هر کسی دوست دارد که خبر رسیدن روز تولدش را با دیگران به اشتراک بگذارد و آنها را در خوشحالی خود سهیم نماید. ما در این مطلب سعی مان بر این بوده که روز شماری سی روزه تا روز تولد را برایتان آماده کنیم که برای هر مقدار روز باقی مانده، شما متنی خاص داشته باشید که در شبکه های اجتماعی تان و یا جاهای دیگر، آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید. همراه ما باشید.

چند روز دیگه تولدمه غمگین :

در سکوت شب ، به شمارش روز ها می‌ پردازم و هر تیک‌ تاک ساعت ، یادآور نزدیک شدن به تولدم است. چند روز دیگر تولدم فرا می‌ رسد ، روزی که باید شاد باشم ، اما دلم غمگین است. این روزها ، تولد برایم یادآور گذر زمان و خاطراتی است که دیگر باز نمی‌ گردند.

در این روزها ، احساس می‌ کنم سایه‌ ی تنهایی سنگین‌ تر از همیشه بر دلم سنگینی می‌ کند. تولدم نه تنها جشنی نیست، بلکه یادآور روزها و لحظه‌ هایی است که آرزوهایم هنوز به بار ننشسته‌ اند.

تولدم ، چه زود نزدیک شده ، و من همچنان در جستجوی معنا و هدفی برای ادامه مسیرم هستم. شاید این روز، فرصتی باشد برای تأمل و بازنگری در مسیری که پیموده‌ام، شاید فرصتی برای یافتن راهی نو، در میان این همه سردرگمی و تردید.

اما هنوز هم، در این تاریکی، نور امیدی می‌درخشد. شاید این تولد، آغازی باشد برای فصلی نو در زندگی‌ام. شاید حتی در این غم، جرقه‌ ای پیدا شود که راهم را روشن کند.

عکس پروفایل خوشحالی یعنی دو روز دیگه تولدمه

دو روز دیگر ، روز متفاوتی در تقویم زندگی‌ ام رقم می‌ خورد ؛ تولدم نزدیک است و قلبم مملو از شادی و هیجان است. این روزها ، هر صبح با انتظاری شیرین آغاز می‌ شود و هر شب با رویایی از خوشی‌ هایی که در پیش است ، به پایان می‌ رسد.

تولد ، نه فقط یک روز در سال، بلکه نشانه‌ ای از بزرگ‌ تر شدن ، تجربه‌ های بیشتر و لحظه‌ های شادی است که در انتظارشان هستم. این روز ، یادآور این است که چقدر زندگی زیباست و چه بسیار دلایلی برای خوشحالی داریم.

دو روز دیگر تولدم است و من مشتاقانه منتظر جشن گرفتن با عزیزانم هستم. این روز برایم یادآور محبت‌ ها ، دوستی‌ ها و لحظه‌ های خوبی است که با عزیزانم به اشتراک گذاشته‌ام. منتظر هستم تا شمع‌ ها را فوت کنم و آرزوهای جدیدی کنم، آرزو هایی که قلبم را با امید و شادی پر می‌ کنند.

این روز برای من یادآور این است که هر سال ، هر ماه، هر روز و هر لحظه برای قدردانی و شاد زیستن فرصتی است. پس بیایید با هم شادی‌ ها را جشن بگیریم و لحظه‌ های خوب را به یادگار بسپاریم.

عکس پروفایل خوشحالی یعنی چند روز دیگه تولد عشقت باشه

چند روز دیگر ، روزی ویژه و مهم فرا می‌ رسد؛ تولد عشقم ، روزی که دلیل شادی‌ ام وارد دنیا شده است. این انتظار ، هر لحظه با خوشحالی و هیجانی عمیق همراه است. فکر کردن به لبخند رضایت‌ بخش و چشمان درخشان او در آن روز خاص ، دلم را پر از حس خوب و غرور می‌ کند.

تولد عشقم ، فرصتی است تا عشق و قدردانی‌ ام را به او نشان دهم ، روزی که می‌ توانم با هدیه‌ ای کوچک یا یک کار خاص ، به او یادآوری کنم که چقدر برایم مهم و ارزشمند است. این روز نمادی از شروعی دوباره، جشن گرفتن زندگی و سال‌ هایی است که با هم به اشتراک گذاشته‌ ایم و سال‌ هایی که هنوز پیش رو داریم.

