نازنینsays:

من و داییم قرار بود هردومون باهم درس بخونیم و کنکور بدیم برای پزشکی..الان من تو فاصله ی سه ماه مونده به کنکور فردا باید برم رو قبرش واسه دومین سالگرد....به خدا این حق من و تو نبود..😢

میلادمsays:

من قرار بود زنگیمو باهاش بسازم در کتال ناباوری و درک : داییمو ۱۰ روزه از ددست دادم و تو زندگیم احساس میکنم روح مرده زندگیم اهدافم ارزو هام تمام برنامه هایی ک باهم چیده بودیم همش بدون سرانجام موند ... واقعا حس میکنم هیچتکیه گاه و مشوقی تو زندگیم ندارم ... من خیلی ارزو ها داشتم ولی با رفتن دایییم همه اونا روی کاغذ موندن... کاش زود تر از داییم رفته بودم که لااقل شاهد این روزا نبودم ...

پریسا کشاورزیsays:

دایی پنج ماهه که رفتنت جگرمو سوخته...پنج ماهه که دارم از غصه ات میسوزم.دایی بچم سقط شد چون نتونستم غم دوریتو تحمل کنم...دایی مادرم هر روز داره ذره ذره اب میشه.داییی الهی بمیرم ....هرگز نمیتونم برات فاتحه بخونم نمیتونم

مرتضی قربانیsays:

داییم 10روزه که بدونه خداحافظی مارو بایک دنیا حسرت سیر دیدنش ترک کرده ولی من هنوز باور ندارم میگم میادش خیلی مهربون و دوست داشتنی بود کاشک همش خواب بود و یک بار دل سیر میدیدمش و می بوسیدم ولی حیف

النازsays:

دایی من 2هفته هست که رفتی و منو تنها گذاشتی دایی جون قشنگم..... من فدای قد و هیکلت بشم چجوری آروم بگیرم؟ چجوری نبودنت باور کنم؟ نگفتی دیگه کی میاد به الناز میگه چرا گرفته ای نگفتی دیگه کی میاد به النازت میگه چرا نمیخندی عمر دایی اگه رفتی پیش خدا و واقعا خدا وجود داره ازش بپرس بگو حکمت این کارش چی بوده؟ حکمت بی پدر کردن سه تا دختر حکمت بی برادر کردن آبجیات که میدونی زندگیشون بودی حکمت بی شوهر کردن زنه داغ دیدت چی بود

Mrym.mdsays:

من داییمو دوساله از دست دادم هبچیش نبود خوب بود توو بیست روز یهوو همه چی از اینرو ب اونرو شد فقط می‌تونستم برم سرخاکشو با سنگش حرف بزنم وقتی بود فکر نمی‌کردم یروزی اینجوری بره و من اینقد کمبودشو حس کنم توروخدا واسه شادی روحش صلوات بفرستین

f_ torkamansays:

مگه هست همچین چیزی در عرض چهار سال پدربزرگ وسه تا دایی ازدست بدیدتوی کدوم تاریخ نوشته که سه تا دایی داشته باشی ولی یدفه سه تاشم از دست بدی هنوز باورم نمیشه اخه چرا؟ چرا بایدمادرعزیزم بدون برادربدون سرپناه بدون یاور زندگی کنه خدایا کرمتو شکر ولی توکه میخواستی این خانواده رو امتحان کنی ولی چرا اینجوری؟خدایادخودت دادی خودتم گرفتی مردن حقه ولی حق این خانواده این نبود۔ واقعا خیلی سخته دایی نداشته باشی۔خیلی سخت خیلی۔۔۔۔۔

سوریناsays:

من الان یکسال و نیمه که داییمو از دست دادم و غم نبودنش کمرمو شکسته دایی من فقط ۱۸ سالش بود😔و من ۱۳ سالم🥺اونقدر با داییم جور بودم که همه دوست داشتن من و اونو میدونستن😔وقتی داییم بود با شوق و اشتیاق به سمت خونه مادربزرگم میرفتم و هر سری براش صبحانه میگرفتم و من زیاد مسافرت میرم و هرموقع ک میرفتم برایش سوغاتی میگرفتم دایی قربون اون هیکل برم که الان تو خاکه خیلی دلتنگتم بخدا خیلی خیلی قدر داییاتونو بدونین

turkgizisays:

من چهارتا دایی جوونمو از دست دادم 😔 چندماه پیش از کرونا مادربزرگمو .میشه عمه این چهارتا جوون مادربزرگ و پدربزرگمم از داغ پسراشون دق کردن ، نمیدونم خدا چرا این سرنوشت تلخ رو برامون نوشت🖤

یاسمنsays:

من الان نزدیک یک سال هست دایم رو از دست دادم قرار بود آیند مو بهاش بسازم دایی عزیزم کاش من مرد بودم ولی غم تو رو ندید بودم آخ وقت رفتنت بود 😭 😭 آنقدر دلم برات تنگ شده که دیگه می خوام خودمو بکشم نمی تونم بیام سر خاکت وقت عکستو میبینم داغون میشم آخه خیلی قول ها بهم داد بودی ای کاش کنارم بودی الان تو غم نبودت دارم نابود میشم 😭بمیرم واست که آرزو داشتی پسر تو داماد کنی دختر تو عروس کنی دختر تو تو سن 9سالگی تنها گذاشتی پس تو تو سن 15سالگلی😭😭

هلناsays:

من الان نزدیک یک سال هست دایم رو از دست دادم قرار بود آیند مو بهاش بسازم دایی عزیزم کاش من مرد بودم ولی غم تو رو ندید بودم آخ وقت رفتنت بود 😭 😭 آنقدر دلم برات تنگ شده که دیگه می خوام خودمو بکشم نمی تونم بیام سر خاکت وقت عکستو میبینم داغون میشم آخه خیلی قول ها بهم داد بودی ای کاش کنارم بودی الان تو غم نبودت دارم نابود میشم 😭بمیرم واست که آرزو داشتی پسر تو داماد کنی دختر تو عروس کنی دختر تو تو سن 9سالگی تنها گذاشتی پس تو تو سن 15سالگلی😭😭

دلتنگتم دایی مهدیsays:

نزاشتی ببینمت دایی جونم با نوشتن این متن اشک میریزم من چرا من چرا باید چهلم تو به دنیا بیام🥺😭 خدایا یه بار فقط یه بار داییم میدیدم دایی چرا نمیای به خوابم؟ من فقط نه سالمه دایی ولی من غصه دارم قصه نبودنت دایی بزرگ ترین قصه‌ ام هست دایی بیا باهات گریه کنم😭 دایی بیا باهات گریه کنم😭

بی نبودت دایی جونم دارم آتیش میگیرمsays:

شنیدم خیلی دوست داشتی من به دنیا بیام و من رو ببینی خب چرا نموندی ببینیم دایی ده ساله که نیستی ده ساله که رفتی ده ساله که خون به جیگر کردی دایی منو ببخش بچه بودم سر خاکت گریه نمیکردم الان عکست رو میبینم گریه میکنم دلم میگیره باهات حرف میزنم قشنگم من چندسالمه قربون اون شوخ طبعی و با ادبیت بشم عزیز از خاطراتش با تو حرف میزنه گریه میکنه بیا بخوابم ازت کلی سوال دارم میخوام ببینمت از نزدیک فقط بره یه بار دایی میخوام بشنوم فقط بره یه بار دایی به خدا دلم برات تنگ شده عکستم پاک کردم😭 اخه تاست نداشتم نبودنت رو ببینم دایی تاست ندارم اونایی که نمیدونن رفتی مارو تنها گذاشتی بگن دایی مهدی ات خونست؟ بگم نه اون ده سال پیش از بین ما رفته😭

....says:

دایی کجا رفتی😭

Zahrasays:

سلام وقت خوش خدا به همتون صبر بده انشالله بچه ها لطفا برا دایی من فاتحه بفرستید به ناحق فوت کرد به خاطر خیانت زنش جلو چشماش از غصه سر طان گرفت و فوت کرد از بس تو خودش غم ریخت تبدیل شد به یه غده و آخر ش کشتش

سوتیاsays:

من داخل 4سال سه تا داعی... مادر بزرگام... رو از دست دادم... واقعا مگه میشه... واقعا خوشی به ما نیومده... الانم دارم دنبال متن برا داییم می گردم...

