دلنوشته زیبا درباره تولد خودم (2)

گاهی اوقات تنهایی آنقدر به روح و روان ما تأثیر می گذارد که حتی در روز تولد خودم هم باید با تنهایی آن را به سر کنیم و روز و روزگار خود را این گونه تک و تنها سپری کنیم. تنهایی و غم سال هاست که سایه خود را روی زندگی من انداخته است تا من در روز تولد خودم سایه خویش را بغل کنم و به خودم تبریک گویم.

دلنوشته زیبا درباره تولد خودم

دلنوشته تولد خودم

تولد من، روز آغاز یک سال نو

امروز، روز آغاز سال جدید زندگی من است. روزی که در آن، کائنات به من فرصت تازه‌ای بخشید تا زندگی کنم، بیاموزم و رشد کنم. هر سال در این روز، به گذشته نگاه می‌کنم و به همه اتفاقاتی که افتاده فکر می‌کنم. به تمام شادی‌ها و غم‌ها، موفقیت‌ها و شکست‌ها، دوستی‌ها و جدایی‌ها.

امسال، احساس می‌کنم بیشتر از همیشه به خودم نزدیک‌تر شده‌ام. بهتر می‌شناسم خودم را، نقاط قوت و ضعفم را. می‌دانم چه می‌خواهم و برای رسیدن به آن چه باید بکنم.

در این سال جدید، به خودم قول می‌دهم که بیشتر از همیشه به خودم و رویاهایم اهمیت بدهم. می‌خواهم بیشتر بخندم، بیشتر یاد بگیرم، بیشتر سفر کنم و بیشتر به دیگران کمک کنم.

از همه عزیزانی که در زندگی‌ام هستند، ممنونم. شما باعث شده‌اید که زندگی‌ام زیباتر شود.

تولد من، روز تجدید پیمان با خودم

امروز، روز تجدید پیمان من با خودم است. پیمانی برای بهتر شدن، برای قوی‌تر شدن، برای مهربان‌تر شدن. پیمانی برای اینکه هر روز از دیروز بهتر باشم.

در این سال جدید، می‌خواهم به همه آرزوهایم برسم. می‌خواهم به همه اهدافم دست پیدا کنم. می‌خواهم بهترین نسخه از خودم باشم.

تولد من، روز آغاز یک فصل جدید

امروز، روز آغاز یک فصل جدید در زندگی من است. فصلی که پر از امید و هیجان است. فصلی که در آن، اتفاقات خوب زیادی برایم رقم خواهد خورد.

به آینده با امید نگاه می‌کنم و با تمام وجود به استقبالش می‌روم.

تولدت مبارک به تو، دوست من!

برایت بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.

دلنوشته برای تولد خودم

امروز تولدم است. یک سال دیگر از زندگی‌ ام گذشت. یک سال دیگر از عمرم را پشت سر گذاشتم. یک سال دیگر تجربه‌ های جدید کسب کردم. یک سال دیگر رشد کردم و بزرگ شدم.

امروز روز شادی و خوشحالی است. روز جشن گرفتن تولدم است. روز قدردانی از همه‌ی کسانی است که در زندگی‌ام هستند.

از خانواده‌ام ممنونم که همیشه در کنارم هستند و از من حمایت می‌کنند. از دوستانم ممنونم که همیشه به من لبخند می‌زنند و مرا شاد می‌کنند. از معلمانم ممنونم که به من یاد دادند چگونه زندگی کنم.

از خودم ممنونم که در این یک سال تلاش کردم و پیشرفت کردم. از خودم ممنونم که هر روز چیزهای جدید یاد می‌گیرم. از خودم ممنونم که همیشه سعی می‌کنم بهترین باشم.

امیدوارم که سال‌ های آینده زندگی‌ ام پر از شادی و موفقیت باشد. امیدوارم که بتوانم به همه‌ ی اهدافم برسم. امیدوارم که بتوانم به دیگران کمک کنم و دنیا را به جای بهتری تبدیل کنم.

تصمیمات جدید

امروز تولدم است و می‌ خواهم تصمیمات جدیدی در زندگی‌ ام بگیرم. تصمیم می‌ گیرم که:

بیشتر مطالعه کنم و دانشم را افزایش دهم.

بیشتر به دیگران کمک کنم و به آنها عشق بورزم.

