الههsays:

من خواب دیدم بابام داره میره کربلا منم هی دارم از روی ترس اینکه قبول نشم میگم بابا برا رتبم دعا نکن برا خوشبختیم دعا کن بابامم خیلی خوشحال بود میخندید لز روی بی محلی میگفت باشه باشه بعد شب بعدش بابام اومد خونه گفتم بابا راستی دیشب خواب دیدم دارین میرین کربلا گفت اخ جون دیروز رفتم امامزاده دعا کردم تو رتبت خوب بشه ی چیز خوب قبول شی...

Mahdijalilosays:

سلام من دو تا خواب در چند روز دیدم اول اینکه حس میکنم مشکلات ماورایی دارم که استادش رو پیدا نکردم خواب دیدم در یه جایی هستم نزدیکش باغ سرسبز بود ولی اونجا که من بودم چند نفر سیاه سیاه بودن که همه جا رو آتیش میزدن میگفتن کجا گرفتارت کردیم من هی تلاش میکردم آخر سر یکی که صورتش روندسدم اومد اونجا کمک کرد به من که تونستم خودمو به باغ برسونم خواب دوم که امروز بعد سحری نیمه شعبان ساعت ۹ اسنا دیدم با یکی از عزیزانمون رفتم قبرستان اون عزیز رو نزاشتن بیاد من رفتم دیدم همون عزیز که با من میاد مرده زبانم لال (مادرم) ان شا الله عمرش طولانی شده و چند ماهی هست که من البته دوران اوج رو کنار گزاشتم نمیتونستم بخوابم ورم شدید معده و نبض سریع گردن و حرف میزدم با خودم هر از گاهی الکی گریه میکردم خودم رو فقط تو فکر قبرستان می دیدم ۹۰ درصد احتمال میدم مشکل ماورایی هست شما کسی رو میشناسید یا دستور العمل

نازی سعادتsays:

باسلام خدمت شما عزیزان من هیچوقت کربلا نرفتم دیشب خواب دیدم که داشتم میوه ها و انجیر شسته شده رو خورد میکردم داخل طرف چندتا خانم اومدن پیشم گفتن کی دوست داره بره کربلا من گفتم من که آرزومه چادری نیستم اما توی خواب چادر مشکی عربی سرم بود و یه انگشتر نقره با نگین کوجولوی عقیق به انگشت داشتم و در خواب ارزوی رفتن کربلا رو داشتم

مریم محمدیsays:

سلام وقت به خیر. ۱- پدرم 2ماه قبل فوت شده خواهرم خواب دید درحالی که داره کباب برای ایشون درست میکنه سوار بر ماشین قرمز رنگ و با پیرهن سفید رد شد وگفت برمیگردم چه تعبیری داره ؟. ۲- من نگران اعمال خودم هستم اصلا خوابشون رو نمی بینم درحالی که بقیه خواهرهای من اقلا یکبار خوابشون رو دیدن. خواب ندیدن من چه معنییی میتونه داشته باشه. بینهایت سپاسگزارم

زهرا یوسفیsays:

سلام خواب دیدم همراه با خانواده ام ( مادر و خواهرام ) می خواهیم بریم سفر کربلا ، ودر حال آماده شدن و بستن ساک هامون بودیم .

مریم باصبرsays:

خواب دیدم با خاله شوهرم و دخترکوچکش و یه دختر که شک دارم خواهرشوهرم بود یانه لب مرز درحال بازرسی هستیم که پیاده بریم کربلا وبنده گوشیمو جاگذاشتن بودم برگشتم گرفتم ولی یک قطعه بهش وصل بود برای اینترنت که اونو جداکردن بودن میگفتن مثل مریضی کرونایی هست که ازمشهد اومدن منم گفتم پس بدون اینترنت چکارکنم؟گفتن برو اونجا اینترنت ۴gهست نگران نباش!(منم گریه میکردم که نتونم با خانواده در ارتباط باشم و همسرم هم خبر نداشت میرم کربلا وخالشون میگفتن اون مخالفت نمیکنه نگران نباش) تعبیر خوابم چی میشه؟

صدیقه غلامیsays:

دیشب بعد از اذان صبح خواب دیدم قصد سفر به کربلا را دارم و در یک جمع هستم میون اون جمع دکتر عالمی رئیس سابقم که به تازگی فوت کرده هم بود رفتم که لاهاش احوالپرسی کنم با گریه نیگفت حتنا بری نمیدونی کربلا چه جائیه پدر و مادر خدا بیامرزم هم تو خوابم بودن که داشتن تدارکات مهمونی کربلامو حاضر میکرد میشه خواهش کنم تعبیرشو برام اس ام اس کنی ۰۹۳۷۸۱۱۱۷۹۱

بندهsays:

خواب دیدم داریم بارهامونو جمع می کنیم از پخت هاوس بارها را با همسایه ها می فرستیم به ماشینی کلی بار جمع شد اسنکانهایی برای دادن چای عراقی با نود برداشتیم از پنجره فرستادم که ببرند بعد دیدم در فرودگاه بودیم رسیده بودیم کربلا دوستم اونجا بود گفت سید بیا بریم

مریم چعبsays:

خواب دیدم با گروهی از دوستام وآشناهام و خیلیا دیگه که نمیشناسم رفتیم کربلا دربین راه یه مسجدی بود که همه هندی بودن و آدمای معروف با کفش میومدن داخل منم عصبی شدم ۳تا تیر خودم تو کمرم ولی خون نیومد همه سوال اتوبوسهاشدن ولی من نشد برم انگار تو بین راه موندم ولی بابام پیشم بود وبابام با سردارسلیمانی داشت حرف میزد

مهدیsays:

من خواب دیدم پسردایی ام فوت شده،و ما هم قاب عکسش رو به دیوار زدیم.و بعد مردی وارد خانه شد و تو جمع خانوادگی گفت که شما برنده سفر به حرم حضرت معصومه و کربلا به همراه خانواده هستید.بعد همه خوشحال شدیم و من دیدم همان فرد با خودش یک دیس بزرگ حلوا ارده اورده است و به پسر دایی ام داد و گفت بین همه پخش کنید،و پسردایی ام دیس حلوا ارده را اول به سمت من اورد و من هم از خوشحالی گریه میکردم

فاطمه محمدیانsays:

سلام من دیشب خواب دیدم که بین وسط بین الحرمین ایستاده ام و روبه روی امام حسین ع ایستاده ام بدون اینکه گریه کنم از امام حسین حاجتم رو خواستم اونجا خیلی توی خواب قشنگ بود و همه جا پراز نور بود میشه لطفا تعبیرش رو بهم بگید ممنون

علیsays:

سلام عرض ادب خواب دیدم که داخل حرم امام رضا بودم دری باز شد که یه صدایی اومد که درب بهشت باز میشود و تا باز شد من ضریح اقا امام رضا (ع) رو دیدم با زایر های که داشتن زیارت میکردن ... ممنون میشم که تعبیرش و بگید سپاس ....

مهدیسsays:

من خواب دیدم که دو سه بار با هواپیما میرم کربلا ولی وسط راه یادم میوفته که کار دارم و بر میگردم و هیچوقت نشد که برم

مرتضیsays:

دیدم با دونفر از دوستان قصد رفتن به کربلا داشتیم ، مسیر کوهستانی و جنگلی بود ، یه جنگل خوشگل ، یک شبانه روز تو راه بودیم شب رو تو جنگل گذروندیم و دوباره ادامه دادیم ولی در نهایت رسیدیم دوباره به محل زندگیمون ولی همه فکر میکردم رفتیم زیارت و تبریک میگفتن بهمون ولی ما از ته دل می‌خندیدیم و می‌گفتیم ماکه اصلا نتونستیم بریم اینا چرا تبریک میگن بهمون و قه قه می‌زدیم و می‌خندیدیم.

مرتضیsays:

دیدم با دونفر از دوستان قصد رفتن به کربلا داشتیم ، مسیر کوهستانی و جنگلی بود ، یه جنگل خوشگل ، یک شبانه روز تو راه بودیم شب رو تو جنگل گذروندیم و دوباره ادامه دادیم ولی در نهایت رسیدیم دوباره به محل زندگیمون ولی همه فکر میکردم رفتیم زیارت و تبریک میگفتن بهمون ولی ما از ته دل می‌خندیدیم و می‌گفتیم ماکه اصلا نتونستیم بریم اینا چرا تبریک میگن بهمون و قه قه می‌زدیم و می‌خندیدیم.