منتظرم تا آن روز فرا رسد و با هر گونه شادی که ممکن است، آن را جشن بگیریم. برایم مهم است که او در این روز احساس خاص و دوست‌ داشته شدن کند. هر سال ، این روز یادآوری می‌ کند که چه قدر شانس آورده‌ ام که او را در زندگی‌ ام دارم.

بنابراین، بله، خوشحالی یعنی چند روز دیگر تولد عشقت باشد. یعنی امکان نشان دادن عشق و قدردانی‌ات به کسی که دنیای توست.

چند روز دیگه تولدمه، نه اینکه آلارم بدم که خودتونو آماده کنین ها، نه، فقط خواستم یادآوری کرده باشم. مدیونید اگه فکر کنید ازتون کادو میخوام ها، نه فقط حضور گل تون توی جشن تولدم رو میخواستم. البته حالا اگه یه کادویی هم اون گوشه موشه ها بهم بدین و البته اون چیزایی که خودم میخوام هم باشه که دیگه بهتر. البته بگم ها که من آدم زیاد مادی ای نیستم و بیشتر به دنبال ارزش معنوی کادوهاتون هستم اما خب مادیاتم قشنگه. اینا رو که باهاتون شوخی کردم، از همه شما عزیزای دلم میخوام که توی جشن تولدم شرکت کنید و جشن تولدم رو با حضورتون قشنگ تر کنید. مرسی از همتون.

چند روز دیگه تولدمه، وارد ..... سالکی میشم. باورم نمیشه که اینقدر بزرگ شدم و الان دیگه اینقدر سن دارم. انگار همین دیروز بود که با بچه ها توی کوچه پس کوچه های شهر بازی میکردیم و خوشحال بودیم. الان هر کدوم از ما به دنبال زندگی خودش رفته و هر کدوم از ما یه نقشی رو توی جامعه به عهده گرفته. فکر نمیکردم که اینقدر زود زمان بگذره و من بخوام بزرگ بشم. الان که دارم فکر میکنم میبینم این دنیا اصلا ارزش ناراحتی رو نداره چون به اندازه یک پلک به هم زدن میگذره و میره پی کارش.

تولدم داره سر میرسه، دقیقا چند روز دیگه تولدمه و من خیلی خیلی خوشحالم. من خوشحالم چون قراره تموم اون آدمایی که دوستشون دارم رو توی جشن تولدم دعوت کنم. من میخوام کنار اونها شمع های کیک تولدم رو فوت کنم و از ته دل آرزوهای قشنگ کنم. من میخوام این آرزوها هم برای خودم و هم برای تموم مهمونای تولدم باشه. دارم لحظه شماری میکنم تا زودتر تولدم سر برسه و تک تک کسایی که به اندازه تموم دنیا دوستشون دارم رو ببینم. خدایا میشه زودتر تولدم سر برسه؟

چند روز دیگه تولدمه اما نمیدونم چرا هیچ حس و حالی برای تولدم ندارم. انگار که دیگه هیچ انگیزه ای برای ادامه دادن در درونم زنده نمونده. چند روز دیگه تولدمه اما من هنوز دارم فکر میکنم که از تولد قبلی تا الان چه دستاوردهایی در زندگیم داشتیم و هیچ چیزی به ذهنم خطور نمیکنه. با خودم میگم چرا باید تولدم که سر میرسه رو جشن بگیرم در صورتی که هیچ کاری نکردم. من مطمئنم سال دیگه هم به همین شکل میشه و زندگی من هیچوقت رنگ خوشی و خوشحالی رو به خودش نمیبینه.

چند روز دیگه تولدمه، کاش همینجور که میدونم چند روز دیگه تولدم سر میرسه خدا بهم بگه که چند روز دیگه زنده ام و بعدش قراره بمیرم. به خدا که من برای مرگم مشتاق ترم تا روز تولدم و خیلی خیلی حالم خوب میشه. دیگه از این دنیا بریدم، دیگه از این آدما و نامردی هاشون بریدم، دیگه از همه چیز دست کشیدم و میخوام فقط نباشم. احساس میکنم که نبودنم خیلی بهتر از بودنمه چون هم خودم رو راحت میکنه و هم اطرافیانی که به خاطر وجود من زجر میکشن راحت میشن. خدایا، کاش بهم بگی که چند روز دیگه قراره زنده باشم و توی این دنیای لعنتی نفس بکشم.