بیشتر از زندگی لذت ببرم و لحظه‌ های خوب را از دست ندهم.

امیدوارم که بتوانم این تصمیمات را عملی کنم و زندگی‌ ام را به بهترین شکل ممکن بسازم.

دلنوشته تولدم مبارک با موضوعات شاد ، غمگین ، عاشقانه

حتما ببینید : دلنوشته های لاکچری درباره تولد خودم


دلنوشته زیبا درباره تولد خودم

هر ساله که روز تولد من فرا می رسد شمع های بیشتری را روشن می کنم تا کفاف اشک های ریزان من را بدهند. شمع ها را نه با فوت کردن؛ بلکه با اشک ریختن خاموش می کنم تا تولد خویشتن را این گونه مظلومانه به خود تبریک گویم.

***************************

یک سال دیگر گذشت، یک سال دیگر پیرتر، یک سال دیگر تنها تر، یک سال دیگر غمگین تر و دلواپس تر شده ام و باز هم من و غم و تنهایی روز تولد خودم را می گذرانم.

***************************

امروز چند شنبه است؟ نمی دانم. چه روز و چه سالی است؟ نمی دانم. فقط می دانم دیگر برایم مهم نیست که باز هم روز تولد خودم تک  و تنهایم. سال هاست به تنهایی خویشتن عادت کرده ام. امروز هم یکی از همان روزهایی که تنها به سر می کردم. چه فرقی می کند. تولدت مبارک خودم.

***************************

امروز روز تولد من است. کجایند آن دوستانی که همیشه در موقع خوشی نزد من بودند؟ کجایند آن رفیق هایی که ادعای رفاقت می کردند؟ حتی پدر و مادر و خانواده ام هم این روز را دیگر به یاد نیاوردند چه انتظاری از بقیه است؟!!! امروز خودم با صدای بلند به جای همه به خویشتن خودم تولدم را تبریک می گویم و خودم برای خودم جشن می گیرم.

***************************

روزگار عجیبی است. در تک تک لحظات خوش آن ها کنارشان می مانی و لحظات خوشی را برایشان رقم می زنی ولی همین که روز تولد تو می شود؛ انگار همه آلزایمر گرفته اند. هیچ کس یادش نبود و به خاطرش نیامد که امروز روز تولد من است جزء خود خودم و من مظلومانه این تولد را به خودم تبریک می گویم. تولدم مبارک.

***************************

کدام ذوق و هیجان؟!!! دیگر نه برای تولدم ذوق و هیجانی دارم و نه دیگر روزها ها را یکی یکی لحظه شماری می کنم تا روز تولدم فرا رسد. وقتی تولدم مبارک نیست؛ بگذارید روزها و سال ها همین طور بیایند و بروند و من با همان تنهایی خویش روزها را بگذرانم. روز تولدم هم مثل بقیه روزها می آید و می رود و کسی متوجه نخواهد شد حتی خودم.

***************************

آهای بی وفا اصلا معلومه که تو کجایی؟ می دانستی که امروز روز تولد من است ولی اصلا انگار نه انگار یا خودت را به این در و آن در زده ای یا اصلا به طور کلی این روز را فراموش کرده ای!!! نمی دانم که جریان چیست ولی هر چه هست من و غم و تنهایی دورهمی سه نفره ای گرفته ایم که با موزیک آه و اشک و ناله روزگار می گذرانیم. خود نازنینم تولدت مبارک باد عزیزم.

***************************

از تبریک تولد فقط چند تا عکس برای پروفایل برای من باقی مانده است که همواره پیش روی من هستند. نه دوستی پیش من است و نه رفیقی که ادعای رفاقتش می شد. هیچ کس و هیچ کس نیست. تنها خودم با عکس های خودم روز تولدم را به خویشتن خودم تبریک می گویم.

دلنوشته برای تولد خودم شاد

نمی دانم که هر سال روز تولدم که می شود، یک سال به عمرم افزوده می شود و یا اینکه یک سال بلکه چندین سال از عمرم کاسته می شود؟!!! هر سال که روز تولدم که می شود، آنقدر دق می خورم و ضربه روحیه به من وارد می شود که احساس می کنم لحظه مرگم نزدیک تر شده است.

