انشا درباره رحلت پیامبر اکرم با مقدمه و نتیجه
مقدمه ی انشا:
رحلت پیامبر اسلام زخمی در دل مسلمانان نشاند که تسکین یافتنی نیست. مهربانی و محبت پیامبر در دل مسلمان و غیر مسلمان ریشه دوانده بود که پس از رفتن آن مرد بزرگوار تا مدتها غمی عظیم در قلبهایشان نشاند. اسلام، قرآن و اهل بیت تنها یادگارهای پیامبر نبود؛ او برای ما انسانیت و مهربانی به یادگار گذاشت.
همیشه از صفات خوب پیامبر دینمان شنیدهایم، داستانهایی که ما را شیفته این بزرگوار کرده است. کمتر پیش میآید که ما از سخنان و خطبههای ایشان شنیده باشیم؛ اما همیشه در مورد رفتارهای حضرت محمد خوانده و شنیدهایم و به همین دلیل است که محبت ایشان در قلب و روح ما ریشه دوانده است.
زندگینامه و رحلت پیامبر پر از درسهای زندگی برای انسانهایی است که قبل از ما آمدهاند و انسانهایی که پس از ما میآیند. رحلت پیامبر موجب کم شدن سایه ایشان از سر جهان و جهانیان نبود. روح بزرگ ایشان کارهای بزرگی پس از رحلت وی انجام داده است و به اعتقاد مسلمین تا همیشه همراه و یاور آنها خواهد بود. مسلمانان تا همیشه از لطف و مهربانی پیامبر اکرم بهرهمند هستند و به همین دلیل است که اسلام پابرجا خواهد ماند. البته تنها کمکهای روحانی ایشان نبود که برای ما به یادگار باقی ماند؛ ایشان قرآن و عترت را نیز برای ما به یادگار گذاشتند و در حدیثی معروف این دو را جدایی ناپذیر خواندند. پس اکنون در دوران پس از رحلت پیامبر ما میتوانیم به کمک مطالعه زندگی ایشان و با راهبری اهل بیت و قرآن مسیر درست را پیدا کنیم و راه را از بیراهه تشخیص دهیم.
بدنه ی انشا :
محمد (ص) پیامبر مهربانی
او به آموخت که یک انسان تا چه اندازه میتواند بزرگوار باشد و به درجات بالای انسانیت برسد. او همانی بود که فقیر و غنی، سفید پوست و رنگین پوست، ارباب و بنده و همه را به یک چشم دید و آنها را زیر پرچم اسلام گرد هم آورد و این معجزه با چه عصایی جز عصای محبت و مهربانی میسر بود؟ بیجهت نیست که آیه آمد: «به رحمت الهی، در برابر مردم نرمخو و مهربان شدی که اگر سنگدل و بیرحم بودی، همگان از اطراف تو پراکنده میشدند.»
میتوان ساعتها نشست و خط به خط در مورد مهربانی رسول اکرم نوشت و باز هم به پایان این دفتر پر از داستان نرسید. رحلت پیامبر و یادبود آن شاید بهانهای باشد که به یاد آوریم ما همه انسانیم، ما همه برادریم، ما همه مهربانی و محبت را در ذات خود داریم. اما امروز...
محبت حضرت محمد به سن و سال خاصی محدود نبود؛ کودکانی که شیفته آن حضرت بودند گواهی بر این گفته هستند. مگر کم شنیدهایم از کافرانی که به محبت پیامبر ایمان داشتند؟ مگر کم بودند کسانی که تنها به مهر به اسلام پیوستند؟ قرآن تنها معجزه حضرت محمد نبود. رحلت پیامبر معجزات بسیاری را از مردم جهان دریغ کرد. اما قلم که بزرگترین معجزه الهی برای حضرت محمد بود، این لطف را به عرضه داشت که حتی پس از رحلت پیامبر از نیکیهای این بزرگوار اطلاع داشته باشیم و چه خوب است که قدر بدانیم.
