علت بی انگیزه شدن دانش آموزان امروزی
علت بی انگیزه شدن دانش آموزان امروزی می تواند هم درونی باشد؛ مثلا نداشتن هدف در زندگی، تنبلی و تن پروری دانش آموز و هم می تواند تحت تأثیر عوامل بیرونی به وجود بیاید، که گاه خانواده و اطرافیان دانش آموز مسبب آن هستند و گاهی مدرسه و غفلت های آن ها در امر آموزش.
قبل از آن که به نکات علت بی انگیزه شدن دانش آموزان امروزی بپردازیم خوب است کمی در رابطه با خود کلمه ی انگیزه مطالبی را بدانیم و یا به عبارتی بهتر برای خودمان یادآوری کنیم.
معنی انگیزه
معنی انگیزه در لغت نامه ی دهخدا «باعث» و همچنین «سبب» نوشته شده است و مترادف هایی مثل «دلیل»، «علت»، «محرک» و «موجب» را برای آن آورده اند که با توجه به این معانی می توانیم برای انگیزه مفاهیم کاربردی ای در حیطه ی کاری مدرسه پیدا کنیم.
مفهوم انگیزه در مدرسه
انگیزه در مدرسه به مفهوم علت هایی است که باعث گرایش دانش آموزان به تحصیل و ادامه ی تحصیل می شود. این علت ها هم می توانند درونی باشند و هم بیرونی.
انگیزه های درونی
انگیزه های درونی انگیزه هایی هستند که به خود دانش آموز مربوط می شود، و بودن، نبودن،کم و زیاد شدن، و خلاصه کنترل آن تا حدود بسیار زیادی دست خود دانش آموز است و شخص دیگری در آن اثر مستقیم ندارد. مثلا دانش آموزی دوست دارد نویسنده ای حرفه ای شود، همین علاقه یک انگیزه ی درونی در اوست برای ادامه ی تحصیل در رشته ی ادبیات، حالا اگر این دانش آموز در یک مسابقه ی ادبی به نتیجه ی مورد انتظار خودش دست پیدا نکند، همین نتیجه ای که از نظرش نامطلوب است ممکن است باعث از دست دادن انگیزه اش برای درس خواندن شود. در این مثال متوجه می شویم که کنترل این گرایش به تحصیل در دستان خود دانش آموز است و کسی در آن دخیل نیست.
انگیزه های بیرونی
انگیزه های بیرونی شامل انگیزه هایی است که به عوامل بیرونی مثل خانواده، آشنایان، مدرسه، اولیای مدرسه، دانش آموزان دیگر مربوط است و خلاصه هر آنچه که خود دانش آموز در آن نقشی ندارد را می توان جزء انگیزه های بیرونی قرار داد. تمام تشویق هایی که به اشکال مختلف برای دانش آموزان در نظر گرفته می شود را می توان جزء انگیزه های بیرونی به حساب آورد.
انگیزه های درونی و بیرونی در کنار هم
گاهی انگیزه های درونی و بیرونی هر دو بر روی گرایش یک دانش آموز به تحصیل اثر می گذارند؛ مثلا دانش آموزی به نویسندگی بسیار علاقه مند است و با تلاش بسیار سعی می کند که بهتر و بهتر بنویسد و خیلی خوب درس می خواند و در عین حال از طرف خانواده و اولیای مدرسه هم چه زبانی و چه با دریافت هدیه تشویق می شود که به کار خود مصمم تر ادامه بدهد تا در آینده نویسند ای باسواد و متبحر شود.
علل بی انگیزگی دانش آموزان
حالا با شناخت از انگیزه های درونی و بیرونی متوجه می شویم که وقتی به دنبال پیداکردن علت بی انگیزه شدن دانش آموزان امروزی هستیم یعنی باید به دنبال تمامی عللی باشیم که امروزه درست عکس انگیزه درونی و انگیزه ی بیرونی عمل کرده، گرایش دانش آموزان به تحصیل و یا ادامه ی تحصیل را کم و کم تر و یا کاملا از بین می برند، و ناگفته پیداست که علت بی انگیزه شدن دانش آموزان امروزی، هم دلایل درونی دارد و هم دلایل بیرونی.
