مرگ تجربه جدیدی هست که شاید خیلی از آدما از اون بترسن. اما من اینطوری نیستم. من با قدرت وارد اون میشم و از خدا میخوام که هر چه زودتر اون رو به من برسونه. به نظرم مرگ در برابر سختی هایی که توی این دنیا کشیدم خیلی ناچیزه و انگشت کوچیکه ی اون ها هم نمیشه. کاش بشه فهمید که آدم کی میمیره. کاش میشد بفهمم که کی میمیرم.

متن هایی زیبا و غمگین درباره مرگ میتواند گاهی وقت ها به انسان بیشترین آرامش را بدهد. ما نیز در این مطلب تمام تلاش خود را کرده ایم که متن هایی غمگین و اندوهناک را برایتان درباره مرگ خودم آماده کنیم که از آنها استفاده کنید. همراه ما در این مطلب باشید.

متن‌های غمگین و کوتاه در مورد مرگ خودم

روزی خواهد آمد که دیگر صدایم را نخواهید شنید،
من در سکوت ابدی خواهم بود و تنها خاطراتم باقی می‌ماند.

******************************
وقتی نباشم،
تنها جای خالی‌ام را حس خواهید کرد،
شاید آن وقت بفهمید که چقدر دلتنگی بی‌صداست.

******************************
روزی خواهد آمد که از من فقط نامی بماند،
در خاطراتی که آرام آرام محو می‌شود.

******************************
مرگ، شاید همان آرامشی باشد که همیشه در پی‌اش بودم،
شاید وقتی بروم، همه دردهایم تمام شود.

******************************
وقتی دیگر نیستم،
شاید زندگی برای شما به روال عادی‌اش ادامه یابد،
اما بدانید که برای من، دیگر همه چیز تمام شده است.

******************************
روزی می‌رسد که از من فقط خاطراتی دور باقی خواهد ماند،
شاید لبخند بزنید، شاید اشکی بریزید،
اما من دیگر هیچ کدام را نخواهم دید.

******************************
به زودی دیگر اینجا نخواهم بود،
خاطراتم را نگه دارید،
شاید تسکینی باشد برای دلتنگی‌تان.

******************************
مرگ شاید پایان من باشد،
اما پایان خاطراتی که با شما ساختم نیست.

این متن‌ های کوتاه می‌توانند احساسات عمیق و غمگین از تجربه فکر به مرگ خود را بیان کنند.

دلنوشته در مورد مرگ خودم :

"در روزی که من نباشم ، بدانید که هر لحظه‌ ای که در کنارتان بودم ، با تمام وجود زندگی کردم. من با دنیایی پر از خاطرات خوش، لبخند ها و درس‌ های زندگی ، از این دنیا رفتم. اشک‌ هایتان را به یاد خاطرات خوبی که با هم داشتیم بریزید، نه به خاطر غم از دست دادن من.

زندگی من، هرچند کوتاه یا طولانی ، پر بود از لحظاتی که در آنها عشق ورزیدم ، خندیدم ، گریستم ، یاد گرفتم و به اشتراک گذاشتم. این زندگی ، پر از تجربیاتی بود که هر کدام به نوعی به رشد و بلوغ من کمک کردند.

اگر روزی من نباشم ، بخاطر داشته باشید که من عاشق زندگی بودم، و هر روز را با شور و شوق زندگی کردم. دوست دارم به یاد من لبخند بزنید، نه اینکه برای من گریه کنید. به یاد من، به زندگی ادامه دهید و هر روز را با شادی و مثبت‌ اندیشی سپری کنید.

در روزی که من نباشم، یاد من را با محبت و خنده زنده نگه دارید. من همیشه در قلب‌ های شما و در خاطراتی که با هم ساختیم ، زنده خواهم بود. زندگی من ، مثل هر زندگی دیگری ، با پایان مواجه شد، اما این پایان ، پایان داستان من نیست، بلکه تنها یک تغییر فصل است.

به یاد داشته باشید ، من همیشه در کنار شما خواهم بود، در بادی که می‌ وزد، در خورشیدی که می‌ درخشد ، و در خاطراتی که با هم به اشتراک گذاشته‌ ایم. مرگ من ، پایانی بر عشق و محبتی که برایتان دارم نیست. من همیشه در کنار شما خواهم بود، در هر لحظه و هر خاطره."

متن های غمگین مرگ

"مرگ نه پایان راه است و نه شروعی دیگر، بلکه تنها وداعی است بدون بازگشت از یک سفر طولانی."