***************************

تولدم شده است. از این لحظه به انتظار آمدن کسی هستم که با آمدنش و با تبریک گفتنش دل ما را شاد کند. ولی حیف و صد حیف که به انتظار چیز بیهوده ای ایستاده ام. تولدم هست. چقدر شب سرد و بی روحی شده است!!! دلتنگی امان از من بریده است. شهر و محله را سکوتی عجیب فرا گرفته است. من اینجا با دلی گرفته تک و تنها روز تولد خودم را جشن می گیرم. تولدم مبارک.

***************************

امروز تولد من است. خیلی از دوستان تبریک گفتند خیلی ها هدیه گرفتند اما دل من برای یک نیم نگاه، یک تبریک و یک لبخند تنگ شده است که حتی تصویری از من در ذهن خود ندارد.

***************************

همیشه برای رسیدن روز تولد خودم روز شماری می کردم چون در آن روز تو بهترین خاطره را برای من می ساختی اما از همان سال که در روز تولدم تو را در آغوش دیگری یافتم. تلخ ترین روز سال برای من روز تولد خودم می باشد تو با رفتنت آن هم در روز تولدم مرا هر سال از این که به دنیا آمدم پشیمان می کنی.

***************************

امروز یک جشن تولد در خانه ما به پا شد همه شاد بودند و به من تبریک می گفتند نمی دانم شاید تولد خودم بود اما دلیل تبریک های آن ها را نمی فهمیدم آن هم با آن لبان خندان که جای بزرگ شدن سن من و کوچک شدن دلخوشی هایم و محو شدن رویا هایم تبریک دارد!

***************************

بچه بودم تمام دلخوشی من در جشن تولد ها و کیک های خوشمزه ای بود که نوش جان می کردم و چقد خوب می شد تولد خودم می رسید کلی شادی و بازی های کودکانه و شمعی که هر سال عدد و رقم بزرگتری را نشان می داد غرور مرا قلقلک می داد حالا رقم شمع بزرگ شده است اما غرور من به جای قلقلک بارها شکسته شد و دنیای مرا غم های بزرگ یواشکی فرا گرفته است.

***************************

امروز تولدم بود کیکی بزرگ و خوش رنگ و لعاب در برابرم و خنده ای تصنعی که بیشتر از هرکسی خودم را می آزرد این همه غم از کجای دنیا در دلم رخنه کرد حتی روز تولد خودم لبخندی ساختگی به لب دارم.

***************************

تاریخ تولد من را به اشتباه در شناسنامه ام ثبت کرده اند من روزی جان گرفتم که چشم های دریایی تو را دیدم و امواج دریای چشمانت دل مرا دچار سونامی کرد تولد من دیدن چشم های توست.

دلنوشته تولد خودم مبارک

آه... از این زندگی دوباره یک روز دیگر در دفتر زندگیم ورق خورد. ورق هایی با روح سرد و بی حس. دفتر زندگانی ما این گونه یکی یکی می سوزند و کنار می روند و من باز هم باید در ندامتگاه زندگانی خویش این گونه تک و تنها روز تولد خودم را به سر کنم. آه سردی است روز تولدی که با آه و اشک و ناله تنهایی و به دور از دوستان و عزیزانت تمام شود و برود. روز تولدت مبارک خودم.

***************************

چه سوت و کور و بی صدا روز تولدم را خودم تک و تنها می گذرانم و هیچ کس نیست تا اطرافم را در این روز شلوغ کند. انگار خوشی به ما نیامده که هر بار روز تولد من فرا می رسد، همه به دنبال کار و زندگی خودشان هستند و هیچ کس نیست که یادی از ما کند. این گونه بود که سوت و کور ساده و معصومانه روز تولد خودم را به خودم تبریک گفتم.

***************************

تولد داریم چه تولدی؟!!! تولد یک نفر که همیشه تنها بوده است و امروز هم در روز تنهایی خویش تولد خود را جشن می گیرد. کجا رفتید ای دوستان باوفا که ادعای رفاقت و دوستی تان تا بلندای آسمان ها می رفت؟!!! امروز روز تولد من است شما که رفقای من بودید، کجا رفته اید که کنارم نیستید؟!!! خودم تنهایی تولد خودم را جشن می گیرم.