دلایل درونی بی انگیزگی
1- نداشتن هدف در زندگی
نداشتن هدف در زندگی باعث می شود که دانش آموز هیچ نقطه ی قابل انتظاری برای خود در نظر نداشته باشد تا برای رسیدن به آن تلاشی کند و یا اصلا مسیری را پیش روی خود ترسیم کند. او تنها روزگار را می گذراند و سردرگم بین خانه و مدرسه رفت و آمد می کند بی آن که بداند واقعا جایگاهش در این دنیا چیست؛ چراکه همه چیز را خانواده برایش مهیا کرده اند و به اصطلاح نگذاشته اند آب در دلش تکان بخورد. چنین دانش آموزی اصلا فرصت اندیشیدن به آنچه که می خواهد به دست بیاورد و این که چگونه و با انجام چه کارهایی به آن برسد را نداشته است و به همین دلیل هدف گذاری در زندگی را نیاموخته.
2- تنبلی
دانش آموزی که تن پرور بار آمده و تنبل است هرگز برای سختی هایی که هنگام درس خواندن با آن مواجه می شود آمادگی ندارد. یا هدفی در زندگی ندارد و یا اگر هدفی هم داشته باشد مسلما تمایل دارد طبق عادت تنبلی خود آن را بدون سختی دادن به خود و حاضر و آماده به دست بیاورد، نه این که زحمتی به خودش بدهد و کاری انجام بدهد.
متأسفانه این دلیل در دانش آموزان امروزی بسیار شایع است و آن هم به دلیل طرز فکر اشتباه والدین می باشد که معتقدند بچه های شان نباید هیچ سختی ای در زندگی داشته باشند و هرآنچه که بخواهند باید برای شان به سرعت تهیه شود. این گونه بچه ها عادت می کنند که همه در خدمتشان باشند تا آن ها بدون تحمل هیچ زحمتی زحمتشان بر دوش دیگران باشد پس چه نیاز به درس خواندن و تحمل سختی های ریز و درشت آن.
دلایل بیرونی بی انگیزگی
دلایل بیرونی بی انگیزگی دانش آموزان به تحصیل هم به خانه و خانواده مربوط می شود و هم به مدرسه.
خانه و خانواده
1- صحبت های بزرگ تر ها
گاهی بزرگ ترها بی آن که متوجه باشند با صحبت های شان بزرگ ترین علت بی انگیزه شدن دانش آموزان می شوند. مثلا وقتی پدری تحصیل کرده نزد فرزندش که دانش آموز مدرسه است از سختی کارش در محل کار و حقوق پایینی که در ازای زحمات فراوانش می گیرد صحبت می کند و در آخر از به درد نخور بودن مدرک تحصیلی و تحصیلاتش گلایه می کند، در ناخودآگاه دانش آموز این اثر را می گذارد که تحصیل و مدرک تحصیلی هیچ ارزشی ندارند و اتفاقا آنچه که باارزش است پول است و بس. بچه ها به این نتیجه می رسند که یک شخص تحصیل کرده ارزشی ندارد چون حقوقش کم است و باید زیاد کار کند.
2- سخت گیری های بی مورد بزرگ ترها
وقتی بزرگ ترها بیش از توانایی دانش آموز از او انتظار پیشرفت در تحصیل داشته باشد، دانش آموز نه تنها به تحصیل علاقه مند نمی شود بلکه انگیزه ی درس خواندن را هم از دست می دهد؛ چراکه چون توانایی اش در حد توقعات والدین خود نیست و از پس برآورده کردن ایده آل های آن ها برنمی آید سرخورده شده، نسبت به تحصیل و ادامه ی تحصیل بی انگیزه می شود.
آنچه که امروزه باعث تأسف است این است که برخی والدین درباره ی پیشرفت تحصیلی فرزندان خود با هم رقابت می کنند یعنی درحقیقت به جای آن که دانش آموزان در امر تحصیل خود و کسب موفقیت در تحصیل با دانش آموزان دیگر رقابت کنند این والدین آن ها هستند که در یک رقابت سنگین و سخت بر فرزندان خود فشار بیش از حد می آورند تا نسبت به پدر و مادر دیگر دانش آموزان مدرسه و یا دوست و فامیل و آشنا احساس برتری کنند و به آن ها فخر بفروشند!