******************

"وقتی کسی که دوستش داریم می‌ رود ، قلب‌مان نه تنها از غم می‌ شکند ، بلکه از یاد خاطراتی که دیگر نمی‌ توانیم با هم بسازیم."

******************

"در این دنیای بی‌ ثبات ، هیچ چیز غم‌ انگیزتر از این نیست که بدانیم عزیزی را از دست داده‌ ایم و دیگر هرگز نمی‌ توانیم او را در آغوش بگیریم."

******************

"مرگ یک ستاره را از آسمان زندگی‌ مان می‌ رباید و تاریکی را جایگزین نور آن می‌ کند."

******************

"هر بار که به آسمان نگاه می‌ کنم ، به یاد تو می‌ افتم و می‌ دانم که ستاره‌ ای در آسمان ، نمایانگر روح توست."

******************

"مرگ می‌ آید و با خود، بخشی از وجود ما را می‌ برد. می‌ مانیم با خاطراتی که دیگر نمی‌ توانیم به آن‌ ها اضافه کنیم."

******************

"هر روزی که می‌ گذرد، یاد تو و خاطراتت در دلمان پررنگ‌ تر می‌ شود. مرگ می‌ تواند تو را از ما بگیرد، اما خاطراتت را هرگز."

******************

"مرگ، چون دزدی در شب، عزیزانمان را از ما می‌ دزدد و ما را با داغی جبران‌ ناپذیر رها می‌ کند."

******************

"غم از دست دادن تو همچون بارانی سنگین بر دلمان می‌بارد و هر قطره‌ اش، یادآور خنده‌ ها و اشک‌ هایی است که با هم تقسیم کردیم."

******************

"با رفتن تو، جهانی از زندگی متوقف شد و اکنون تنها یاد توست که در قلب‌ هایمان زنده می‌ ماند و ما را با گذشت زمان همراهی می‌ کند."

******************

این متن‌ های غمگین با موضوع مرگ ، با هدف ابراز احساسات عمیق و غم‌ انگیز ناشی از از دست دادن عزیزان نوشته شده‌ اند.

جملات در مورد مرگ :

"مرگ، آخرین فصل در زندگی ما است، اما اگر زندگی خوبی داشته باشیم، این فصل می‌تواند شروع داستانی جدید در خاطرات عزیزانمان باشد."

******************

"زندگی کوتاه است و مرگ ناگزیر. آنچه مهم است، این است که چگونه این زندگی کوتاه را پر از معنا و عشق کنیم."

******************

"مرگ را می‌توان به عنوان پایان یک ماجراجویی دید، اما همچنین می‌توان آن را به عنوان آغازی برای یک سفر معنوی جدید در نظر گرفت."

******************

"مرگ به ما یادآوری می‌کند که هر روزی که داریم گرانبها است و باید آن را به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم."

******************

"مرگ، معلمی است که به ما یاد می‌ دهد چگونه زندگی کنیم، با این درس که هیچ چیز برای همیشه نیست."

******************

"مرگ تنها یک گذار است، یک دروازه‌ ای به سمت جهانی دیگر که هنوز برای ما ناشناخته است."

******************

"زندگی و مرگ دو روی یک سکه هستند؛ نمی‌ توانیم یکی را داشته باشیم بدون دیگری."

******************

"مرگ یادآوری می‌کند که زمان ما محدود است و باید هر لحظه را با ارزش و معنا دار کنیم."

******************

"مرگ نه ترسناک است و نه پایانی بر همه چیز؛ تنها یک تغییر حالت و ورود به فصلی جدید است."

******************

"بیایید مرگ را نه به عنوان پایان ، بلکه به عنوان بخشی از چرخه طبیعی زندگی بپذیریم ؛ چیزی که ما را به یاد می‌ آورد که هر لحظه‌ ای که داریم، ارزشمند است."

این متن‌ ها با هدف ابراز احساسات نسبت به مرگ و تأمل در معنای عمیق‌ تر آن نوشته شده‌ اند.

متن احساساتی برای مرگ خودم

مرگ من ان زمان روی داد که ارام و بی صدا بغض در گلویم شکسته شد بدونه آن که کسی از دردم خبردار شود.

" " "

من دیر زمانی ست که مرده ام اینی که می بینید روح خسته و سرگردان من است که بی هدف از سویی به سوی دیگر می رود.

" " "

مرگ من زمانی بود که شب را به صبح رساندم بدونه این که انگیزه ای برای دیدن طلوع خورشید داشته باشم.