***************************

باز هم روز تولد من فرا رسید باز هم سالی دیگر آمد و باز هم همان آش و همان کاسه روزها تکرار می شوند ولی این دل من همچنان تنهاست. باز هم باید مثل پارسال و سال های دیگر تنهایی یک گوشه ای از اتاق نشست و روز تولدم را خودم تنهایی سر کنم. خودم تولدت مبارک.

***************************

بچه که بودیم برایمان با آب و تاب زیاد جشن تولد می گرفتند و همه کنار هم خوش و خرم و شاد بودیم. هر چقدر بزرگ و بزرگتر شدیم، فهمیدیم که دنیا دار مکافات هست و هر روز داریم تنهاتر می شویم. کسانی به زندگی ما می آیند و می روند و فقط داغ تنهایی شان را روی سینه ما می گذارند و امروز باید روز تولد خودم را تنهایی باز جشن بگیرم. خودم تولدت مبارک.

دلنوشته غمگین درباره تولد خودم

دلنوشته غمگین درباره تولد خودم

باز روز تولدم شد و من صادقانه در این روز به جای شادی، بغض می کنم و خودم را در آغوش تنهایی خویش می فشرم تا تولد خودم را این گونه تبریک گویم.

***************************

روز تولد خودم جلوی آیینه رفتم و به خودم گفتم: تنهای بی کس چطوری؟ تولدت مبارک.

***************************

امروز درست روز تولد من است ولی من چیزی برای خوشی ندارم، تنها چیزی که من را خوشحال می کند، ترکیدن بغضم به جای ترکیدن بادکنک هاست که مظلومانه و تنها باید این روز را با تنهایی خود به سر کنم. تولدت مبارک خودم.

***************************

با دلی پر از غم و اندوه به خودم دلخوشی می دهم و می گویم: تولدت مبارک باشد خود نازنینم. تنهایی آنقدر به من فشار آورده است که گاهی سایه خودم را محکم در آغوش می گیرم و با تنهایی خودم بلند بلند صحبت می کنم که هر کسی من را می بیند، فکر می کند که من دیوانه شده ام. آری من دیوانه و تنهایم و تنها آرزویم مردن است. باز هم روز تولدم تنهایم و تنهایی آن را به سر می کنم.

***************************

امروز تولدمه ولی هه چقدر مسخره نه کسی یادش بود و نه کسی به من تبریک گفت و نه اصلا کسی را دارم که به من تبریک بگوید. چه انتظار بیخودی وقتی که همیشه با تنهایی خود دست و پنجه نرم می کنم، نباید انتظاری از کسی داشت. باید به جلوی آیینه ها رفت و تولد خودم را به خودم تبریک بگویم.

***************************

شما که به یاد من نبودید و تولد من را به یاد نیاوردید ولی من خودم شمعی روشن کردم، کادویی برای خودم گرفتم، از آن ها عکس گرفتم و برایتان فرستادم گفتم شاید برایتان جالب باشد که امروز روز تولد من است و من تنهایی دارم برای خودم جشن می گیرم پس کجا رفت آن همه روزهای خوشی که با شما بودم و آن همه روزهایی که پشت شما بودم. حالا که تولد من است، هیچ کس من را یاد نکرد؟!!!!

دلنوشته راجب تولد خودم

بی کس ترین تنهایم که امروز در روز تولدم هیچ کس دو و برم نیست و من تک و تنها گوشه ای از اتاق نشسته ام و زار زار به حال و روز خودم گریه می کنم و اشک می ریزم تا تولد خودم را این گونه سپری کنم. تولدم مبارک.

***************************

تنهاترین تنهای شهرم که گوشه ای عاجزانه نشسته ام و با تنهایی خود تولدم را جشن می گیرم. نه کسی است که برای من دست بزند و نه کسی هست که برای من شادی و پای کوبی کند و نه کسی هست که این روز فرخنده و بزرگ را به من تبریک گوید و این گونه من در روز تولدم همچنان با تنهایی خویش خوشم و به خودم تبریک می گویم.

***************************

چقدر حس غمگین و عجیبی است. امروز تولدم هست ولی مادرم کنارم نیست. نه دوستی دارم و نه کسی که یار و یاورم باشد. تنها مانده ام و هیچ کس هم کنارم نیست که در این روز، تولدم را به من تبریک گوید. تولدم مبارک خودم.