یک روز دیگه تولدمه

فقط یک روز دیگر تا تولدم مانده است! نمی دانید که برای این روز چقدر لحظه شماری می کردم. تمام تدارکات را دیده ام و قرار است یک روز زیبا و عالی را کنار هم تجربه کنیم.

فقط یک روز دیگه تا تولد مهمترین فرد زندگیتون مونده. از همین الان خوشحال باشید.

یک روز دیگه مونده تا من به این دنیا بیام. خیلی خوشحالم خدا. مرسی که تو این روز منو آفریدی

دو روز دیگه تولدمه

فقط دو روز دیگر فرصت باقیست که کادوهای قشنگ و لاکچری برایم بخرید. از آوردن کادوهای الکی جداً خود داری فرمایید.

خدایا مرسی که منو آفریدی. دو روزدیگه فقط مونده. دارم بال در میارم. کلی شکرت برای اینکه گذاشتی زندگی توی این دنیا رو تجربه کنم.

خوشبختی یعنی اینکه دو روز دیگه تولدت باشه و از همین الان دوستات کلی بهت تبریک بگن.

سه روز دیگه تولدمه

میدونی! روی تخته وایت بردم سی تا خط کشیدم و هر روز روی اونها یک خط دیگه با رنگ قرمز می کشیدم. فقط سه تا خط دیگه مونده که روی اونها هم خط قرمز بکشم. آخه روز شمارم تا تولدمه. الکی نیست که.

سه تا 24 ساعت مونده که تولدم بشه. چندین سال پیش توی همچین روزی، مامانم فکرشم نمیکرد که خدا نعمتی مثل من رو 3 روز دیگه بهش بده که این روزا کمک حالش بشم :)

سه روز دیگه با ارزش ترین فرد زندگیتون به دنیا اومده! راستشو بگید؛ چی براش خریدین؟

چهار روز دیگه تولدمه

چهار روز دیگه متولد میشم! تولدت مبارک خودم :) هر کی که با من تو چهار روز دیگه به دنیا اومده، جزو خاص ترین آدمای روی زمینه.

دارم بال در میارم. باورم نمیشه که چهار روز دیگه، یک سال دیگه از زندگیم میره و کلی توی سال گذشته تجربه به دست آوردم. خدایا شکرت.

پنج روز دیگه تولدمه

توجه! توجه! فقط 5 روز دیگر فرصت باقیست. ممکن است با خودتان بگویید تا چه؟ خب معلوم است دیگر. چقدر ساده اید. 5 روز دیگر، بزرگترین نعمت زندگیتان، یعنی من متولد میشوم.

5 روز دیگه من تو این دنیا پا به جهان میزارم و باعث خوشبختی تمام شما توی زندگیتون میشم. همتون باید بهم تولدم رو تبریک بگید :)

تنها 5 روز دیگه فاصله هست که من تولدم بشه. پیشاپیش پذیرای کادوهای با ارزشتان هستیم :)

شش روز دیگه تولدمه

میدونی امید کی متولد میشه؟ 6 روز دیگه. میدونی، مایه خوشخبختی زمین و آسمون کی متولد میشه؟ تنها 6 روز دیگه. بله 6 روز دیگه مونده تا تولد بنده.

خدایا متشکرم که تا شش روز دیگر، سالی دیگر از سال های زندگی ام به اتمام می رسد و سالی جدید شروع خواهد شد. متشکرم که باز هم به من فرصت زندگی کردن دادی.

خیلی خوشحالم که تا شش روز دیگه، به سنم یک رقم اضافه میشه.

هفت روز دیگه تولدمه

یک هفته. فقط یک هفتهههه. خدایاااا هفت روز رو چجوری تحمل کنم آخه؟! هفت تا دونه 24 ساعت مونده که با دوستام دور هم جمع بشیم و کلی خوش بگذرونیم. بعله هفت روز دیگه تولدم هست.

یک هفته دیگه تولدم میشه و من اونقدر خوشحالم که دارم بال در میارم. اما از همین الانم استرس دارم که چجوری روز تولدمو تدارک ببینم که به همه خوش بگذره.