" " "

زندگی فرصتی بود تا حادثه مرگ را بهتر درک کنم. تا بدانم که مرگ هم مانند به دنیا آمدن می تواند شیرین باشد. تا بدانم که مرگ نیز موهبتی ست بس بزرگ.

" " "

بعد از مرگم جنازه ام را بی نشان دفن کنید. من عمری به تنهایی خو گرفته ام. از هیاهو و سرزدن های گاه و بی گاه بی زارم.

 " " "

 من خیلی وقته که مردم. ان زمان که بغض را در گلو خفه کردم و جرات شکستنش را نداشتم. آن زمان که مجبور شدم غرورم را بشکنم. آن زمان که تحقیر شدم و خود را به نفهمیدن زدم. آن زمان که به جای حرف حساب نامربوط ترین حرف ها را شنیدم و دم نزدم. من خیلی وقته که مردم.

" " "

من مرگ خودم را به چشم دیده ام آن زمان که جوانیم را به پای کسی گذاشتم که جز بی مهری چیزی از او ندیدم.

" " "

مرگ من فرا رسید، در بهار هجده سالگیم ان زمان که پر از شور زندگی و جوانی بودم. آن زمان که وسعت آرزوهایم به اندازه آسمان بود و تو با نامردی همه چیز را ازمن گرفتی و یک شبه پیرم کردی و آنقدر بر سرم کوبیدی که درخت زندگیم از ریشه در آمد.

" " "

مرگ من زمانی بود که دل کندم از دنیا. زمانی بود که مجبورم کردند آن چیزی شوم که نبودم.

" " "

من خیلی وقته که مردم. من زمانی مردم که محکوم شدم به ادامه زندگیی که همه چیز را از من گرفت حتی شعور و شخصیتم را.

" " "

مرگ انسان ها خیلی راحت اتفاق می افته. لازم نیست برای مردن روح از بدن جدا بشه. کافیه

 انسان نادیده گرفته بشه. کافیه اونو تبدیل به چیزی کنن که نیست. اون وقت مرگ آرام و بی صدا مهمانش می شه.

" " "

با من چه ها کردند که مرگ و زندگی برایم فرقی ندارد؟

" " "

تو با من کاری کردی که هر روز هزار بار مرگم را به چشمم می بینم در حالی که هنوز نفس می کشم.

" " "

بعد از مرگم زود دفنم کنید من از چشم انتظاری بیزارم.

" " "

غمگین ترین مرگ دنیا متعلق به من بود. سال ها پیش آن را در وجودم احساس کردم بی آن که کسی بفهمد.

" " "

ان زمان که مجبور شدم درد ل هایم را به در و دیوار خانه ام بگویم مردم. آن زمان که حرف های مانده در دلم را تو کنج آشپزخونم با خودم تکرار می کردم مردم و تو نفهمیدی.

" " "

کاش زودتر میفهمیدم که این زندگی ارزش زندگی کردن نداره! اینجوری حداقل خودم رو خسته نمیکردم.

------------------------------

کاش خیلی زودتر از اینا می فهمیدم که زندگی من ارزشی نداره که بخوام براش جون بکندم. یه مرگ ساده توی زندگی من میارزه به کلی از اون سختی کشیدنایی که هیچوقت یادم نمیره.

------------------------------

اینقدر توی زندگیم سختی کشیدم که محاله اون همه سختی و مشقت یادم بره. فقط امیدوارم توی اون دنیای جدیدی که میرم، ردی از این دنیا به جا نمونه.

------------------------------

از شانس و اقبال خوبی که دارم، میدونم که حتی اگه بمیرم و وارد اون دنیا هم بشم، زندگی این دنیام ول کنم نیست و تا ابد قراره توی اون دنیا هم تقاصش رو پس بدم.

------------------------------

دیگه خسته شدم از همه و همه کس. همه چیز شده دروغ، همه چیز شده کلک! مرگ برسه خیلی بهتر از اینه که بخوای با این دروغ و کلک ها زندگی کنی.

------------------------------

هیچ چیز سخت تر از اون نیست که بدونی هنوز هم قراره توی این دنیا زندگی کنی. شاید به من بگی که آدم از چند لحظه ی بعدش هم خبر نداره، پس این حرف رو نزن. اما من میخوام بگم که پیش بینی کردنش ساده هست. خدا به آدمای بدبخت همیشه عمر طولانی میده و نمونه اش منم.