مرتضیsays:

خواهش میکنم تعبیر کنید برام ،،،،، دیدم با دونفر از دوستان قصد رفتن به کربلا داشتیم ، مسیر کوهستانی و جنگلی بود ، یه جنگل خوشگل ، یک شبانه روز تو راه بودیم شب رو تو جنگل گذروندیم و دوباره ادامه دادیم ولی در نهایت رسیدیم دوباره به محل زندگیمون ولی همه فکر میکردم رفتیم زیارت و تبریک میگفتن بهمون ولی ما از ته دل می‌خندیدیم و می‌گفتیم ماکه اصلا نتونستیم بریم اینا چرا تبریک میگن بهمون و قه قه می‌زدیم و می‌خندیدیم.

مرتضیsays:

خواهش میکنم تعبیر کنید برام ،،،،، دیدم با دونفر از دوستان قصد رفتن به کربلا داشتیم ، مسیر کوهستانی و جنگلی بود ، یه جنگل خوشگل ، یک شبانه روز تو راه بودیم شب رو تو جنگل گذروندیم و دوباره ادامه دادیم ولی در نهایت رسیدیم دوباره به محل زندگیمون ولی همه فکر میکردم رفتیم زیارت و تبریک میگفتن بهمون ولی ما از ته دل می‌خندیدیم و می‌گفتیم ماکه اصلا نتونستیم بریم اینا چرا تبریک میگن بهمون و قه قه می‌زدیم و می‌خندیدیم.

مرتضیsays:

خواهش میکنم تعبیر کنید برام ،،،،، دیدم با دونفر از دوستان قصد رفتن به کربلا داشتیم ، مسیر کوهستانی و جنگلی بود ، یه جنگل خوشگل ، یک شبانه روز تو راه بودیم شب رو تو جنگل گذروندیم و دوباره ادامه دادیم ولی در نهایت رسیدیم دوباره به محل زندگیمون ولی همه فکر میکردم رفتیم زیارت و تبریک میگفتن بهمون ولی ما از ته دل می‌خندیدیم و می‌گفتیم ماکه اصلا نتونستیم بریم اینا چرا تبریک میگن بهمون و قه قه می‌زدیم و می‌خندیدیم.

مرتضیsays:

خواهش میکنم تعبیر کنید برام ،،،،، دیدم با دونفر از دوستان قصد رفتن به کربلا داشتیم ، مسیر کوهستانی و جنگلی بود ، یه جنگل خوشگل ، یک شبانه روز تو راه بودیم شب رو تو جنگل گذروندیم و دوباره ادامه دادیم ولی در نهایت رسیدیم دوباره به محل زندگیمون ولی همه فکر میکردم رفتیم زیارت و تبریک میگفتن بهمون ولی ما از ته دل می‌خندیدیم و می‌گفتیم ماکه اصلا نتونستیم بریم اینا چرا تبریک میگن بهمون و قه قه می‌زدیم و می‌خندیدیم.

Masoomesays:

خواب کنسل شدن رفتن به کربلا یعنی چی؟

Masoomesays:

خواب کنسل شدن رفتن به کربلا یعنی چی؟

Masoomesays:

خواب کنسل شدن رفتن به کربلا یعنی چی؟

Szzsz1382says:

سلام من دیشب خواب دیدم که دارم وسایل رو جمع میکنم تا برم پیاده روی اربعین و برم کربلا . در خوابم تعریف میکردم که خواب دیدم که بابا بزرگم که مرده اومده بخوابم و میگه اسپند دود کن و منقل برا اسپند بگیرید به نظر شما تعبیر خواب دیدم چیست؟؟؟؟

کریمsays:

سلام.من خواب دیدم.قصد کربلا رفتن دارم با یکی از آشناها ،الان هرچی فکر می کنم یادم نمی یاد کی بوده،بعد با این دوستمون مجبور شدیم از یه رودخانه ی بزرگ شبیه دریاچه شنا کنیم البته بعضی جاهاش واسه من سخت شد ،درست جایی که عرض رودخانه رو شنا کردیم یه دفعه دیدیم یه اتوبوس از این قدیمی زرد رنگ های قدیم داشت میومد رد بشه که مارو دید وایساد ،دوستم گفت اتوبوس کربلا هست،من هم خوشحال شدم به اتوبوس رسیدیم.تعبیرش چیه

