مجموعه شعر بازگشایی مدرسه (2)
شاید برایتان تعجب آور باشد ولی شعر بازگشایی مدرسه که در وصف شروع سال تحصیلی و نیز شوق و ذوق درس خواندن برای دانش آموزان سروده می شود همواره یکی از پرطرفدارترین اشعار بوده است. از آنجا که مخاطبان شعر بازگشایی مدرسه دانش آموزان هستند به نوعی محرک و مشوق بی نظیری برای شروع یک سال تحصیلی می باشد.
مجموعه شعر بازگشایی مدرسه
بوی ماه مهر که می آید گویی همه چیز دوباره نو می شود. گویی بهار می شود. گلهای خندان زندگی ما به استقبال درس و کتاب و مدرسه می روند. در این روزهای آغازین مدرسه اغلب لباس های نو بر تن دارند و با کیف و کفش های تازه راه کلاس درس را در پیش می گیرند. مهرماه برای اغلب خانواده ها به نوعی نوستالژیک است و یادآور خاطرات گذشته است. بوی کتاب های نو و مدادهای تازه و زنگ تنفس های پر سر و صدا و نیز آموزگاران و معلمان صمیمی و خندان که نوید بخش روزهای طلایی و آینده ای درخشان برای دانش آموزان هستند ایده های بکر و جالبی برای سرودن مجموعه شعر بازگشایی مدرسه شده است.
شعر بازگشایی مدرسه از دیدگاه دانش آموزان
شاید برایتان تعجب آور باشد ولی شعر بازگشایی مدرسه که در وصف شروع سال تحصیلی و نیز شوق و ذوق درس خواندن برای دانش آموزان سروده می شود همواره یکی از پرطرفدارترین اشعار بوده است. از آنجا که مخاطبان شعر بازگشایی مدرسه دانش آموزان هستند به نوعی محرک و مشوق بی نظیری برای شروع یک سال تحصیلی می باشد. همه شما شعرها و سرودهای آغاز سال تحصیلی از قبیل همشاگردی سلام را به خاطر دارید. با شنیدن انواع شعر بازگشایی مدرسه آدم فکر می کند که باید خودش را آماده کند و برود سر کلاس بنشیند و دوباره چیزهای تازه و زیبایی یاد بگیرد. بنابراین اهمیت شعر بازگشایی مدرسه در فرهنگ سازی به منظور پیشرفت در زمینه تحصیلات از هر نظر غیر قابل انکار است.
سخنی با مخاطبان مجموعه شعر بازگشایی مدرسه
مجموعه شعر بازگشایی مدرسه سعی کرده است تا حامل پیام ها و مضامین برجسته ای از هنر و ادبیات این مرز و بوم باشد. همواره علم اندوزی و افزایش دانش و معلومات در دین اسلام و تذکار بزرگان از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند که علم را بیاموزید حتی اگر در چین باشد. بنابراین زمانی که امکان تداوم تحصیلات به هر دلیلی برای شما باز است قطعا گناهی نابخشودنی است اگر دست یافتن به سواد و معلومات و در کنار آن تحقق رویاهای کودکان امروز را که آینده ساز این مملکت هستند از آنها دریغ کنیم. در مجموعه شعر بازگشایی مدرسه به بهترین شکلی این نکته رعایت شده است.
پدر و مادر عزیز
شما نیز یکی از مخاطبان مجموعه شعر بازگشایی مدرسه هستید. بنابراین اگر تا کنون به شعر بازگشایی مدرسه یا اشعاری که در بدو سال تحصیلی برای درس و مدرسه سروده شده است بیشتر یک نگاه تفننی داشته اید از شما میخواهیم که با نگاهی کاملا جدی و دقیق این اشعار را بخوانید. قطعا سعی شده است تا سلایق شما نیز در شعر بازگشایی مدرسه لحاظ شود.