------------------------------

من حتی اگه بمیرم هم میدونم که کسی سر خاکم نمیاد. کی آدمی مثل من رو دوست داره؟ خدا که خالق من بود منو رها کرد. از هیچ کس توقع حتی همین کار رو هم ندارم.

------------------------------

مرگ میتونه یک اتفاق خوب تو زندگی بعضی از آدما باشه. مرگ میتونه بهترین اتفاق زندگی من باشه.

------------------------------

یه زمانی میرسه که دیگه هیچ چیزی برات مهم نیست؛ فقط میخوای زودتر بمیری و دیگه زندگی نکنی. الان دقیقا من توی همون وضعیت هستم.

------------------------------

زندگی برای من طعم خوبی نداشت. تنها طعمی که از زندگیم چشیدم، تلخی و سختی بود. حتم دارم با مرگ این تلخیه از بین میره.

------------------------------

مرگ اونقدرا هم که فکر میکنین چیز ترسناکی نیست. یه عده میگن یه جهانی بعد از مرگه و یه عده هم میگن که فقط سیاهی محضه. من به این کاری ندارم! من فقط به اینش کار دارم که مرگ هر چیزی باشه، از این زندگی بهتره.

------------------------------

زندگی کردن به چه قیمتی؟ من دارم تقاص همه ی کارهایی که نکردم رو توی زندگیم پس میدم. به نظرم مرگ میتونه بهترین تقاصی باشه که زندگی به من پس میده! حداقل اون رو دیگه ترک میکنم.

------------------------------

من زندگیم رو دوست داشتم و دوست دارم. اما یه وقتایی میرسه که دیگه نمیخوای زنده بمونی و زندگی کنی. ربطی هم نداره که تو این دنیا چقدر شاد بودی و چقدر خوشحال بودی. در کل زندگی کردن برات سخت میشه. الان من همچین وضعیتی دارم.

------------------------------

فقط خدا کنه اون دنیا که میریم، مثل این دنیا نباشه که همه چیز و همه کس توی زندگیت دخالت کنن. خدا کنه توی اون دنیا که میریم، خدا ما رو به حال خودمون بزاره که حداقل اونجا طعم زندگی رو بچشیم.

------------------------------

من اهل کفر گفتن نیستم و هیچوقت هم نبودم. اما بعضیی وقت ها رو آدم فشار میاد. من نمیدونم که چرا بعضیا فکر میکنن اینکه بخوای بمیری کفره. نه اصلا هم کفر نیست. اتفاقا به قول خودشون میری جای خدا. این بهترین اتفاق زندگی یه آدم میتونه باشه. بهترین اتفاق زندگی من میتونه باشه.

------------------------------

دیگه همه چیز برای من تموم شده. هر اتفاق خوب و بدی که قرار بود توی زندگیم بیفته، افتاده. من مطمئنم که دیگه زندگی من رنگ آمیزیش کامل شده و جای رنگ جدیدی نداره که بخوام به خاطر همون رنگ هم بمونم و بگم که قراره یه تغییری رو توش احساس کنم. الان فقط مرگ میچسبه. آهان صبر کن ببینم؛ فقط رنگ مرگ مونده که من باید به زندگیم بپاشمش. خدایا این رنگ رو بهم بده.

------------------------------

زندگی میتونه شیرین باشه، میتونه زیبا باشه و میتونه فوق العاده باشه. اما نمیخواد، انگار که اصلا دوست نداره. من خودم برای تغییر زندگیم خیلی تلاش کردم، اما انگار زندگی من به بدبختی عادت کرده. امیدوارم که فقط مرگ رو زودتر بپذیره.

------------------------------

مرگ بهترین چیزیه که تو این روزا میتونه برای من اتفاق بیفته. یک مرگ ساده خیلی بهتره تا زندگی نکبت باری که الان دارم. ناشکری نمیکنم، دارم واقعیت ها رو میگم. زندگیم واقعا نکبت باره.

------------------------------

فقط خدا کنه یک مرگ ساده و آروم داشته باشم که تقاص تمام بدی هایی که زندگی به من کرد رو پس بده. منم یک مخلوق خدا هستم که انگار روی زمین جایی ندارم. حداقل اگه بمیرم فکر میکنم که توی اون دنیا جایگاهی داشته باشم.

------------------------------

هیچ وقت مرگ از نظر من بد نبوده و نخواهد بود. من مرگ رو دوست دارم! چون میدونم که هر چی باشه، بهتر از زندگی الان منه.