3- دیدن تحصیل کرده های بی کار
متأسفانه هم به دلیل ساز و کارهای غلط آموزش و پرورش که تحصیل کرده ها را مطابق با نیاز جامعه تربیت نمی کند و مهارت های لازم برای ورود آن ها به بازار کار را به دانش آموزان از اولین مراحل تحصیل تا تحصیلات عالیه آموزش نمی دهد، در جامعه تعداد زیادی تحصیلکرده ی بدون کار مناسب وجود دارد. دانش آموزان وقتی این تحصیل کرده های بی کار را می بینند آینده ی خود را مثل آن ها تصور می کنند و نسبت به تحصیل بی علاقه می شوند و این جمله ی خطرناک در ذهنشان جان می گیرد و گاهی شعار زندگی شان می شود که «تحصیل به درد هیچ چیز نمی خورد.»
4- دیدن پولدارهای بیسواد
به دلیل اشتباهاتی که در ساختار اقتصادی مان وجود دارد و بالا و پایین شدن های تاریخی کشور برخی از مردم با سوادی اندک و با انجام کارهایی کاذب و گاهی غیرقانونی یک شبه به ثروت هنگفتی دست پیدا کرده اند و گاهی در جامعه در کنار دانش آموزان ما زندگی می کنند. عده ای از دانش آموزان که به دلیل روش های غلط تربیت خانوادگی تمام ارزش های زندگی را خلاصه شده در پول می بینند این آمادگی ذهنی را دارند که با دیدن این اشخاص توهم پولدار شدن بدون زحمت و یک شبه برای شان به وجود بیاید و نسبت به تحصیل بی انگیزه شوند.
مدرسه
1- تجاری شدن مدارس
متأسفانه بعضی از مدارس مبنای کارشان از جذب دانش آموز به جذب پول و سرمایه تغییر کرده است، اینگونه رویکرد مدرسه را بچه ها درک می کنند و موفقیت را به جای تحصیل و ادامه ی تحصیل در به دست آوردن پول می بینند. مثلا وقتی دانش آموزان در بین خود دانش آموزی ضعیف را چه از لحاظ درسی و چه از لحاظ اخلاقی می بینند که به دلیل پول خانواده اش همچنان سال به سال با وجود کاستی های بسیار اخلاقی و درسی در مدرسه می ماند و بخاطر کمک های مادی خانواده اش هیچ مشکلی برایش پیش نمی آید، در ناخودآگاه دانش آموزان این مسأله شکل می گیرد که پس فرق ما که تلاش می کنیم و قانونمند هستیم با او در چیست؟! همین امر در عده ای از دانش آموزان علت بزرگ بی انگیزگی برای تحصیل و یا ادامه ی تحصیل می شود و متأسفانه این ذهنیت مخرب با بزرگ شدن شان بزرگ و بزرگ تر شده، گاهی اثرات مخربی در سبک زندگی شان به وجود می آورد که هم زندگی خانودگی شان و هم جامعه را درگیر می کند.
2- ندانستن اهداف دروس مدرسه
یکی از علت های شایع نداشتن انگیزه در دانش آموزان، ندانستن اهداف دروس مدرسه است که گاهی برای بعضی از دانش آموزان این بی انگیزگی فقط برای بعضی از درس ها خودنمایی می کند. وقتی دانش آموزان ندانند که مثلا چرا باید درس تاریخ را بخوانند و کلی دوره و اتفاقات کشور و دنیا را بخاطر بسپارند، انگیزه ای برای خواندن درس تاریخ نخواهند داشت و آن را کاری بیهوده تلقی می کنند.
نکته ی مهم
با وجود تمام این دلایل و دلایلی دیگر که اینجا ذکر نشده است، دانش آموزی که با تربیت صحیح خانواده به نگاه درستی نسبت به زندگی دست پیدا کرده باشد هرگز تحت تأثیر اتفاقات و شرایط نامتعادلی که در جامعه به وجود می آید نمی شود و هیچ دلیلی علت بی انگیزه شده او نخواهد شد.
خانواده تان گرم و پویا و صمیمی
نویسنده : محبوبه عباسی
مطلب های پیشنهادی :