هشت روز دیگه تولدمه

8 تا دونه روز که بگذره، تولد من میشه. میدونی یعنی چی؟ یعنی اینکه من یه سال پیرتر میشم. آخه خدا چرا اینقدر آدمای خوب عمرشون زود میگذره؟ :(

معلوم نیست تو هشت روز آینده، چی پیش بیاد. خدا رو چی دیدی؟ شاید هشت روز دیگه، تاریخ وفاتم با تاریخ تولدم یکی بشه. آخه چیز بدی نیس که. اتفاقاً خیلی هم شیک و لاکچری میشه.

نه روز دیگه تولدمه

تا نه روز دیگه نمیخوام با هیچ کسی صحبت کنم. آخه میخوام نه روز بگذره که بعد نه روز، یک آدم پخته که یک سال به عمرش اضافه شده رو ببینید و باهاش صحبت کنید.

اصلا نگران نباشید. چرا نگران هستید وقتی که من هستم؟ ببینید الانم موجبات شادیتونو قراره فراهم کنم! حتما میپرسید چجوری؟ خب معلومه با تولدم دیگه. من حتی اگرم نخوام، نمیتونم مایه خوشحالی بقیه نشم :)

ده روز دیگه تولدمه

یک سوم ماه مونده که تولدم بشه. حتما میگید چقد دلش خوشه. آره دلم خوشه. اینقدر از اومدنم به این دنیا خوشحالم که روز به روزی که مونده بهش رو میشمارم.

تا ده روز دیگه، من قراره یک سال بزرگتر بشم. خیلی استرس دارم. آخه با هر بار که سنم بیشتر میشه، مسئولیت هامم بیشتر میشه و میترسم که نتونم از پسشون بر بیام.

یه دهه فرصت دارید که فکر کنید که چه چیزی برازنده ی من هست که برای من بخرید. فقط یادتون باشه که چیزی در منزلت من بخریدا. برندارید چیزای ساده بیارید هاا. یک چیز لاکچری، برای یک آدم لاکچری :)

یازده روز دیگه تولدمه

دو تا یک رو کنار هم بزار، عدد چند رو نشون میده؟ آفرین یازده. الان یازده چی رو به یادت میاره؟ نفهمیدی ؟ یک بار دیگه فکر کن :( ای بابا. خیلی روت حساب باز کرده بودمااا. یازده روز دیگه تولدمه جانم.

یازده تا روز دیگه مونده که من بخوام 24 ساعت بیدار بمونم و نخوابم. حتما میپرسید برای چی میخوای بیدار بمونی! خب معلومه دیگه. تولدمه. اینقدر ذوق دارم که دارم روزها رو میشمرم. اون روز واضح هست که خوابم نمیبره. اونم به خاطر ذوق جشن و اومدن شماهاست.

دوازده روز دیگه تولدمه

دوازده روز. فقط دوزاده روز دیگه هست که من چشم به جهان بگشایم. دارم فکر میکنم که چقدر پدر و مادرم خوشحال بودن وقتی که من متولد شدم. دوزاده روز پیشش، حتی فکرشم نمیکردن که خدا نعمت بزرگی مثل من رو بهشون بده. فوق فوقش فکر میکردن یه بچه معمولی قراره بهشون داده بشه :)

تا دوازده روز دیگه، من به دنیا میام. خواستم بگم بهتون که نگید نگفته. یادتون باشه ها. از فردا شما روز شمارو باید دستتون بگیرید.

سیزده روز دیگه تولدمه

سیزده روز مونده فقط. میگن سیزده عدد نحسی هست. اما این بار دروغه. چون قراره 13 روز بعد من متولد بشم. وجود من هر چی نحسی باشه رو از بین میبره.

سیزده عدد نحسی نیست اگه تایمی باشه که تا تولد من مونده. از همین الان تولدت رو بهت تبریک میگم خودم :)

چهارده روز دیگه تولدمه

دو هفته دیگه. زادروز من هست. اصلا زادروزم رو باید جزو زادروز آدمای موفق بزارن و از دو هفته قبلش به جشن و پایکوبی بپردازن.