------------------------------

آدمایی که میمیرن، خوشبخت ترین آدمهای روی کره ی زمین هستن. چرا اینقدر ما آدما در برابر مرگ گارد داریم؟ اگه بمیری، دیگه سختی های زندگی برات بی معنیه. مثلا من اگه بمیرم، دیگه لازم نیست این همه سختی بکشم.

------------------------------

کافیه فقط یه نگاه به زندگی من بکنی تا بعدش بفهمی که چیزای بدتر از مرگ هم وجود داره که از اونا خبر نداشتی.

------------------------------

من با زندگیم به همه ثابت کردم که بدتر از مرگ هم میتونه اتفاق بیفته. خدا اونقدر منو دوست داشت که هر آزمون الهی که روی بقیه موجوداتش اجرا نکرده بود رو روی من اجرا کرد. خدایا شکرت.

------------------------------

خندم میگیره وقتی که میبینم این همه آدما برای خودشون دعا میکنن که سالم و سلامت بمونن و دیرتر بمیرن. اونقدر مرگ رو برای خودشون سخت میکنن که زندگی این دنیاشونم براشون سخت میشه. من نمیخوام اینجوری باشم. من اصلا آرزوی سلامتی نمیکنم و فقط میخوام تا وقتی که زنده ام، از زندگیم نهایت استفاده رو ببرم و بعد هم یک مرگ راحت داشته باشم.

------------------------------

فقط خدا میتونه درک کنه که من الان تو چه وضعیتی ام. اما نمیدونم که چرا مرگم رو نمیرسونه! خدایا مگه بدتر از این هم هست که بخوای به سرم بیاری؟ به نظرم بدترین اتفاق الان مرگه. خب اونو هم بهم بده دیگه.

------------------------------

هر چقدر بدی کرده باشی، تو اون دنیا تقاصشو باید پس بدی. من به زندگیم خیلی دقت کردم. اصلا تا حالا فکر نکنم که آزارم به یک مورچه هم رسیده باشه. پس مرگ میتونه برای من خیلی شیرین تموم بشه.

------------------------------

خدا با اونایی که بد بودن کار داره و تو اون دنیا عذابشون میده! نه اینایی که سرشون تو لاک خودشون بوده. به نظرم مرگ برای کسی مثل من میتونه خیلی خوب و عالی باشه. دیگه بقیه اش رو نمیدونم.

------------------------------

مرگ هم اتفاقیه که قراره برای همه ی ما بیفته. من ترسی از مرگ ندارم. خدا میدونه که اتفاقا چقدر برام شیرین هم هست. بقیه دلشون برام میسوزه و طفلکی طفلکی میکنن! اما من میدونم که تو دلم چی هست. من میدونم که با مرگم چقدر میتونم آروم تر بشم.

------------------------------

پاداش کسی که زندگی این چنینی ای مثل من داشته میتونه مرگ باشه. بهترین پاداش برای هر آدمی به نظر من میتونه مرگ باشه. فکرش رو بکن! بعد از اون همه سختی ای که کشیدی، قراره به آرامش برسی. کی هست که همچین چیزی رو نخواد. منکه خیلی اشتیاقش رو دارم.

------------------------------

اشتیاق مرگ داشتن به معنی افسردگی نیست. یاد بگیریم کسی که دوست داره بمیره الزماً آدم افسرده ای نیست. اون فقط از زندگی خسته شده. اون فقط نمیخواد که دیگه توی این دنیا باشه. پس من افسرده نیستم.

------------------------------

خدا زندگی رو برای بعضیا کوتاه و برای بعضیا طولانی میکنه. مثلا اونایی که دوست دارن بمیرن، محکومن که یک زندگی طولانی داشته باشن و اونایی که عاشق زندگیشون هستن، محکومن که زود بمیرن. نمیدونم که این چه سیاستیه که خدا داره. مثلا خود من میخوام که زودتر بمیرم، اما محکومم به یک زندگی طولانی.

------------------------------

کاش ما آدما یک دکمه داشتیم که هر موقع که دیگه حوصلمون سر اومد و هر موقع که دیگه از زندگی خسته شدیم، اون رو میزدیم و یه راست می رفتیم اون دنیا. اصلا اون دنیا هم نه، یه راست میرفتیم تو خلاء، تو سیاهی. به نظرم اینجوری خیلی بهتره. اینجوری خیلی زیباتره.