مجموعه شعر بازگشایی مدرسه بدون تکرار
در مجموعه شعر بازگشایی مدرسه سعی شده است تا به نوعی کمترین اشعار تکراری در آن مشاهده شود. مجموعه شعر بازگشایی مدرسه نو و کاملا تازه بوده و تا کنون در هیچ وب سایت یا جای دیگری منتشر نشده اند. شاعر غیر از واژه های لطیف و خاطرات و صنایع ادبی در مجموعه شعر بازگشایی مدرسه سعی کرده است تا به بهترین شکل ممکن بتواند زیبایی های این دوران را توصیف کند. بنابراین اگر در جستجوی شعر یا اشعار خاصی برای آغاز سال تحصیلی و نیز شعر بازگشایی مدرسه هستید این مجموعه را از دست ندهید و تا پایان با ما همراه باشید.
شعر بازگشایی مدرسه یعنی؟!.
شعر بازگشایی مدرسه بیشتر سعی کرده است تا فضا محور باشد. شادی ها و رفاقت های روزهای نخستین را به تصویر بکشد. همچنین سعی شده است تا در مجموعه شعر بازگشایی مدرسه از دنیای بزرگسالان فاصله گرفته شود. یعنی شعر بازگشایی مدرسه بیشتر توصیف اولین روزهای مدرسه و شروع فصل پاییز است. روزهایی که خاطره ساز خواهند شد. این زیبایی ها از دید شاعران هیچ گاه پنهان نمی ماند. شعر بازگشایی مدرسه به نوعی تصویرگر همان روزها هستند البته با تصویر سازی از لابه لای واژگان شعری. نمونه های زیر را در این زمینه ببینید و بخوانید.
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(1)
همه چیز
تازه است
آسمان
هوای اول مهر
پرنده های جیک جیکو
پدر و مادرها
با بچه هایشان
و روپوش ها
و کیف های رنگارنگ
آره،
امروز همه چیز تازه است
حتی گل هایی
که توی دست
بچه ها
به سمت مدرسه می رود
امروز یاد گرفتم
اسم سرایدار
مدرسه
را بابای مدرسه
بگذارم
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(2)
یاد گرفتم
نسترن خانم
را که همسایه ما
هستند
از این به بعد باید
خانم آموزگار صدا بزنم
آره،
چیز عجیبیه
خانم آموزگار گفت
دیدی که از همین
امروز که روز اول مهر شده
داری چیزهای زیادی
یاد می گیری
بعد با لبخند میگه
تازه این شروعشه
خانم حمیدی میگه
شروع هر چیزی زیباست
بچه ها فکر می کنند
اولین زنگ تفریح
چه جوری باید
باشد
وقتی زنگ می خورد
همه می رویم توی حیاط
حالا می فهمم
زنگ تفریح
یعنی زنگ خوشحالی
زنگ سر و صدا
و البته
دوستی
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(3)
تند و تند
نفس می کشید
پرنده کوچک من
افتاده بود توی حیاط
از درخت حیاط مدرسه
روی تنه درخت اسم آدمای زیادی
هست
نمیدونم اسمشون
چیه
آخه هنوز
یاد نگرفتم بخونم
و بنویسم
خانم حمیدی میگه
این اولشه
یاد می گیری پسر جون
اون هم اصلا
نمیگه فرشاد جون
حالا دیگه اون آموزگارمونه
خانم حمیدی
نسترن خانوم
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(4)
پرنده را بردم
سر کلاس
خانم حمیدی
زنگ دوم بود
که اونو از من گرفت
و
لب پنجره گذاشت
گفت
حالا مادرش میاد
میبردش
من می ترسیدم از لب
پنجره بیفته
خانم حمیدی
گفت
نگران نباش پسر جون
نمی دونم
ولی همین که این حرفو زد
دیدم یه پرنده زیبا اومد
پرنده زخمی
منو برد
خانم آموزگار گفت
دیدی گفتم؟!
و لبخند زد...
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(5)
وقتی تعطیل شدیم
مادرم من
هم اومد منو با خودش
برد
توی راه ازم پرسید چیکار کردی؟
گفتم یه پرنده
رو نجات دادم
مادر گفت
باریکلا
درس امروزت خیلی خوب بود
حالا ناهارو مهون من
گفتم
آخ جوون
قرمه سبزی
مادرم لبخند زد
باز دوباره احساس کردم
بوی گل های صبح
توی دست بچه ها
با لبخندهای مادرم
توی هوا
پخش شد
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(6)
همه چیز یک جوری بود
انگار رویایی بود
یا یه خواب....