آیلارsays:

سلام من دایی ام را چهل روزه از دست دادم هر چی خوبی بگم ازش کم گفتم توی فامیل من و پسر خاله کلا نابود شدیم چون خیلیییی بهش وابسته بودیم خیلیییی سخته خیلییی 😭😭😭

سارینا اکبریsays:

دایی من ۱ سال رفته برای آخرین بار می خواستم باهاش حرف بزنم گفتم خوب میشه میاد خونمون چهار ماه بعدش پسر داییم به دنیا اومد هی می گه بابا می خوام بمیرم براش از مهربونی هیچی کم نداشت داییم که فوت شده یه داداش دو قلو داره داییم خیلی غصه می خوره که داداش دو قلو شو از دست داده دلم برا داییم تنگ شده 😭😭😭😪😪

سارینا اکبریsays:

دایی من ۱ سال رفته برای آخرین بار می خواستم باهاش حرف بزنم گفتم خوب میشه میاد خونمون چهار ماه بعدش پسر داییم به دنیا اومد هی می گه بابا می خوام بمیرم براش از مهربونی هیچی کم نداشت داییم که فوت شده یه داداش دو قلو داره داییم خیلی غصه می خوره که داداش دو قلو شو از دست داده دلم برا داییم تنگ شده 😭😭😭😪😪

ناشناسsays:

الاهی قربونت برم خیلی زود رفتی پس بچه هات چی میشن مگه نگفتی میخوام پسرمو ببینم پسرت الان ۸ ماهشه ولی تو نیستی تو حتا وقتی بدنیا اومد پیشش نبودی اخه چرا خدا جونم مواظب بچه هاش باش خیلی بی تابی میکنن وقتی یاد مهربانیت میوفتم اتیش میگیرم خدا اخه چرا دایی من او جوونه خیلی جوونه

معصومه شعبانیsays:

من امروز داییمو از دست دادم ناشنوا بود زنش هم ناشنوا بود بچه هم ندادن بهشون گفتن بچه گریه کنه صداشو نمیشنون براش فاتحه بخونید غریب بود تنها و بیکس تو بیمارستان نصفه شب جون داده بود توروخدا براش صلوات و فاتحه بخونید اسمش کاظم بود مظلوم بود داغونم کرد اصلانمیدونم چیکار کنم ممنونم ازتون

معین خسرویsays:

دایی من در گرگان و در خانه خودش در خواب فوت کرد.خدا همیشه انسانهای خوب و مهربان را زود پیش خودش میبرد...دایی حسین ما چرا نمیتونیم مثل تو باشیم....روحت شاد

مهناز صادقیsays:

من داییم فقط ۲۷ سالش بود هنوزم ازدواج نکرده بود برام خیلی سخته هیچ وقت نمیتونم باور کنم اون دایی مهربون و شاد رو از دست دادم اخه مگ میشه من از وقتی داییم رفته شدم یه ادم دیگ از دنیا بدم میاد من تو چهار سال دو تا عمه هام و یه عموم که عاشقش بودم و مامانبزرگم و بابابزرگم و داییمو که خیلی دوسش داشتم از دنیا رفت من دیگ تمحلشو ندارم اخه مگ میشه تو چهار سال همه چیز بهم بریزه ما قبلا که مامانبزرگ و بابابزرگم بودن همیشه همه ی خاله ها دایی ها جمع میشدن خونه اونا ماهم میرفتیم خیلی خوش میگذشت ولی از وقتی اونا رفتن دیگ جایی نمونده که بریم ما خوشبخت ترین ادما بودیم ولی وقتی اونا رفتن...... واقعا سختع لطفا قدر ادمای خوب زندگیتونو بدونین

mhi sadgisays:

من داییم فقط ۲۷ سالش بود هنوزم ازدواج نکرده بود برام خیلی سخته هیچ وقت نمیتونم باور کنم اون دایی مهربون و شاد رو از دست دادم اخه مگ میشه من از وقتی داییم رفته شدم یه ادم دیگ از دنیا بدم میاد من تو چهار سال دو تا عمه هام و یه عموم که عاشقش بودم و مامانبزرگم و بابابزرگم و داییمو که خیلی دوسش داشتم از دنیا رفت من دیگ تمحلشو ندارم اخه مگ میشه تو چهار سال همه چیز بهم بریزه ما قبلا که مامانبزرگ و بابابزرگم بودن همیشه همه ی خاله ها دایی ها جمع میشدن خونه اونا ماهم میرفتیم خیلی خوش میگذشت ولی از وقتی اونا رفتن دیگ جایی نمونده که بریم ما خوشبخت ترین ادما بودیم ولی وقتی اونا رفتن...... واقعا سختع لطفا قدر ادمای خوب زندگیتونو بدونین

Ramtinsays:

دایی مهرداد ، دایی بی معرفت من باور نمیکنم که اکنون چهل روز هست که تو رفتی و دیگه تو جمع خانوادگی نمیبینمت . هر وقت به تو میگن خدا بیامرزد دلم درد میآد و میگم دایی مهرداد من که فوت نشده، چرا این حرف ها رو میزنند. اما دایی مهرداد ، حقیقت اینه که تو از پیش ما رفتی و تو جمع ما چهل روزه که نیستی. من تا عمرم دارم باید داغ نبودن دایی ام رو تحمل کنم. واقعا سختو طاقت فرساس اما چاره ای جز این نیست. دایی جان هنوز نمی تونم بگم که خدا تو را بیامرزد چرا که گوشه ای از قلبم هنوز نتونسته با این اتفاق ناگوار کنار بیاد اما میخوام بگم که خیلی دوستت داشتم دارم خواهم داشت با دل مهربونت خاطرات شیرینو موندگاری ساختیم که یادت همیشه در قلب ما میمونه.🖤🦋

پروانه پورمشکیsays:

دایی جان کی دومین پنج شنبت رسید. سلام، من پروانه پورمشکی هستم. من داییم رو وقتی از دست دادم که ۲۷ سالش بود😔 داییم بیپاری تلاسم داشت؛یعنی خونش می سوخت و باید هر هفته به بدنش خون تزریق می کردن، فشار خون و دیابت رو هم داشت ، خلاصه خیلی زندگیش سخت بود که توی ۲۷ سالگیش سکته کرد و در حال بیرون اومدن از اتاقش بود که سرش به میز کامپوتر خورد و سرش شکست منتها داشت می مرد و رفته بود تو کما که بهش شوک وارد کردن و دوباره زنده شد. حدودا در روز ۵۰ بار بهش شوک وارد می کردن ، یعنی در این حد حالش خراب بود همه ی استخوان هاش هم به خاطر وارد کردن شوک زیاد شکستن و چون ما سهرستان نیستیم و در تهران زندگی می کنیم همین که رسیدیم شهرستان و مامانم داییم رو دید داییم فوت کرد و صبرش تموم شد.😭 اما من هم خوشحالم هم نا راحت. ناراجت برای اینکه دایی کوچیک و خنده روم رو از دست دادم😔 خوشحال هم برای اینکه داییم از این همه درد و رنجی که تو زندگیش کشید راحت شد. حالا که داستان مرگ داییم رو شنیدید قصمتون میدم باید ۱۰ تا صلوات بفرستید.

داغ دیده داییsays:

دایی جوونم سالگردت نزدیکه. ولی هنوز نتونستم باور کنم جوون مرگ شدنت رو .. عزیز دلم تو که همیشه می گفتی تو رو از همه بیشتر دوست دارم . چیشد پس چرا با من این کارو کردی؟؟ چطور شد یک روز قبل عروسی دورونه خواهرت بری از این دنیا و ما رو خبر نکنی؟؟ میدونی تو عروسی چقدر چشم به راهت بودم؟؟ میدونی چقدر جان خالی بود؟؟ میدونی بعد عروسی وقتی بهم گفتن چیشده به معنای واقعی شکستم؟؟ آره قلبم درد گرفت .. رفتن و دیوونم کرد نمی تونستم باور کنم درست بهترین روزم که باید شادیمو جوشن می گرفتیم قبلش از پیش ما رفتی.. کجااایی عزیز دلم ک خیلی دلتنگتم.هیچکی به اندازه من داغ نبودنت رو نفهمید .. آخ که بد سوختم تو این فراغ دائمی😭😭😭

Mahlasays:

من داییم رو تازه ۴۴ روزه از دست دادم هنوز باورم نمیشه خان داییم بود تنهام گذاشت همیشه تو سختی هاپشتم بود آخه بابام به خاطر کارش بیشتر بیرون شهره و همیشه داییم بود که پشتم بود💔😭

رهاsays:

دایی من۱۰ماه نیست دایی عزیزم مرگ دردناکت ن تنها برای خودت بلکه برای تمام خانواده ات سخته عزیزم زندگی بدون تو دردناکه و هرروز بدتر از دیروز ای کاش این مدت همش یک خواب بود ای کاشی اونوجمعه نحس نمیرسید بدون تو بدون غیرتت وحمایتت تنهام مهربونم😭 برای شادی روح دایی عزیزم لطفا صلوات بفرستین

Zahrasays:

سلام الان دقیقا ۲ ماه و ۱۴ روز هست که عشقم دایی عزیزم رو از دست دادم من داییم رو خیییییلی دوسش داشتم عشقم بود خیییییلی همو دوست داشتیم با هم یه جور دیگه ای جور بودیم ولی الان کجاست زیر یه خروار خاک اون فقط ۲۴ سالش بود منم ۱۵ سالمه ولی من عاشق داییم بودم و هستم تا عمر دارم عاشقش میمونم هیچ وقت فراموشش نمیکنم هیچ وقت 🥺🥺🖤🖤🖤🖤😓😓😭😭😭😭😭😭😭😭😭💔💔😭😭💔💔💔💔💔🖤🖤🖤🖤🖤😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭فقط میگم خدایاااااااآ چرا عشق من😭😭😭😭😭😭🥺🥺🥺🖤🖤🖤💔😓😓 هرکسی که این پیام رو میخونه ازش خواهش میکنم یه فاتحه برای داییم بفرسته لطفا🙏🏻🙏🏻🙏🏻🖤🖤🖤💔💔💔

میتراsays:

سلام امروز نهم ماه مبارک رمضان هستش ودقیقاً یکسال که دایی عزیزمو ازدست دادم پارسال روز سوم ماه رمضان بهش زنگ زدم کلی باهم حرف زدیم بعدشش روز توی خواب فوت کردن ومن درشوک ازدست دادنش هستم.بهشت برین جایگاهت مهربون ترین دایی دنیا

سارینااsays:

من داییمو دوسال از دست دادم اگه شمام داغ عزیزترین کستونو کشیدین ی اخلاص برای ((سید الیاس حسینی))بفرستین. صوابشم داییهاتون ببرن برای شادیه روح هرچی ادم مرده صلوات.!

علی محمدیsays:

سلام؛چهار ساله ک دایی مو از دست دادم و بازم باور نمیشه ک دیگ داییم نیس 😭😭چه روزایی بود ک کنارت بودم دایی جان فکر نمیکردم انقد زود دیر بشع لااقل یه شب که به خابم بیا ترو خدا؛دایی جان دیگ با چه رویی برم خونت از چی بگم واسه بچه هات از مردونگیت بگم یا از خوبیات ک در حقمون کردی یا برم واسشون بگم چطو جگر گوشه مامانم رو دستام جون داد و پرپر شد؛دایی جان کجا رفتی ک ببینی بعد از مرگت همه سوختن و از غم فراقت دارن ذره ذره آب میشن بعد رفتنت دیگ هیچی درست پیش نمیره و نبودنت رو تو هر لحظه از زندگیم حس میکنم کاش بودی و دوباره مث قبل هرکی حرفی میزد خشحال میشدم ک داییم پشتمه😭😭😭😭با بغض گلوم ک هرشب با دیدن عکست میاد سراغم چیکار کنم آخه تو ک هیچ وقت اهل پشت خالی کردن و رفتن نبودی منو وسط این همه آدم گرگ صفت گزاشتی ک چی بشع ؛همش از مردن تو غربت میترسیدی دیدی دایی آخر سرت اومد😭😭😭😭💔 هرکی دایی داره قدرشو بدونه چن وقتی میفهمی و قدرشو میدونی ک دیگ فایده ای نداره 🙂💔

پرستوsays:

اخ دایی…تو منو واسه بار دوم بی پدر کردی دایی تو داغی به دلم زدی که بابا نزد..دایی من چطوری واست هرروز گریه نکنم دایی من چرا تا یادت میوفتم میخوام همون لحظه بمیرم؟؟؟پس چرا نمیمیرم؟؟دایی چرا جواب اس ام اسامو‌‌ نمیدی چرا دیگه بهم زنگ نمیزنی اذیتم کنی؟چرا شبا به خوابم نمیای؟دایی من هرروز دارم از دلتنگی نبودنت میمیرم و زنده میشم و چقد ماها پوست کلفتیم که اینجوری رفتن هارو میبینیم و زندگی می‌کنیم دایی خاک سرد نبود مهر مرده هم از دل آدم بیرون نمیره و تا ابد میمونه دایی فقط بگو من چکار کنم اروم بشم چکار کنم بتونم خوشحال باشم چکار کنم غم تو اتیشم نزنه

نیوشاsays:

سلام دایی عزیزم دو ساله که پیشمون نبستی درسته من از ۳ سالگی تا ۲۳ سالگی دوبار دیدمت ولی اون روز هیچ وقت یادم نمیره که به ما افتخار میکردی و من خیلی دوست داشتم تو این روزا کنارم بودی دایی من از دستت خیلی ناراحتم برای این که به خوابم نمیای دایی مهربونم خیلی دوستت دارم میدونم که از اون بالا بالا ها مواظب ما هستی 🥲

تی اچ ویsays:

امشب دوباره دلم هواتو کرد ، اومدم اینجا کامنت سه سال پیشمو دیدم، باید میدونستم بعد رفتنت هیچوقت قرار نیس آروم بگیرم:) دایی اگه یه روز یه جا دیدمت بهت میگم چه بلاهایی سرم اومد وقتی نبودی:) تک تک دردایی که تنهایی کشیدمو برات تعریف میکنم تا محکم بغلم کنی و دردامو اروم کنی... دلم خیلی برات تنگ شده درد آروم نگرفته من:)❤️‍🩹

مهسا اسدیsays:

دائیم امروز فوت کرد وخانومش نزاشت این دوهفته که مریض هست به دیدارش بریم وببینیمش بمیرم برایت دایی که نزاشتن توبیمارستان بمونی ورضایت دادن بردنت خونه توبیمارستان میموندی خوبت میکردن اخه چیزیت نبود

امیرمحمد عزتیsays:

من دیروز داییم رو از دست دادم من قدر داییم رو نمیدانستم داییم تصادف کرد الان پشیمونم چرا قدر داییم رو ندونستم اصلا باورم نمیشه که داییم تنهام گذاشت درسته من۵تا دایی دیگه داشتم ولی این فرق میکرد وقتی به من چیزی میشد از همه اول داییم میومد من۱۳سالمه داییم۴۱بود کاش باهاش فقط ۳۰ثانیه صحبت می‌کردم😭 ودر شب یلدا مرحوم شد😭

Kianasays:

😔💔🥀 دایی جونم قربونت برم ۵ساله نبودت وجودم سوزونده 😭 ۵ساله همدم دلتنگیام عکسات شدن 😔 خیلیا میگن خاک مهر سرد مکنه اما دروغه اخه ادم مگه عزیزشو فراموش میکنه من بی تو نیست و نابود شدم من بی تو دیگ هیچ وقت از ته دل نخندیدم چرا از ته دل صدات زدم گفتم من ببر پیش خودت نبردی 😔😭🥀 کاش همه ای اینا خواب بودن کاش خدا از عمر من کم میکرد ولی تورو نمیگرفت ازم کاش من قبل تو مرده بودم😔😭 من چطور بی تو تحمل کنم زندگیو😔😭

شروینsays:

دایی مگه تو نبودی که آقاجونم که فوت کرده بود میگفتی رفتی خونه نماز بخون بعدش دعا کن بگو آقاجون بیا به خوابم. پس چرا خودت نمی یای به خوابم دو روزه که رفتی و من تازه بعد از ۲ روز یک روزه که فهمیدم رفتی فهمیدم هرچی زنگت میزنم چرا جواب نمی دی آخه چرا تو یک سال تو تا از مهربون تریت افراد زندگیمو از دست دادم چرا چرا من اول پدر بزرگم حالا هم تو .فقط ۴۰ سالت بود و من هر وقت یادت میوفتم از درون آتیش میگیرم گریه میکنم حسرت می خوردم که چرا به دیدنت نمی آمدم. حالا کا رفتی دختر کلاس سومیت رو با پسر ۱۹ سالت رو می خوای چکار کنی جوابم رو بده کسی که داری این کامنتو میخونی اگه داییت زنده هست قدرشو بدون چون بره دیگه نمیاد یک صلوات لطفا براش بفرستید .

یکیsays:

اومد اینجا کامنت یک سال پیشم رو خوندم یکساله که رفتی هر بار دلم میگیره میرم به عکست نگاه میکنم گره می کنم چی کار کنم قبلا بین دوستام تنها برتری یی که داشتم این بود که از عمه خاله عمود دایی یکی دا م اما اون برتری هم تموم شد قدر دایی تون رو بدونید که دایی داشتن نعمت خدا لعنت کنه کسی رو که باعث سکته ی داییم شد ببینمش خودم می کشمش کاری میکنم که اثری ازش باقی نمونه تا خوانوادش دردی که ما یک ساله داریم تحمل میکنیم رو تحمل کنن