رحلت پیامبر زخمی در دل مسلمانان
وقتی مظهر مهربانی و انسانی به آن بزرگواری از میان اهل زمین رفت؛ بدیهی است که اهل زمین و آسمان بر رحلت پیامبر به سوگ مینشینند. آنچنان که حتی فرشته مرگ نیز از گرفتن روح آن بزرگوار شرم داشت. درد رحلت پیامبر تنها به مسلمانان محدود نمیشد؛ مگر لطف و برکت وجود وی محدود به مسلمین بود که درد از دست دادنش تنها برای آنها باشند؟
حضرت محمد مردی بود که در تمام شرایط خوب و بد حامی مسلمانان بود و به دفاع از عقایدش پرداخت. عقایدی که تنها به خمس و زکات و نماز و روزه محدود نبود. حضرت محمد آمده بود که انسان بسازد. آمده بود تا افرادی که ایمان آوردهاند، باز ایمان آورند. فلسفه برگزیده شدن حضرت محمد و آخرین رسول بودن او به سادگی نیست و سالگرد رحلت پیامبر بهانهای است که بیندیشیم. پیامبر آمد که هنر اندیشیدن را به اهل زمین بیاموزد. نباید اجازه داد که اندیشه و فکر با رحلت پیامبر به پایان برسد.
امین بودن محمد (ص) نیز از دیگر صفات نیکوی آن مرد بزرگ بود که به راستی پس از رحلت محمد و اهل بیت بزرگوارش دیگر انسانی به آن اندازه امانتدار در جهان نبود. حضرت محمد مردی بود که بیش از کلام با رفتارش به مردم درس زندگی آموخت و به همین دلیل در دلها جا باز کرد و اکنون نیز پس از گذشت حدود ۱۴۰۰ سال از رحلت پیامبر ما هنوز از نیکیهای ایشان میشنویم و مرید او هستیم.
پس از پیامبر
اهل بیت تنها یادگاری بودند که میتوانست مرهمی بر زخم دل مسلمانان باشد؛ زخمی که از رحلت پیامبر بر قلب آنها نشسته بود. فاطمهای که پاره تن حضرت محمد بود و علی که در دامان آن بزرگمرد پرورش یافته بود و به مردترین مردان تبدیل شده بود.
اما بیایید اعتراف کنیم که مسلمانان خوبی نبودیم، عاشقان خوبی نبودیم و قدر یادگارهایی که پس از رحلت پیامبر برایمان باقی ماند را ندانستیم. ندانستیم که اکنون ما ماندیم و یادگاری که پشت پرده غیبت باقی مانده است. خورشید راهی که پشت ابر مانده و مدتهاست در انتظار ماندهایم.
پس از رحلت پیامبر سعی کردیم که راه او را در پیش گیریم؛ اما هزار بار به بیراهه رفتیم. به مسیر اصلی بازگشتیم و باز هم بیراهتر از بیراه پیمودیم.
پیامبر اما ما را رها نکرد، همچنان چراغ بود برای ما. همچنان حواسش به قوم مسلمان بود و در پناه خدا حفظشان کرد، تا جایی که هنوز هم افراد زیادی به اسلام میپیوندند. حضرت محمد آخرین پیامبر بود و دین خدا را کامل کرد. به همین دلیل است که هنوز هم اسلام پابرجاست و هنوز میتواند درسهای جدیدی داشته باشد. اسلام پس از رحلت پیامبر به پایان نرسید؛ محمد و دینش برای انسانهای امروز هم حرفهای بسیاری برای گفتن دارند.
ما ماندیم و...
پس از رحلت پیامبر روزگار همچنان به گردش خود ادامه داد و انسانها همچنان به دنیا آمدند و از دنیا رفتند. در این میان یازده مصباح برای مسلمین روشن شد و به خاطر کم لطفی مسلمین و کینه دشمنان اسلام از آنها چیزی جز خاطرات و درس انسانیت برای ما باقی نماند.