برگ های درختان توی
حیاط مدرسه
بر زمین می ریختند
من عاشق این روزهایی
هستم
که درخت ها
هی برگ هایشان می ریزند
من عاشق برگ ریزانم
وقتی برگها خش و خش
صدا می دهند
زیر پاهای آدم
امروز فهمیدم
اسم این درخت
سپیدار است
برگهایش زرد و بعضی وقتها
یک قرمزی
تند دارند
از بس تند هستند
سیاه می شوند
مثل رنگ آب انار
دلم عجیب
یک لیوان آب انار
می خواهد
ولی حالا وقتش نیست
باید هنوز به
تماشای رقص برگها
در باد
بنشینم
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(7)
چقدر مدرسه خوب است
حالا می فهمم
مادرم چرا می گفت
همه چیز عوض می شود
نه مثل آدم های توی
فیلم ها
بلکه درست
مثل خودشان
حتی درخت سپیدار هم
به طرز عجیبی
عوض می شود
این هم برگهایش
...
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(8)
زنگ تفریح مدرسه
هم تمام می شود
مثل روزهای جمعه و
هر تعطیلات دیگری
ولی آدم ها می مانند
و چیزهایی که یاد گرفته اند
و خاطرات خوبی که دارند
خانم آموزگار این
را می گوید
و لبخند می زند:
-حالا کتابهایتان را بیاورید
بیرون
و بنویسید
سلام زندگی
سلام تمام چیزهایی که نمی دانستم
حالا دارم سراغتان می آیم
همه سعی می کنند
بنویسند
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم (9)
خانم آموزگار می گوید:
-پسر جون
عجله نکن
آرام بنویس
حتی اگر شده در طول یک سال هر حرف
را بنویسی
ولی شمرده شمرده بنویس
مداد را که بر میدارم
همه مداد هایشان را
برمی دارند
و یک چیزهایی
در من
دوباره شروع می شود
حس و حال عجیبی
دارم
مثل روز تولدم...
وقتی با هیجان
کیک را فوت می کنم
شعر بازگشایی مدرسه به نام یاد می گیرم(10)
من از تابستان طولانی
خداحافظی کردم
و به پاییز گفتم
شروع کن
او مداد و دفترهایم را آورد
پاییز موهایی طلایی
داشت
خیلی شبیه مادرم بود
مرا در آغوش گرفت
و به مدرسه برد
تا بزرگ شوم
و بزرگ باشم
پاییز خوش آمدی
شعر بازگشایی مدرسه به نام آموزگار من مهر من است (2)
از پیاده رو
می آمدیم
مادرم چادر زیبای همیشگی
سرش بود
و با لبخند
به هر چیزی نگاه می کردیم
کفشهایم برق می زد
انگار زیباترین کفش های عالم
را پایم کرده بودم
انگار داشتم پرواز می کردم
مادرم هم این را فهمیده بود
که محکم دستهایم را
گرفته بود
شعر بازگشایی مدرسه به نام آموزگار من مهر من است (2)
وقتی هوا سرد
می شود
هیچ چیز به اندازه
اغوش مادرم
وکلاس درس
گرم نیست
این یکی را
مادرم گرم می کند
و آن یکی را لبخندهای خانم آموزگار
شعر بازگشایی مدرسه به نام آموزگار من مهر من است (3)
امروز یک بار اشتباهی گفتم
نسترن خانوم
خانم آموزگار کلی خندید
و گفت
هر جوری دوست داری پسرم
راحت باش
ولی دارم تمرین میکنم
بگویم خانوم آموزگار
شعر بازگشایی مدرسه به نام آموزگار من مهر من است (4)
نسترن خانوم
یا
همون خانوم آموزگار امروز
به ما یاد داد
چه جوری با پاک کن
حروف اشتباه را پاک کنیم
فکر می کنم
ای کاش می توانستم
خواب های وحشتناکی
را که بعضی وقتها
می بینم
هم با این پاک کن پاک کنم.
مادرم همیشه می گوید
شبها ماکارونی زیاد نخور
...