کریمsays:

سلام.من خواب دیدم.قصد کربلا رفتن دارم با یکی از آشناها ،الان هرچی فکر می کنم یادم نمی یاد کی بوده،بعد با این دوستمون مجبور شدیم از یه رودخانه ی بزرگ شبیه دریاچه شنا کنیم البته بعضی جاهاش واسه من سخت شد ،درست جایی که عرض رودخانه رو شنا کردیم یه دفعه دیدیم یه اتوبوس از این قدیمی زرد رنگ های قدیم داشت میومد رد بشه که مارو دید وایساد ،دوستم گفت اتوبوس کربلا هست،من هم خوشحال شدم به اتوبوس رسیدیم.تعبیرش چیه

نازنینsays:

من اطرافیانم دارن میرن کربلا برای اربعین و منم خیلی دلم میخواد برم خیلیم تو روضه های محرم دعا کردم که برم. سعی کردم ک برم اما خانواده نمیزارن و یکمم دیر شده برا پاسپورت و یه سری مشکلات.دیشب خواب دیدم تو یه روضه ام و شدییییدا دارم گریه میکنم و از خودم بی خود شدم و دلم کربلا میخواس میخواستم یا حاجت بگیرم هم ناراحت بودم ک چراا نمیتونم برم بعد از خواب بیدار شدم. تعبیرش چیه؟؟

فاطیماsays:

من کنوری ام و قصد کردم که بعد از کنکور کربلا رو حتما برم دیشب خواب دیدم که مربی مون بهم زنگ زد گفت میخوای بری کربلا اسمتو بنویسم اول بار گفتم نه کنکور دارم حالا بعد از کنکور،بعد مربیم بهم گفت ممکنه این فرصت رو دیگه بدست نیاری،منم رفتم به مامانم گفتم میخوام بر کربلا مامانم قبول کرد منم بهش گفتم میام... ازخواب بیدار شدم

یه زائر حرمsays:

سلام من خاب دیدم که داریم میریم کربلا با مادرم و خاله ام و رفیقم کنار مسجدیه سگ دیدم اونو نوازش کردم بعدش ماشین رسید سوار ماشین شدیم رفتیم به طرف کربلا رسیدیم به هتل بعدش رفتیم برای زیارت از خواب بیدار شدم تعبیرش چیه ممنون میشم بگید

حدیثه فرخزادیانsays:

با سلام بنده دیشب خاب دیدم ک زن عموم اومده خونمون و ب من و مامانم گف میتونید بیاید کربلا مامانم گف آره منم با ذوق گفتم آره میتونم بیام گف هزینش ۴ میلیون میشه ولی هتل و غذا ندارن منم گفتم عب نداره ۴ تمن دارم خلاصه سوار اتوبوس شدیم ک حرکت کنیم تو راه بودیم ک من از خاب بیدار شدم خاهش میکنم تعبیرشو بگید آخه من غسل نمیکنم ولی تو خاب داشتم لاکامو پاک میکردم گفتم باید لاکامو پاک کنم برسم اونجا برم حموم غسل کنم ک بتونم زیارت کنم

چه سایت مزخرفی جواب هیشکیو نمیدهsays:

چه یایت مزخرفی جواب هیشکیو نمیده

زهراsays:

من خواب دیدم که خوابیده بودم بعد تو خوابم بیدا شدم دیدم مامانم داره حرف میزنه با گوشی بعد گوشیرو داد به من من دیدم دوستمه داره باگریه یه چیزارو میگه من بهش گفتم که نمی‌فهمم بعد گوشی رو داد به یکی دیگه که به من گفت قرار بری کربلا بعد هم همه فامیلا اومدن خونمون ولی هنوز نمیدونستم من میخوام برم کربلا بعدش هم انگار من با ماشین داییم فقط مادوتا داریم از یه مسیر چند بار رد میشیم وصدای مادرم هم میومد ولی نبود من نرسیدم کربلا ولی همین دوستم که زنگ زد همون زور پیام داد که بیا بریم روضه

Saebsays:

سه شب پشت سرهم خواب دیدم پدرم داره موهای برادرمو میتراشه با ماشین.بعد بلافاصله موهای جو گندمی و سفید در میاد