------------------------------

خدایا چرا ما رو اینقدر از مرگ ترسوندی؟ چرا اینقدر ترس مرگ رو توی دل ما قرار دادی؟ تو که چیزای بدتر از مرگ هم داری. چرا مرگ رو اینقدر بد جلوه دادی؟ زندگی توی همین دنیا میتونه بدترین چیزی باشه که بهمون دادی و میدی. برای هر کسی اینجوری نباشه، برای من یکی دقیقا همینجوریه.

------------------------------

مرگ زیباست. من مرگ رو دوست دارم. نمیخوام اشک بقیه رو در بیارم و یا ناراحتشون کنم. اما به نظر من زیباترین هدیه ای که یک آدم میتونه از خدا بگیره، مرگه. چشم انتظارم که یک روزی هم من اون هدیه رو از خدا بگیرم.

------------------------------

توفیق مرگ به هر کسی نمیرسه. هر کسی لیاقت نداره که بمیره. مثلا خود من محکوم هستم که توی این زندگی بمونم و بپوسم و هیچوقت هم صدام در نیاد. اما خدایا دیگه خسته شدم!

------------------------------

با مرگ همه چیز تموم نمیشه، بلکه تازه شروع میشه. تازه تو میفهمی که عشق و حال واقعی چی هست و به حال و روز خودت غصه میخوری که چرا به این دنیا وابسته بودی. من مرگ رو بیشتر از هر چیزی میخوام. چون میدونم که بیشتر از هر چیزی بهم عشق و حال میده. خدایا مرگ رو به این بنده ی درمونده ات بده.

متن غمگین برای آرزوی مرگ خودم

میگن کفر نگو، خدا بهت زندگی داده پس زندگی کن و ازش لذت ببر. من میخوام بگم که این لذت زندگی کجاست که هر چی من دنبالش گشتم پیدا نکردم؟ لطفا به من از این حرفای صد من یه غاز نزنید. من تنها آرزوم اینه که بمیرم.

------------------------------

خدایا تو زندگیم ازت چیزی نخواستم؛ اما الان یه چیزی رو میخوام. لطفا بهم بده! اگه ندادی، خودم به دستش میارم. من مرگم رو میخوام. خودت بهم یه مرگ ساده بده که بیام جات و دیگه تو این دنیا نباشم.

------------------------------

خدایا حاضرم به تموم زبون های زنده ی دنیا آرزوم رو بهت بگم تا تو برآورده اش کنی. خدایا ولی به نظرم وقتی قلب هست نیازی به زبون نیست. من از قلبم این خواسته رو از تو دارم، پس لطفا برآورده اش کن. خدایا کاری کن که زودتر بمیرم.

------------------------------

مرگ شیرین تر اتفاقیه که تو زندگی آدمی مثل من میتونه بیفته. لطفا الکی به من نگید افسرده، الکی به من نگید مضطرب یا ناراحت. من هیچ کدوم از اینا نیستم. من آدمیم که آرزوی بهترین اتفاق زندگیش رو داره! به نظرتون حالا من افسرده ام؟ نه اصلاً. من فقط دوست دارم که زودتر بمیرم.

------------------------------

وقتی که جوونی مثل من آرزوی مرگ میکنه، یعنی اینکه آخر خطه و دیگه هیچ چیزی براش معنی نداره. لطفا با صحبت های الکیتون سعی نکنید که به من امید زندگی بدید. اتفاقا همین زندگی بود که تموم امیدهای من رو ازم گرفت. دیگه میخوام برم پیش خدا، میخوام که خدا هرچی زودتر من رو ببره پیش خودش.

------------------------------

خیلی به آدم خوش میگذره وقتی پیش خدا باشه. این رو میتونم احساسش کنم. فقط نمیدونم، شاید خدا از من خوشش نمیاد که من رو پیش خودش نمیبره. خدایا تو که من رو آفریدی، تو دیگه چرا؟ من میخوام بمیرم و زودتر بیام جات. آرزوی این بنده ضعیفت رو حداقل الان دیگه برآورده کن.

------------------------------

میخوام آروم بشم، میخوام دیگه هیچ غم و غصه ای نداشته باشم، میخوام که تبدیل بشم به بی دغدغه ترین کسی که میشناختم. حتما میگین که این اتفاقا بعد از مرگ آدم میفته. دقیقا من هم برای همین میگم. میخوام بمیرم که به تموم این ها برسم. خدایا مرگم رو برسون.