خواستم بگم فقط دو هفته دیگه مونده. میدونم از همین الان دارین انتظار میکشین که جلو خونمون جمع بشین و روز تولدم رو تبریک بگید. واسه همین تاریخ دقیق رو گفتم که دقیق روز تجمع یادتون بمونه :)

پانزده روز دیگه تولدمه

نصف ماه دیگه مانده است که امیدتان روز تولدش سر برسد. آری امید همیشه متولد میشود. اما گاهی، تولد امید همراه با زادروز یک انسان مهم همراه است. هیچوقت امیدتان را از دست ندهید. به خصوص روزی که من متولد شدم و امید را همراه خودم آوردم :)

میدونم که خیلی خوشحالید که پونزده روز دیگه من متولد میشم. اما خواستم بگم حالا اینقدرم نمیخواد خوشحالی کنید. چیزی نیست که. یک آدم خیلی مهم قراره اون رو تولدش باشه. همین :)

شانزده روز دیگه تولدمه

ذوق زده ام و خوشحالم. آخر شانزده روز دیگر، تولدم است. در شانزده روز دیگر، خدا نعمتی بزرگ به من در زندگی می دهد و آن هم این است که سالی جدید پیش رویم می گذارد که دوباره از زندگی نهایت استفاده را ببربم.

شانزده روز دیگه، یک رقم به رقم سنم اضافه میشه. البته سن که مهم نیست، مهم اخلاقیاته. ولی این رو بدونید که هر چی من پا به سن میزارم، پخته تر میشم. پس تا میتونید از وجودم استفاده ببرید :)

هفده روز دیگه تولدمه

برای هفده روز دیگه، به دنبال یک متن خیلی قشنگ باشید که تولد یه آدم خیلی مهم رو بهش تبریک بگید. بله درسته. باید تولد من رو تبریک بگید.

هفده روز دیگه، یک آدم با استعداد، شوخ، خوش برخورد و با محبت متولد میشه. ای بابا چقد خصلت خوب گفتمااا. همینکه میگفتم هفده روز دیگه من متولد میشم کافی بود. الکی خودمو به زحمت انداختم.

هجده روز دیگه تولدمه

می خندم و خواهم خندید. به مشکلات باید خندید تا از پای در بیایند. اکنون شادی ام بیشتر هم می شود! چرا که هجده روز دیگر تولدم خواهد بود.

هیچ وقت اجازه نده مشکلات تو رو از پا در بیارن. گاهی به بهانه های الکی شاد باش. مثل منکه الان روزایی که تا تولدم مونده رو میشرم. الانم هجده روز مونده.

نوزده روز دیگه تولدمه

جمله ای زیبا رو در جایی خوندم که برای همیشه به یادم موند. اون هم این بود که به بزرگی مشکلات فکر نکن، به بزرگی خودت فکر کن. میخوام تا نوزده روزی که تا تولدم مونده، این خصلت خوب رو توی خودم به وجود بیارم که توی سال جدید زندگیم، یک تغییر خوب به وجود آورده باشم.

نوزده روز دیگه، تقویم، ارزشمندترین روز رو به خودش خواهد دید. بله زادروز یک آدم خیلی مهمه. تولد منه :)

بیست روز دیگه تولدمه

دو سوم ماه مونده که تولدم رو با هم جشن بگیریم. کاش از همین الان پیشم بودین و هر بیست روز رو با هم و کنار هم خوش میگذروندیم.

بیست روز دیگه مونده که به خاطر هدیه ای که خدا بهم داده، دوباره شکرگزارش بشم و اون هم تولدمه. یک زندگی شگفت انگیز رو خدا بهم داد که بی نهایت بابتش سپاس گذار هستم.

بیست و یک روز دیگه تولدمه

تو بیست و یک روز میشه یک عادت رو توی خودت به وجود بیاری. میخوام توی بیست و یک روزی که تا تولدم مونده، اخلاقای بدم رو از بین ببرم و بهترین خودم باشم. مطمئنم که میتونم.

میگن که بیست و یک عدد خوبیه. میشه توی 21 روز، تغییراتی خوب و مثبت روی توی زندگی اعمال کرد. من میخوام تا روز تولدم که بیست و یک روز مونده، زیباترین تغییرها رو به وجود بیارم.

بیست و دو روز دیگه تولدمه

دو تا دو که کنار هم قرار بزاریم، میشن 22 و الان هم این عدد خیلی خاص شده و دلیلش هم اینه که تا 22 روز دیگه، تولد منه. از همتون میخوام که تشریف بیارید.