***************************

وقتی به تقویم سالانه نگاه می کنم و می بینم که امروز روز تولد من است و هیچ کس دور و بر من نیست و حتی هیچ کس هم نیست که این روز را به من تبریک گوید؛ دلم برای خودم می سوزد. دوست دارم که زار زار گریه کنم و برای خودم ناله سر دهم و این روز را به خودم با آه و اشک تبریک گویم.

***************************

آنقدر تنهایی کشیده ام و روزهای پر از غم را پشت سر گذاشته ام که امروز در روز تولدم هم با تنهایی خود سر می کنم و روز تولدم را خودم به خودم تبریک می گویم.

دلنوشته تولد خودم جدید

وقتی می گویند تولدت مبارک یعنی یک اتفاق خوب و میمونی برای شما پیش آمده است که به شما تبریک می گویند. ولی من که در این روز همچنان تنها و غمگینم، تولدم مبارک نیست. تولدم را باید با آه و اشک و با دلی پر از خون بر تقویم سالانه نوشت تا همه بدانند که من چقدر تنها و بی کسم!!!

***************************

آه از این روز که با غم به سر شد. وقتی به تولد دوستانم فکر می کنم و عکس های آن ها را مرور می کنم و با روز تولد خودم مقایسه می کنم، تازه احساس می کنم که من چقدر تنها و بی کس شده ام و هیچ کس نیست که در کنار من باشد. من خودم تنهایی روز تولد خودم را با اشک های دیدگانم تبریک می گویم.

***************************

می بینی چقدر پیرتر شده ام موهای سرم رفته رفته رو به سفیدی دارند می روند. امروز باز هم روز تولد من هست و باز هم من تک و تنها هستم و باز هم باید با تنهایی خود شمع های تولدم را فوت کنم تا روز تولدم را این گونه مظلومانه تک و تنها بگذرانم. تنهایی کاری با دل من کرده است که دیگر نه تنها روز تولد؛ بلکه هیچ چیز دیگری من را خوشحال نمی کند. حتی این روزها هم که می آید، به جای خوشحالی، با دیدگانی گریانی و اشک آلود به دیدار تولد خودم می روم. روز تولدت مبارک خودم.

***************************

امروز روز میلاد من است. سالی دگر و روزی دیگر به انتها رسید تا باری دیگر من و تنهایم دو نفره تولد خود را جشن گیریم. روزت مبارک خودم.

***************************

سال ها تک و تنها در گوشه ای از این تارک دنیا غمگین و محزون زیسته ایم و روز و روزگار سپری کرده ایم امروز روز تولد من است و من طبق روال هر ساله تنهایی تولد خودم را جشن می گیرم. تولدت مبارک خودم.

دلنوشته های زیبای تولدم مبارک

تولد خودم است خود خود خودم و هیچ کس جز خودم نیست که به من تبریک گوید جز خودم که عاشقانه سایه تنهایی خویش را در آغوش می فشارم و این روز فرخنده و بزرگ را به خودم تبریک می گویم.

***************************

بعضی روزها در زندگی ما آدم ها خاص و ویژه اند و هیچ گاه از تقویم دل ما فراموش نمی شوند درست مثل روز تولد که هیچ گاه از خاطره ها فراموش نخواهد شد. ولی من آنقدر تنهایی کشیده ام و روزها و سال ها را پشت سر همدیگر با تنهایی خویش گذرانده ام که دیگر روز تولد خودم را هم فراموش کرده ام.

دلنوشته تولد خودم غمگین

امروز تولد من است، من هجده ساله شدم و قلبم بیش از فردی ۱۸ساله پیر شده است و در سینه ام آرام نمی گیرد در بچگی هجده سالگی را اوج انرژی و حال خوب به ما معرفی کرده بودند اما من امروز در تولدم حس یک پیرمرد فرتوت را دارم که از جنگ جهانی به جا مانده است.

***************************

تولد خودم غمگین ترین روز سال من است چرا که هر سال مرا از رویاهایی دور می کند که هر شب به آن ها فکر می کردم تولدم به من یاد آوری می کند سال هاست از رویاهایی دور افتاده ام.