------------------------------

شاید مرگ برای خیلیا سخت و طاقت فرسا باشه، اما برای من اینطوری نیست. خدا هر چی هم که تو اون دنیا برام آماده کرده باشه، فکر نکنم که به اندازه سختی هایی باشه که الان می کشم. فقط دوست دارم که بمیرم، دوست دارم که نباشم، دوست دارم که خدا این زندگی نکبتی رو هر چه زودتر تموم کنه. خدایا این آرزوم رو برآورده کن.

------------------------------

من دیگه نمیخوام زنده باشم. توی همین یک خط خلاصه میکنم، خدایا مرگ رو به این بنده ی بیچاره ات عطا کن.

------------------------------

مرگ بهترین اتفاق زندگی منه. خدایا بهترین اتفاق زندگیم رو بهم میدی؟ توی این زندگی ای که داشتم، هیچ چیزی خوشحالم نکرد. حداقل بزار یک بار طعم خوشحالی رو بچشم. بزار که بمیرم. آمین.

------------------------------

مرگ میتونه آغاز خوشبختی یک آدم باشه. آغاز خوشبختی آدمی مثل من. خدایا مرگ خیلی به نظر من میتونه خوب باشه. به جای اینکه این نعمت بزرگت رو به کسایی بدی که ناشکریش رو میکنن، به من بده. قول میدم تا آخرین لحظه هم شکر گذارت باشم.

------------------------------

بعضی وقتا میرسه که دیگه از همه چیز بریدی. تموم آرزوهات ته میکشه. به یادت بچگی هات میفتی که چقدر آرزو داشتی و خندت میگیره. تو این موقع، هیچ آرزوی دنیایی ای برات باقی نمونه و فقط یک آرزو داری و اون هم مرگه. چقدر خوبه که خدا این آرزو رو زودتر برآورده کنه.

------------------------------

حتی خدا هم با من بازیش گرفته. میگن اگه از خدای بخوای بهت میده. پس چرا من مرگمو از خدا میخوام و اون بهم نمیده.

------------------------------

من اهل ناله کردن نیستم و اهل این نیستم که مدام بخوام به بقیه بفهمونم که زندگیم سخته و ارزش زندگی کردن نداره. اما میخوام یکی از بزرگترین آرزوهام رو با شما به اشتراک بگذارم. بزرگترین آرزوی من مرگه. اگه شما هم خواستین این آرزو رو بکنین! خیلی خوبه.

------------------------------

تنها چیزی که الان بهم حس آرامش میده، اینه که قراره بالاخره یک روز بمیرم و دیگه این شرایط سخت رو تحمل نکنم. الان فقط این مسئله هست که منو آرومم میکنه. اگه میدونستم که قراره این سختیا رو تا همیشه تحمل کنم، نمیدونستم که چکار باید میکردم. خدایا شکرت که یک راه برای خلاصی گذاشتی. خدایا مرگم رو برسون. آمین.

------------------------------

آدم افسرده ای نیستم، اما دیگه نمیخوام توی این دنیا باشم. خدا اگه خدا باشه باید درد دل این بنده اش رو بشنوه و به اون خواسته اش رو بده. خدایا بمیرم. آمین.

------------------------------

بچه که بودیم و تو مدرسه درس میخوندیم، معلم دینی هامون ما رو خیلی از مرگ میترسوندن. میگفتن که خدا میبردت لب جهنم و فلان. من همین لب جهنم رو به زندگی الانم ترجیح میدم. خدایا مرگم رو برسون.

------------------------------

معلم دینیم اگه میدونست که زندگیم قراره این همه سخت بگذره، هیچ وقت منو از مرگ نمیترسوند و اتفاقا تشویقم هم میکرد که برم و بمیرم. خدایا دست به دامنتم. منو ببر پیش خودت.

------------------------------

وقتی که دلیلی برای زندگی نداری، پس زنده بودنت هم معنایی نداره. چقدر خوبه که بمیری. چقدر خوبه که خدا آرزوت رو برآورده کنه و تو رو زودتر ببره پیش خودش.

------------------------------

فکر میکنم پیش خدا بودن زیباترین اتفاق ممکنه که میتونه بیفته. خدایا این بنده ات میخواد بیاد پیشت. چطوره که ما آدما باید مهمون نواز باشیم و مهمون رو به خونمون و جای خودمون راه بدیم، اما تو که خدایی نباید این کار رو بکنی؟ خدایا رسم میزبانی رو به جا بیار و منو ببر پیش خودت. آمین.