مهدی (عج) آخرین چراغ پس از رحلت پیامبر بود و خاموشی او کل جهان را به خاموشی میکشاند. اما هنوز روزگار باید بچرخد و به همین دلیل ما ماندیم و خورشیدی در پس ابر.
حضرت صاحب الزمان آخرین کسی بود که علم اسلام پس از رحلت پیامبر به او رسیده بود و همچنان این علم را پابرجا نگاه داشته است. صد افسوس که علمدار تنهاست! آنقدر تنها که خداوند به او مجالی برای ظهور نمیدهد.
پس از پیامبر ما ماندیم و فراموشی! آری، ما پس از رحلت پیامبر اندیشیدن را به دست فراموشی سپردیم، ما خدا و ایمان به او را فراموش کردیم، ما معجزه محمد (ص) در میان قومی بیسواد و بیفرهنگ را فراموش کردیم. فراموش کردیم و از روشنایی روی گرداندیم و در ظلمات فرو رفتیم. پس از رحلت پیامبر ما به خودمان ظلم کردیم.
پس از رحلت پیامبر او هنوز برای ما باقی مانده بود؛ اما ما به اشتباه فکر کردیم پیام آور نداریم، راهبر نداریم. داشتیم اما چشم دیدن او را نداشتیم.
چیزی که امروز، مدتها پس از رحلت پیامبر، به آن نیاز داریم، اندیشه است و نه هیچ چیز دیگر.
نتیجه ی انشا:
کلام آخر
پیامبر احادیث بسیاری در مورد آخرالزمان دارند. روایتهای بسیاری در مورد دوران غریب پس از رحلت پیامبر وجود دارد. زمانی که اسلام پوستهای میشود بر ظلم ظالمان، کسانی که مال مردم میخورند متدین خوانده میشوند و... .
این روزها که مدتها از رحلت پیامبر گذشته است، مسلمانان شبیه اطفال یتیم مظلوم و بی پناه شدهاند؛ مظلومیتی که مقصر اصلی خود ما هستیم و باز هم تنها خود ما هستیم که میتوانیم خود را نجات دهیم.
این روزها باید به تاریخ قبل از رحلت پیامبر نگاهی بیندازیم، درسهایی بیاموزیم و دوباره آن دوران را زنده کنیم. این کار اتحاد مسلمانان را میطلبد. باید به همگان بگوییم که پیامبر ما دینی سرشار از لطف و مهربانی برای ما آورد و بیشتر از دستورات دینی، درسهای انسانیت را برای ما آورده است. قرآنی که بیش از تشویق به انجام حقوق الهی بر حق مردم تأکید دارد و به ما میآموزد چگونه جامعه انسانی واقعی را بنا کنیم. پیامبر اسلام امروز بیش از سالهای اول اسلام بیعت کننده میطلبد. امروز به انسانهایی با مرام علی (ع) نیاز داریم که بتوانیم علم اسلام را به کمک امام زمانمان بنا کنیم. امروز پس از رحلت پیامبر ما موظفیم مسلمان باشیم، ما اسلام آورندگان باید ایمان بیاوریم.
نوشتن در مورد رحلت پیامبر شاید کار سادهای باشد؛ اما به جرأت میتوان گفت اندیشیدن در مورد آن کار سادهای نیست. محمد (ص)، دین و کتابش از سوی خدا برگزیده شدند که راهکار زندگی به ما ارائه دهند. بیدلیل نیست که پس از گذشت این مدت طولانی درسهای اسلام هنوز برای ما مهم و کاربردی است.
و در پایان خبر خوب برای ما این است که در عصر پس از رحلت پیامبر پاداش مسلمان واقعی بودن و مسلمان ماندن کم از جهاد در راه حق نیست و مومنین کم از مجاهد نیستند. بیایید مسلمان باشیم و با افتخار بگوییم ما پیروان دین محمد (ص)، آخرین فرستاده الهی، هستیم و زمین را به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنیم.
تهیه کننده : توپ تاپ