چکار کنم ماکارونی را دوست دارم
حتی اگه غوله
توی خواب بیاد سراغم
در این اشعار سعی شده بود تا ورود کودک به دوران دبستان از زبان شعر بیان شود. بنابراین هدف از ارائه شعر بازگشایی مدرسه تفهیم این دوران با ترکیبی از شعر و قصه بود. امیدواریم که این اشعار مورد توجه شما قرار گرفته باشد و رضایت شما را فراهم آورده باشد.
شعر بازگشایی پیش دبستانی
در شعر بازگشایی پیش دبستانی و مهد کودک گرایش خردسالان به بازی و اشتیاق به تجربه های مختلف به خوبی روایت شده است. سعی کرد هایم تا از خلال این اشعار ظرافت ها و جزئیات این دوران را برای شما در قالب اشعاری زیبا و ماندگار توصیف کنیم.
شعر بازگشایی پیش دبستانی به نام روز لبخند
لبخند بزنید و شادمانی کنید
حالا دیگر
نیمکت های پلاستیکی
و گل های کاغذی
منتظر شما هستند
حالا یک مربی مهربان
با جوک ها و قصه های
زیبا منتظر شماست
شاید هم یک صبحانه
عالی
مثل نان داغ
و پنیر یا
تخم مرغ های
قل قلی
همه چیز اینجاست
حتی بچ ههایی
که بعضی وقتها یک دندانشان
را به قول مربی ها توی خواب
فراموش کرده اند
اینجا هر روز باید سرود بخوانیم
شعر بازگشایی پیش دبستانی به نام هنر(1)
مهد کودک جای قشنگی است
مثلا مربی به شما
خواهد گفت
که چرا پرنده ها دو بال
دارند
و چرا با یک بال نمی توانند
پرواز کنند
و چرا اینقدر
روزهای زمستانی
سرد است و سوز دارد
خانم مربی
با همه مهربان است
به ما کاردستی یاد
می دهد
و به ما یاد می دهد
مادرمان را
نقاشی کنیم
و پدر را
با کت و شلوار
و کیف سیاهی توی دستش
خانم مربی
به ما می گوید
اسم این کارها هنر است
شعر بازگشایی پیش دبستانی به نام هنر(2)
حالا شما یک
پسر بچه خندان هستید
که هنرمند است
به همین راحتی می توانید نقاشی بکشید
همانطور که دارید شن بازی می کنید
و برای خودتان خانه های
شنی درست می کنید
خانم مربی
به شما می گوید
این خانه ها
وقتی بزرگ بشوید
باز هم بزرگتر می شوند
خانم مربی از چیزی به نام
رویا حرف
می زند
می گوید شما همه یک رویا دارید
یا شاید هم چند رویا
فکر می کنم منظورش
همان خواب های زیبا باید
باشد
همین را هم به او می گویم
خانم مربی
دستی به سرم می کشد
و می گوید
یعنی یک چیز بزرگ
و
زیبا
مثل یک تکه ابر ...
شعر بازگشایی پیش دبستانی جایی برای شما
خانم مربی می گوید
اینجا جلیی
برای تخیل
شماست
اینجا یعنی
همه چیز خیلی تازه است
مثل
باران
یا برف
یا حتی روزهایی که
با هم سرود می خوانیم
اینجا بعضی
شعرها
خیلی تازه هستند
خانم مربی می گوید طعم چیزهای
تازه
همیشه در خاطرتان می ماند
اینجا زیباترین جای عالم است
به شرطی که لبخند
بزنید
شعر بازگشایی مدرسه کودکانه به نام مدرسه من(1)
مدرسه ای که من دوست دارم
همه چیزهایش به نحو عجیبی
دوست داشتنی هستند
معلم ها با لبخندهای همیشه
آقای مدیر و مهربانی هایش
معلم ورزش و سوت زدن هایش
انگار همه چیز
با آدم مهربان است
حتی کتابهایمان...