***************************

امروز دقیقا روز سالگرد غم های درونی دل سودای من است. روزی که من با غم و غصه به دنیا آمدم و سال ها و سال ها به همین منوال با غم روز و روزگار سپری کرده ام و اینک در روز تولدم باز هم همان روزهایی را به یاد می آورم که تکرار هر ساله من در روز تولدم می باشد. تکرار غم و غصه ها، سالگرد تمامی روزهای سیاهی که در دفتر زندگی من گذشته اند. روز تولد سیاه و غمگینم مبارک باد.

***************************

وقتی به در و دیوار اتاقم نگاه می کند که با هاله ای از غم و اندوه به هم دوخته شده اند، دلم باری دیگر برای خودم می سوزد که نه تزیینی روی دیوارهاست و نه انتظار کسی را می کشم که پشت این درب و پنجره ها چشم به انتظار آن باشم. در این روز که روز تولد من است، با دلی پر از غم و اندوه تولدم را خودم به خویشتن خودم تبریک می گویم. تبریک که چه عرض کنم ولی این نیز می گذرد و امیدوارم که سالی دیگر از تنهایی خویش به در آیم.

دلنوشته برای تولد خودم خاص

شمع ها را باید فوت کرد. دور هم باید جمع شد و برای پاسداشت روز تولد باید همگی در کنار هم بود تا زیبایی و ماندگاری این روز بزرگ بیش از پیش خود را نمایان سازد. ولی امروز روز تولد من است و من تنها شمع ها را فوت می کنم و کسی دور و برم نیست. تنهایی هم برای خود عالمی دارد. من در عالم تنهایی خویش دلخوشم و روز تولد خودم را به خودم عاشقانه تبریک می گویم.

***************************

روزی که تو از زندگی من رخت بر بستی، روز شروع غم های بی کران من بود. روزی بود که سرآغاز تمامی دردها و غم های دنیا همگی در وجود من رخنه کردند. سال ها از آن روز می گذرد و سال ها من خاک غم و تنهایی را بر سر خویش می ریزم تا این گونه تولد خویش را پشت سر نَهم.

***************************

وقتی تک و تنها در روز تولدم این روز ماندگار را می گذرانم تازه احساس می کنم که هیچ کس بهتر از خودم و بیشتر از خویشتن خودم من را دوست ندارد و به یاد من نیست. تنها کسی که در تمام لحظات زندگی همراه من است، خود خودم هستم و من تولدم را به این فرد تنهای نشسته بر کنج دلم تبریک می گویم.

دلنوشته متن تولد خودم

شاید شما با برنامه Face app پیر شدین و من با تنهایی های خویش که در روز تولدم هم باید به جای شادی و خوشحالی اشک بریزم و دق بخورم و بغض کنم تا تارهای موهایم یکی پس از دیگری سفید و سفیدتر شوند. آره شما بروید و خوش باشید و به یاد من هم نباشید. من همه ساله عادت کرده ام که روز تولد خودم را تنهایی جشن بگیرم.

***************************

خدایا بابت تمامی داده ها و نداده هایت شکر و سپاس می گویم که تو تنها کسی هستی که در این روزهای تنهایی تنها کس و یار و یاورم بوده ای. امروز روز تولد من است و هیچ کس پیش من نیست. تنها خدای را دارم که همیشه بالای سر من است و به من شوق زیستن می دهد. خدایا شکرت.

***************************

امروز تولد مهربان ترین فرد روی کره زمین است و من برای بزرگداشت این روز بزرگ به خودم به عنوان بهترین فرد روی زمین تبریک می گویم. روزت مبارک خودم. ای مهربان ترین فرد!!!

***************************

روزهای زیادی در پس روزها گذشتند و سوختند و رفتند تا اینکه بالاخره روز تولد من فرارسید ولی در این روز نه دوستی هستی و نه دلداری که بتواند این دل سینه سوخته ما را آب و تاب بدهد. کیک تولد تنهایی خودم را تنهایی بریدم تا به همه بفهمانم که چقدر تنهایم.

در ادامه حتما ببینید :

عکس نوشته تولدم مبارک | تبریک تولد به خودم

عکس های امروز تولدمه + متن (آلبوم تصاویر)

چند روز دیگه تولدمه از یک تا سی ام ماه + عکس نوشته

شعر تولدم مبارک ، اشعار تبریک تولد به خودم

متن تشکر از دوستان بابت تبریک تولدم

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...