------------------------------

میگه سخت تر از مرگ هم مگه هست؟ هه! چقدر ساده هست. تا حالا تو زندگی من نبوده که بفهمه سئوالش خیلی چرت بوده. آره سخت تر از مرگ هم هست و اون هم آرزوی مرگیه که برآورده نمیشه. آرزوی منی هست که تا حالا برآورده نشده.

------------------------------

آرزو میکنم بمیرم و روزی بیام بالای سر تموم اون آدمایی که باعث و بانی سختی هام شدن و بهشون بخندم که هنوز درگیر زندگی دنیایی خودشون هستن.

------------------------------

خدایا، میگی اون دنیا که بیایم، ما رو میبری جایی که از زیر درختانش نهرها جاریست. من به یک خونه خرابه هم راضیم. منو ببر، حالا هر جا که بود مهم نیست. فقط منو از این دنیا ببر.

------------------------------

چقدر سخته که آرزوی یک جوون در اوج جوونیش این باشه که بمیره. خدایا تو که شرایط زندگی کردن رو برام مهیا نکردی، پس لااقل بزار که بمیرم. بزار که به این همه درد و سختی پایان بدم. خدایا مرگ من رو بپذیر.

------------------------------

خدایا میگن خودکشی گناه به حساب میاد. اگه گناهه، من گناهش رو به جون میخرم. خدایا خودت شاهدی که این زندگی، زندگی کردن نداره و بهتره هرچه زودتر پایانش رو رقم بزنم. خدایا یا خودت من رو ببر جای خودت یا بزار که خوردم کاری بکنم. خدایا شهامت خودکشی رو بهم بده.

------------------------------

مرگ میتونه دوباره آدم رو از نو بسازه. من به تئوری هایی که یکی میگه زندگی تو اون دنیا هست و یکی میگه نیست کاری ندارم. من فقط به این کار دارم که هر چی که قراره باشه، خیلی زیباتر از چیزیه که تو این دنیاست. من از خدا میخوام که زودتر بمیرم. حالا بعد مرگ هر چی هم که قراره باشه مهم نیست.

------------------------------

همه بهم میگن آروم باش، همه بهم میگن که زود میگذره و همه بهم میگن که صبوری کن! آخه تا کی؟ پس کی قراره که همه چیز تموم بشه؟ چرا خدا مرگ رو فقط واسه آدم خوبا میفرسته؟! بابا ما آدم بدا هم گاهی وقتا آرزوی مرگ میکنیم. خدایا آرزومون رو برآورده کن.

------------------------------

فکر میکنم که خدا دنیا رو با جهنم اشتباه گرفته و هرچی سختی و عذاب داره رو به جای اینکه به جهنم بفرسته، میفرسته این دنیا. خدایا حواست به ما هم هست؟ خدایا ما اگه بخوایم بیایم پیشت، باید چه کار کنیم؟

------------------------------

یک مرگ ساده و آروم زیباترین چیزیه که میتونه به زندگی من جلا بده. حداقل اون موقع شاید به چشم بقیه بیام و بگن که مرگ راحتی داشت. خدایا همچین مرگی رو میشه بهم بدی؟

------------------------------

من آرزوی مرگ دارم و دوست دارم که هرچه زودتر از این دنیا برم. نه کافرم و نه دین و ایمانم ضعیف شده. فقط دوست دارم این دنیا رو ترک کنم و برای همیشه از اون برم. این دنیا برای بعضیا ساخته نشده. اون بعضیا دقیقا خود منم. خدایا میشه منو ببری؟

------------------------------

وقتی که بمیری، تازه اون موقع میفهمی که درگیر چه زندگی پوچ و بیهوده ای بودی. وقتی یک دنیای زیبا انتظارت رو میکشه، چرا بخوای توی این دنیا بمونی و عذاب بکشی؟ من فکر میکنم باید بمیرم. من الان آرزومه که بمیرم.

------------------------------

کاش ما آدما بفهمیم که زندگی اونقدر ارزش نداره که بخوایم به خاطرش همدیگه رو عذاب بدیم و همدیگه رو برنجونیم. خدا با زنده نگه داشتنمون این عذاب و رنجش رو بهمون میده! خودمون دیگه بهش چیزی اضافه نکنیم. خدایا اگه یه بنده ات از این عذابا خسته شده باشه و کلا از همه ی آدمای دور و برش هم خسته شده باشه، بهش مرگ رو میدی؟ الان اگه من ازت مرگ بخوام، بهم میدیش؟

---

در ادامه حتما ببینید :

متن در مورد آرزوی مرگ

عکس نوشته مرگ عکس نوشته درباره مردن

---