شعر بازگشایی مدرسه کودکانه به نام مدرسه ای که دوست دارم(2)
مدرسه ای که من دوست دارم
اعداد از توی کتاب ریاضی بیرون
می پرند و با
من بازی می کنند
شعرهای توی کتاب فارسی
پشت سر هم ردیف
می شوند
قصه ها بی صبرانه
خودشان را روایت
می کنند
حتی فکر می کنم
مداد من جادویی
می شود
و زیباترین چیزهای
عالم را نقاشی می کند
شعر بازگشایی مدرسه کودکانه به نام مدرسه ای که دوست دارم(3)
روزی که درهای مدرسه
باز می شود
دوباره همه چیز آغاز می شود
یک تابستان
منتظر بوده ام
تا دوباره فصل
مدرسه بشود
و من
دوباره آموزگارم را
در آغوش بگیرم
شعر بازگشایی مدرسه کودکانه به نام مدرسه ای کودکی که دوست دارم (4)
امسال قصد دارم
چیزهای بیشتری
یاد بگیرم
مثلا توی درس ریاضی
واقعیت معادلات
و توی درس فارسی
از فردوسی
و رستم شاهنامه اش
چیزهایی بخوانم
امسال یاد می گیرم
قرآن بخوانم
و با خدای خودم خلوت کنم
یاد می گیرم نماز بخوانم
و این یعنی
اتفاقات عالی در انتظا من
هستند
شعر بازگشایی مدرسه کودکانه به نام مدرسه ای که دوست دارم(5)
مدرسه ای که دوست دارم
می تواند دوستان خوبی
را به من معرفی کند
مثلا مجید که می خواهد یک
مهندس شیمی باشد
یا ارسطو که قصد دارد خلبان باشد
و یا اصغر که از همین حالا شبیه
دکترها رفتار
می کند
من هم میگویم
خوشحالم
یعنی خوشبختم
ولی به شدت به شعر علاقه دارم
شعر بازگشایی مدرسه کودکانه به نام مدرسه ای که دوست دارم (6)
مدرسه ای که دوست دارم
به من یاد می دهد
تا هر وقت سرما می خورم
حتما از مدرسه اجازه
بگیرم
و هر وقت همکلاسیم
مدادش را
فراموش کرده بود
به او یک مداد
امانت بدهم
مدرسه ای که من دوست دارم
کتابخانه کوچکی
برای کتاب قصه های زیبا
و یک نمازخانه زیبا دارد
مدرسه ای که من دوست دارم
به من آرامش می بخشد
به قول معلممان
این مدرسه
به شما زندگی یاد می دهد
شعر بازگشایی مدارس ابتدایی به نام مدرسه ها وا شده
مدرسه ها وا شده، همهمه برپا شده
با حضور بچه ها مدرسه زیبا شده
چه شادی و چه شوری، چه جشنی و سروری
چه ماه قرص مهری، چه پرتوی چه نوری
مدرسه ها وا شده، همهمه برپا شده
با حضور بچه ها مدرسه زیبا شده
کتاب و کیف و دفتر، دست دختر و پسر
همه سوی مدرسه، هم قدم و همسفر
مدرسه سنگر ماست، تفنگ ما قلم ماست
با جهل می ستیزیم، اسلام یاور ماست
مدرسه ها وا شده، همهمه برپا شده
با حضور بچه ها مدرسه زیبا شده
شعر بازگشایی مدارس ابتدایی به نام فکر نمی کردم
واقعا فکر نمی کردم
توی مدرسه می توانم
بدوم
و فوتبال بازی کنم
معلم ورزش ما گفت
باید یک تیم
تشکیل دهیم
هما نروز اول
پدرم گفت
این ورزش تماشایی می شود
در طول سه ماه
ما یک تیم بودیم
دیگر لازم نبود
توی کوچه ها
سر و صدا راه بیندازیم
حیاط مدرسه
برای همه ما
جا داشت
و یک مربی
مهربان
یعنی معلم
ورزش ما هم
کنارمان بود
حالا من عضو همان تیم هستم
معلم ورزش ما می گوید
تیم یعنی گروه
گروه یعنی بزرگ شدن
راست می
گوید
احساس می کنم
کمی بزرگتر شده ام
شعر بازگشایی مدارس ابتدایی به نام بوی مدرسه و مهر
مدرسه را با بو هاش می شناسم
و با کاغذهای تا خورده
و بوی باران
و عطر سیب
