت های زندگی من هم درست مثل سریال های تکراری است که هر چند در زمان خود قشنگ بودن ولی دیگر این حس قشنگ تر و متفاوت بودن از آن ها گرفته شده است و هیچ لذتی از آن ها نمی برم. شبکه ها را عوض کنید، من دلم یک سریال جدیدی برای زندگی می خواهد.
تهیه کننده : توپ تاپ