وای باورم نمیشه. طبق اسناد معتبر، 22 روز دیگه، تاثیرگذارترین فرد تاریخ متولد میشه. شناسنامه من مدرک معتبریه که میگه اون شخص منم :)

بیست و سه روز دیگه تولدمه

من قلباً به این باور دارم که 23 روز دیگه، یک روز خیلی خاص برای من هست که دوباره یک سال فوق العاده زیبا رو شروع کنم. 23 روز دیگه تولدمه و خیلی از این بابت شاد و خوشحالم.

23 روز دیگه باید تولد یک آدم باهوش رو بهش تبریک بگید. مدیونید اگر فکر کنید که اون آدم منم :)

بیست و چهار روز دیگه تولدمه

24 روز دیگر، تولدم است که برایم تنها منبع الهام بخش است که به من می گوید ادامه بده و خسته نشو. 24 روز دیگر تولد من است و این تولدم است که به من هر ساله انگیزه ای دو چندان میدهد که به ارزش زندگی ام پی ببرم و با قدرت به جنگ مشکلات روم.

24 روز دیگه فرصت باقیه که تمام برنامه های خودتون رو طوری تنظیم کنید که دیگه بهانه ای نداشته باشید که به تولدم نیاین. از همین حالا گفتم که یادتون بمونه ها.

بیست و پنج روز دیگه تولدمه

25 رو من امروز خیلی دوسش دارم. اونم فقط به یک دلیله و دلیلشم این هست که تو 25 روز دیگه، من تولدمه.

عدد 25 امروز باید به شما یک چیزی رو بفهمونه. ای بابا نفهمیدید؟ خب 25 روز دیگه تولدمه دیگه :/

بیست و شش روز دیگه تولدمه

عدد 26، یک عدد جادویی هست برام. نکه قبلاً جادویی باشه ها! فقط امروز جادوییه. خدا 26 روز دیگه منو به پدر و مادرم داد. آره 26 روز دیگه تولدمه.

تولدم رو در 26 روز دیگه از همینجا به همه تبریک میگم.

بیست و هفت روز دیگه تولدمه

وای خدا. از یک ماه سه روز گذشته و فقط بیست و هفت روز دیگه مونده. چجوری 27 تا 24 ساعت صبر کنم آخه من که تولدمو جشن بگیرم؟ :(

27 روز دیگه میلاد آرام کننده ی قلب ها، تسکین دهنده ی ذهن ها و آرامش دهنده ی شماهاست. بعله. تو این روز عشقتون یعنی من به دنیا اومدم.

بیست و هشت روز دیگه تولدمه

قدم به قدم دارم به تولدم نزدیک میشم. 28 روز مونده. یعنی فقط 4 هفته و بعدشم دیگه تموممممم. من تولدم میشه. تولدم از همین الان کلی مبارک.

4 هفته ی بعد یک اتفاق خیلی خوشحال کننده براتون میفته. یه راهنمایی بکنم که چه اتفاقیه؟ تولدمه :) فقط تو رو خدا حالا که گفتم کمتر ذوق کنید یه وقت طوری نشین :)

بیست و نه روز دیگه تولدمه

یک روز از ماه گذشت و 29 روز دیگه تا تولدمه. همینجوری قدم به قدم دارم بهش نزدیک میشم. 1 ماه دیگه به این فکر میکنم که ای بابا، دیروز تولدم بودم و من چقدر قبل رسیدنش انتظارش رو میکشیدم. از همین الان میخوام کلی خوشحالی کنم که تو یک ماه دیگه احساس ناراحتی نکنم.

29 روز دیگه من به دنیا میام. نکه خیلی براتون مهم بود، خواستم یادآوری کرده باشم :/

سی روز دیگه تولدمه

سی روز یعنی 4 هفته و دو روز. خدایاااا. یعنی اینقدر باید انتظار بکشم؟ چقدر انتظار سخته که سر برسه. آخه من عاشقشم. دوسش دارم. چیه نکنه فکر کردین رفتم تو فاز لیلی و مجنون بازی؟ نه بابا. روز تولدمه :((((

تا یک ماه دیگه تنها دلیل لبخنداتون متولد میشه. از همین الان خوشحال باشین.

مطلب های پیشنهادی :

عکس نوشته تولدم مبارک | تبریک تولد به خودم

متن فلسفی تولد خودم در فصل زمستان

متن فلسفی تولد خودم در فصل پاییز

متن فلسفی تولد خودم در فصل تابستان

متن فلسفی تولد خودم در فصل بهار