مهر را اینطور معنا می کنم
یک فصل در فصل پاییز
مهر را اینطور می نامم
مهر و مهربانی
مهر را اینطور زندگی می کنم
با لبخند
مهر را اینطور تعبیر می کنم
آغازی برای آغاز شدن
شعر بازگشایی مدارس ابتدایی به نام برنامه من
همان اول مهر
تصمیم میگیرم تا
صبح ها
وقتی بیدار می شوم
برنامه داشته باشم
سر وقت دندانهایم را مسواک بزنم
سر وقت صبحانه بخورم
سر وقت به اتوبوس مدرسه
برسم یعنی
درست راس ساعت 7 و
10 دقیقه
تصمیم میگیرم وقتی بچه ها
توی اتوبوس بچه ها از بازی دیشب می گویند
و خواب آلود هستند
درست مثل کلاس که بعضی ها
تنبل هستند
و خوابشان گرفته است
من حواسم به این روز طلایی
باشد که بیهوده آن را هدر ندهم
شعر بازگشایی مدارس ابتدایی به نام برنامه من (2)
معلم می گوید
درست بخوابید
خوب بخوابید
به وقت بخوابید
سر وقت که به خانه بر می گردم
بوی غذای مادر
مرا گیج می کند
باز هم فسنجان من
پدر می گوید
-پسرم امروز چیزی یاد گرفتی؟
با خوشحالی دفترچه ام را
بیرون میکشم
توی آن نوشته ام
منظم باشید
پدرم لبخند می زند
آره،
من یاد میگیرم که باید منظم باشم
هر چیزی را از روی
برنامه
انجام دهم
فقط لبخندهایم
ومهربانی را
بی دریغ ببخشم
شعر بازگشایی مدارس دبیرستان به نام دوست دارم
دوست دارم روز اول مهر
که فرا می رسد
تکنیک های مهربانی
را یاد بگیرم
دوست دارم این تکنیک ها
در نوع خودشان بی
نظیر
باشند
دوست دارم وقتی لبخند می زنم
هر کسی که روبروی
من باشد
همان لبخند را
به من تحویل دهد
پدر می گوید
یک آینه باش
تکنیک آینه بودن
تصمیم گرفته ام
امسال را بدون
بهانه ای تلخ به نام استرس
یا اضطراب
شروع کنم
با تکنیک مهربانی
همه چیز حل خواهد شد
مادرم می گوید
ایمان داشته باش
و همین کافیست
شعر بازگشایی مدارس دبیرستان به نام امتحان
روز اول مهر
شروع امتحان است
یک امتحان زیبا
همیشه کلمه امتحان
آدم را به ترس و دلهره می اندازد
ولی برای من
مهرماه یعنی
شروع یک فصل زیبا
با آدمهای تازه
رفقای جدید و صمیمی
اتفاقات خوشایند
و خاطرات ماندگار
البته امتحان جزیی از مهرماه و
هر فصل دیگری است
مثلا وقتی امسال
پدربزرگ از بین ما رفت
پدرم گفت
یک امتحان است
و باید تحمل کنیم
این هم بخشی از زندگیست
مادرم می گوید
تو همیشه در اول مهرماه هستی
تو همیشه در امتحان هستی
یک امتحان دلنشین به نام
زندگی
شعر بازگشایی مدارس دبیرستان به نام این قانون من است
این قانون من است
و تغییری نمی کند
در قانون من وقتی مدرسه ها باز می شود
قبل از قوانین فیزیک و فرمول های جبر و شیمی
باید بر دستان معلم بوسه زد
و این درس نخستین
آغازین روز مهر ماه یک دانش آموز دبیرستانی است
یادآوری:
در تمام اشعاری که در این مجموعه شعر به نام شعر بازگشایی مدرسه تقدیم شما عزیزان کرده ایم سعی کرده ایم تا این اشعار مناسب و منطبق بر رده های سنی دانش آموزان سروده شوند. از همین رو یقینا می توانید شعر بازگشایی مدرسه را با اطمینان خاطر در مناسبت هایی چون بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی مورد استفاده قرار دهید.
مطلب پیشنهادی :
شعر های زیبا درباره شروع مدرسه